یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
مجله ویستا

تصوّرِ یک شهر: پیش‌نهادهایی برای سیاحتِ «غیرتوریستی»ِ یک شهر



      تصوّرِ یک شهر: پیش‌نهادهایی برای سیاحتِ «غیرتوریستی»ِ یک شهر
آرش اخوت

وقتی برای اولین‌بار به «دیدار»ِ یک شهر می‌رویم، به‌دیدارِ چه می‌رویم؟ تصور یا Imageِ2 ما از یک شهرِ ناشناس چیست؟ پرسش مهم‌تر شاید این باشد که این تصور، چه‌گونه شکل می‌گیرد؟ بی‌تردید در این روزگارِ گردش‌گرانه و گردش‌گر، تصویرِ برساخته‌ی آژانس‌های گردش‌گری و کارت‌پستال‌هایی که «ابژه‌های شهری»ِ یک شهر را، پرزرق و برق و خوش آب و رنگ، به‌نمایش می‌گذارند و در چشم و ذهنِ گردش‌گران فرو می‌کنند، بخشِ مهمی از تصورِ ما را از یک شهرِ ناشناس، شکل می‌دهند. اما آیا یک شهر، همین تصویرهاست؟

 

 آیا فقط همین تصویرهاست؟ آیا اصلا همین تصویرهاست؟

البته گویا معمولا گردش‌گرانِ محترم هم راحت‌ترند به همین تصویرِ رویین، آبژکتیو، و البته «شیک» از یک شهر بسنده کنند؛ چندتایی عکس (از خودشان با شهر)، بگیرند؛ چیزهایی از محصولاتِ «سنتی»ِ شهر، آن‌ها را که در «جلوی صحنه»3 برای آن‌ها آماده و ارایه می‌شود، بخرند و به «خانه» بازگردند. ایرادی ندارد؛ اما در این یاداشت، می‌کوشم از این «تور»های پرجمعیت جدا شوم؛ از آن‌جاها که ژرار دُ نروال، نویسنده‌ی فرانسوی، آن‌ها را «دام سیاحان»4 می‌نامد، بپرهیزم؛ و بکوشم تصویرِ عمیق‌تر و اصیل‌تر و ذهنی‌تر یا مفهومی‌تری از یک شهر، برای خودم، شاید فقط برای خودم، به‌دست بیاورم.

آژانس‌های گردش‌گری و کارت‌پستال‌ها و ابژه‌های رسمیِ یک شهر، اصولا تصویری بیرونی و چشم‌اندازِ دور و «ایده‌آل»ِ یک شهر را ترسیم و ارایه می‌کنند. به‌قولِ والتر بنیامین، «مناظرِ یک شهر غالباً برای کسانی گیرا و هیجان‌انگیز است که از جای دیگری به‌آن‌جا آمده باشند و آن صحنه‌ها را از دور و به‌عنوان زیباییهای بدیع تماشا کنند».5

آن‌چه این‌جا از آن می‌گویم، از آن تصوّرِ بیرونی، دل‌فریب، ایده‌آل، نرمال، رسمی و... فاصله می‌گیرد و می‌کوشد آلوده‌ی شهر شود؛ و اولا تصوری درونی‌تر و عمیق‌تر؛ و ثانیا تصوّری شخصی و حتا گاه خصوصی، از یک شهر را، امکان‌پذیر کند؛ و مقدمه‌ای‌ست مُجمل بر ورود به مبحثِ شیرینِ «خواندنِ شهر».

و اما آن توصیه‌ها:

  • پیش از سفر، از «مطالعه»ی شهرِ موردنظر، به‌خصوص کتاب‌ها و راه‌نماهای گردش‌گری، بپرهیزید.
  • بکوشید از «جاذبه‌های گردش‌گری» و «آثارِ تاریخی»ِ شهرِ موردنظر، هرچه بیش‌تر بی‌خبر باشید.
  • محلِ اقامتِ خود را در یکی از محلاتِ قدیمی و مرکزیِ شهر فراهم کنید.
  • از همراهی بیش از دو یا سه‌ نفر همراه بپرهیزید. ترجیحا بکوشید تنها باشید.
  • نقشه و راه‌نمای شهر را دور بیندازید.
  • اگر به استفاده از نقشه‌ی شهر علاقه و اصرار دارید، سعی کنید از نقشه فقط برای تعیین مسیرهایی کلی و ساختاری، استفاده کنید.
  • کوچه-پس‌کوچه‌ها و مسیرهای فرعی را به خیابان‌های اصلی و شلوغ ترجیح بدهید.
  • شب‌ها، خوب و به‌اندازه‌ی کافی بخوابید.
  • صبح، حدودِ ساعتِ 8، انگار دیگر شهروندانِ شهر، از محلِ اقامتِ خود بیرون بخزید. به‌اطراف بنگرید و فقط حسبِ حال و دلِ خود، راهی را انتخاب کنید.
  • پای پیاده مسیرها را دنبال کنید و در تمامِ طولِ مسیر، به حال و دلِ خود، گوشِ جان بسپارید.
  • برای مسیرها و پرسه‌زنی‌هاتان هیچ هدفی درنظر نگیرید.
  • از ورود به بناها و فضاهای بسته، به‌خصوص «بناهای تاریخی»، حتی‌المقدور بپرهیزید.
  • در مسیرها و فضاهای عمومی پرسه بزنید و به‌هیچ عنوان در میانه‌ی روز به محلِ اقامت‌تان بازنگردید.
  • در طولِ مسیرها و پرسه‌زنی‌ها، همه‌ی حواس‌تان (از بینایی تا چشایی و به‌خصوص شنوایی) را به‌کار بگیرید.
  • چشمان تان هیچ چیز را از دست ندهد.
  • فضولی کنید.
  • گم شوید.
  • کافه‌ها فراموش نشوند.
  • گاهی اگر میل‌تان کشید، عصری وقتی به سینما بروید.
  • فقط در راهِ بازگشت به محلِ اقامت‌تان، در ساعت‌های آخرِ شب، اگر بسیار خسته‌اید، از اتوبوس و مترو استفاده کنید.
  • از سوپر مارکت‌ها و میوه‌فروشی‌ها برای شامِ شب یا صبحانه، خرید کنید.
  • سعی کنید هرچه کم‌تر عکس بگیرید.

اصفهان. فروردین 1392

 

پی‌نوشت‌ها:

نقاشی اثر Paul Klee

1-  این مطلب، البته با تفاوت‌هایی، پیش از این در مجله‌ی «سرزمین من» منتشر شده و برای بازنشر توسط نویسنده در اختیار انسان‌شناسی و فرهنگ قرار گرفته است.

2- کوین لینچ، نظریه‌پردازِ شهریِ امریکایی، در کتابِ The Image of the City، اصطلاحِ Image را، به‌عنوان کلیدی‌ترین واژه‌ی نظریه‌ی خود، به‌تفصیل تشریح و صورت‌بندی کرده است. این کتاب در فارسی به‌نام «سیمای شهر» ترجمه شد و برابرنهادِ نه‌چندان دقیقِ «سیما» را برای Image، در ادبیاتِ فارسیِ شهرسازی رایج کرد. به‌نظر می‌رسد که، به‌خصوص باتوجه به نظریه‌ی کوین لینچ، واژه‌ی «تصور»، از برخی نظرها برابرنهادِ دقیق‌تری باشد. به‌هررو، هرچند نظریه‌ی کوین لینچ، نظریه‌ای شهرسازانه است، اما آن‌چه او از Image مراد می‌کند، با آن‌چه در این نوشته از آن یاد می‌کنیم، تاحدودی هم‌خوان و نزدیک است.

3- برای مطالعه‌ی بیش‌تر درباره‌ی موضوعِ «پشت صحنه»ها و «جلو صحنه‌«ها در گردش‌گری، ازجمله ن.ک: دو مقاله‌ی «نشانه‌شناسی گردشگری» از جاناتان کالر/ ترجمه‌ی حمید سمیع عادل-بهناز اسد سلیمانی و «سفر؛ هستیِ توأمان در دو جهان» از مازیار اخوت. هر دو مقاله در مجله‌ی «مهراوه»/ شماره 10-11-12/ پاییز 1389

4- نقل از: اورحان پاموک/ استانبول/ ترجمه‌ی شهلا طهماسبی/ انتشارات نیلوفر/ چاپ اول زمستان 1391
5- نقل از: پاموک/ همان.

دوست و همکار گرامی


چنانکه از ​فعالیت های داوطلبانه کانون ​«انسان شناسی و فرهنگ» و ​مطالب منتشر شده​ در سایت آن​ ​بهره می برید و انتشار آزاد این اطلاعات ​و استمرار این فعالیت ها را مفید می دانید، لطفا در نظر داشته باشید که در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان نیز وجود دارد. کمک های مالی شما حتی در مبالغ بسیار اندک، می توانند کمک موثری برای ما باشند.

لطفا کمک های خود را به حساب زیر واریز کنید و در صورت دلخواه با ایمیل به ما اطلاع دهید.

شماره حساب بانک ملت: 117360766


شماره شبا: IR98 0120 0000 0000 0117 3607 66


شماره کارت: 7634-4916-3372-6104


به نام آقای رضا رجبی