یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

مشاهده مشارکتی(5)



      مشاهده مشارکتی(5)
امیر هاشمی مقدم
در مطالب قبلی، به مباحث نظری دربارة روش مشاهدة مشارکتی پرداختیم. اما آنچه در ادامه می‌آید، مراحل انجام یک پژوهش بر اساس روش مشاهده مشارکتی است. در برخی کتب روش پژوهش، مراحل متعددی برای انجام یک پژوهش نام برده شده که به علت تعدد، برخی مراحل در یکدیگر تداخل می‌یابند. حقیقت آن است که یک پژوهش ـ فارغ از نوع و موضوع آن ـ مراحل متعددی دارد. اما بسیاری از این مراحل ممکن است در کنار یکدیگر و در یک زمان انجام شوند. برای جلوگیری از تفصیل جزئیات و سر درگمی خوانندگان ناآشنا یا کم‌آشنا، مراحل پژوهش با روش مورد نظر را خلاصه کرده و هر جا لازم شده، مراحل فرعی را هنگام بحث دربارة مراحل اصلی مطرح کرده‌ایم. چرا که مراحل پژوهشهای کیفی و بویژه مشاهده مشارکتی و تفکیک آنها از یکدیگر، از مراحل بررسی اجتماعی آماری، نامشخص‌تر است (1).
انتخاب موضوع
بیشتر پژوهشگران، بویژه آنهایی که مانند نگارنده جوان هستند، علاقمند به پژوهش دربارة موضوعات هیجان‌انگیز و گاه خطرناکند. موضوعاتی مانند بررسی گروههای قاچاق مواد مخدر، معتادین، همجنس‌بازان، جنایتکاران، جیب‌برها، زنان روسپی و ... . اینها موضوعاتی واقعا جالب و جذابند. اما با یک نگاه گذرای دوباره به آنها متوجه می‌شویم که میزان خطر در همة این موضوعات، بالاست. بویژه برای پژوهشگران جوان و کم‌تجربه. به قول مک نیل، «رفتار انحراف‌آمیز همیشه موضوع محبوب پژوهش مردم‌نگاری [و البته مشاهده مشارکتی] بوده است» (2). انجام اینگونه پژوهشها به همان اندازه که ظاهری جذاب و فریبنده دارد، دشوار و خطرناک است. پیدا کردن چنین گروهی، ورود به آن، مخفی یا آشکار کردن اینکه در حال پژوهش هستید، میزان مشارکت شما در فعالیت‌هایشان، نگارش گزارش و مخفی یا آشکار کردن هویت افراد آن گروه، و ... برخی از این دشواری‌هاست. همانگونه که در قسمت مزایای بکارگیری روش مشاهده مشارکتی ذکر شد، دگرگونی مسیر زندگی و شخصیت پژوهشگر در اثر استفاده از این روش، در بسیاری موارد برای خود پژوهشگر مفید است. اما به همان میزان، ممکن است این دگرگونی برعکس و مضر باشد. به قول ایووینکلین، ابعاد تیره، پیچیده و خطرناک شهر بیشتر به نوعی ادبیات رسانه‌ای دربارة آن تعلق دارند تا به واقعیت شهری، می‌توان به مکانهایی ساده و عادی مانند کافه‌ها یا [چایخانه‌ها و قهوه‌خانه‌های سنتی کشور خودمان]، رستوانها [یا سفره‌خانه‌ها]، ایستگاههای قطار، استخرها، کلیساها [یا مساجد]، پارکها و ... رفت؛ به شرط آنکه مکانی در دسترس باشد (3)
در گزینش موضوع، گاهی اوقات سازمان سفارش‌دهندة پژوهش [و یا استاد درس مربوطه]، موضوع آنرا دقیقا مشخص می‌کند که این امر، خارج از بحث ماست. اما هنگامیکه شما مختار به انتخاب یک موضوع باشید، چند عامل می‌تواند در این انتخاب موثر باشد. چنانکه توضیح دادیم، مسایل شگفت یا به قول سیلورمن «داده‌های شگفت‌انگیز» یکی از عوامل توجه به یک موضوع برای بررسی است. «ربط ارزشی» وبر نیز در این میان مطرح است که بر اساس آن، گزینش یک موضوع برای بررسی، تا حد زیادی تحت تأثیر ارزشهای شخصی و زمینه‌های تاریخی پژوهشگر قرار دارد (4). اما برگرداندن یک مسئله شخصی به یک موضوع پژوهش باید توجیه داشته باشد. یعنی شما بتوانید توضیح دهید که موضوع انتخابی‌تان، چرا و به چه دلیل ارزش بررسی شدن دارد.
همچنین امکان دسترسی به موضوع نیز نباید فراموش شود. بسیاری از افراد و گروهها به شما اجازه پژوهش دربارة خودشان را نمی‌دهند و حتی گاهی شما اجازة ورود به چنین گروههایی را نیز ندارید. دسترسی به موضوع را فکوهی به دو نوع دسترسی عام و دسترسی خاص تقسیم کرده و دربارة هر یک توضیح مفصلی ارائه داده که خلاصه آنها را می‌توانیم بدین‌صورت بیاوریم که دسترسی عام به موضوع یعنی همان امکان و اجازة ورود به میدان پژوهش و دسترسی خاص به موضوع یعنی امکان کنترل کردن موضوع هنگام بررسی. به بیان دیگر، دسترسی عام از امکان و اجازة ورود به میدان سخن می‌گوید و دسترسی خاص از امکان انجام بررسی (5). با این توضیحات، پیشنهاد می‌شود که بویژه در آغاز کار، دست به انتخاب موضوعاتی که ریسک بالایی را می‌طلبند نزده و به‌جای آن، به سراغ موضوعات در دسترس‌تر و کم‌خطرتری که با یک نگاه موشکافانه به اطرافمان می‌توانیم به صدها مورد از آن برخورد کنیم، برویم. مثلا با نگاهی به خیابان نزدیک خانه‌تان، می‌توانید دهها موضوع از دل آن بیرون بکشید که برای یک پژوهش مبتنی بر مشاهدة مشارکتی، بسیار مناسب هستند: ایستگاههای اتوبوس واحد و مسافران منتظر در آنها، تاکسی‌ها، عبور و مرور خودروها و رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، تعامل مأمورین راهنمایی و رانندگی و صاحبان خودروها، فروشگاهها و تعاملات بین فروشنده‌ها و مشتریان، ویترین مغازه‌ها و جلب توجه عابران پیاده و ... (6). آمادگی برای ورود به میدان
پیش از ورود به میدان، پژوهشگر باید مواردی را رعایت کند که ما در اینجا آنها را تحت عنوان آمادگی برای ورود به میدان معرفی می‌کنیم. مواردی همچون کسب اطلاعات اولیه دربارة میدان، سنجش میزان امکانات میدان برای پژوهشگر، کسب اجازة ورود یا انجام پژوهش در آن مکان، و بالاخره خودشناسی  پژوهشگر.
هر میدانی را که شما برای پژوهش انتخاب کنید، باید از آن اطلاعاتی داشته باشید. در بسیاری موارد، انتخاب یک میدان از سوی پژوهشگر، دقیقا به خاطر همین اطلاعاتی است که دربارة آن دارد. منابع و اسنادی که دربارة این میدان وجود دارد می‌تواند به شما در کسب آگاهی کمک کند. اگر احیانا پژوهشی قبلا دربارة میدان مورد نظر شما صورت گرفته باشد، آن پژوهش نیز جزو همین منابع و اسناد قرار می‌گیرد. صحبت با افرادی که با آن محیط آشنایی دارند و کسب آگاهی از آنها نیز می‌تواند کمک خوبی به شما باشد (7). این افراد می‌توانند بومی آن محیط باشند و یا آنکه غیربومی‌اند (مانند شخصی که قبلا در آن محیط دست به انجام پژوهش زده، در یک اداره یا سازمان در آنجا کار می‌کند، مدتی در آن منطقة رانندة تاکسی بوده است و ...).  اما حضور پژوهشگر در میدان و اقدام  به مشاهدة محیط آنجا، نکته مهمی است که آنرا نباید فراموش کرد یا دست کم گرفت. در بیشتر موارد بهتر است پیش از آغاز مشارکت، پژوهشگر ابتدا مدتی را به مشاهدة ساخت نیافته از میدان بپردازد. این عمل به چند دلیل صورت می‌گیرد: 1ـ پژوهشگر با زمینة مورد بررسی بیشتر آشنا می‌شود. 2ـ به امکانات و محدودیتهای موجود در میدان پی می‌برد. 3ـ موقعیتهایی که می‌تواند در آنها مشارکت کند را می‌شناسد. و 4ـ مناسب‌ترین موقعیت را برای حضورش به عنوان یک مشارکت‌کننده تشخیص می‌دهد. در برخی موارد، هنگام انجام همین مشاهدة بدون ساختار ممکن است یک موقعیت مناسب برای مشارکت پژوهشگر در میدان پژوهش فراهم شود و پژوهشگر از همان زمان، مشارکتش را آغاز نماید. دانستن اطلاعات تاریخی و جغرافیایی آن منطقه نیز، ولو بسیار مختصر، لازم است. اما سنجش امکانات موجود در محیط برای انجام پژوهش امری ضروری است که اگر پیش از اجرای پژوهش، آنرا بررسی نکنیم، باعث ایجاد مشکلات فراوانی در طول پژوهش می‌شود. چه‌بسا  پژوهشگرانی که با سنجش این امکانات، پیش از آنکه پژوهش‌شان را آغاز کنند، از انجام آن منصرف شده، و یا برعکس ، به انجام آن ترغیب و تشویق می‌شوند. آگاهی از تعداد و ساعت حرکت وسایل نقلیه‌ای که رابط بین میدان مورد نظر با بیرون‌اند، در اولویت قرار دارد تا پژوهشگر بداند در چه ساعات و با چه وسیله نقلیه‌ای می‌تواند از میدان خارج شود. یافتن مکانی برای استراحت در طول پژوهش و یادداشت‌برداری از مشاهدات و شنیده‌ها، هم مهم است. این مکان بستگی به نوع حضور پژوهشگر در میدان و مدت اقامتش در آنجا باشد. پژوهشگری که دست به انتخاب یک میدان در نزدیکی محل سکونت خودش می‌زند، برای استراحت و یادداشت‌برداری می‌تواند به خانه‌اش برود. پژوهشگری که نیاز به استراحتهای کوتاه دارد (مثلا نیم ساعته) می‌تواند از صندلیهای پارک، محوطه مسجد یا دیگر اماکن عمومی‌ای که در میدان وجود دارد استفاده کند. اما پژوهشگری که لازم است شب (یا شبها) در میدان مورد بررسی‌اش بماند، باید از وجود هتل، مهمانسرا یا فرد مورد اطمینانی که حاضر شود او را به خانه‌اش ببرد، مطمئن گردد. در بسیاری موارد، رابطة پژوهشگر با اطلاع‌رسانهای بومی آنچنان صمیمی می‌شود که اطلاع‌رسانها با خوشحالی و کمال میل، او را به خانة خود می‌برند. همچنین پژوهشگر، پیش از ورود به میدان، باید از محل مراکز نیروی انتظامی، بیمارستان و اورژانس و ... آگاهی یابد تا اگر در طول اجرای پژوهش با مشکلی برخورد کرد، سریعا به مراکز مربوطه مراجعه کند. آشنایی با فروشگاهها نیز ضروری است. فروشگاههایی که احیانا پژوهشگر از آنها مواد خوراکی تهیه می‌کند، باید بهداشتی و استاندارد باشند. در غیر اینصورت، لازم است پژوهشگر، همراه خود، مواد خوارکی لازم و حتی آب آشامیدنی بهداشتی بردارد. فروشگاههای دیگر که مثلا برای خرید نوار کاست، باتری و... به آنها احتیاج پیدا می‌شود نیز باید شناسایی شوند. دروازه‌بانهای محیط را نیز باید شناخت. یعنی کسانی که مراقب ورود، توقف و خروج افراد غیر بومی ـ از جمله پژوهشگران ـ هستند و برای اجرای پژوهش، نیاز به جلب موافقت آنهاست. این مسئله را، روابط قدرت موجود در زمین [پژوهش] می‌نامند، یعنی آنچه می‌تواند به پژوهشگر امکان انجام فعالیت بدهد یا او را از انجام چنین فعالیتی محروم کند (8). به هر حال پژوهشگر ممکن است با دروازه‌بانهای رسمی یا غیررسمی و یا با هر دو گروه مواجه شود. در جوامع روستایی و سنتی، دروازه‌بانهای غیررسمی نقش پررنگ‌تری دارند. اما در جوامع شهری و بویژه اگر میدان پژوهش ما یک سازمان یا اداره باشد، بخش رسمی مهمتر است. در بیشتر موارد، پژوهشگر ابتدا باید موافقت بخش رسمی را به دست آورد و بعد به سراغ بخش غیررسمی برود. البته پیش از آن، آگاهی از میزان انعطاف دروازه‌بانهای غیررسمی لازم است. چه اینکه آنها اگر اجازة پژوهش در میان خودشان را به پژوهشگر ندهند، به دست آوردن موافقت بخش رسمی، عملا بیفایده است. سازمانها و اداراتی که نیاز به کسب اجازه رسمی از آنها داریم دروازه‌بانهای رسمی، و افراد پر نفوذ محلی که دیگر افراد برای انجام بسیاری امورشان نیاز به کسب تکلیف صریح یا ضمنی از آنها دارند و پژوهشگر نیز برای اجرای پژوهش باید موافقت آنها را جلب کند، دروازه‌بانهای غیررسمی نام می‌گیرند. فرض کنید شما می‌خواهید دربارة روابط همسایگی در یک آپارتمان، پژوهش انجام دهید. پیش از ورودتان به آپارتمان، نگهبان آنجا جلوی شما را می‌گیرد و اگر بتوانید او را راضی کنید، احتمالا نیاز به کسب اجازه از هیئت امنای آن آپارتمان دارید. اینها همان دروازه‌بانهای رسمی هستند. اگر موفق به جلب این دروازه‌بانهای رسمی شوید، تازه باید موافقت دروازه‌بانهای غیررسمی را جلب کنید. مثلا ممکن است خانمی خانه‌دار، از قدم زدن شما ـ به عنوان فردی مشکوک ـ در اطراف واحد مسکونی‌اش جلوگیری کند. یا مرد خانه‌ای، اجازه مصاحبه اعضای خانواده‌اش با شما را ندهد. کسب اجازه از دروازه‌بانهای رسمی و غیررسمی به 3 عامل بستگی دارد: 1ـ موضوع مورد بررسی  2ـ ذهنیات و روحیات دروازه‌بانها، و از همه مهمتر:  3ـ توانایی پژوهشگر در توجیه پژوهشش. برخی موضوعات، آنچنان حساسند که هرگز امکان بررسی آنها فراهم نخواهد شد. مثلا فرض کنید شما به زندان مراجعه کرده و در پی کسب رضایت مسئولین زندان برای انجام پژوهش با عنوان «بررسی واکنش زندانیها در برابر بدرفتاری زندان‌بانها» هستید. مسئولین زندان به محض آگاهی از موضوع شما، به شما خواهند گفت که در زندان هیچ برخورد نامناسبی با زندانیان صورت نمی‌گیرد و زندان‌بانهای آنها، از بهترین افراد هستند و سپس شما را از آنجا بیرون خواهند کرد. مگر آنکه موضوعتان را چیز دیگری عنوان کنید ـ مثلا «بررسی آموزشهای اصلاح‌کننده زندانیان»  ـ و ضمن حضور در زندان، بر روی موضوع اصلی مورد نظرتان بررسیهای لازم را به عمل آورید_ البته باید توجیه کافی برای این بررسی بدون اجازه و غیرقانونی‌تان داشته باشید. البته بر اینگونه اقدامات (که شما دیگران را فریب می‌دهید) از نظر اخلاقی و در مباحث روش‌شناسی، ایراداتی وارد کرده‌اند.
ذهنیات دروازه‌بانها هم مهم است. مثلا در جوامع سنتی، کمتر مردی پیدا می‌شود که رغبتی به مصاحبه یا گفتگو (مصاحبة غیررسمی و بدون ساختار) بین پژوهشگر و همسرش داشته باشد. در حالیکه در جوامع مدرن‌تر، این امر تا حدودی پذیرفته شده‌تر است (9). و بالاخره، تجربه، قدرت روانشناسی، توانایی و آشنایی پژوهشگر با زمینة فرهنگی مورد بررسی‌اش نیز، عاملی مهم در کسب اجازه برای انجام پژوهشش است. اما آخرین موردی که ما در اینجا قصد توضیح‌اش به عنوان یکی از تدارکات پیش از ورود به میدان را داریم، خودشناسی پژوهشگر است. پژوهشگر باید از تعصبات قومی، فرهنگی، اعتقادی و ... خودآگاهی داشته باشد و هنگام اجرای پژوهش، از دخالت تعصبات خود در فرایند پژوهش جلوگیری کند . شاید یکی از دلایل انتخاب موضوع، همین تعصبات باشد، آنچنان که وبر آنرا «ربط ارزشی» خوانده است. اما هنگام گردآوری داده‌ها نباید آنرا دخالت دهیم (10). مثلا اگر شما عضو یک گروه قومی باشید که مورد تحقیر دیگر اقوام قرار دارد و تصمیم بگیرید پژوهشی دربارة قوم خودتان انجام دهید، نیاید فقط به جنبه‌های مثبت قوم خود بپردازید تا مگر ذهنیت دیگر اقوام را نسبت به قوم‌تان تغییر دهید. و یا اگر بر روی قومی کار می‌کنید که با قوم شما اختلاف دارد، نباید فقط ویژگیهای منفی آن قوم را برجسته کنید. بسیاری از این موارد، ممکن است بدون آگاهی و بصورت غیر عمدی صورت بگیرد. چرا که شما نمی‌دانید ارزشهای‌تان در حال دخالت دادن خود هستند. اما اگر از پیش، شما نسبت به تعصبات خود آگاهی یابید، سعی خواهید کرد که در فرایند پژوهش‌تان، آنها را کنترل کنید. به عنوان مثالی دیگر، اگر شما از معتادین مواد مخدر نفرت داشته باشید و آنرا به‌عنوان موضوع‌تان برگزینید، با آگاهی از آن نفرت، باید سعی در دخالت ندادن آن، هنگام فرایند پژوهش کنید. و یا اگر هواداران یک تیم فوتبال، سال گذشته پس از شکست تیم محبوبشان، اقدام به آتش زدن خودرو شما کرده‌اند، باید به خاطر داشته باشید که بهرحال شما از آنها خاطره خوبی ندارید و امکان دارد این دید منفی، خود را بصورتهای مختلف در فرایند بررسی‌تان دخالت دهد................... -----------
پانوشتها:
1ـ مک نیل  1378:86
2ـ همان. ص:86
3ـ فکوهی 440ـ 1383:439
4ـ مک نیل  1378:152
5ـ فکوهی  430ـ 1383:428
6- در کتاب اسپردلی و مک کوردی با عنوان پژوهش فرهنگی (مردم‌نگاری در جوامع پیچیده)، لیست تقریبا مفصلی از موضوعاتی که یک پژوهشگر در شهر می‌تواند دست به بررسی آنها بزند درصفحات 63 تا 66 آورده شده که می‌تواند راهنمای خوبی باشد.
7ـ بیکر   1377:288
8ـ فکوهی 434ـ 1383:433
9- در زمستان 1384، از طرف پژوهشکده مردم‌شناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور، در حال مردم‌نگاری کلان‌شهر اصفهان بودیم. در مسجد یکی از محلات قدیمی شهر، با پیرمردی درباره اعتقادات ماوراءطبیعی (اعتقاد به سحر و جادو و جن و ...) مصاحبه می‌کردم. در بین سخنانش متوجه شدم که بیشتر این اطلاعات را از خانمش کسب کرده است. برای همین از ایشان خواستم که اگر امکان دارد، مصاحبه‌ای هم با خانم‌شان انجام دهم. اما پیرمرد که از این حرف من ناراحت شده بود، با لحن تندی گفت: "هر چه می‌خواستی که من گفتم. دیگر با حاج‌خانم چکار داری؟" و پس از آن دیگر حاضر به ادامه مصاحبه نشد و به بهانه نماز خواندن، مصاحبه را ترک کرد.
10ـ افروغ 1379:12