جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

مقدمه ای بر اثر بخشی جهانگردی بر فرهنگ



      مقدمه ای بر اثر بخشی جهانگردی بر فرهنگ
فاطمه توده روستا

  مقدمه:
امروزه صنعت جهانگردی در حوزه های اقتصاد، جامعه، فرهنگ و محیط فیزیکی تاثیرات شایان توجهی دارد. با توجه به اینکه این صنعت یک منبع مهم درآمدزایی است، اما در عین حال عامل مؤثری در تبادلات فرهنگی بین کشورها محسوب می شود. جهانگردی فرصت و انگیزه ای است برای ایجاد شناخت و تحکیم ارتباط های به دست آمده و می تواند درک متقابل فرهنگ ها را با خود به همراه آورد؛ حالت ها و رفتارهای گوناگون را در کنار هم قرار دهد و با کاهش شدت تعصب هر گروه اجتماعی، الگوها را تغییر دهد. فرهنگ یکی از جاذبه های اصلی گردشگری است. بدون فرهنگ، که تفاوت ها را ایجاد می کند، همه جا شبیه به هم  به نظر می رسد. می توان گفت مکان های متفاوت، بدون داشتن میراث های فرهنگی مختلف، اندک چیزی برای ارائه خواهند داشت که مسافران را به منظور گردشگری جذب کنند.
صنعت جهانگردی با ایجاد رابطه بین جامعه ی میزبان و میهمان و استمرار مراودات آنها در مدت زمان طولانی موجب بروز تغییر و تحولاتی در جامعه میزبان می گردد که پیامد های طبیعی آن تغییر و تحول در سطح کیفیت زندگی، الگوهای فرهنگی – رفتاری و نظام آموزشی، روابط خانوادگی، نگرش ها، آداب و سنن و به طور کلی تاثیر بر فرهنگ ساکنان محلی و یا گردشگران است. البته این کارکرد گردشگری، یعنی تعامل میان فرهنگی، آثار مثبت و منفی دارد که در این نوشتار به بررسی مختصر اثربخشی این پیامدهای فرهنگی گردشگری می پردازیم.

گردشگری، آثار مثبت یا منفی؟
گولبی معتقد است که محصولات جهانگردی باعث ایجاد شوق به سفر، نه برای دیدن مکان ها، بلکه برای مشاهده ی مردمان و فرهنگ هاست (ویلیامز و شاو، 1994)؛ روستای ابیانه منطقه ایست که به موجب بافت زیبای روستا، گردشگران زیادی را به خود جذب کرده است اما در کنار این معماری چشمگیر، شیوه زندگی، لباس پوشیدن و آداب و سنن مخصوص به این منطقه در جذب گردشگر تاثیر بسزایی داشته است. وجود مناطق زیبای طبیعی و جاذبه ها ی تاریخی، نمی تواند به تنهایی دلیل بر کشش گردشگران به سمت خود شود. قطعاً بدون تمایل مردم بومی، گردشگران کمتری به آن منطقه کشیده می شوند. در عصر حاضر رابطه ی دو طرفه بین جهانگردی و فرهنگ به وجود آمده است؛ فرهنگ منبعی حیاتی برای توسعه جهانگردی محسوب میشود و جهانگردی نیز سهم مهمی در توسعه فرهنگی دارد.
زمانی که افراد با فرهنگ های مختلف وارد یک منطقه  می شوند، به طور مستقیم و غیرمستقیم بر آن منطقه تاثیر می گذارند. ظواهر و رفتارها و تقاضاهای گردشگران  تاثیراتی بر جامعه ی مقصد می گذارد البته قابل ذکر است که گردشگران نیز از جامعه ی مقصد نیز تاثیر می پذیرند. در بررسی هایی که بر آثار اجتماعی و فرهنگی ورود جهانگردان خارجی به دو جزیره یونانی انجام شده است به این نتیجه رسیدند: در هر دو جزیره، جوانان جشن‌های سنتی محلی را قدیمی محسوب می‌کنند و آنها را تنها مناسب  نسل  گذشته می‌ دانند. آنان این جشن‌ها را با نحوه ی لذت‌ جویی جهانگردان خارجی از فعالیت‌های امروزی مقایسه می ‌کنند. مردم دیگر کمتر در جشن‌های سنتی حضور می ‌یابند، هم به دلیل اینکه این جشن‌ها عموما در تابستان برگزار می‌ شود و آنان نمی‌ خواهند مشاغل جهانگردی خود را ترک کنند و هم اینکه سبک زندگی آنان دگرگون شده است. میزان این دگرگونی در جزیره آیوس چشمگیر بوده زیرا جشن‌های محلی همواره فرصتی بوده است تا آحاد طبقات اجتماعی و اقتصادی را به هم نزدیک کند و به جزیره ‌نشینان کمک کرده تا وجود خود را با نشانه‌های هویت فرهنگی مشترک مانند سرودها ابراز نمایند. افراد مستقر در جزیره از این شکایت دارند که جوانانشان وقت خود را در بارها و میخانه‌ها تلف می‌ کنند و پول خود را خرج عیاشی با زنان جوان جهانگرد خارجی می‌ نمایند. در آیوس، جوانان معیارهای زندگی جهانگردان را الگو قرار می‌دهند و با غرور تمام اعلام می‌ کنند که برای تعطیلات زمستانی به اروپا می ‌روند. آنان جوانان آتنی را امل می ‌دانند، زیرا نمی‌دانند که چه لباس‌هایی بپوشند. قدر مسلم، نتایج منفی توریسم روی فرهنگ یک جامعه زیاد است که می توان به ازدیاد مصرف، افزایش جرم و جنایت (مصرف الکل، فاحشه گری و قمار)، افول سنت ها، پسرفت صنایع دستی محلی، از دست دادن هویت فرهنگی و الگوها و آداب و رسوم محلی اشاره کرد.
 در کنار این آثار منفی آثار مثبتی نیز وجود دارد مانند: حفظ میراث فرهنگی، حفظ موزه ها و تلاش برای ایجاد موزه هایی قوی تر، ایجاد حس غرور، انسجام فرهنگی، آزادی زنان، رشد بیشتر در شناخت تاریخ و قومیت منطقه. برای مثال بازدید کنندگان جاماییکا از طریق علاقه مندی به موسیقی غنی از آوازها و رقص های سنتی گرفته تا موزیک تند هندی و آهنگ های غربی جذب این منطقه می شوند. به نظر می رسد دلیل موثر بر حفظ فرهنگ موسیقی سنتی این منطقه، صنعت جهانگردی است. آنچه که در این میان می تواند توازن بین آثار منفی و مثبت را به سمت مثبت سنگینی دهد مدیریت است.

نتیجه گیری:
در یک نگاه کلی می توان گفت تاثیر گردشگری آنچنان عمیق است که باعث می شود فرهنگ ها به هم پیوند خورده و به یکدیگر نزدیک شود هر چند وجود رسانه های جمعی از قبیل رادیو، تلویزیون، شبکه های ماهواره ای... انجام این کار را تا حدودی به عهده دارند اما گردشگری وسیله ایست که باعث می شود جوامع مختلف علاوه بر فرهنگ غالب در اجتماع مقصد با خورده فرهنگ های آن نیز آشنا شوند که این امر از طریق رسانه ها کمتر ممکن است و به مشاهده و برخورد نزدیک نیاز است. اما حال که نتایج مثبت و منفی نیز به دنبال دارد و اکنون گردشگری را به عنوان یک صنعت یاد می کنند چرا که به سازمان دهی، مدیریت، تولید خدمات و نیروی کار نیازمند است، می توان گفت اگر عواملی که در این صنعت ذکر شد، دارای کارکرد مطلوب خود باشند می توانند نتایج مثبت را به نحوی قابل توجه بالا ببرند و به همان میزان نتایج منفی را کاهش دهند.
واقع امر اینست که صنعت دولبه گردشگری صرفا با مدیریت علمی و پایدار می تواند درضمن درآمدهای کم نظیر اقتصادی که برای جوامع می تواند ایجاد نماید، این قدرت را دارد که نه تنها آثار منفی کمی ایجاد کند بلکه بتواند به ارتقا و حفظ فرهنگ جوامع نیز کمکی ارزشمند و در عین حال پایدار بنماید.


منابع:
گولتا، گولیلمو(1384)، روان شناسی توریستی، ترجمه محمد حسن افضلی نژاد، تهران، تالار کتاب
لی،جان(1378)، گردشگری و توسعه در جهان سوم، ترجمه عبدالرضا رکن الدین افتخاری و امین صالحی، تهران، شرکت چاپ و نشر بازرگانی
همایون، محمد هادی(1385) جهانگردی ارتباط میان فرهنگی، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)
کاظمی، مهدی(1382) تاثیرات توسعه جهانگردی بر جوامع، فصلنامه مطالعات جهانگردی، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، شماره 1، ص 39 و 49.
www.iranpress.ir
www.sirwanweekly.com

 فاطمه توده روستا، دانشجوی کارشناسی مدیریت جهانگردی موسسه آموزش عالی مازیار است.