سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
تهران اربیل, از فرصت سوزی تا فرصت سازی
![تهران اربیل, از فرصت سوزی تا فرصت سازی](/web/imgs/16/119/zkdzv1.jpeg)
یکی از مهمترین رویدادهای سالهای اخیر خاورمیانه تشکیل حکومت منطقهیی در کردستان عراق به سال ۱۹۹۲ بوده است. بدینسان کرد های عراق در چارچوب فدراسیون عراق از یک ساختار سیاسی ویژه- اگرچه محدود- بهرهمند شد. پیداست که این موجودیت جدید از نتایج سالها مبارزه مداوم، قربانی شدن صدها هزار انسان بیگناه و ادامه نهضتهای آزادیبخش ملی کردستان عراق بهویژه قیام ملی ۱۱ سپتامبر سال ۱۹۶۱ با رهبری زندهیاد «ملامصطفی بارزانی» رهبر بزرگ کردها بود. منطقی است که در چنین شرایطی بازیگران عمده و ذینفع و نفوذ در عراق از جمله همسایگان آن، وضعیت موجود را بار دیگر مورد ارزیابی و تامل قرار دهند و شاید این مهم برای هیچ کشوری به اندازه جمهوری اسلامی ایران قابل توجه نباشد. طی سالها پژوهش در زمینه همگرایی، امروزه اندیشمندان روابط بینالملل بر نقش مولفههای معنایی در این فرآیند چندبعدی اشاره دارند. این رویکرد توسط سازهانگاران اجتماعی ارائه شده که در آن به عواملی نظیر معانی بینذهنی، قواعد و هنجارها، دگرگونی هویتها، نقش ایدهها، زبان و گفتمانهای سیاسی و... تاکید ویژه شده است. از نظر آنها مناطق گستردهیی است که مردم آن اگرچه در حاکمیتهای گوناگون، اما با یکدیگر احساس تعلق به یک انگاره هویتی دارند. طبیعی است که هر چقدر اشتراکات در این مولفههای معنایی بیشتر باشد زمینه همکاری و همگرایی بیشتر است. چنین وضعیتی درباره ایران و کردستان عراق کاملا صدق میکند.
● پیوندهای عمیق و تاریخی
درست به نظر نمیرسد اگر کسی که ادعا کند ایرانیان و کردها دو ملت متمایز هستند. چنین کسی نیز نباید انتظار داشته باشد در هیچ مناظرهیی برای اثبات این مدعا کامیاب باشد. تاریخ گواهی مبرهن است از پیوندهای عمیق این دو. به لحاظ جمعیتشناختی کردها از نژاد آریایی هستند. بسیارند کردهایی که ایران (سرزمین آریاییها) را موطن خود میدانند و برای این سرزمین بزرگ جایگاهی وزین در ذهن و قلب خود قائلند. از این روست که برای آنها ایرانی «خودی» است. پیوندهای آنها به قدری گسترده است که حتی میتوان درباره آن چندین جلد کتاب به رشته تحریر درآورد. با این حال بیشترین پیوندها را میتوان در حوزه فرهنگی یافت؛ جایی که مواردی چون آیینهای باستانی مشترک، زبان، رسوم اجتماعی مشابه بهویژه در برگزاری مراسم جشن نوروز، جلوهگری بیشتری دارد. بودند و هستند شاعران برجسته کرد که به فارسی شعرها سرودند و میسرایند. در واقع از نظر کردها، ایران اساسا هویت تمدنی دارد و نه نژادی و فرقهیی. ایرانیان و کردها از غنا و پیشینه تمدنی مشترک خود احساس خرسندی و شادمانی میکنند و از تاثیر و خدماتی که به تمدنهای دیگر، و حتی تمدن اسلام داشتهاند، به خود میبالند.
● ایران پناهگاه کردهای عراق
تا پیش از سرنگونی دولت بعثی عراق، ایران زمین چون پناهگاهی برای مبارزان و ملت کرد عراق بوده است. ایران در شناساندن ظلمهای فراوانی که به ملت کرد در عراق شده همچون فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه به جهانیان و نیز کمک به مصدومان و قربانیان این تراژدی تلخ بشری و پناه دادن به میلیونها آواره کرد در سختترین شرایط سرکوب، نسلکشی و رفتارهای ضدبشری نظام بعثی، نقشی بیبدیل را ایفا کرده است. هر بار که سرکوب بعثیون فزونی مییافت، مبارزان کرد به جانب ایران میآمدند و حتی رهبران کرد همچون آقایان مسعود بارزانی (ریاست اقلیم کردستان)، آقای جلال طالبانی (رییسجمهوری عراق فدرال)، هوشیار زیباری (وزیر خارجه عراق) و نیچیروان ادریس بارزانی (نخست وزیر اقلیم کردستان) سالها در ایران زیستهاند. به همین دلیل است که رهبران و ملت کرد عراق نگاه ویژهیی نسبت به ایران دارند و هیچگاه این نگاه تاریخی سرشار از میهمان نوازی و سخاوتمندی، مهربانی، عطوفت، ایثار و نوعدوستی دولت و ملت ایران در قبال خود و در شرایطی که گاه در معرض نابودی کامل بودند را از یاد نخواهند برد. سخنی به گزاف نیست اگر گفته شود وجود چنین احساسات صمیمانه و قدرشناسانه کردهای عراق، مولفههای ارزشمندی برای تهران است تا در عرصههای گوناگون اقلیم کردستان عراق حضور شایسته یابد.
● جدی نگرفتن ظرفیتی بزرگ
اما به جرات میتوان گفت تهران تا همین اواخر علاقه جدی به حضور موثر در این عرصه نداشته است. بعد از سالهای طولانی سلطه حکومتهای اقتدارگرا در عراق، از زمان تاسیس حکومت اقلیم کردستان تاکنون، این منطقه به مانند حوزهیی بیجایگزین برای فعالیتهای چندبعدی جمهوری اسلامی ایران تعریف شده است. لذا هنگامی که اقلیم کردستان از سال ۱۹۹۲ دارای حاکمیت اولیه و منطقهیی خود شد گویی در منطقه شرایط مطلوبی ایجاد شد که برای ایران فرصتهای گوناگون و جدیدی در پیداشت. اما طی این دو دهه ایرانیان نتوانستهاند از این فرصت بهره مناسبی ببرند و تاکنون توجه چندانی به پتانسیلهای گسترده این سرزمین نکردهاند و متاسفانه میبینیم امروزه حضور امریکا و کشورهای اروپایی، ترکیه و حتی کشورهای عربی و شرق آسیا در عرصههای گوناگون اقلیم به مراتب بیشتر از ایران است. از سال ۲۰۰۳ که حکومت بعثی عراق به دست ائتلاف بینالمللی تحت رهبری امریکا سرنگون شد برآورده کردن منافع آنان به شکل نوین بنا شده بود روی آرامش به خود ندیدهاند و به همراه کردها، حقوق ابتدایی آنها توسط اقلیتی تمامیتخواه و نژادپرست برای بیش از یک سده نادیده گرفته شده بود. با اینحال ایران یکی از فعالترین بازیگران در عراق پس از ۲۰۰۳ است که حضورش برای این سرزمین پرآشوب در مواقعی بسیار مفید و سازنده بوده است؛ اما ایران در سایر عرصهها به اندازه حوزه مدیریت بحران عراق در فضای پس از بعث چندان ابتکار و فعالیتی نداشته است. اینچنین بود که فرصتها همچون آب رودهایی بیبند به هدر رفت. نداشتن نگاهی راهبردی و پررنگ بودن یک نگرش امنیتی به مساله کردستان عراق، در کنار تاکید و تمرکز بیش از حد بر موضوعات جزیی و کماهمیت موجب شده تا با وجود علاقهمندی کردهای عراق، چندان فرصتها از قوه به فعل درنیایند. به جز مناسبات سیاسی خوب که در چارچوب منافع ملی تعریف میشود و میتوان آن را به روابط گریزناپذیر تعبیر کرد (شاید اگر نبود واقعیات و الزامات اجباری برقراری روابط بین دو همسایه و پیوندهای ناگسستنی بین مردم، چه بسا انفعال دامنگیر این حوزه هم میشد!) طی این سالها روابط و همکاریهای اقتصادی، نه چندان کارآمد و دامنهدار و همکاریهای فرهنگی هم بسیار محدود بوده است.
● فرصتهای پیشرو
در واقع جمهوری اسلامی ایران و حکومت اقلیم کردستان عراق میتوانند انگیزههای عدیدهیی برای توسعه روابط دو جانبه داشته باشند. علاوه بر پیشینه فرهنگی- تمدنی و هویتی، موضوعات کنونی مربوط به دو طرف یا حتی شرایط منطقهیی، ارتباط بیشتر مسوولان را بیش از پیش ضروری ساخته است. وجود فرصتها و تهدیدات سیاسی و امنیتی، اقتصادی، فنی و اجتماعی- فرهنگی به اندازه کافی محرک هستند. بدیهی است مسوولان ایرانی هرچه تدبیر کنند در راستای منافع ملی ایران است و هم از این روست که اقلیم کردستان عراق برای آنها حایز اهمیت میشود. در حوزه سیاسی- امنیتی موضوعاتی چون تنشزدایی در مرزهای مشترک، مقابله با افراطیگری، ایجاد زمینه مناسب برای حل بحرانهای موجود و مدیریت و حل و فصل مسائل عراق امروز، همکاری درباره بحرانهای منطقهیی چون سوریه (با عنایت به مواضع تقریبا نزدیک دو طرف در این زمینه) را میتوان برشمرد.
● روابط اقتصادی و سرمایهگذاریهای زیربنایی
در حوزه اقتصادی نیز عرصه کاملا برای شرکتها، تجار و فعالان اقتصادی ایرانی جهت حضور در کردستان عراق فراهم است. اقلیم کردستان سرزمینی با منابعی بسیار غنی و گنجینهیی از فرصتها بهشمار میرود. ایرانیها میتوانند در حوزههایی که بسیار توانمند هستند، همچون ساخت پالایشگاه، سدسازی، راه و تونلسازی، پلسازی، کشاورزی، پزشکی، بهداشت و آموزش عالی... در اقلیم فعالیت داشته باشند. این اقدام برای آنها هم سود مناسب و قابل توجهی خواهد داشت تا دولت و ملت ایران نیز منتفع شوند. در مقابل کردستان عراق میتواند با شرایط بسیار بهتری از توانمندیهای ارزشمند ایران بهرهمند شود و نیازهای خود را در این زمینه از این راه تامین کند.
● عرصه بزرگی به نام آموزش عالی
مباحث مربوط به آموزش عالی و دانشگاهها بخش دیگر و بسیار مهمی است که طرفین میتوانند در آن همکاریهای مشترک قابل توجهی داشته باشند. دولت اقلیم کردستان سالانه صدها دانشجو را با صرف هزینههای گزاف برای ادامه تحصیل در دورههای تحصیلات تکمیلی به کشورهای اروپایی و امریکا اعزام میکند، در حالی که دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ایران توان بالایی در جوابگویی به این نیازهای علمی دارند. یعنی بسیاری از این دانشجویان میتوانند در شرایطی کاملا مناسب و با مشکلات کمتری در جمهوری اسلامی ایران به تحصیل بپردازند، اما متاسفانه چنین شرایطی در ایران برای متقاضیان فراهم نشد. حتی در یک مورد که عدهیی با اخذ پذیرش معتبر از دانشگاه برای تحصیل به ایران آمده بودند با شرایط دشواری مواجه شدند و به خاطر عدم هماهنگیهای لازم جهت صدور ویزای تحصیلی و اقامت دانشجویی توسط مسوولان مربوطه در حالی که دو ترم از تحصیلاتشان را سپری کرده بودند، به صورت گروهی مجبور به ترک ایران شدند! متاسفانه وجود چنین برخوردهای غیرمسوولانه در برخی موارد انعکاس بسیار نامطلوبی در رسانهها و بین مردم اقلیم کردستان داشته است که بدیهی است با افزایش همکاریها میبایست هماهنگیها نیز در وضعیت مطلوبتری قرار گیرد. چرا که بهطور مثال یکی از اثرات کوتاهمدت این رفتارها و اخبارها گرایش به ادامه تحصیل در کشورهای دیگر است. در این زمینه حتی گاه با کمال تعجب دیده شده علاقهمندان به تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی از ترس شرایط دشوار و برخوردهای احتمالی از این جنس به کشورهای دیگر غیر از ایران- از جمله استرالیا- سفر کردهاند!
● فرهنگ؛ معدن طلای روابط دو طرف
شاید جدا از حوزههای سیاسی و اقتصادی، در هیچ حوزهیی به اندازه فرهنگ زمینه همکاری فراهم نباشد. مخصوصا که این مورد را میتوان در عرصههای علمی پیگیری کرد. تاسیس شعب دانشگاههای ایرانی در اقلیم یکی از این راهکارهاست که تاکنون هیچگونه رغبتی در این زمینه مشاهده نشده است؛ در حالی که بسیاری از کشورهای دیگر در این زمینه در کردستان عراق سرمایهگذاری کردهاند. همینطور همکاری با موسسات تحقیقاتی و پژوهشی با موضوعات گوناگون در حوزه علوم طبیعی، تجربی، اجتماعی و انسانی را هم میتوان مدنظر داشت. همچنین شکلدهی زمینههای همکاری و مراوده میان اندیشمندان دو طرف درباره زبان و ادبیات غنی فارسی و ادبیات بکر کردی با توجه به نزدیکی بسیار زیاد آنان، از دیگر ملاحظات است. زمینه خوبی هم برای همکاریهای رسانهیی وجود دارد. از همه اینها گذشته ارتباطات گسترده کردهای دو کشور موضوع حفظ سنتهای خاص فرهنگی و قومی را مطرح میکند که خود زمینهیی است مناسب و پراهمیت برای همکاری اندیشمندان و علاقهمندان از هر دو طرف.
● ضرورت تغییر نگرشها
بدون شک برای توسعه روابط طرفین تغییر نگرش سیاستمداران ایرانی نسبت به اقلیم کردستان عراق ضروری است. همانطور که اشاره شد این نگرش تا حد زیادی متاثر از ملاحظات سیاسی و امنیتی (هر چند تا حدی قابل درک) و البته طبیعی است که با غلبه این نگرش حضور ایران در سایر زمینهها آنقدر پر رنگ نشود که حداکثر فرصتها مورد بهرهبرداری قرار گیرد. در حالی که علاقهمندی به توسعه روابط چه در سطح تصمیمگیران و رهبران سیاسی و چه در میان مردم اقلیم کردستان کاملا وجود دارد و لذا بسترهای یاد شده کردستان عراق را به عنوان جایگاهی بیبدیل و ویژه برای بخشهای دولتی و خصوصی، همچنین اندیشمندان و فرهنگ دوستان ایرانی معرفی مینماید. با این حال این همکاریها تحقق نخواهد یافت مگر با برداشتن گامهای موثر در این عرصه و اینکه شرایط شکلدهی آنها از سوی رهبران سیاسی در دو سوی مرزها هموار شود. مطمئنا چنین همکاریهایی نهتنها به ضرر هیچ کشوری نیست بلکه زمینهیی مناسب برای ایجاد همگرایی منطقهیی فراهم آورده و میتواند مبنایی استوار برای توسعه دموکراسی و برقراری صلح و امنیت پایدار به نفع همه ملل منطقه باشد. به امید روزی که روابط جمهوری اسلامی ایران و حکومت ا قلیم کردستان عراق به بیشترین رشد و توسعه خود برسد و در سایه آن صلح، امنیت، توسعه و دوستی بسیار بیشتری میان مردمان همنژاد در دو سوی مرز ایجاد شود تا تبدیل به نماد و الگویی درخشان از همکاریهای عالی منطقهیی برای سایر کشورها شود.
دکتر محمد صدیق احمد جگرخون
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست