یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
متشرع مشروطه خواه

یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران، نهضت و انقلاب مشروطیت است که تاکنون در باب آن، آثار و مکتوبات زیادی نوشته شده است اما در این میان، آنچه همواره بیشتر مورد بحث بوده است، اعدام شیخ فضلالله نوری از مجتهدان طراز اول دوران مشروطه است که به جرات میتوان ادعا کرد یکی از فرازهای مهم و تلخ تاریخ معاصر ایران به شمار میرود.
واقعهای تلخ که در پشت پرده آن، توطئه بیگانگان و همچنین قدرتطلبی برخی از مشروطه خواهان و نیز سکولاریست های افراطی مشهود بود که استبدادستیزی و استعمارستیزی شیخ ، آنها را به ستوه آورده بود. در این نوشتار قصد داریم تا به مناسبت سالگرد صدور فرمان مشروطیت، به برخی از مولفههای اساسی اندیشه سیاسی شیخ فضلاللهنوری و رویکرد او به مشروطه مشروعه بپردازیم.
● واکاوی ریشههای واقعه مشروطه و نقش شیخ
هنگامی که اروپاییان، گسترش اسلام در قلب اروپا را احساس کردند و دیدند که اسلام و مسلمین به ظلمت و جهل و بیخبری عصر قرون وسطای آنها پایان دادند، خیلی زود تصمیم گرفتند تا با استعمار و استثمار ممالک اسلامی، جلوی گسترش موج اسلام و پیشرفت مسلمین و علوم آنها در غرب را بگیرند؛ به همین منظور، کشورهای اسلامی شمال آفریقا را مستعمره خود ساختند و امپراتوری عثمانی را نیز تجزیه کردند، اما زمانی که چشم طمع به کشور ایران دوختند، با سد پولادین و بزرگی به نام مرجعیت و روحانیت شیعه مواجه شدند که مانع زیادهخواهی آنها در دستاندازی به منابع عظیم داخل خاک ایران شد؛ چنان که این جمله معروف است : در زیر هیچ قرارداد استعماری که در ۲۰۰ سال گذشته در ایران منعقد شده، شما امضای یک آخوند نجف رفته را نمیبینید... .
به هر حال بعد از نقشه انگلیسیها درخصوص کمپانی رویتر، ناصرالدین شاه و عاقد این قرارداد با تهدید حاجملاعلیکنی مبنی بر تکفیر آنها، این قرارداد را لغو کردند. سپس انگلیسیها با قرارداد رژی وارد ایران شده و تا ۵۰ سال، خرید و فروش تنباکوی ایران را در اختیار گرفتند که این توطئه آنها نیز با فتوای میرزای شیرازی مبنی بر این که «الیوم استعمال تنباکو ـ بای نحو کان ـ در حکم محاربه با امام زمان است» درهم شکست. اینها نشاندهنده نقش و حضور موثر روحانیت و بخصوص مرجعیت شیعی در ایران بود که مانع از تبدیل شدن ایران به مستعمره انگلیسیها یا لائیک شدن ایران همچون کشور ترکیه شد.
بعد از لغو این قرارداد، ناصرالدینشاه، هیاتی را ترتیب داد تا این قرارداد را بررسی کنند و خسارت این کمپانی را بابت لغو آنها بررسی کنند. شیخ فضلالله نوری نیز یکی از افراد روحانی در این هیات بود که وقتی دید نفوذ علما، قرارداد به این مهمی را لغو کرده است، تقاضای تشکیل و تاسیس دیوان عدالت و یا یک عدالتخانه را داد تا بر سیاست مملکت نظارت داشته باشند و اختیارات شاه و دولت را محدود کنند و آن را از حالت استبدادی خارج سازند.
این تقاضا به تدریج گسترش یافت و به صورت حکومت مشروطه درآمد (رک: شیخ فضلالله نوری و مشروطه، علی دوانی) که شیخ فضلالله نیز در آغاز، طرفدار تز مشروطهخواهی بود، اما وقتی دید روشنفکران و ایادی بیگانه وارد عمل شده و سردمدار تدوین قانون مشروطه و تشکیل مجلس شورا شدند و با روییدن قارچگونه روزنامههای متعدد برای دهنکجی به دین و روحانیت سعی در تخریب وجهه دینی این حرکت را دارند، مسیر خود را عوض کرده و تا پای جان بر سر حرف خود مبنی بر مخالفت با مشروطه و برعکس، طرفداری از مشروطه مشروعه ایستاد و حتی حضور واسطهها برای پناهنده شدن وی به سفارتخانههای روس، انگلیس و عثمانی و در امان ماندن جانش نیز ثمری در بر نداشت و وی با بیان جملاتی همچون این که: «برای یک عالم اسلامی، ننگ است که پناه به کفر ببرد»، عزت دنیا و آخرت را برای خود خرید و با قرائت این آیه شریفه: «و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد» عمامه را از سر خود برداشت و به طرف مردمی که فریب خورده بودند و به طرفداری از مشروطه کف میزدند و شادی میکردند، پرتاب کرد و در آخرین جمله حیات خود به آنها گفت: «عمامه را از سر من برداشتند، از سر دیگران هم برمیدارند» و جلال آلاحمد چه زیبا گفت که: «من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از ۲۰۰ سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد».
● مؤلفههای اندیشه شیخ دربابمشروطهمشروعه
شیخ فضلالله نوری در سال ۱۲۵۸ یا ۱۲۵۹ هجری قمری به دنیا آمد و در حدود سال ۱۲۹۰ هجری قمری به نجف اشرف مهاجرت کرد. سال ۱۲۹۲ برای درک فیوضات علمی از محضر میرزای شیرازی عازم سامرا شد و سرانجام در سال ۱۳۰۳ هـ .ق به تهران برگشت. شخصیت این عالم بزرگوار به گونهای بود که حتی مخالفان او نیز در وصف نیکی او سخن راندهاند.
چنانکه ناظمالاسلام کرمانی درباره او مینویسد: وی شخص اول عالمان اسلام و از لحاظ سلوک، دارای حسن و مراتب علمیه بوده و نکات ریاست و سیاست را بهتر از دیگران شناخته است.» (تاریخ بیداری ایرانیان، محمد ناظمالاسلام کرمانی، ج ۱، ص ۵۰۴. ملکزاده از دیگر مخالفان شیخ نیز در وصف وی چنین مینویسد: « از حیث معلومات و تبحر در علوم دینی، از همه همگنانش برتری داشته و بسیار فهیم و باهوش بوده و در قدرت استدلال در میان طبقه خود نظیر نداشته است.» (مهدی ملکزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج ۶، ص ۱۲۵۷)
● شیخ فضلالله نوری و مشروطه مشروعه
شیخ فضلالله بر خلاف آنچه برخی به دروغ میگفتند که مخالف مجلس و قانون اساسی بود، اینگونه نبود، بلکه وی مجلسی را تایید میکرد که قدرت سیاسی را مهار کرده و دیوان و دولت و دربار و قوه قضاییه را کنترل کند و بر اساس مسائل عرفی ـ به شرط آن که با شرع مقدس مخالف نباشد ـ عمل کند و مصالح نوعیه را رعایت نماید. (نوآوریهای فقهی در عرصه حقوق اساسی در عصر مشروطه، عباس کعبی، ص ۱۴۴) شیخ فضلالله درباره نیاز مسلمانان به مجلسی که در چارچوب تعالیم اسلامی باشد، این گونه بیان میدارد که عموم مسلمانان، مجلسی میخواهند که بر خلاف قرآن، بر خلاف شریعت محمد(ص) و بر خلاف مذهب مقدس جعفری(ع) قانون نگذارد.
سپس خود میگوید من هم چنین مجلسی میخواهم. همچنین وی در خصوص قانون اساسی بر این باور است که چه کسی گفته نظامنامه لازم نیست؛ قطعا نظامنامه و قانون اساسی ضروری است و این قانون اساسی باید در چارچوب شریعت باشد: قوت اسلام در این نظامنامه اسلامی است و رفع گرفتاریهای دنیای شما، به همین نظامنامه اسلامی است (اندیشه سیاسی شیخ فضلالله نوری و میرزای نائینی، عبدالحسین خسروپناه، ص ۲۸۱)
نکته مهم دیگری که نباید از نظر دور داشت، اینکه یکی از تلاشهای بسیار مهم شیخ فضلالله در جریان مشروطیت، پیشنهاد اصل دوم متمم قانون اساسی بود که به امضای علما هم رسیده و همه آنان نسبت به این پیشنهاد اتفاق نظر داشتند.
در حقیقت آنها میخواستند بین مقوله دین و توسعه، هماهنگی ایجاد کنند و ثابت کنند که اسلام، دینی است که میتواند بهترین نوع تمدن را ایجاد کند. (همان، ص ۱۴۵) اصل دوم قانون اساسی که در واقع میتوان آن را خونبهای شیخ شهید به شمار آورد، بر این نکته پای میفشرد که: «مجلس مقدس شورای ملی... باید در هیچ عصری از اعصار، مواد قانونیه آن، مخالفتی با قواعد مقدسه اسلام و قوانین موضوعه حضرت خیرالانام نداشته باشد و معین است که تشخیص مخالفت قوانین موضوعه با قواعد اسلامیه، بر عهده علمای اعلام بوده و هست؛ لهذا رسما مقرر است در هر عصری از اعصار، هیاتی که کمتر از ۵ نفر نباشد، از مجتهدین و فقهای متدینین که مطلع از مقتضیات زمان هم باشند... به مجلس شورا معرفی بنمایند... تا موادی که در مجلسین عنوان میشود، به دقت مذاکره و غور و بررسی نموده، هریک از آن مواد معنونه که مخالفت با قوانین مقدسه اسلام داشته باشد، طرح و رد نمایند... .»
● نتیجهگیری
شیخ فضلالله نوری از مجتهدین طراز اول تهران که خود در آغاز با هدف تاسیس عدالتخانه، از طرفداران مشروطه به شمار میرفت، با ورود و دخالت بیگانگان و ایادی آنها در این نهضت و سادهانگاری و سطحینگری برخی افراد، راه خود را از مشروطهخواهان جدا کرده و ساز مخالفت با آنها را سر داد و بر این باور بود که نهضت مشروطه از مسیر اصلی خود منحرف شده است. وی با طرفداری از مشروطه مشروعه، دغدغههای خود در مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی را تا بالا رفتن سر خود بر چوبهدار ادامه داد و در راه شریعت، جان خود را در ۷۰ سالگی تقدیم اسلام کرد و شهد شیرین شهادت را نوشید.
سید جواد میرخلیلی

ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست