سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
نقش های عامیانه ی ایران
در قرن نوزدهم میلادی در ایران برای انتشار چند روزنامه چاپخانهای تاسیس کردند که در واقع دستگاه چاپ سنگی (لیتوگرافی ) بود و تا آخرین سالهای قرن این روش برای چاپ روزنامه، نشریات عامیانه، داستان و متنهای ادبی و علمی به کار میرفت. برخی از این کتابها که به دقت لیتوگرافی شده معرف نقشمایههای عامیانه این کشور است.
نسخههای خطی، کتابهایی تجملی بودند که تنها در کتابخانهها نگهداری میشدند، اما این کتابهای کوچک عامیانه که با تصاویری مصور و با تکنیک چاپ سنگی منتشر میشدند را دورهگردان به عابران عرضه میکردند و در آن زمان جایی در کتابخانهها نداشتهاند.
از نمونههای خوب این کتابها که به دقت لیتوگرافی وتصویر شده میتوان از هزار و یکشب (۱۲۷۳) مجموعه ضرب المثلها (۱۲۷۳) و اسکندرنامه منظوم(۱۲۷۴) نام برد. نقاشان و تصویرگران این کتابها عموما از از آثار معاصران خود الهام میگرفتند.
یکی از مطرحترین تصویرسازان آن دوران میرزا حسین نقاش نام دارد که بسیاری از کتابهای باقی مانده را منصوب به او میدانند. در صفحه مقدمه یکی از اولین کتابهایی لیتوگرافی شده تصویری از یک مجلس درس است. در این تصویر دقت در واقعگرایی به وضوح در ظرافت خطوط چهرههای شاگردان و معلم دیده میشود. نظم آن مجلس نیز مجالس مینیاتورهای قدیمی و صحنه شاهزاده و درباریان را به خاطر میآورد. تصویرهای کتاب هزار و یکشب نیز واقعگرایی و تفنن را با هم در بردارد. به عنوان مثال در صحنه زفاف آن، جامه و اثاثه زنان به دقت تصویر شده و در تصاویری که از جنگها ترسیم شده سلاحهای جنگجویان مسلمان (تیر و گرز و خود )روح مینیاتورها را زنده میکند و جامه فرنگیان که احتمالا نقاش از دیدن تابلو یا گراورهای خارجی الهام گرفته است در برابر آن قرار دارد.
اما درباره اسب سحرآمیز که در بالای سر لشکریان پرواز میکند شبیه به مینیاتوری است که حضرت محمد را سوار بر براق در حال معراج نشان میدهد. در تصاویر این مجموعه کوه و ابرها نیز بی شباهت به آنچه در مینیاتورهای قدیمی آمده است نیست. در آن زمان شمایلهای مذهبی در کتابها بسیار کمیاب بودهاند. این نقاشیها را ابتدا لیتوگرافی و سپس رنگ میکردند و هنگام سالگرد وفات اولاد حضرت رسول در معرض دید سوگواران قرار میدادند. نقاشان تصاویر مذهبی، تابلوهای مجالس شهدا را میساختند و هنگام عاشورا در برابر جمعیت قرار میدادند. پس از آن چاپ سنگی شمایل سنتی حضرت علی و فرزندان او (خصوصا حسین) رواج یافت. گرچه بر اساس عقاید مذهبی ساختن تصویر از چهره ائمه ممنوع است.
ولی درباره تصویرسازی غیر مذهبی مدارک بسیاری توسط این مجموعه کتابهای کوچک لیتوگرافی شده در دست است که بر حسب موضوع میتوان آنها را به چند گروه تقسیم کرد: ماجراهای قهرمانی خیالی (زریر و خزای ۱۲۶۶،خسرو دیوزاد ۱۲۷۳ و داستانهای رستم ۱۲۷۳)، داستانهای اخلاقی (زاهد و لوطی ۱۲۷۵)، داستانهای فکاهی(جولاء و نجار ۱۲۷۵)، (خاله سوسکه، سلیم جواهری و چهار درویش بی تاریخ چاپ)، داستانهای عاشقانه (ورقا و گلشاه ۱۲۸۲)، داستان حیوانات (موش و گربه ۱۲۹۸، حکایت روباه ۱۳۰۱، گرگ و روباه بدون تاریخ). به این گروهها نوعی دیگر از ادبیات که در اروپای قرون وسطی مرسوم بوده، ولی در ایران همیشه رواج داشته را نیز باید افزود.
مناظرهای که در طی آن دو حیوان یا دو چیز (پرچم و پرده، کمان و چوب چوگان و غیره) در حال رقابت در آمده و هر یک به زبانی کم و بیش شاعرانه امتیازات خود را میشمارد( کتاب کاسه و قلیان ۱۳۰۰). با بررسی تصاویر چند نمونه مشخص این کتابها میتوان نکات جالبی درباره نقشهای عامیانه به دست آورد. قدیمیترین این کتابها «زریر و خزای» است. یکی از تصاویر آن سواران را نشان میدهد که خود به سر دارند و به گرز و شمشیر مسلحاند و در طرف دیگر تصویر شمایل حضرت محمد سوار بر براق است که به آسمان میرود. در این تصویر پیغمبر بنابر قراردادهای هنرمندان شیعه، نقاب بر چهره دارد. تصاویر این کتاب، از این لحاظ جالباند که در آنها نفوذ تکنیک اروپایی در طراحی و تقلیدی ناشیانه از مینیاتورهای قدیمی دیده میشود. اما با تداوم انتشار کتابهای لیتوگرافی شده این تقلیدها در نقشهای عامیانه کم کم از میان رفت و هنرمندان فضاها و نوعی طراحی هماهنگتر با این تکنیک چاپ خلق کردند.
کتاب رستمنامه نیز دارای تصویرهایی مشابه است ولی از نظر فنی و ابداع ضعیفتر از کتاب قبلی است. از جمله تصویرهای آن مجلس جنگجویانست، مردان پیراهن بلند و شلوار و چکمه بر تن و کلاهخود به سر دارند، در میان آنان رستم مجهز به گرز معروف خود که سر گاو دارد دیده میشود. در این تصویر نیز پیغمبری نقابپوش و چند دیو وحشتناک شرکت دارند. نقش دیو از زمانهای قدیم در فرهنگ ایرانیان مفهوم خاصی داشته است.
قدمت آن به هنگامی میرسد که مذهب باستانی ایرانیان، جهان سفلی را محل شیطان و ارواح خبیثه دانسته و هر گونه تفننی را برای ابداع نقش موجودات دیومانند آزاد میدانستهاند. در آن زمان معتقد بودند که نقش دیو، شیاطین و یا ارواح خبیث را از انسان دور نگه میدارند. به این خاطر دیوها را نیز بر دیوار حمامها نقش میکردند تا ارواح خبیثهای که در این اماکن گرم و تاریک رفت و آمد میکردند را بهراساند.
نقش این موجودات گاهی به شکل حیوانات خیالی (برای مثال جنگ میان انسان و دیوان در هزار و یک شب ) پارهای به هیئت ملائک و گاه گاهی به صورت ابلیس شاخدار ابلق تصویر میشده است. (در تصویرهای سلیم جواهری به شکل موجود غولآسای نیم حیوان و نیمه انسان است و یک نوع موجودی که انسان او را کور کرده و در خدمت خود درآورده است. ) از دیگر نقشمایههای عامیانه میتوان از نقش زنان زیبای بالدار (پریان) نام برد که در هنر ایران همان نقش فرشتههای غربی را به عهده دارند.
یک نسخه از داستان خسرو و دیوزاد (۱۲۷۴) تصویرهای متعدد ماهرانه و بکری از این زنان بالدار میتوان دید. در سر لوح یکی از آن تصاویر رقم علی دیده میشود و در زیر آن نقش شتری که بدن او را چهار زن که به طرز شگفتی یکدیگر را در بر گرفتهاند، میسازد. یکی از زنها که بالدار است و مانند پریان تاج بر سر دارد گرز معروف رستم را بر دوش گذاشته. در برگ آخر این کتاب تصویر یک نسناس است که با تیر و کمان دم خودش را که سری مانند اژدها دارد نشانه گرفته است. این نقشمایه و سایر نقشهای مشابه آن ظاهرا متاثر از شیوههای هند و ایرانی و یا نمونههای ایرانی مقدم آن خلق شده است. در میان تصاویر کتابهای لیتوگرافی شده به چنین نقشمایهها زیاد برمیخوریم.
مانند: نقش نسناسی با سر زن و بدن پلنگ، نقش کماندار که دم او سر روباه است، کمانداری که دم او به شکل سر غول است، نقش پلنگ که بالاتنهی انسان دارد وغیره. از دیگر مزیتهای این نسخههای لیتوگرافی واقعگرایی و استناد آنها در نمایش زندگی روزمره مردم است. نوع پوشش و ابزار و عناصری که در تصاویر دیده میشوند اطلاعات گرانبهایی از نحوه زندگی ایرانیان آن دوران در بر دارند. در یک تصویر از کتاب هزار و یک شب، رقاصان و بندبازانی دیده میشوند که در جامههای چیندار منظمی تصویر شدهاند. ارزش این تصویر به مستند بودن آن است. صحنهای از داخل خانه که در کتاب «کلثوم ننه» آمده است، نیز از نظر واقعگرایی و تاریخ لباس گرانبها است. این مستندگرایی بیشتر در نسخههای متاخر این کتابها دیده میشود که متاسفانه این نسخهها از ارزش هنری کمتری برخوردارند. اما در این کتابها جامههای شهری و روستایی به درستی نشان داده شده است.
از آن جمله میتوان به داستان عشقی «ورقا و گلشاه» اشاره کرد. در یکی از تصویرهای این کتاب شاهی بر تخت نشسته و سه وزیر او که قباهای ترمه خاص دربار آن زمان را بر تن دارند دیده میشوند. در این کتاب تصویر مردها با قبایی بلند، کمربند پهنی به کمر و کلاه بلند سه گوش به سر دیده میشوند. تصویر زنان نیز با لباس کوچه که شانههای آن چادرهای بلند، روبند و شلوارهای چیندار است دیده میشوند. شبیه این تصاویر در کتاب نصایح اطفال(۱۳۰۰) دیده میشود که در اینجا یکی از زنان دوک ریسی میکند. در کتاب خاله سوسکه چند صحنه اخلاقی با ظرافت خاصی طرح شده است.
قهرمان داستان شلواری پرچین به پا دارد و خود را در چادر سیاهی پوشانده است و بر چهرهاش روبنده بلندی دارد که تا زانو میرسد. او سوار بر اسب وارد دکان قصابی شده که در آن گوسفندان را با دنبههای ضخیم آویختهاند. در تصاویر کتاب «دزد و قاضی» (۱۲۹۸) صحنههایی از زندگی دهقانان را میبینیم. برخی از آنان قبا و شلوار کوتاه و بند جوراب به تن دارند و برخی دیگر سردار و شلوار بلند و روحانیون نیز با قبای بلند و عمامه بزرگ نشان داده شدهاند. نظیر این صحنههای روستایی در مجموعه داستانی به نام «هفت کتاب» نیز آمده است که در آن دهقانی به دنبال گوسفندانش و آهنگر در کارگاهش، با دقتی فراوان تصویر شده است. این کتاب دو تصویر بسیار زیبا از روایات مذهبی دارد که در نهایت سادگی بسیار گویاست.
یکی از این تصاویر عیسی را در حال تفکر بر روی یک جمجمه و برابر تابوت باز نشان میدهد و دیگری فرشتهای را نشان میدهد که دست ابراهیم را گرفته تا پسرش را قربانی نکند و برهای را به او نشان میدهد. در کتابی به نام «سّر گیاهان معطر» جنبه دیگری از تصویرسازی ارائه شده است. این کتاب شرح منظوم گلهاست و در آن طرحهای زیبای گلها دیده میشود. نفوذ طرحهای اروپایی نیز در این تصاویر به وضوح مشهود است و شاید مجموع آن از کارهای غربی اقتباس شده باشد.
اما در این کتاب تصویرسازی از حیوانات سهم محدودی دارد. با آنکه داستانهای حیوانات در ادبیات ایران از قدمت و اهمیت فراوانی برخوردار بوده اما تصویرگران کتابهای چاپ سنگی با تمام تبحر خود در طراحی انسان در طراحی حیوانات موفق نبودهاند. برای مثال میتوان از سه کتاب نام برد: «اشعار موش و گربه عبید زاکانی» (دو نسخه ۱۲۹۷ و ۱۳۰۰) ، در تصاویر این کتاب میبینیم که موش به دربار مینشیند و سپس بر اسب خود سوار شده و به جنگ میرود؛ موشان شیپور مینوازند و آذوقهای را که روی سرشان حمل میکنند به گربه نشان میدهند. یا در کتاب «اشعار مکتبی»(۱۳۰۰) مجنون را در بیابان در حالی که حیوانات به دور او گرد آمدهاند میبینیم.
ضعف طراحی در تصویرهای کتاب «داستان روباه» بیشتر به چشم میآید. تمام این کتابها مربوط به نیمه دوم سده نوزدهم و زمان ناصرالدین شاه است و همه در کارگاههای تهران چاپ سنگی شده است. از بررسی این آثار میتوان نتیجه گرفت که گرچه این نوع تصویرسازی با آثار مهمی آغاز شده، اما به رغم تلاشهای فراوان هنرمندان این رشته، آنها هرگز موفق به ایجاد یک شیوه وسبکی مشخص نشدند. متاسفانه این رشته یا تکنیک هنری پس از چندی راه انحطاط در پیش گرفت و در اواخر قرن نوزدهم میلادی دوران آن به کلی به سر رسید.
نوشته هانری ماسه،
ترجمه نوشین نفیسی،
مجله هنر و مردم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست