یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

روزگار ناخوش آقای مظلومی و شرکا


روزگار ناخوش آقای مظلومی و شرکا

روزگارخوش حبیب آقا در ایام نوروز از شبکه یک سیما پخش شد و بنابر مخاطب گسترده این شبکه و مناسبت پخش اش از مخاطب زیادی نیز برخوردار بود اما فراموش نکنیم که این موقعیت اجباری برای مخاطب را نباید به حساب موفقیت مجموعه روزگار خوش حبیب آقا گذاشت

● نگاهی به مجموعه نوروزی «روزگار خوش حبیب آقا» شبکه یک

روزگار خوش حبیب آقا نوشته سعید آقا خانی و کارگردانی مشترک مهدی مظلومی و سعید آقاخانی در پانزده قسمت چهل و پنج دقیقه یی در ایام نوروز از شبکه یک سیما پخش شد و بنابر بازتاب های مکتوب رسانه یی و شفاهی آن طور که انتظار می رفت، مورد توجه قرار نگرفت.

روزگارخوش حبیب آقا در مقایسه با کارهای موفق دیگر مهدی مظلومی به عنوان اثری موفق و قابل توجه نبود و به عنوان پس رفتی در نوع کارهای طنز خوب این سال ها محسوب شد. برخی از منتقدان تولید و پخش مجموعه روزگارخوش حبیب آقا از تلویزیون را نوعی بازگشت برنامه سازی طنز در تلویزیون به سال های قبل از پخش برنامه ساعت خوش برشمردند.

در این اظهار نظرها همواره به عدم موفقیت مهدی مظلومی در مقام کارگردان و بازی بد سیروس گرجستانی نسبت به توانایی های او اشاره شد. این اتفاق مشابه برای فتحعلی اویسی و امیر جعفری در مجموعه نوروزی بایرام نیز افتاد. برخی اظهار نظرها درباره روزگار خوش حبیب آقا کمی تندتر از حد معمول شد و تیتر روزگار بد تلویزیون را برای آن رقم زد.

این واکنش ها را البته باید به حساب توقع بالای مخاطب از مهدی مظلومی و سیروس گرجستانی گذاشت و از طرف دیگر متوجه این امر نیز بود که روزگار خوش حبیب آقا مستعد دیده شدن بود؛ اتفاقی که نیفتاد و جای آن دریغ و حسرت ماند. ساعت پخش سریال نیز از اتفاق ساعت طلایی بود و مخاطبان زیادی می توانستند از یک کار خوب لذت ببرند. عدم موفقیت روزگار خوش حبیب آقا در وهله نخست به مهدی مظلومی و همکار مشترکش سعید آقاخانی برمی گردد. گرچه سعید آقاخانی در شکل گرفتن روزگار خوش حبیب آقا نقش زیادی داشته، بخش زیادی از ناکامی های مجموعه به حساب مهدی مظلومی بنابر سابقه اش گذاشته شد.

مهدی مظلومی در کارنامه کاری اش مجموعه طنز خوب دارد و کار متوسط رو به پایین و ضعیف نیز دارد. فراموش نکنیم تعداد طنزسازان موفق تلویزیون از انگشتان یک دست در این سال ها فراتر نرفته است و بی شک یکی از این نام ها مهدی مظلومی است.

در یادداشتی که هنگام تولید روزگار خوش حبیب آقا در همین صفحه در سال گذشته منتشر شد، اشاره یی به این نکته صورت گرفت و گفته شد که پیش بینی حاصل کار مهدی مظلومی قبل از تماشای آن کمی سخت است. کارگردان مجموعه تلویزیونی موفق کمربندها را ببندیم، این بار دست به تجربه مشترکی با سعید آقاخانی زد.

سعید آقاخانی با مظلومی تجربه های کاری مشترکی دارد. این تجربه ها موفقیت هایی برای هر دو نفر به همراه دارد. آقاخانی که نویسنده مجموعه تلویزیونی متهم گریخت نیز بود، نویسنده روزگار خوش حبیب آقا است. اتفاق نظر اغلب منتقدان روزگارخوش حبیب آقا بر این نکته است که ضعف اصلی آن مربوط به فیلمنامه است.

داستان حول محور کارمند ساده اداره مالیات شکل می گیرد؛ آدم ساده یی که میانه یی با رشوه و کارچاق کنی ندارد و در موقعیتی مشغول به کار است که امکان لغزش و خطا، بیشتر از سالم بودن است. اداره مالیات از مجموعه حمایت کرده است و قرار نیست در آن مردم به مالیات دادن تشویق شوند، بلکه بنا بر این است که کارمند اداره مالیات به گونه یی نشان داده شود که اهل رشوه گرفتن و کارچاق کنی نباشد.

ضعف اصلی مجموعه در ایده اصلی آن است که کشش یک مجموعه پانزده قسمتی را ندارد. داستان بر محور شخصیت کاملاً مثبت حبیب آقا می چرخد، کارمندی که تحت هیچ شرایطی نباید کوچک ترین لغزشی داشته باشد. به نظر می رسد در کنار حبیب آقا باید شخصیت دیگری قرار می گرفت که از اتفاق اهل زد و بند باشد تا نقش حبیب آقا در تقابل با او باور پذیر شود. با این حال کارمندهای اداره مالیات و همکارهای حبیب آقا در نقش سیاهی لشکر و شخصیت های فرعی ظاهر می شوند.

البته باید به این نکته توجه داشت که اداره مالیات در ایران حاضر نخواهد بود یکی از کارمندهای خود را برای نمونه هم که شده در نقش آدمی اهل زد و بند معرفی کند. پذیرش این نکته که در هر جایی آدم بد هم وجود دارد، برای خیلی ها امر دشواری است.

حبیب آقا باید این خلاء را پر کند. اتفاقی که می افتد این است که حبیب آقا در ذهن مخاطب به عنوان تنها کارمند اداره مالیات معرفی می شود که اهل زد و بند نیست و لابد بقیه این کاره هستند. می خواهم بگویم وقتی حبیب آقا این قدر مثبت نشان داده می شود و بر مثبت بودن او تاکید می شود، این باور شکل می گیرد که بقیه به همان نسبت اهل زد و بند هستند.

ایراد دیگر به این نکته برمی گردد که نقش حبیب آقا براساس جنس بازی سیروس گرجستانی نوشته شده اما لایه برجسته این کاراکتر که در سریال های دیگر باعث توجه مخاطب به او می شد، حذف شده است.

سیروس گرجستانی در رانت خوار کوچک به کارگردانی پریسا بخت آور بازی درخشانی را ارائه داد که بعد از آن، در مجموعه های دیگر تکیه بر همان توانایی ها شد. گرجستانی در رانت خوار کوچک، شخصیتی را بازی می کرد که کمی خرده شیشه داشت.

این قضیه باعث می شد مخاطب در عین متاثر شدن برای بدبختی ها و دست و پا چلفتی بازی هایش، به او نیز از ته دل بخندد و دوستش داشته باشد. ترسیم شخصیت حبیب آقا به عنوان کارمند بی غل و غشی که خرده شیشه یی ندارد و اهل هیچ کاری نیست، در کارهای طنز تلویزیونی کم تر جواب می دهد و اگر نویسنده و کارگردان و تهیه کننده تاکید بر نشان دادن چنین شخصیتی دارند، باید خلاء موجود دراماتیک را در جایی دیگر جبران کنند؛ اتفاقی که نمی افتد. شخصیت های دیگر سریال آن قدر پرداخت نمی شوند که رفتار حبیب آقا در تقابل با آنها شکلی کمیک بگیرد و مخاطب را راضی نگه دارد. وقتی شخصیتی به دور از جنس بازی چهره یی تلویزیونی مانند سیروس گرجستانی نوشته شود، نه در اجرا درمی آید و نه به دل مخاطب می نشیند.

سیروس گرجستانی تنها گزینه یی است که در سریال روزگار خوش حبیب آقا قرار است آس نویسنده و کارگردان را رو کند. عوامل تولید نیز براین نکته در مصاحبه یی تاکید کرده اند که کار کم خرجی را با تنها یک چهره ساخته اند.

شخصیت حبیب آقا در فیلمنامه ضعیف پرداخت شده و از سوی دیگر کارگردانی مجموعه چندان از قدرتی برخوردار نیست که با استفاده از شخصیت های فرعی و ماجراهای فرعی بتواند رفتار و کردار حبیب آقا را در موقعیت خنده دار قرار دهد. کاری که اگر صورت می گرفت، بسیاری از مشکلات موجود در مجموعه را برطرف می کرد.

اتفاقی که مثلاً در ترش و شیرین افتاد و تمامی شخصیت ها با بازی که کارگردان از آنها گرفته، به باورپذیری ماجرا به شدت کمک کرده و اگر ضعفی در فیلمنامه وجود داشته، با هوشمندی کارگردان برطرف شده است. بنابراین وقتی از کارگردانی ضعیف در روزگار خوش حبیب آقا حرف می زنیم، نگاهمان متوجه همین موارد است.

می توان بر محور شخصیت اصلی مجموعه به آسیب شناسی کل کار پرداخت. اشاره کردیم که فیلمنامه از کشش چندانی برای جذب مخاطب در پانزده قسمت برخوردار نیست. البته طرح اصلی اگر بسط و گسترش می یافت می توانست این کمبود را برطرف کند.

در نظر بگیرید که نویسنده در قسمت های ششم به بعد تلاش کرده با وارد کردن داستان هایی فرعی، مخاطب را در تک قسمت ها سرگرم و درگیر ماجرایی کند که ربط چندانی به محوریت داستان ندارد. در مجموعه یی که قرار است حول و حوش محوری اصلی حرکت کند و در پانزده قسمت داستانی را به پیش ببرد، ناگهان در برخی از قسمت ها با داستان هایی فرعی روبه رو می شویم که نه مخاطب را راضی می کند و نه کمکی به پیشبرد ماجرای اصلی می کند. از سوی دیگر در این فیلمنامه فاقد کشش و جذابیت، نویسنده دست و پای شخصیت اصلی را که در کارهای دیگرش نشان داده از توانایی های بالایی برخوردار است، بسته است و توانایی های او در بازیگری محدود مانده است.

بخشی دیگر از ضعف مجموعه روزگارخوش حبیب آقا ناشی از نویسنده، بازیگر و کارگردان آن است. در واقع نویسنده به نوعی قرار است در بازیگری نیز توان خود را به رخ بکشد و در ضمن کارگردان مشترک مجموعه نیز باشد.

او به جای پرداخت دقیق شخصیت حبیب آقا، در برخی جاها داستان را به نفع حضور نچسب نقش خود تغییر می دهد و در جاهایی که قرار است بازیگر باشد تحت هدایت کارگردان دیگر مجموعه یعنی مهدی مظلومی قرار نگرفته است.

این مساله چند حالت می تواند داشته باشد، یا اینکه مظلومی چندان در بند هدایت بازیگران و بازی گرفتن از آنها نیست و یا اینکه سعید آقاخانی تن به هدایت او در بازیگری نداده است. اگر رضا عطاران در مجموعه ترش و شیرین در نقش ناصر ظاهر می شود، این توانایی را دارد که بازی خودش را هدایت کند و نقش ناصر را باورپذیر کند و تاثیر خاص اش را بر مخاطب باقی بگذارد. بنابراین ایراد ما براین بخش از ماجرا نیست که آقاخانی وقتی نویسنده یا کارگردان است، نمی توانسته خودش نیز بازیگر باشد، بلکه تاکیدمان روی این مساله است که وقتی توانایی اش را ندارد نیازی نیست، یکی از نقش های مکمل و تاثیرگذار بر روند داستان را هدر بدهد.

مشخص است آقاخانی در مقام نویسنده دلبستگی هایی به نقش های فرعی دارد که آنها را بیرون از داستان حبیب آقا پرداخت نامناسب می کند. قرار است این نقش های فرعی، شاخ و برگ هایی را به خود اختصاص بدهند که درستکاری کارمند اداره مالیات در برابر توقعات و مشکلاتی که برایش ایجاد می شود، باورپذیر شود اما این اتفاق نمی افتاد. دلایل دو سویه یی نیز در این میان وجود دارد که مربوط به متن و کارگردانی می شود.

حبیب آقا از طرح خوبی برخوردار بود و می توانست مجموعه یی موفق از آب دربیاید به شرطی که در فیلمنامه شاهد پرداخت دقیق تر و جسارت آمیز از داستان بودیم و کارگردانی مجموعه قصد خود را بر ساختن مجموعه یی درخور توجه می گذاشت.

روزگارخوش حبیب آقا در ایام نوروز از شبکه یک سیما پخش شد و بنابر مخاطب گسترده این شبکه و مناسبت پخش اش از مخاطب زیادی نیز برخوردار بود. اما فراموش نکنیم که این موقعیت اجباری برای مخاطب را نباید به حساب موفقیت مجموعه روزگار خوش حبیب آقا گذاشت. این نکته آخر را در پایان از این رو آوردیم که عوامل سریال عادت دارند درصد بالای مخاطب را به حساب موفقیت کار خود بگذارند و مدام از آن دم بزنند. چیزی که در برنامه های نقد سیما نیز بارها و بارها از زبان کارگردان ها و تهیه کنندگان سریال های ناموفق شنیده ایم.

مهربانو ابدی دوست



همچنین مشاهده کنید