شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

نه سیخ بسوزد نه کباب


نه سیخ بسوزد نه کباب

حضور اسپانسر سال هاست در دنیا به عنوان عادی ترین مسئله به آن نگاه می شود حتی در سینما و موسیقی ایران هم مبحث اسپانسر بسیار عادی تلقی می شود اگر نبود مسئله اسپانسر را به گردن تعداد کم مخاطبان بیندازیم باید به تئاترهای پرمخاطب سال های دور مثل «دندان طلا» و «عشق آباد» اشاره کرد

هرچه باشد حضور و نقش اسپانسر به‌عنوان یک حمایت‌کننده در تئاتر ایران پدیده ای است که حضور آن دیر شده است.

حضور اسپانسر سال‌هاست در دنیا به‌عنوان عادی‌ترین مسئله به آن نگاه می‌شود. حتی در سینما و موسیقی ایران هم مبحث اسپانسر بسیار عادی تلقی می‌شود. اگر نبود مسئله اسپانسر را به گردن تعداد کم مخاطبان بیندازیم باید به تئاترهای پرمخاطب سال‌های دور مثل «دندان طلا» و «عشق آباد» اشاره کرد.

در آن سال‌ها صف طولانی پای گیشه برای جذب اسپانسر فرصت خوبی بودو امروز تئاتر «ملاقات با بانوی سالخورده» رکورد متفاوتی از مخاطبان به جا گذاشت که از چند هفته جلوتر باید بلیت رزرو می‌کردند تا بتوانند به دیدن نمایش بروند. اما سؤال اینجاست چرا با توجه به ظرفیت بالای تئاتر و تاثیر بی‌واسطه آن از این پتانسیل استفاده نمی‌شود؟ و چرا مدیران بخش فرهنگی به سمت تئاتر نمی‌آیند؟

حسین فرخی که نمایش «سمفونی بیداری» را این روزها روی صحنه دارد به حضور اسپانسر یا حمایت‌کننده در تئاتر نظر مثبتی دارد: «تئاتر یک مقوله کاملا فرهنگی است. شرکت‌هایی وارد این مبحث می‌شوند که بخواهند با تبلیغ بیشتر، کالاهایشان را بیشتر ارائه دهند. به همین دلیل دنبال جایی می‌گردند که مخاطب بیشتری داشته باشد.»

مهدی مکاری معتقد است که تئاتر ایران قابلیت جذب اسپانسر را به راحتی دارد؛ «افرادی که قرار است در این فضا فعالیت می‌کنند باید تخصص لازم را داشته باشند. یعنی محصولی که قرار است اسپانسر بشود باید هم در شأن نمایش و تئاتر باشد و هم در شأن مکان و سالنی که در آن تئاتر اجرا می‌شود.»

با این حال کمتر شرکت تولیدکننده‌ای است که تا امروز به سمت سرمایه‌گذاری در تئاتر آمده باشد. پتانسیل این هنر برای مدیران صنعتی ناآشنا مانده است. فرخی به تعداد کم سالن‌ها در نتیجه تعداد کم مخاطبان تئاتری اشاره دارد؛«مهجور ماندن اسپانسر در تئاتر به این دلیل است که برای شرکت‌‌ ها تبلیغ در تئاتر مقرون به صرفه نیست. مگر اینکه یک نهادی باشد که بخش اقتصادی و بازگشت سرمایه‌اش مدنظرش نباشد و صرفا بخواهد به بخش فرهنگی کمک کند.»

اما نصرالله قادری، اسپانسر در تئاتر را یک امر عادی در دنیا می‌داند؛ «در دنیا شرکت‌هایی که اسپانسر می‌شوند از دادن مالیات معاف می‌شوند، به همین دلیل برایشان سرمایه‌گذاری در تئاتر مقرون به صرفه است.»

به‌نظر فرخی تنوع در اجرا، مضمون و تعداد تماشاگران باعث شده است که در دنیا اسپانسر امری عادی در تئاتر بشود؛«در ایران تعداد کم سالن، تعداد محدود و نوع قصه باعث شده که اسپانسر کمتر به سمت تئاتر بیایند.»

قادری رابطه دو طرفه هنر و صنعت را یک امر مهم در دنیا می‌داند؛«در دنیا شرکت‌هایی که اسپانسر محصولات فرهنگی و هنری شده‌اند مالیات نمی‌پردازند، از طرف دیگر آنها هم ساحت هنر را به سطح نمی‌کشانند.»

قادری با حضور اسپانسر در تئاتر به شدت موافق است، اما برای حضور اسپانسر در تئاتر به وجود شرایطی قائل است: «این موارد نباید باعث شود که تبلیغ رو و شعاری باشد و تئاتر مضحکه شود.»

او به سال‌ها قبل اشاره می‌کند که در یک تئاتر کلاسیک یک شرکت، اسپانسر یک نمایش می‌شود و به همین دلیل کارگردان به دست شخصیت قرن ۱۸میلادی نمایشنامه «خسیس» یک جارو برقی مارک همان شرکت را می‌دهد.

به همین دلیل این کارگردان با تبلیغات مستقیم موافق نیست و بهترین گزینه را برای اسپانسر در تئاتر غیرمستقیم بودن این‌کار می‌داند. هم کالا تبلیغ می‌شود و هم شأن تئاتر حفظ می‌شود؛«تئاتر به معنی theater و نه به معنی نمایش و پروفومنس، قابلیت این را ندارد که برای فلان شرکت و یک کالا تبلیغ مستقیم کند، در غیراین‌صورت تئاتر از ذات خودش فاصله گرفته است.»

مکاری موافق استفاده از اسپانسر است او هم مثل دیگر اهالی تئاتر معتقد است که باید شأن تئاتر حفظ شود؛« فضای بیرونی تئاتر و یا فضای مجموعه، امکان مناسبی برای تبلیغ تکراری است . شهرداری و شهرداری نواحی با نصب بیلبورد می‌توانند به تئاتر کمک کنند و این اتفاق به تازگی با نصب تلویزیون‌های شهری و تبلیغ نمایش‌های روی صحنه افتاده است.»

به‌نظر فرخی، اسپانسر در تئاتر ایران هنوز جا نیفتاده است و نقش اسپانسرها در حد پوستر، بیلبورد و بروشور است؛ « البته در برخی از تئاترها از اسپانسر بد استفاده شده و روی هنرمندان تاثیر منفی گذاشته است. تئاتر مقوله‌ای فرهنگی و روشنفکرانه است و طبیعی است که اسپانسر باید ظریف وارد تئاتر شود. تئاتر این قابلیت را دارد که اسپانسر جذب کند اما باید روی آن دقت شود.»

این کارگردان که مدیر مسئول ماهنامه «سینما و تئاتر» هم هست به تبلیغ غیرمستقیم در تئاتر اعتقاد دارد؛«تبلیغ مستقیم در تئاتر جذاب نیست. مگر اینکه کالایی که تبلیغ می‌شود فرهنگی باشد و با نمایش سنخیت داشته باشد. منظورم این نیست که با نمایشنامه یکی باشد اما باید با روح نمایش همسان باشد.»

مشکل کجاست؟ از هنرمندان تئاتری که شاید وجود اسپانسر را کسرشأن تئاتر می‌دانند، یا از کم کاری مسئولان تئاتری کشور، یا عدم‌رغبت شرکت‌ها برای اسپانسر شدن، یا شاید هرسه عامل از نکاتی باشند که باعث شده اند تئاتر ایران اسپانسر نداشته باشد.

قادری در مقام هنرمندی که ۲ سال دبیر جشنواره تئاتر ماه و یک سال هم قائم مقام جشنواره دفاع مقدس بوده است معتقد است که پتانسیل اسپانسر در تئاتر برای هنرمندان و مسئولان تئاتری شناخته شده است؛«ما با خیلی از شرکت‌ها وارد مذاکره شدیم، اما هیچ کدام از آنها حاضر نشدند که اسپانسر شوند. تا جایی که من خبر دارم دبیر جشنواره تئاتر فجر هم دنبال این قضیه رفت اما هیچگاه به نتیجه مثبت نرسید.»

او دلیل این مشکل را مرتبط با تعداد محدود مخاطبان تئاتر می‌داند. مهدی مکاری معتقد است که هنرمندان تئاتر با وسواس به سمت جذب اسپانسر می‌روند؛ «تئاتر مقدس است و شاید یکی از دلایل کم رنگ بودن نقش اسپانسر در تئاتر به ذهنیت اهالی تئاتر بر می‌گردد و تقدسی که برای این هنر قائل هستند.»

به‌نظر فرخی تعداد مخاطبان تئاتر محدود است به همین دلیل اسپانسرها کمتر به سمت حمایت از تئاتر می‌روند و گرایش مدیران صنعتی و مدیران روابط عمومی بیشتر به سمت رسانه تلویزیون و سینماست.

اما مهدی مکاری در جایگاه مدیر تالار مولوی تعداد مخاطبان تئاتر را در این قضیه مؤثر نمی‌داند او معتقد است که تاثیر تئاتر در دراز مدت است، در نتیجه این موضوع باعث می‌شود که در دراز مدت تاثیر مؤثر بگذارد؛ «اگر فرض کنیم که اسم یک شرکت در یک پوستر چاپ شود، این پوستر در چندین مکان تئاتری، چندین مکان هنری و چندین نقطه شهر نصب می‌شود در نتیجه جلوی چشم میلیون ها نفر قرار می‌گیرد، از طرف دیگر مخاطبان تئاتر خاص هستند و به همین دلیل تبلیغ برخی از کالاها به خوبی جواب می‌دهد.»

او به ورود بروشور نمایش در یک خانه و تاثیر آن در اهالی یک خانواده اشاره دارد؛ «تئاتر برای خودش تبلیغ می‌کند. اگر مکانی مثل مولوی را در نظر بگیرید که هر روز ۳ اجرا دارد و تعداد مختلف تماشاگران را درنظر بگیرید، در این‌صورت متوجه گستردگی مخاطب تئاتر می‌شوید.»اگر تاثیر تئاتر و زنده بودن این هنر را در نظر بگیریم، باید پذیرفت که نقش مؤثر تئاتر روی مخاطب از چشم اسپانسرها دور مانده است. قادری حل این مسئله را از طریق دولت می‌داند؛ «دولت باید از این راه وارد شود، چراکه اساسا تئاتر ما دولتی است. اگر مالیات از کسانی که اسپانسر کارهای هنری می‌شوند برداشته شود، طبیعتا تشویقی برای مدیران بخش صنعتی خواهد بود.»

این کارگردان تئاتر که به تازگی نمایش « کریستال تاور» را روی صحنه داشته است به مدیران فرهنگی اشاره می‌کند که با تئاتر آشنا نیستند؛ در این صورت «چه انتظاری از مدیران صنعتی می‌توان داشت که با تئاتر آشنا باشند، برای آنها تئاتر در لاله زار معنی می‌دهد.»او بودجه تئاتر را در بهترین حالت ۵۰ میلیون تومان می‌داند و اگر صداوسیما با تخفیف بخواهد برای تئاتر تبلیغ کند نزدیک به ۲۰ میلیون تومان هزینه برای گروه خواهد داشت؛ «این در توان تئاتر کشور نیست.»

نکته دیگری که فرخی برای حضور اسپانسر در تئاتر لازم می‌داند، عدم حضور تهیه کننده در تئاتر است؛« اگر هر تئاتری، مدیر و تهیه‌کننده داشته باشد در این صورت کارگردان صرفا به نمایش فکر می‌کند و این افراد به مسائل دیگر فکر خواهند کرد؛ مسائلی از جمله گرفتن اسپانسر و ارتباط با نهادها وارگان‌هایی که می‌خواهند کار فرهنگی بکنند.»

مهدی مکاری معتقد است اگر شرایط تئاتر درست بشود و جذب اسپانسر به درستی صورت بگیرید پتانسیل خوبی در تئاتر وجود دارد؛«در این‌صورت دیگران برای اسپانسر شدن کالاهایشان به سمت تئاتر می‌آیند.»

ندا انتظامی