یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا

ارسطو، خیر عمومی و حکومت جمهوری


ارسطو، خیر عمومی و حکومت جمهوری

ارسطو جزء بزرگترین فیلسوفان تاریخ بوده و در بسیاری از حوزه های تفکر بشری به نظریه پردازی پرداخته و تاثیر عظیمی بر متفکران پس از خود نهاده است. ارسطو خود مدت بیست سال در آکادمی …

ارسطو جزء بزرگترین فیلسوفان تاریخ بوده و در بسیاری از حوزه های تفکر بشری به نظریه پردازی پرداخته و تاثیر عظیمی بر متفکران پس از خود نهاده است. ارسطو خود مدت بیست سال در آکادمی افلاطون به تحصیل و دانش اندوزی پرداخت و در این مدت توانست از یک دانشجوی تازه وارد به مقام دستیار علمی حکیم بزرگ افلاطون ارتقا پیدا کند. وی تا زمان فوت افلاطون همچنان در آکادمی حضور داشت و پس از درگذشت استاد دیرین خود، راهی جداگانه را در پیش گرفت. آثار متعدد ارسطو در حوزه های مختلف طبیعیات، منطق و فلسفیات از چند صد عدد گرفته تا ۱۰۰۰ عنوان برشمرده اند.

مهم ترین کتاب ارسطو در حوزه نظریه پردازی سیاسی و حکومتداری، "سیاست" نام دارد. ارسطو در این کتاب، موضوعات مختلف سیاسی را مورد بررسی قرار داده و با توجه به نمونه های عینی و موارد موجود، به طبقه‌بندی حکومت ها پرداخته است. کتاب سیاست فی الواقع یکی از بزرگ ترین آثار در حوزه اندیشه سیاسی بوده و به عنوان یک منبع مرجع همواره مورد توجه اندیشه ورزان تفکر و اندیشه سیاسی می باشد. از آنجایی که ارسطو روش مشاهده و استقراء را وارد مطالعات و تاملات سیاسی خود نمود، وی را اولین دانشمند علم سیاست نیز می دانند.

از نظر ارسطو هدف جامعه سیاسی یا دولت، کمال و سعادت انسانهاست. گرچه دولت را انسان ها ایجاد می کنند ولی دولت به نوبه خود یک نهاد طبیعی نیز هست و انسان در بیرون از چارچوب دولت، موجودیت انسانی ندارد؛ چرا که خارج از دولت، وی یا موجودی فراتر و یا فروتر از انسان می‌باشد.ارسطو به‌طور کلی دولت ها را به ۶ نوع مختلف طبقه بندی می‌کند. با توجه به تعداد حاکمان وی از حکومت یک نفر، عده ای معدود و فرمانروایی عده زیاد مردم، یاد می کند.

بهترین یا نوع طبیعی حکومت، فرمانروایی یک نفر است که براساس منافع عمومی حکومت کند. آریستوکراسی که پس از پادشاهی قرار دارد، حکومت چندین نفر با توجه به منافع عمومی است و آخرین نوع دولت خوب، پولیتی (جمهوری) و یا حکومت عده ای زیاد با در نظر داشتن منافع عموم مردم جامعه است.

تیرانی، بدترین نوع حکومت است، چرا که دراین حکومت، فقط یک نفر آن هم با توجه به منافع شخصی خود فرمانروایی می کند. در الیگارشی، تعدادی معدود از افراد خودخواه در پی منافع خویشتن هستند. پس از اینها دموکراسی یا حکومت افراطی توده مردم قرار دارد.

ارسطو با مطالعه انواع حکومت های موجود در زمان خود به طبقه بندی و شرح انواع حکومت می پردازد و در این میان سعی دارد تا بین نظام های سیاسی مطلوب و نامطلوب از دیدگاه خود تمایز قائل شود. وی در کتاب "سیاست" در بحث از انواع و اشکال حکومت ها به حکومت جمهوری اشاره می کند. وی در مقدمه این کتاب، جمهوری را مشتق از واژه‌ ‏Polis‏ می‌داند که در یونان به معنای قانون اساسی یا نوع حکومت به کار می ‌رفته است. ارسطو ‏polis‏ را به معنای جامعه‌ منظم سیاسی می‌ داند که دارای ارتباطات بین المللی و صاحب شخصیت جهانی است و سازمان های داخلی آن را ‏Demos‏ یا مردم می ‌نامند، که دموکراسی نیز از همین ریشه اخذ شده است.‏وی در رساله "سیاست" هنگام بحث از انواع حکومت ها، حکومت جمهوری را نوع پنجم از انواع حکومت ذکر می کند ؛ وی می نویسد در گذشته از این چهار نوع ( الیگارشی، پادشاهی،‌ دموکراسی و آریستوکراسی ) نوع پنجمی نیز هست که عنوان آن میان همه‌ انواع حکومت مشترک است. ( زیرا آن را پولیتی یا جمهوری می ‌نامند ) ولی چون این نوع ‏‎]‎‏ پنجم ‏‎[‎‏ بسیار به ندرت تحقق می ‌پذیرد، گاه از دید نویسندگانی که حکومت ها را طبقه بندی می‌کنند پوشیده می ‌ماند." به نظر می رسد که جمهوری از نظر ارسطو یکی از حکومت های خوب محسوب می گردد؛ چرا که معیار خوبی حکومت از دید ارسطو، توجه به خیر و منافع عمومی جامعه می باشد.

یعقوب نعمتی وروجنی

منابع

ارسطو، سیاست، ترجمه‌ حمید عنایت، ( تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ )

علی بیگدلی، تاریخ اندیشه‌ سیاسی در غرب، ( تهران، عطا، ۱۳۷۶)،

بارونز بکر، تاریخ اندیشه‌ اجتماعی، ترجمه یوسفیان،‌ مجیدی (‌تهران، فاخته، ۱۳۷۲)