یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مروری اجمالی بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی
تاریخِ ستایشگری شاعران نسبت به چهرههای مورد علاقهشان، تاریخی است به طول تاریخ شعر و شاعری؛ و همچنان كه اصل شعر در میان افراط و تفریط سرگردان بوده و به دشواری به حیّز اعتدال در میآمده، شعر مدح و ستایش هم به قیاس مخاطبان خود و تعبیرات و تركیباتی كه در آن به كار میرفته، دائما در فراز و نشیب بوده و هست.
در اسلام، شاعران صحابی از همان روزگار بعثت به این سو، به سرایش اشعاری در ستایش پیامبر صلیاللهعلیهوآله میپرداختند. اشعار ابوطالب علیهالسلام نمونه روشنی از این قبیل ستایشهاست كه بخش عمدهای از آن در دیوان ابوطالب به چاپ رسیده است.(۱) پس از آن در مدینه، شاعران فراوانی مانند حسّان بن ثابت، كعب بن مالك، عبدالله بن رواحه (هر سه انصاری خزرجی) در ستایش از اسلام و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و همچنین هجو دشمنان آن حضرت اشعاری میسرودند. این اشعار گاه با ابتكار خود اصحاب سروده میشد و گاه به عنوان جوابی برای اشعار مشركان انشاد میگردید. بسیاری از این اشعار در سیره ابن اسحاق آمده است؛ گرچه ابن هشام برخی از آنها را كه به مذاق مذهبیاش خوش نیامده یا از اساس آنها را نادرست میدانسته، در تهذیب خود از سیره ابن اسحاق حذف كرده است.
یكی از نقاط حساسی كه شاعران صحابی در آن باره شعر ستایشی سرودند، اشعاری بود كه در روز هیجدهم ذی حجّه سال دهم بعثت در غدیر سروده شد. این اشعار توسط كسانی مانند حسّان ابن ثابت، قیس بن سعد بن عباده و شمار دیگری از صحابه سروده شده و ضمن آنها از اینكه امام علی علیهالسلام به عنوان «مولای مردم» معرفی شده، از آن حضرت ستایش شده است. این اشعار را علامه امینی در مجلد نخست الغدیر ارائه كرده و منابع آنها را از منابعی تاریخی و ادبی آورده است.(۲)
پس از رحلت رسول اكرم صلیاللهعلیهوآله اشعاری در مرثیه آن حضرت سروده شد. طبعا زمانی كه دستگاه خلافت راهش را از راه امام علی و خاندان پیامبر جدا كرد، شیعیان گرفتار محدودیت شدند؛ محدودیتی كه گرچه در فاصله چهار سال و نه ماه حكومت امام علی علیهالسلام قدری از آن كاسته شد، اما بلافاصله با حكومت معاویه و شدت سختگیری وی بر آن افزوده گردید. در روزگار خلافت امام علی علیهالسلام شاعران شیعی اشعار فراوانی در ستایش آن حضرت سرودند كه نمونههایی از آنها را در كتاب وقعهٔ صفین، الوافدات من النساء علی معاویهٔ و آثار دیگر ملاحظه میكنیم؛ اما از روزگار خلافت معاویه به بعد، شیعیان با سختی روزگار را میگذراندند و در بیشتر اوقات گرفتار بلایای فراوانی بوده، به شدت برای بیان احساس خود به طور آزاد با مشكل روبهرو بودند.
از این زمان به بعد، شیعیان بین دو احساس متفاوت كه در درونشان شعلهور بود، زندگیشان را ادامه میدادند. یكی در سوگ شهیدان اهلبیت به ویژه شهیدان كربلا كه آنان را به لحاظ روحی عمیقا تحت تأثیر قرار داده بود و سبب سرایش اشعاری در مرثیه اهل بیت، به ویژه شهدای كربلا میشد. نمونه این اشعار را تا قرن پنجم در كتاب پرارج دو جلدی زَفَرات الثقلین استاد محمد باقر محمودی ملاحظه میكنیم. احساس دوم شیعیان، شدّت حب و علاقه آنان به امام علی و اهل بیت علیهمالسلام بود كه آن هم در فضای فشار امویان و عباسیان و دشمنی و بدگویی آنان از امام علی علیهالسلام ، شیعیان را به سرایش هرچه بیشتر اشعاری در ستایش اهل بیت علیهمالسلام وامیداشت. ویژگیهای برتر امامان علیهمالسلام خود عامل مهمی شد كه نه تنها شیعیان بلكه شاعرانی چون فرزدق هم كه دلبستگی به امویان داشت، اشعاری در ستایش امام سجاد علیهالسلام بسراید و یكی از قلّههای منقبتخوانیِ عربی را با شعر معروف خود در این دوره فتح كند.
سرایش شعر مدح و مرثیه برای اهل بیت، از نیمه دوم قرن اول هجری بالا گرفت و در قرن دوم و از آن پس در قرون بعد، در قالب شعر عربی، به طور بیامان ادامه یافت. در میان انبوه این قبیل اشعار، نام شاعران بنام و بصیری چون سید حمیری، كمیت بن زید اسدی و دعبل خزاعی درخشش ویژهای دارد، اما به هیچ عنوان سرایش شعر منقبت اهل بیت، محدود به این دو نفر نیست. سید حمیری در سرایش اشعارش در مدح اهل بیت، تا آنجا پیش رفت كه اعلام كرد: اگر كسی فضیلتی از علی بیابد كه او شعری در باره آن نسروده باشد، میتواند از وی جایزه بگیرد.(۳)
در این میان، ائمه اطهار علیهمالسلام با دست و دلبازی فراوان به حمایت از این شاعران برخاسته، با اعطای صلههای فراوان، آنان را تشویق به سرایش این قبیل اشعار میكردند، همچنان كه برپا كردن سوگواری و خواندن شعر در مرثیه امام حسین علیهالسلام را تشویق میكردند. برخی از این حمایتها تشویق معنوی آنان بود كه نمونهاش برخورد امام رضا علیهالسلام با دعبل خزاعی است.(۴) به هر رو در این باره نصوص تاریخی فراوانی در دست است كه اینجا محل بیانش نیست.
بدین ترتیب، شیعیان از یكی از مهمترین ابزارهای احساسی و عاطفی یعنی ادبیات، آن هم قالبِ شعر كه نقطه اوج بیان احساس است، برای نشر دیدگاههای مذهبی خود بهره بردند.
در این میان، فضائل امام علی علیهالسلام مهمترین دستمایه برای پر كردن محتوا و مضمون اشعار منقبت بود و از میان این فضائل، حدیث غدیر یكی از بهترینها به شمار میآمد، به طوری كه صدها غدیریه به عربی و بعدها به فارسی سروده شد كه گزارش غدیریههای عربی را در الغدیر علامه امینی میتوان یافت.(۵)
●●●به هر رو، داستان سرایش شعر عربی در مدح و مرثیه اهل بیت، داستانی طولانی است؛ اما پرسش مهم در اینجا این است كه نخستین بار چگونه این احساس و عاطفه پردامنه در زمینه سرایش شعر ستایش و مرثیه، به شیعیان و علاقهمندان به اهل بیت از میان عجمان و فارسیزبان انتقال یافت؟ بدون تردید، شعر فارسی از آغاز فعالیت خود در قالب فارسی نو كوشیده است تا مضامین اشعار عربی و از جمله همین موضوع ستایشگری را در خود جای دهد و به طور طبیعی شیعیان را كه عمیقا به اهل بیت عشق میورزیدند به سرایش شعر فارسی در باره اهل بیت وادارد.
در میان كهنترین شاعران ایرانی از قرن پنجم به بعد، از این قبیل اشعار ستایشآمیز داریم. در این میان، نام چند نفر از این شاعران برجسته، درخشش ویژهای دارد. اینها افرادی هستند كه در میانه قرن ششم كاملاً برای عبدالجلیل قزوینی شناخته شده بوده و نامشان را بیان كرده است.
عبدالجلیل قزوینی رازی كه بهترین اطلاعات را در باره شعرای پارسی زبان این دوره و همچنین رویه منقبت خوانی در قرن ششم در جوامع شیعی به دست داده، در باره شماری از شعرای شیعه مینویسد:
«اما شعرای پارسیان كه شیعی و معتقد و متعصب بودهاند، هم اشارتی برود به بعضی؛ اولاً فردوسی طوسی شیعی بوده است و در شاهنامه در مواضع به اعتقاد خود اشارت كرده است ... و فخری جرجانی شیعی بوده است و در كسایی خود خلافی نیست كه همه دیوان او مدایح و مناقب مصطفی و آل مصطفی است، علیه و علیهم السلام. و عبدالملك بنان ـ رحمهٔالله علیه ـ مؤیَّد بوده است به تأیید الهی ... و ظفر همدانی اگرچه سنی بوده است، او را مناقب بسیار است در علی و آل علی علیهم السلام و در دیوانش مكتوب است تا تهمتش نهند به تشیع. و اسعدی قمی و خواجه علی متكلم رازی عالم و شاعر، و امیر اقبالی شاعر و ندیم سلطان محمد رحمهٔالله علیه شیعی و معتقد بوده است و قائمی قمی، و معینی و بدیعی و احمدچه رازی، و ظهیری و بردی و شمسی و فرقدی و عنصری و مستوفی و سمان و سید حمزه علوی و خواجه ناصحی و امیر قوامی و غیر اینان رحمهٔالله علیهم كه همه توحید و زهد و موعظت و مناقب گفتهاند بی حدّ و اندازه. و اگر به ذكر همه شعرای شیعی مشغول شویم، از مقصود بازمانیم. و خواجه سنایی غزنوی كه عدیم النظیراست در نظم و نثر خاتم الشعرایش نویسند او را منقبت بسیار است، و اگر خود این یكی بیت است كه در فخری نامه گوید كفایت است:
جانب هر كه با علی نه نكوست هر كه را خواه گیر، من ندارم دوست
هر كه چون خاك نیست بر درِ او گر فرشته است خاك بر سرِ او(۶)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست