پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا

ادای دین شرافتمندانه به سینمای صامت و


ادای دین شرافتمندانه به سینمای صامت و

نگاهی به فیلم های آرتیست , فرزندان و خدمتکار

● "فرزندان" - The Descendants

الکساندر پین با ساخت درام خانوادگی «فرزندان» در عین حال که از بازی خوب جرج کلونی سود برده است بیشتر سعی دارد به مدد مرگ، نگاهی رئال به زندگی مرد آمریکایی بیندازد که خانواده در اولویت چندم زندگی او به شمار می آید. پین که در کارنامه کاری اش جایزه اسکار فیلمنامه اقباسی برای فیلم «راههای جانبی» به چشم می خورد با «فرزندان» فیلم خانوادگی موفقی را به تصویر کشیده است. داستان که با دیالوگ های نامتعارف کلونی در توصیف وضعیت همسرش که در کما قرار دارد آغاز می شود بیشتر سعی دارد احوال مردی که بر اثر یک حادثه زندگی اش دگرگون شده را نشان دهد. مت کینگ با به کما رفتن همسرش به ناگاه با اتفاقات ناخوشایندی روبرو می شود که شاید تصور روبرو شدن با آنها برای هر انسانی سخت و ناگوار است اما کل داستان بر همین اساس شکل گرفته است. وقتی در دل حادثه قرار می گیری روبرو شدن با واقعیات بسیار آسان تر می شود. همین دیدگاه مت کینگ را از همسری غیر مسئول که رابطه خوبی با فرزندانش ندارد به پدری ایده ال تبدیل می کند. فیلم به غیر بازی خوب جرج کلونی ، موسیقی قابل قبولی دارد که بر اساس نت های محلی تنظیم شده و همین امر به حال و هوای فیلم کمک شایانی کرده است. دیدن تصاویری از جزایر هاوایی در کنار مشکلات و درگیری پدری با دو دخترش خالی از لطف نیست. فیلم دو سکانس بسیار خوب دارد. زمانی که دختر جوان خبر فوت مادر را می شنود و در زیر آب گریه می کند و سکانسی که مت کینگ خبر خیانت همسرش را می شنود و برای تحقیق به منزل یکی از دوستانش می رود.

● خدمتکار - The Help

هالیود عقب نشینی خود را در بازسازی سوژه های قدیمی در فیلم «خدمتکار» نیز نشان داده است. بررسی روابط بین سیاه پوستان و سفید پوستان در این فیلم رویکرد تازه ای به مقوله نژاد پرستی است. فیلم که با استقبال خوب مخاطبان نیز روبرو بود دو نقطه قوت دارد که شامل کارگردانی خوب تات تیلر و فیلم نامه قابل قبول، که با پردازش خوب جزئیات روابط کاملی را بین کاراکتر ها ایجاد کرده است. از طرفی بازی بازیگران فیلم که روابط پر از تنش کاراکترها را به خوبی تصویر کرده است از عوامل مهم موفقیت این فیلم به حساب می آید.

● آرتیست - The Artist

بی شک پدیده بی چون و چرای سینمای ۲۰۱۱ در سطح جهان به شمار می آید و ادای دین شرافتمندانه ای به سینمای صامت است. فیلم بدور از اکشن های عجیب غریب هالیودی سعی دارد به مضمون اصلی شهرت بپردازد . اینکه هر چهره ای دوره ای دارد و زمانی که این دوره به سر آید دوستدارانت به شدت فراموشت خواهند کرد . میشل هازاناویسیوس که در کارنامه ی هنری اش اثر قابل اعتنایی ندارد فیلم نامه ی «آرتیست» را شخصا نوشته و فیلمش را با عواملی فرانسوی به تصویر کشیده است .یکی از نکات بارز فیلم موسیقی است که عملا یکی از ارکان مهم فیلم به حساب می آید به نظر می آید لودویک بورس همه احساس خود را به کار برده است تا فیلم بدون دیالوگ «آرتیست» موسیقی گوش نوازی داشته باشد . با توجه به اینکه فیلم هیچ گونه دیالوگی ندارد اما بازی های ژان دوژاردن و برنیس بژو با بده و بستان خوبی که دارند مخاطب را پیگیر داستان می کند . بماند که فیلم هازاناویسیوس در انتها دوباره به سمت همان الگوی کلیشهای هالیوودی تمایل نشان میدهد. یعنی نجات در دقیقهی آخر که البته بار دیگر ارجاعی آشکار به سنتهای تثبیتشده است.

به نظر می آید در این سالهایی که تکنولوژی و فیلم هایی که به مدد تروکاژهای کامپیوتری سعی دارند مخاطب را به سینماها بکشانند، سلیقه تماشاگر را در نظر ندارند و به همین دلیل فیلم های با مضمون های قدیمی هالیودی از اقبال بیشتری در بین مخاطب امروزی برخوردارند.

سیده مریم مطلب پور