سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

مروری اجمالی بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی


مروری اجمالی بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی

تاریخِ ستایشگری شاعران نسبت به چهره های مورد علاقه شان, تاریخی است به طول تاریخ شعر و شاعری و همچنان كه اصل شعر در میان افراط و تفریط سرگردان بوده و به دشواری به حیّز اعتدال در می آمده, شعر مدح و ستایش هم به قیاس مخاطبان خود و تعبیرات و تركیباتی كه در آن به كار می رفته, دائما در فراز و نشیب بوده و هست

تاریخِ ستایشگری شاعران نسبت به چهره‏های مورد علاقه‏شان، تاریخی است به طول تاریخ شعر و شاعری؛ و همچنان كه اصل شعر در میان افراط و تفریط سرگردان بوده و به دشواری به حیّز اعتدال در می‏آمده، شعر مدح و ستایش هم به قیاس مخاطبان خود و تعبیرات و تركیباتی كه در آن به كار می‏رفته، دائما در فراز و نشیب بوده و هست.

در اسلام، شاعران صحابی از همان روزگار بعثت به این سو، به سرایش اشعاری در ستایش پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏پرداختند. اشعار ابوطالب علیه‏السلام نمونه روشنی از این قبیل ستایشهاست كه بخش عمده‏ای از آن در دیوان ابوطالب به چاپ رسیده است.(۱) پس از آن در مدینه، شاعران فراوانی مانند حسّان بن ثابت، كعب بن مالك، عبدالله بن رواحه (هر سه انصاری خزرجی) در ستایش از اسلام و رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و همچنین هجو دشمنان آن حضرت اشعاری می‏سرودند. این اشعار گاه با ابتكار خود اصحاب سروده می‏شد و گاه به عنوان جوابی برای اشعار مشركان انشاد می‏گردید. بسیاری از این اشعار در سیره ابن اسحاق آمده است؛ گرچه ابن هشام برخی از آنها را كه به مذاق مذهبی‏اش خوش نیامده یا از اساس آنها را نادرست می‏دانسته، در تهذیب خود از سیره ابن اسحاق حذف كرده است.

یكی از نقاط حساسی كه شاعران صحابی در آن باره شعر ستایشی سرودند، اشعاری بود كه در روز هیجدهم ذی حجّه سال دهم بعثت در غدیر سروده شد. این اشعار توسط كسانی مانند حسّان ابن ثابت، قیس بن سعد بن عباده و شمار دیگری از صحابه سروده شده و ضمن آنها از اینكه امام علی علیه‏السلام به عنوان «مولای مردم» معرفی شده، از آن حضرت ستایش شده است. این اشعار را علامه امینی در مجلد نخست الغدیر ارائه كرده و منابع آنها را از منابعی تاریخی و ادبی آورده است.(۲)

پس از رحلت رسول اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله اشعاری در مرثیه آن حضرت سروده شد. طبعا زمانی كه دستگاه خلافت راهش را از راه امام علی و خاندان پیامبر جدا كرد، شیعیان گرفتار محدودیت شدند؛ محدودیتی كه گرچه در فاصله چهار سال و نه ماه حكومت امام علی علیه‏السلام قدری از آن كاسته شد، اما بلافاصله با حكومت معاویه و شدت سختگیری وی بر آن افزوده گردید. در روزگار خلافت امام علی علیه‏السلام شاعران شیعی اشعار فراوانی در ستایش آن حضرت سرودند كه نمونه‏هایی از آنها را در كتاب وقعهٔ صفین، الوافدات من النساء علی معاویهٔ و آثار دیگر ملاحظه می‏كنیم؛ اما از روزگار خلافت معاویه به بعد، شیعیان با سختی روزگار را می‏گذراندند و در بیشتر اوقات گرفتار بلایای فراوانی بوده، به شدت برای بیان احساس خود به طور آزاد با مشكل روبه‏رو بودند.

از این زمان به بعد، شیعیان بین دو احساس متفاوت كه در درونشان شعله‏ور بود، زندگیشان را ادامه می‏دادند. یكی در سوگ شهیدان اهل‏بیت به ویژه شهیدان كربلا كه آنان را به لحاظ روحی عمیقا تحت تأثیر قرار داده بود و سبب سرایش اشعاری در مرثیه اهل بیت، به ویژه شهدای كربلا می‏شد. نمونه این اشعار را تا قرن پنجم در كتاب پرارج دو جلدی زَفَرات الثقلین استاد محمد باقر محمودی ملاحظه می‏كنیم. احساس دوم شیعیان، شدّت حب و علاقه آنان به امام علی و اهل بیت علیهم‏السلام بود كه آن هم در فضای فشار امویان و عباسیان و دشمنی و بدگویی آنان از امام علی علیه‏السلام ، شیعیان را به سرایش هرچه بیشتر اشعاری در ستایش اهل بیت علیهم‏السلام وامی‏داشت. ویژگیهای برتر امامان علیهم‏السلام خود عامل مهمی شد كه نه تنها شیعیان بلكه شاعرانی چون فرزدق هم كه دلبستگی به امویان داشت، اشعاری در ستایش امام سجاد علیه‏السلام بسراید و یكی از قلّه‏های منقبت‏خوانیِ عربی را با شعر معروف خود در این دوره فتح كند.

سرایش شعر مدح و مرثیه برای اهل بیت، از نیمه دوم قرن اول هجری بالا گرفت و در قرن دوم و از آن پس در قرون بعد، در قالب شعر عربی، به طور بی‏امان ادامه یافت. در میان انبوه این قبیل اشعار، نام شاعران بنام و بصیری چون سید حمیری، كمیت بن زید اسدی و دعبل خزاعی درخشش ویژه‏ای دارد، اما به هیچ عنوان سرایش شعر منقبت اهل بیت، محدود به این دو نفر نیست. سید حمیری در سرایش اشعارش در مدح اهل بیت، تا آنجا پیش رفت كه اعلام كرد: اگر كسی فضیلتی از علی بیابد كه او شعری در باره آن نسروده باشد، می‏تواند از وی جایزه بگیرد.(۳)

در این میان، ائمه اطهار علیهم‏السلام با دست و دلبازی فراوان به حمایت از این شاعران برخاسته، با اعطای صله‏های فراوان، آنان را تشویق به سرایش این قبیل اشعار می‏كردند، همچنان كه برپا كردن سوگواری و خواندن شعر در مرثیه امام حسین علیه‏السلام را تشویق می‏كردند. برخی از این حمایتها تشویق معنوی آنان بود كه نمونه‏اش برخورد امام رضا علیه‏السلام با دعبل خزاعی است.(۴) به هر رو در این باره نصوص تاریخی فراوانی در دست است كه اینجا محل بیانش نیست.

بدین ترتیب، شیعیان از یكی از مهم‏ترین ابزارهای احساسی و عاطفی یعنی ادبیات، آن هم قالبِ شعر كه نقطه اوج بیان احساس است، برای نشر دیدگاه‏های مذهبی خود بهره بردند.

در این میان، فضائل امام علی علیه‏السلام مهم‏ترین دستمایه برای پر كردن محتوا و مضمون اشعار منقبت بود و از میان این فضائل، حدیث غدیر یكی از بهترین‏ها به شمار می‏آمد، به طوری كه صدها غدیریه به عربی و بعدها به فارسی سروده شد كه گزارش غدیریه‏های عربی را در الغدیر علامه امینی می‏توان یافت.(۵)

●●●به هر رو، داستان سرایش شعر عربی در مدح و مرثیه اهل بیت، داستانی طولانی است؛ اما پرسش مهم در اینجا این است كه نخستین بار چگونه این احساس و عاطفه پردامنه در زمینه سرایش شعر ستایش و مرثیه، به شیعیان و علاقه‏مندان به اهل بیت از میان عجمان و فارسی‏زبان انتقال یافت؟ بدون تردید، شعر فارسی از آغاز فعالیت خود در قالب فارسی نو كوشیده است تا مضامین اشعار عربی و از جمله همین موضوع ستایشگری را در خود جای دهد و به طور طبیعی شیعیان را كه عمیقا به اهل بیت عشق می‏ورزیدند به سرایش شعر فارسی در باره اهل بیت وادارد.

در میان كهن‏ترین شاعران ایرانی از قرن پنجم به بعد، از این قبیل اشعار ستایش‏آمیز داریم. در این میان، نام چند نفر از این شاعران برجسته، درخشش ویژه‏ای دارد. اینها افرادی هستند كه در میانه قرن ششم كاملاً برای عبدالجلیل قزوینی شناخته شده بوده و نامشان را بیان كرده است.

عبدالجلیل قزوینی رازی كه بهترین اطلاعات را در باره شعرای پارسی زبان این دوره و همچنین رویه منقبت خوانی در قرن ششم در جوامع شیعی به دست داده، در باره شماری از شعرای شیعه می‏نویسد:

«اما شعرای پارسیان كه شیعی و معتقد و متعصب بوده‏اند، هم اشارتی برود به بعضی؛ اولاً فردوسی طوسی شیعی بوده است و در شاهنامه در مواضع به اعتقاد خود اشارت كرده است ... و فخری جرجانی شیعی بوده است و در كسایی خود خلافی نیست كه همه دیوان او مدایح و مناقب مصطفی و آل مصطفی است، علیه و علیهم السلام. و عبدالملك بنان ـ رحمهٔ‏الله علیه ـ مؤیَّد بوده است به تأیید الهی ... و ظفر همدانی اگرچه سنی بوده است، او را مناقب بسیار است در علی و آل علی علیهم السلام و در دیوانش مكتوب است تا تهمتش نهند به تشیع. و اسعدی قمی و خواجه علی متكلم رازی عالم و شاعر، و امیر اقبالی شاعر و ندیم سلطان محمد رحمهٔ‏الله علیه شیعی و معتقد بوده است و قائمی قمی، و معینی و بدیعی و احمدچه رازی، و ظهیری و بردی و شمسی و فرقدی و عنصری و مستوفی و سمان و سید حمزه علوی و خواجه ناصحی و امیر قوامی و غیر اینان رحمهٔ‏الله علیهم كه همه توحید و زهد و موعظت و مناقب گفته‏اند بی حدّ و اندازه. و اگر به ذكر همه شعرای شیعی مشغول شویم، از مقصود بازمانیم. و خواجه سنایی غزنوی كه عدیم النظیراست در نظم و نثر خاتم الشعرایش نویسند او را منقبت بسیار است، و اگر خود این یكی بیت است كه در فخری نامه گوید كفایت است:

جانب هر كه با علی نه نكوست هر كه را خواه گیر، من ندارم دوست

هر كه چون خاك نیست بر درِ او گر فرشته است خاك بر سرِ او(۶)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 7 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.