یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

واکاوی کار کودکان



      واکاوی کار کودکان
زهرا اشعری قمی

تحقیق درسی
بر اساس تعریف صندوق کودکان سازمان ملل متحد, یونیسف, در سال 1997, کودکان خیابانی به کودکانی اطلاق می‌شوند که در شهرهای بزرگ برای ادامة بقای خود مجبور به کار یا زندگی هستند. یونیسف حضور و زندگی در خیابان و کار برای ادامة بقا را دو عنصر اساسی شمرده شدن کودکان در زمرة کودکان خیابانی می‌داند. پیش از آن در 1993 سازمان بهداشت جهانی در توصیف دقیق‌تر گروه‌های کودکان خیابانی آنها را در چهار گروه طبقه‌بندی می‌کند:

 

ضرورت و اهمیت تحقیق:   

در کشور ما ضرورت پرداختن به مسئلهء کودکان خیابانی به دلایل زیر از اهمیت‏ ویژه‏ای برخوردار است:

  1. کودکان خیابانی پدیده‏ای روبه رشد در جامعهء ماست.
  2. کودکان خیابانی از محروم‏ترین کودکان هستند که از بیشترین حقوق اساسی خود بی‏بهره‏اند و ضرورت حمایت از آنان در چهارچوب دفاع و حمایت از حقوق کودکان به‏ شدت احساس می‏شود.
  3. کودکان خیابانی به علت ویژگیهای زندگی خود منشاء بسیاری از رفتارهای‏ نادرست هستند که نه تناه به خود آسیب می‏رسانند،بلکه سلامت جامعه و افراد دیگر را نیز به مخاطره می‏اندازند.
  4. کودکان خیابانی به علت شرایط خاص زندگی خود به شدت مورد انواع آزار و سوءاستفاده قرار می‏گیرند و به سلامت جسمی و روانی آنان آسیبهای جدی وارد می‏شود. (قاسم زاده)

 

تعریف کودک در قانون:

کودک یا ضغیر در اصطلاح‏ حقوقی به کسی گفته می‏شود که‏ از به رشد جسمی و روحی لازم‏ برای زندگی اجتماعی نرسیده‏ باشد. طبق‏ قوانین کشور سن رشد جسمی‏ و روحی متفاوت می‏باشد.در قوانین مالی،ازدواج،کار،حقوق‏ سیاسی،استخدام دولتی،مستمری‏ بگیری سنین متفاوتی به عنوان‏ نقطه بلوغ فرد در نظر گرفته‏ است.علاوه بر این،این سنین‏ در مورد دختران و پسران نیز متفاوت می‏باشد.حاصل این‏ فقدام وحدت رویه،آشفتگی‏ قوانین و اجرای نامناسب قوانین‏ در کشور و پیامدهای آسیب‏زای‏ آن می باشد. (اسفندفرد)

 

تعریف کودکان کار:

کودکان کار به کودکانی اطلاق می‏شود که به دلیل نابسامانی‏های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غیره از آموزش، بهداشت، تغذیه، امنیت، بازی و دیگر حقوق خود محروم مانده و ناگزیر به کار در کارگاه‏ها، خیابان‏ها، منازل، مزارع، بنادر، کوره‏پزخانه‏ها و غیره می‏باشند.( باقری)

«کودکان خیابانی» بخشی از گروه بزرگ‌تر «کودکان در وضعیت دشوار» یا «کودکان آسیب‏پذیر شهری» هستند که ساعات طولانی از شبانه‏روز و گاه تمام آن را به صورت موقت (ناپایدار) و یا دائمی ‏(مستمر) و برای مدتی نامعلوم خارج از نهادهای اجتماعی ـ حمایتی معمول مانند خانواده و مدرسه و به قصد و انگیزه کار و یا دوری از خانواده، در خیابان به سر می‏برند. این کودکان درمقایسه با دیگر همسالان خود تماس کمتری با نهادهای فوق‏الذکر دارند، و یا در مراکز ویژه‏ای غیر از این نهادها نگهداری می‏شوند که در صورت فقدان آن مراکز ویژه در معرض رها شدن و روی آوردن به کار و زندگی خیابانی و عوارض منفی و خطرات ناشی از آن ـ از قبیل خشونت بهره‏کشی، بزه‏دیدگی، بزهکاری و انحرافات اجتماعی ـ قرار می‏گیرند.( حسینی)

بر اساس تعریف صندوق کودکان سازمان ملل متحد, یونیسف, در سال 1997, کودکان خیابانی به کودکانی اطلاق می‌شوند که در شهرهای بزرگ برای ادامة بقای خود مجبور به کار یا زندگی هستند. یونیسف حضور و زندگی در خیابان و کار برای ادامة بقا را دو عنصر اساسی شمرده شدن کودکان در زمرة کودکان خیابانی می‌داند. پیش از آن در 1993 سازمان بهداشت جهانی در توصیف دقیق‌تر گروه‌های کودکان خیابانی آنها را در چهار گروه طبقه‌بندی می‌کند:

- کودکان خیابانی که خانه و خانواده ندارند و در خیابان به‌سر می‌برند؛

- کودکانی که به دلایل مختلف از خانوادة خود جدا شده‌اند و با دوستان خود, در نقاط متروک زندگی می‌کنند؛

- کودکانی که قبلاً بی‌خانمان بوده‌اند و در حال حاضر در سرپناه‌ها یا مراکز خاص نگهداری می‌شوند؛

- کودکانی که با خانوادة خود زندگی می‌کنند اما به علت فقر یا مشکلات دیگر بیشتر وقت خود را در خیابان می‌گذرانند.

همچنین از پذیرفته‌شده‌ترین تعاریف و طبقه‌بندی‌های کودکان خیابانی تعریفی است که یونیسف در سال 2003 از کودکان خیابانی به‌عمل آورده و آنها را به دو گروه اصلی تقسیم کرده است.(وامقی)

  1. کودکان خیابانی یا در خیابان (Children “on” the streets)

کودکانی خیابانی یا در خیابان, کودکان شاغل در خیابان‌اند. این کودکان از خانواده‌های کم‌درآمد و پرجمعیت آمده‌اند و علتِ بودن آنها در خیابان کسب درآمد است. در مقایسه با گروه دوم در این کودکان ارتباط و احساس تعلق به خانواده وجود دارد, اما میزان این ارتباط متفاوت است و ممکن است روزانه تا چند بار در سال باشد. برخی از این کودکان به مدرسه می‌روند و هر چند ممکن است در فضای روابط درون خیابان درگیر مشکلاتی مانند مصرف مواد مخدر و رفتارهای خلاف قانون شوند, اما به‌طور کلی رفتارهای مجرمانه محدودی نسبت به گروه دوم دادند. این گروه اکثریت کودکان خیابانی را تشکیل می‌دهند. (وامقی)

 

 

  1. کودکان خیابان (Children “of” the streets)

کودکان خیابان هر چند گروه کوچک‌تری از کودکان خیابانی را تشکیل می‌دهند, اما مشکلات آنها نسبت به گروه اول بسیار پیچیده‌تر است. برای این گروه از کودکان خیابان به منزلة خانه است؛ آنها در خیابان در پی سرپناه و غذا هستند و دیگر افراد خیابانی برای آنها حکم خانواده را پیدا کرده‌اند. این کودکان با مدرسه بیگانه‌اند, برخی از آنها به صورت غیرقانونی زندگی می‌کنند و ممکن است در شرایط ناامن، قربانی آزارهای جسمی و جنسی شوند. بسیاری از کودکان این گروه مورد سوءاستفاده گروه‌های غیرقانونی و تبهکار قرار گرفته و از آنها در قاچاق و توزیع مواد مخدر, دزدی و سایر فعالیت‌های خلاف قانون مانند پورنوگرافی و تجارت جنسی کودکان استفاده می‌شود. (وامقی)

 

کار کودک این‏گونه تعریف شده است:درگیر نمودن کودکان در فعالیت‏هایی که آنان را از آموزش، بهداشت، تغذیه، بازی، امنیت، و دیگر حقوق‏شان باز می‏دارد و معمولا با بهره‏کشی و انواع آسیب‏های جسمانی، روانی، اجتماعی و اخلاقی برای کودک همراه است کار کودک گفته می‏شود.این تعریف شرکت کودکان در فعالیت‏هایی که به منظور پرورش ستعداد، فکر، خلاقیت‏ها و آماده‏سازی آنان برای یک زندگی مسوولانه و با نشاط در بزرگ‏سالی صورت می‏گیرد و محرومیت و آسیبی را برای آنان در بر ندارد، کار کودک نمی‏داند.( باقری)

 

آمار مربوط به کودکان کار در ایران و جهان:

پدیده کار کودکان در سالهای آغازین سده بیست و یکم همچنان بعنوان یک معضل جدّی در بسیاری از نقاط جهان به چشم می‏خورد.پژوهشهای انجام شده در 1979(سال جهانی کودک)نشان می‏دهد که بیش از 50 میلیون کودک زیر 15 سال در شرایط بسیار زیان‏بار در زمینه‏های گوناگون کار می‏کنند.درآمد هر چند اندک این کودکان در کشورهای رو به توسعه بویژه در آمریکای لاتین، برای بقای خانواده‏شان لازم است.( کلانتری)

بر پایه آمارهای سازمان بین المللی کار در سال 2005، 246 میلیون کودک کار می‏کرده‏اند و از این تعداد 73 میلیون تن کمتر از 10 سال داشته‏اند.هر سال 22000 کودک بر اثر کار کردن می‏میرند.بیشترین شمار کودکان کارگر یعنی 127 میلیون تن 14 و کمتر از 14 سال دارند و در آسیا زندگی می‏کنند.هیچ کشوری از پدیده کار کودکان در امان نیست.5/2 میلیون کودک کارگر در کشورهای صنعتی و پیشرفته به سر می‏برند.( کلانتری)

کار کودکان مشکلی جدّی در جهان امروز است.بر پایه برآوردهای سازمان بین المللی کار (OLI) ، دستکم 120 میلیون کودک 14 تا 15 ساله در کشورهای رو به توسعه به کار تمام‏وقت و بیش از 250 میلیون کودک به کارهای گوناگون خانگی و نیمه‏وقت اشتغال دارند.آسیا 61%، آفریقا 32%و آمریکای لاتین 7%از این رقم را به خود اختصاص داده‏اند.( کلانتری)

بیشتر کودکان کارگر در بخش غیر رسمی کار می‏کنند، بی‏آنکه از پشتیبانی قانونی برخوردار باشند.

70% در بخش کشاورزی، شکار تجاری و ماهیگیری یا جنگلداری

8% در کارخانه‏ها

8% در بخش عمده‏فروشی و خرده‏فروشی، رستوران و هتل

7% در خدمات شخصی و اجتماعی مانند کار خانگی

4/8% میلیون کودک در دام برده‏برداری گرفتارند: قاچاق و فحشاء

2/1% میلیون از این کودکان قاچاق و خرید و فروش می‏شوند. (کلانتری)

از هر شش کودک در جهان، یک تن کار می‏کند.کار کودکان در جوامع صنعتی و بسیاری از بخشهای جهان وجود دارد، امّا بیشترین حجم کار کودکان در بخش کشاورزی است.برخی کودکان خیابانی‏اند؛گروهی کارهای خانگی می‏کنند؛شماری نیز در کارخانه‏ها مشغولند.همه کودکانی که کار می‏کنند، بختی برای«کودکی»واقعی ندارند. بهره‏کشی از کودکان پدیده‏ای جهانی است و صورت و نوع آن بسته به ویژگیهای کشورها، متفاوت است.در میان کشورهای اروپایی، ایتالیا کشوری است که بهره‏کشی از کودکان در آن چشمگیر است و بر پایه برآورد یونیسف این رقم در دهه 80 به نیم میلیون تن می‏رسیده است. (کلانتری)

در ایران برخی سازمان‏های بین‏المللی برآوردهایی را اعلام کرده‏اند.از جمله در آمار تخمینی سازمان جهانی کار در سال 1995 آمده است 71/4 درصد کودکان بین 10 تا 14 سال در ایران از لحاظ اقتصادی فعال هستندبراساس سرشماری سال 1375 بیش از 4 درصد جمعیت شاغل کشور را گروه سنی 10 تا 40 سال تشکیل می‏دهان و براساس همین آمار جمعیت شاغل کشور 5/14 ملیون نفر است که 4 درصد آن حدود 600 هزار نفر می‏شود. هرچند رقم‏ها رسمی بنا به گفته‏ی معاون اشتغال وزیر پیشین کار و امور اجتماعی، خبر از کارگری 260 هزار کودک زیر 15 سال به دلیل فقر اقتصادی می‏دهند، اما بررسی‏های ارایه شده‏ی آماری نشان می‏دهند که 380 هزار کودک 10 تا 14 ساله در سراسر کشور کار ثابت داشته و حدود 370 هزار کودک در همین سنین به عنوان کارگر فصلی مشغول به کارند.یعنی بیش از 700 هزار کودک و اگر فراموش نکنیم طبق روال مرسوم کشورمان در چنین عرصه‏هایی آمارهای رسمی معمولا طوری محاسبه می‏شوند که ضریب بالایی از واقعیت ندارند، می‏توان فهمید که حدود 5/1 ملیون کودک زیر 15 سال در ایران کار می‏کنند.از مجموع 2 ملیون کارگاه سطح استان تهران، تنها کارفرمایان 500 هزار کارگاه حق بیمه پرداخت می‏کنند.خود این اظهار نشان می‏دهد 5/1 ملیون کارگاه فقط در سطح استان تهران وجود دارند که وزارت کار نظارت و کنترلی بر آنها ندارد و اگر تنها 10 درصد از این کارگاه‏ها هر کدام فقط 1 کودک و نوجوان کارگر داشته باشند، حدود 150 هزار کودک و نوجوان کارگر در سطح استان تهران کار می‏کنند که زیر پوشش هیچ بیمه‏ای قرار ندارند. کودکانی که در خیابان‏های پر از ازدحام به فروش کالا یا گدایی می‏پردازند و یا در مناطق مرزی کشور به حمل کالای قاچاق مبادرت دارند، همچنین فعالان در کارهای کشاورزی و خانگی و کاگران مشغول به کار در کارگاه‏های غیرقانونی هرگز جز آمار ثبتی به حساب نمی‏آیند.( باقری)

 بر پایه آمارهای رسمی، در ایران 1800000 کودک کار می‏کنند.یونیسف در گزارش خود درباره ایران آورده است که 3-1 درصد کودکان 6 تا 14 ساله ایرانی کار می‏کنند و به مدرسه نمی‏روند. (کلانتری)

 

تاریخچه ی برخورد با کار کودکان:

بیش از صد سال از راهپیمایی بزرگ کودکان کار در فیلادلفیای آمریکا به ابتکار کارگر انقلابی و مبارز خانم مری جونز که گروهی از کودکان کار را شهر به شهر به میان مردم برد و ضرورت چاره‏اندیشی درباره‏ی کار کودکان را به آنان گوشزد نمود و در نهایت منجر به تصویب قانون ممنوعیت کار کودکان زیر 14 سال گردید، می‏گذرد و از آن زمان تاکنون تلاش‏های جهانی بسیاری برای حمایت از حقوق کودکان به‏طور عام و مبارزه با کودکان به‏طور خاص صورت گرفته است.( باقری)

منع استثمار اطفال در اسناد بین ‍المللی

1ـ بند « د » ماده 1 قرارداد تکمیلی منع بردگی و برده فروشی و عملیات و دستگاه‍های مشابه بردگی مصوب 3/12/1337 چنین مقرر می‍دارد : هر گونه رسوم و ترتیباتی که به موجب آن کودک یا فرد غیر بالغ ( کمتر از 18 سال ) توسط یکی از والدین خود و یا هر دوی آنها یا توسط قیم خود در ازای اخذ وجه و یا بدون اخذ وجه به منظور تمتع از کودک یا فرد غیر بالغ یا استفاده از کار او به شخص دیگری تسلیم شود ممنوع است. (ایروانیان)

2ـ بند 3 ماده 10 کنوانسیون بین‍المللی حقوق اقتصادی و اجتماعی مصوب 16 دسامبر 1966 نیز اعلام می‍دارد : اطفال باید در مقابل استثمار اقتصادی و اجتماعی حمایت شوند. واداشتن اطفال به کارهایی که برای جهات اخلاقی یا سلامت آنها زیان آور است یا زندگی آنها را به مخاطره می‍اندازد یا مانع رشد طبیعی آنان می‍گردد ، باید بموجب قانون قابل مجازات باشد.( ایروانیان)

3ـ ماده 9 میثاق حقوق مدنی و سیاسی مصوب 16 دسامبر 1966 مقرر می‍دارد : هیچ کس را نباید در بردگی یا انقیاد نگاه داشت یا ملزم کرد که به کار تحمیلی یا اجباری بپردازد.( ایروانیان)

4ـ ماده 32 کنوانسیون حقوق کودک مقرر می‌دارد : کشورهای طرف کنوانسیون خصوصاً موارد ذیل را مورد توجه قرار می دهند:

1ـ در زمینه منع خرید و فروش اطفال پیش از این کنوانسیون نیز در قرار داد بین ‍المللی راجع به جلوگیری از خرید و فروش سفید پوستان مصوب 4 مه 1910 و قرارداد بین ‍المللی الغای خرید و فروش نسوان و کودکان مصوب 30 سپتامبر 1912 و قرار داد بین‍المللی راجع به منع فحشا و جلوگیری از اشاعة نشریات منافی عفت و مستهجن مصوب 4 مه 1949 ترتیباتی در سطح جهانی پیش بینی شده بود.

1ـ تعیین حداقـل سـن یا سنین مناسب برای کار.

2ـ تعیین مقررات مناسب از نـظر ساعات و شرایـط کار.

3ـ تعیین مجازات‌ها و اعمال سایر ضمـانت اجراهای مؤثر و منـاسب جهت اجرای مؤثر این ماده. (ایروانیان)

در نخستیـن اقـدام بین المللی در جهت حذف کـار کودک ، در سال 1919 و در راستای اجرای ماده 427 معاهده ورسای ، کنفرانس بین ‍المللی کار در اولین اجلاس خود مقاوله ‍نامه حداقل سن در امور صنعتی را که 14 سالگی را حداقل سن ورود به فعالیت‍های صنعتی تعیین می ‍نمود تصویب کرد. همچنیـن این کنفـرانس در همان سال ، مقاولـه نامـه کار در شب برای جوانـان را نیز به تصویب رسانید. ایـن دو مقاوله نامه اولین گام‍های جهانی در جهت حذف تدریجی کار کـودک محسوب می‍شود.( ایروانیان)

مقـاولـه نامـه شمـارة 138 سـازمان ILO مصـوب ،1973 ( ایـلو ) نیـز ایـن سـن را در کـارهـای عـادی 15 سـال و در کـارهـای مضـر بـه حـال کـودکـان ، 18 سـال تعییـن کـرد. همیـن کنـوانسیـون مقـرر می دارد که در کشـورهایی که اقتصاد و تشکیلات آموزشی آنـان به حـد کافی رشـد پیـدا نکرده است ، این سن تا 14 سالگی کاهش می‍یابد و در مورد کارهـای مضـر مقـرر می‍دارد که ایـن سن در صـورتی که امنیت و سلامت اخـلاقی جوانـان بطـور کامـل حفـظ شـود، تا 16 سالـگی تنزل یابـد. در سـال 1999 در کنواسیـون منـع بدتریـن شکل کار کـودک نیـز با تأکیـد بر مقـررات مقـاوله نامـه 1973 در مـاده دو آن چنیـن مقـرر گردیـده است : برای اهداف این کنوانسیون واژه کودک بـرای افرادی به کار برده می‍شـود که سن آنها کمتر از 18 سال باشد. این کنوانسیـون در ماده 3 خود بدترین اشکال کـار کـودک را چنیـن معیـن می‍کند:

1ـ در توصیه نامه حداقل سن شماره146 سازمان ILO حداقل سن به 16 سال افزایش یافت ، لیکن این توصیه نامه از نظر حقوقی الزام آور نمی باشد.

الف ـ کلیه اشکال بردگی یا شیوه های مشابه بردگی از قبیل فروش و قاچاق کودکان، بندگی به علت بدهی و رعیتی ، کار با زور یا اجباری ، از جمله استخدام به زور یا اجباری کودکان برای استفاده در درگیری مسلحانه.

ب ـ استفاده ، فراهم کردن یا عرضه کودک برای روسپی‍گری ، تولید زشت نگاری یا اجراهای زشت نگارانه.

ج ـ استفاده ، فراهم کردن یا عرضه کودک برای فعالیت های غیر قانونی بویژه برای تولید و قاچاق مواد مخدر به گونه ای که در معاهدات بین‍المللی مربوط تعریف شده‌اند.

د ـ کاری که به دلیل ماهیـت آن یا شرایطی که در آن انجام می شـود ، احتمال دارد برای سلامتی ایمنی یا اخلاقیات کودک ضرر داشته باشد. در بند «ب» ماده 5 این کنوانسیون نیز چنین آمده است : هر یک از اعضاء اهمیت آموزش در محو کار کودکان را مورد توجه قرار خواهند داد تا نخست : از استخدام و به کار گیری کودکان در بدترین اشکال کار کودک ممانعت بعمل آورند. دوم : موانع لازم را در این مورد ایجاد کنند. سوم : دسترسی همه کودکانی که از بدترین اشکال کار کودک رها می‍شوند ، به آموزش را فراهم کنند. (ایروانیان)

1ـ در مادة 3 توصیه نامة ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار اطفال ، موارد زیر بعنوان اصول راهبردی سازمان ILO در تعیین مصادیق بند «ت» مادة 3 کنوانسیون مذکور مشخص گردیده اند :

الف ـ کاری که کودکان را در معرض سوﺀ استفادة جسمانی ، روانی یا جنسی قرار می دهد.

ب ـ کار در زیرزمین ، زیر آب ، در ارتفاعات خطرناک یا در فضاهای بسته.

ج ـ کار با ماشین آلات و تجهیزات و ابزارهای خطرناک یا کاری که متضمن جابجایی یا حمل بارهای سنگین با دست است.

د ـ کار در محیط ناسالم که ممکن است بطور مثال ، کودکان را در معرض مواد ، عوامل یا فرایندهای خطرناک ، یا در معرض دما ، صدا ، یا ارتعاشهای مضر برای سلامتی قرار دهد.

ﻫ ـ کار تحت شرایط بسیار مشکل از قبیل کار برای ساعات طولانی یا در خلال شب یا کار در جایی که کودک به نحو غیر متعارفی محدود به کارگاه کارفرما است. (ایروانیان)

 

منع استثمار کودکان در قوانین و مقررات داخلی الف ـ سوء استفاده از اطفال در مشاغل قانونی

بر طبق ماده 79 قانون کار به کار گماردن افراد کمتر از 15 سال تمام ممنوع است. این قاعده ، سه استثناﺀ دارد:

1ـ طبق ماده 188 قانون کار ، کارگران کارگاه‌های خانوادگی که انجام کار آنها منحصراً توسط صاحب کار و همسر و خویشاوندان نسبی درجه یک از طبقه اول وی انجام می‍شود، مشمول مقررات این قانون نخواهند بود. در نتیجه حداقل سن در مورد کارگران چنین کارگاه‍هایی هرگز رعایت نخواهد شد. در واقع قانونگذار با وضع مادة فوق به افزایش موارد استثمار کودکان توسط والدین و خویشاوندان آنها کمک نموده است. (ایروانیان)

2ـ این استثناﺀ که به وضوح تحت تأثیر مقاوله‍نامه 1973 ( ایلو ) مصوب ILOوضع گردیده ، ماده 84 قانون کار می‌باشد. به موجب این ماده به کار گماردن افراد کمتر از 18 سال برای کارهایی که ماهیت آنها برای سلامتی و اخلاق نوجوان زیان آور است ، ممنوع می‍باشد. (ایروانیان)

3ـ این استثناﺀ خروج کارگاه های با حداکثر 5 کارگر از شمول قانون کار می ‍باشد که قطعاً پیامد های هولناکی برای کودکان در پی خواهد داشت و راه را برای استثمار همه جانبه آنها در سطح جامعه باز خواهد کرد. نکته جالب توجه در این مسأله آن است که بر اساس ماده 191 قانون کار با پیشنهاد شورای عالی کار و تصویب هیأت وزیران امکان خروج کارگاههای با کمتر از 10 کارگر از شمول پاره ‍ای از مقررات قانون کار وجود داشت ، لیکن متأسفانه قانونگذار بی ‍توجه به این ماده اقدام به خارج ساختن کارگاههای با کمتر از5 کارگر از حیطه قانون کار نموده است. این مسأله و همچنین استثنای اول با توصیه نامه شمارة 52 کنفرانس عمومی سازمان بین‍المللی کار تعارض پیدا می‍کند. این کنفرانس در ژوئن 1937 مقرر داشت : « دول عضو می‌باید مقررات مربوط به حداقل سن پذیرش را در کلیه موسسات صنعتی و فامیلی اجرا کنند». (ایروانیان)

بر طبق مواد 80 و81 قانون کار، کارگران 15 تا 18 سال ، کارگر نوجوان هستند و در بدو استخدام و همچنین به طور سالیانه باید تحت آزمایشهای پزشکی قرار گیرند.( ایروانیان)

به موجب ماده 51 قانون کار ، ساعات کار کارگران نباید از 8 ساعت در روز تجاوز کند. البته با توافق کارگر و کارفرما این مدت می‍تواند تغییر پیدا کند ، به شرط آنکه مجموع ساعات کار از 44 ساعت در هفته تجاوز نکند. در ماده 82 قانون فوق الذکر اعلام شده است که ساعات کار نوجوانان باید نیم ساعت کمتر از ساعات کار کارگران معمولی باشد. بر طبق ماده 83 این قانون نیز ارجاع هرگونه اضافه کاری و انجام کار در شب و نیز ارجاع کارهای سخت و زیانبار و خطرناک و حمل بار بیش از حد مجاز و بدون استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگر نوجوان ممنوع است. شب طبق تعریف ماده 53 قانون کار عبارت است از فاصله زمانی بین ساعات 22 الی 6 صبح. بنابر عقیدة برخی از حقوقدانان، موضوعی که در قانون پیش بینی نشده ، مشاغلی است که طبیعت انجام این گونه مشاغل اقتضاء دارد که کار در شب صورت گیرد. بنابراین بهتر است با در نظر گرفتن مصالح کارگر نوجوان ، قانون به گونه‌ای اصلاح شود تا نوجوانان امکان استفاده از استعداد خود در این گونه مشاغل را نیز داشته باشند. (ایروانیان)

حمایت‌ها ظاهراً مقنن در راستای استاندارد‌های جهانی و معیارهای ارائه شده از سوی سازمان بین ‍المللی کار ( ILO ) و علی الخصوص تحت تأثیر مقاوله ‍نامه بازرسی (1967) طی مواد 96 تا 106 این قانـون ، به منـظور اجرای صحیـح قانون و ضوابـط حفاظت فنـی ، اقـدام به تشکیـل اداره کل بازرسـی وزارت کـار و امـور اجتمـاعی نموده است. این اداره به منـظور نـظارت بر اجـرای مقـررات ناظـر به شرایـط کار... اشتغـال زنـان و کارگـران نوجـوان تشکیـل یافتـه است. لیـکن در تبـصره ماده 98 قانـون فوق الذکـر اذعان شده است کـه ورود بازرسـان کار به کارگـاه‌های خانوادگی منـوط به اجـازه کتبی دادستـان محـل می‌بـاشد. ازسوی دیگر مقنن در این ‍قانون هیچ اشاره‌ای به ‍تربیت بازرسان ویژه ‍در امور اطفال نکرده‍ است. ظاهراً قانونگذار هیچ لزومی به وجود چنین بازرسانی درکشوری که لااقل نزدیک به 1 میلیون کارگرخردسال دارد، ندیده است. درانتها باید متذکرشدکه قانونگذار با وضع مواد171تا186 قانون‍ کار، مجازات‌های سنگینی را در قالب زندان وجریمه نقدی برای متخلفان از مقررات قانون کار و ازجمله مقررات مربوط به اشتغال اطفال درنظرگرفته است. (ایروانیان)

 

عوامل مؤثّر بر اشتغال کودکان:

  1. عوامل اقتصادی،مانند فقر، بی‏عدالتی،بیکاری،فاصله زیاد طبقاتی،درآمد کم را شامل می‏ شود. (اسفندفرد)
  2. عوامل اجتماعی مانند ازدیاد جمعیت،مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای‏ بزرگ یا از کشورهای دیگر به ویژه افغانستان،جوان بودن‏ جمعیت،جنگ و پیامدهای‏ آن(آوارگی و...)اعتیاد، بزهکاری،خشونت با کودکان‏ و...را شامل می‏شود. انفجار جمعیّت در کشورهای رو به توسعه باعث جوانی ساختار جمعیّتی این کشورها شده است.بنابراین شمار چشمگیر کودکان کارگر، از ساخت جوان این کشورها مایه می‏گیرد.این دسته از کودکان بویژه در کشورهای پرجمعیّت رو به توسعه و در شهرهای بزرگ، در مکانهای ویژه جغرافیایی مانند حومه شهرها، حاشیه بزرگراهها، مناطق نزدیک به محلّ انباشت زباله‏های صنتی و غیر صنعتی متمرکزند و زندگی می‏کنند و شمار آنان در دهه 1980، به یکصد میلیون می‏رسیده و نیمی از این جمعیّت در کشورهای آمریکای لاتین می‏زیسته‏اند. (کلانتری)
  3.   عوامل خانوادگی که‏ مهمترین آنها خانواده‏های پر جمعیت،خانواده‏های پرسش، فوت یا چه‏ایی والدین،اعتیاد در خانواده خشونت والدین، وجود پدری و مادری و...را شامل می‏شود. (اسفندفرد)
  4.   عوامل زیستی،روانی(فردی) مانند بحران هویت،بحران بلوغ، فرار از خانه و مدرسه،اعتیاد و بزهکاری که عمدتا تحت تاثیر عوامل اجتماعی و خانوادگی قرار دارد. (اسفندفرد)

بسیاری از کودکان، کار و درس خواندن را همزمان تجربه می‏کنند.این مسئله بویژه هنگامی که کار به صورت کشاورزی یا خانوادگی است، بیشتر روی می‏دهد. (کلانتری)

 

عوارض کار کودکان

بسیاری از کودکان تحت‏ شرایط استثماری کار می‏کنند، به طوریکه کار نه تنها مانع‏ تحصیل آنها می‏شود،بلکه بر سلامتی جسمی و بهداشت روانی‏ آنها نیز تاثیر منفی میگذارد. مانند کودکانی که زباله‏ها را جمع‏آوری می‏کنند یا کودکان‏ شاغل به کشاورزی که بدون‏ محافظت در برابر شرایط جوی، کار سنگین،مواد شیمیایی و حوادث ناشی از ماشین‏آلات‏ کشاورزی در معرض خطرهای‏ آن قرار می‏گیرند.کودکان‏ به دلیل اندام ضعیفشان بیش‏ از بزرگسالان در مقابل آسیب‏ ها و بیماری‏های ناشی از کار آسیب‏پذیرند و به دلیل سن‏ کم،از برخی کارها آگاهی‏ ندارند یا آگاهی کمی دارند در نتیجه تعداد زیادی از کودکان‏ در برخی از کشورها،در معرض‏ خطر جدی قرار دارند. یکی از مشکلات اصلی که‏ کودکان خیابانی چه در سطح‏ خانواده و چه در جامعه با آن‏ مواجه هستند مسئله سوء استفاده‏ جنسی از آنان است سوء استفاده‏ برای منفعت فردی،برای کسب‏ درآمد و تکمیل باندهای فساد و غیره از جمله مسائلی است که‏ در کمین این کودکان می‏باشد. ماده‏های 19 و 34 کنوانسیون‏ حقوق کودک هر نوع خشونت‏ را علیه کودکان،خاصه سوء استفاده جنسی،را ممنوع کرده‏ است اما در قوانین ایران حتی‏ با توجه به تاکیدات شرعی، حمایت‏های لازم از کودکان در برابر این مسئله پیش‏بینی نشده‏ است.

با توجه به پیشرفت وسائل‏ ارتباطی امروزه سوء استفاده‏ جنسی از کودکان خصوصا به صورت پرونوگرافی بسیار افزایش یافته و مدافعان حقوق‏ کودک را وادار به تلاش برای‏ پیشگیری از این امر نموده است. در قوانین ایران به موجب ماده‏ 3 قانون نحوه مجازات اشخاصی‏ که دز امور سمعی و بصری‏ فعالیت‏های غیر مجاز می‏نمایند، آمده است:«استفاده از صفار برای نگهداری،نمایش،عرضه، فورش و تکثیر نوارهای غیر مجاز این قانون موجب اعمال حد اکثر مجازات‏های مصرر برای عامل‏ خوهد بود. (اسفندفرد)

 

 

 

راهکارها

برای کاهش تعداد کودکان‏ خیابانی و بهبود وضعیت زندگی‏ آنان اقدامهای زیر را می‏توان‏ در دو سطح انجام داد:

1) راهکارهای بلند مدت:

*این راهکارها در واقع آرمانها و آرزوهای ما هستند که در کوتاه‏مدت امکان تحقق آنها وجود ندارد،اما عاملی بر انگیزنده برای کار و تلاش ما، در زندگی است:

از بین بردن‏ فقر و ناآگاهی،برقراری عدالت‏ اجتماعی،تامین رفاه اجتماعی‏ و...ساختارهای اجتماعی و اقتصادی جامعه است.

2) راهکارهای کوتاه‏مدت:

*شناسایی کودکان خیابانی، برقراری ارتباط با آنان و جلب‏ اعتماد آنها با کمک مدد کاران‏ اجتماعی

*ایجاد سرپناه‏های مناسب بر حسب وضعیت کودکان خیابانی‏ برای آنان

*ارائه خدمات آموزشی،بهداشتی‏ و مشاوره...به کودکان خیابانی‏ و خانواده‏های آنان

*جلوگیری از کار کودکان‏ یا نظارت بر کار آنان در موارد ضروری با توجه به ضرورت‏ رفتن به مدرسه

*تدوین قوانین مورد نیاز برای‏ حمایت از کودکان خیابانی

*زیر پوشش قرار دادن‏ خانواده‏های کودکان خیابانی و ادامه کمکهای مالی مفید

*مشخص کردن سازمان مسئول‏ حمایت از کودکان خیابانی

*استفاده از مشارکتهای مردمی‏ در حمایت از کودکان خیابانی

*تاکید بر نقش دولت در برنامه‏ریزیهای کلان در ارتباط با کودکان خیابانی

*ایجاد شبکه نظام یکپارچه‏ مراقبت و حمایت‏زا کودکان‏ خیابانی (اسفندفرد)

همچنین می توان این راهکارها را در سه سطح خرد، میانه و کلان به کار گرفت:

 

1 ) سطح کلان

- سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی و فرهنگی در شهرهای کوچک و متوسط به‌عنوان محورهای توسعة منطقه‏ای که مانع از سیل مهاجرت به مراکز استان‌ها و پایتخت شده و مسیر مهاجرت را به شدت کوتاه می‏کند؛

- طراحی نظام‏های جامع حمایتی برای تحت پوشش قرار دادن خانواده‏های محروم شهری و تامین اجتماعی و رفاهی این خانواده‏ها؛

- اعمال نظارت‏های بیشتر بر نواحی حاشیه شهری از طرف نهادهای انتظامی و تامین امنیت و سلامت اجتماعی محله‏های آسیب‏زا؛

- فرهنگ‌سازی در زمینة شیوه‏های برخورد مردم با کودکان کار خیابانی؛

- ایجاد اشتغال برای حداقل یکی از اعضای خانواده‌های فقیر برای پیشگیری از احتیاج خانواده به درآمد کودک؛

- همکاری سازمان ثبت‌احوال برای ارائة شناسنامه و هویت‌دهی به کودکان، که بنا به دلایل مختلف دارای شناسنامه نبوده‌اند.( حسینی)

2) سطح میانه

- تاسیس مراکز مشاوره و راهنمایی و مراکز بهداشت خانواده برای تحت پوشش قرار دادن هر چه بیشتر خانواده‏‏های نیازمند حاشیه‌نشین؛

- کمک به برقراری روابط نزدیک‏تر بین خانه و مدرسه به عنوان دو نهاد عهده‏دار تربیت کودکان، در نواحی حاشیه‏ای شهرهای و محله‏های فقیرنشین؛

- اعمال دقت نظر کافی در گزینش و گمارش معلمان مدارس فقیرنشین و آسیب‏زای شهری، به طوری که باتجربه‌ترین و باسوادترین معلمان به این مناطق اعزام شوند؛

- هدایت کار کودکان به کانال‌های قانون‌مند شغلی و سروسامان دادن به مشاغل کوچک زود بازده برای کودکان؛

- شناسایی محله‏های ناسالم و جمع‏آوری اطلاعات دقیق آنها از طریق برنامه‏‏های کوتاه‌مدت دوره‏ای.( حسینی)

 

3)  سطح خرد

- برای از میان بردن نگرش منفی‌ای که نسبت به کودکان کار خیابانی وجود دارد باید آنها را وارد اجتماع کرد. در این زمینه حتی در کشورهایی از ایجاد مدارسی استفاده شده است که کودکان غنی و کودکان خیابانی در کنار یکدیگر به تحصیل بپردازند؛

- مشارکت دادن بچه‌ها در تصمیم‌گیری‌های مربوط به خود و آموزش مهارت‏های زندگی و نیز فعالیت‌های مدنی چون پس‌انداز کردن و امور بانکی و پست کردن نامه و... در جهت سوق دادن این کودکان به شهروندانی مسئول و مدنی (در برخی کشورها حتی بانک‌ها و رستوران‌هایی با مدیریت خود این کودکان تشکیل شده است، تا هم این کودکان از سوی مردم در فعالیت‌های اجتماعی به رسمیت شناخت شوند و هم باعث جلب اعتماد کودکان خیابانی دیگر گردد و هم این کودکان وارد فعالیت‌های اجتماعی و مدنی گردند)؛

- رشد برنامه‌های کنترل اجتماعی و نیز آموزش‌های منجر به رشد کنترل درونی برای این کودکان؛

- درگیرکردن جوانان و نوجوانان خصوصاً طبقات بالای اجتماع در امر حمایت از کودکان خیابانی و کودکان کار.(حسینی)

 

رویکردها به مشکل کودکان خیابانی

رویکردهای مداخله‌ای برای کودکان خیابانی را می‌توان در دو گروه رویکردهای پیشگیرانه و رویکردهای ترمیمی و اصلاحی طبقه‌بندی نمود. رویکردهای پیشگیرانه اساساً دارای برنامه‌هایی برای کودکان خیابانی نیستند, بلکه هدف آنها پیشگیری از تبدیل کودکان در معرض خطر خیابانی شدن به کودک خیابانی است و جمعیت هدف آن عمدتاً کودکان فقیر و خانواده‌های آنهاست، در حالیکه برنامه‌های ترمیمی و اصلاحی مستقیماً کودکان خیابانی را هدف برنامه‌ریزی خود قرار داده و برای بهبود شرایط آنها و در وضعیت ایده‌آل, بازگشت آنها به خانواده و جامعه تلاش می‌کنند.(وامقی)

  1.  روش‌های پیشگیرانه

همچنان که گفته شد, برنامه‌های پیشگیرانه برنامه‌هایی برای کودکان خیابانی نیستند بلکه بیشتر برنامه‌هایی هستند که بر تقویت سرمایه انسانی و اجتماعی در خانواده‌هایی که در جوامع بسیار فقیر زندگی می‌کنند متمرکزند. این برنامه‌ها بر کودکان به‌طور عام, به‌ویژه از اوائل کودکی و حتی پیش از تولد تمرکز داشته و برای فراهم کردن خدمات پایه‌ای و کیفی مانند اقدامات بهداشتی, سلامت و تغذیه (به‌خصوص برای زنان باردار و کودکان), مراقبت‌های اولیه برای کودکان, رشد کودکان, دوران پیش از دبستان و آموزش و تحصیل کودکان تأکید دارند. تلاش آنها کمک به کودکان برای ورود به مدرسه, ماندن در آن و بیرون ماندن از خیابان‌ها به منظور فراهم شدن امکان ادامة تحصیلات پس از ابتدائی تا هنگام به‌دست آوردن مشاغلی قابل احترام در بزرگسالی است. برنامة کرومیم نمونة قابل توجهی از یک برنامة پیشگیری از خیابانی شدن کودکان است که از سال 1991 در برزیل اجرا شده است. این برنامه فضا, ساختمان و حمایت‌های تخصصی برای فعالیت‌های رشدی کودکان شامل ورزش, بازی‌های تفریحی و انواع بازی خلاق و کمک به فعالیت‌های درسی کودکان را در ساعات خارج از مدرسه در اختیار این کودکان قرار داده و با ایجاد جذابیت از طریق فضاهای وسیع و مطلوب کودکان تا 1200 کودک 12-6 سال را در هر جلسه در خود جای می‌دهد. در طی سال‌های 1991 تا 1995 در حدود 134 مرکز مشابه در یکی از ایالات برزیل راه‌اندازی گردید که نزدیک به 28هزار کودک 14-6 ساله را در خود پذیرش داد.

با وجود آنکه راهبردهای پیشگیرانه از طریق جریان خدمات اجتماعی که نیازمند زمان بیشتری برای به ثمر رسیدن هستند, عمل می‌کنند اما در مقایسه با روش‌هایی که مستقیماً کودکان خیابانی را هدف می‌گیرند ارزان‌تر و مؤثرترند .(وامقی)

  1. روش‌های ترمیمی و اصلاحی

حضور کودکان خیابانی در برخی از کشورهای جهان مانند برزیل و هندوستان که به دلیل داشتن خیل عظیم کودکان خیابانی در جهان معروفند دارای سابقه‌ای طولانی است و رویکردهای کاملاً متفاوتی نسبت به این کودکان در طول زمان در این کشورها و بسیاری از دیگر کشورهای جهان شکل گرفته است. در مجموع, تغییرات ایجاد شده در برنامه‌های ترمیمی و اصلاحی روی به پیشرفت داشته‌اند و روش‌های جدید از تجربیات گذشته استفاده کرده و از سلف خود بهتر شده‌اند. این روش‌ها را که مستقیماً برکودکان خیابانی تمرکز داشته‌اند, می‌توان در دو طبقه‌بندی مدل‌های بسته و باز جای داد. مدل‌های بسته کودکان را در مراکزی با حداقل تماس با دنیای بیرون محدود می‌نماید, در حالیکه در روش‌های باز, اگر اصولاً مرکزی در کار باشد, کودکان برای رفت‌وآمد به مراکز با میل خود آزادند. هر چند برنامه‌های مبتنی بر مراکز بسته هنوز در برخی از کشورهای جهان اجرا می‌شوند و در سال‌های گذشته روش غالب کار با کودکان خیابانی بوده‌اند اما با گسترش روزافزون توجه و تأکید بر حقوق کودکان, تعداد مراکز بازی که به کار با کودکان خیابانی می‌پردازند به نحو روزافزونی در حال افزایش است.(وامقی)

 

2-1)  مراکز بسته

در برزیل تا پیش از قرن بیستم, روش اصلی کار با کودکان خیابانی، قرار دادن آنها در مراکز بستهای بود که نیازهای اساسی آنان را به درجات مختلف در درون مراکز تأمین می‌کرد. این مراکز که ماهیتی خیریه‌ای داشتند (مدل خیریه‌ای) بر مبنای ایده‌آل‌های مذهبی بنا شده و عمدتاً به کلیسای کاتولیک وابسته بودند. از شروع قرن بیستم, در رقابت با مدل خیریه‌ای، روش‌های دیگری که بر اصول علمی تکیه داشتند ظهور پیدا کردند. تمرکز این روش‌ها بر سلامتی و بهداشت و گسترش آموزش به عناوینی غیر از دروس مذهبی و پرهیز از تنبیهات بدنی بود. گسترش شهرنشینی و رشد رو به تزاید کودکان رها شده, در اوایل قرن بیستم بر ظرفیت مراکز خیریه‌ای و علمی غلبه کرده و افزایش بزهکاری نوجوانان به نگرانی در مورد مسئلة کودکان خیابانی انجامید. در پاسخ به این مشکلات در دهة 1940 در برزیل سیستم مراقبتی بسته‌ای وابسته به سیستم قضایی با نام سام (SAM) برای کودکان و نوجوانان خیابانی, در شهر ریو راه‌اندازی گردید. در این سیستم جمعیت بزرگ و غیرهمگنی از کودکان و نوجوانان که به دلایل متفاوتی مانند ولگردی تا قتل از خیابان‌ها جمع‌آوری می‌شدند تحت شرایط زور و اجبار در این مراکز تحت مراقبت قرار می‌گرفتند. این مراکز به سبب شرایط بی‌رحمانه و روش‌های درمانی خود در مقایسه با زندان‌های معمولی بزرگسالان در آن زمان از شهرت خاصی برخوردار شدند, به‌طوری‌که روایات وحشتناکی که از زندگی در این مراکز نقل شدند دستمایه ژانر برزیلی ادبیات و فیلم گردیدند.

در افریقای جنوبی نیز تا پیش از راه‌اندازی مراکز باز برای کودکانی که خانواده را ترک کرده و به خیابان‌ها روی می‌آوردند, تنها سه محل وجود داشت: مراکز اصلاح و بازپروری, اماکن امن که کودکان توسط سیستم قضایی به آنها اعزام می‌شدند و خروج از آنها ممنوع بود و زندان‌ها. این مراکز را محیط‌هایی شبیه به زندان و غم‌انگیز و وحشتناک می‌دانند که سر کودکان در آنها تراشیده شده و اغلب مجبورند در آنها با کودکان بزرگ‌تر و خشن‌تر از خود زندگی کنند. در 1994 در برزیل این مراکز جای خود را به مراکز دیگری با نام فونابم (Funabem) سپردند که در مقایسه با سام از رویکرد روشن‌بینانه‌تری برخوردار بوده و بر تحصیل و آموزش حرفه‌ای کودکان بزهکار و رها شده تأکید داشت. محصور بودن مراکزی که در آنها نوجوانانی با مشکلات و سنین مختلف نگاهداری می‌شدند از دلایل شکست محتوم فونابم شمرده می‌شوند. کودکان یتیم یا ترک شده در کنار نوجوانان خشن و ضداجتماعی با سوابق رفتارهای مجرمانه خشونت‌آمیز نگهداری شده, و آزار کوچک‌ترها توسط هم‌بندهای بزرگ‌تر آنها معمول بوده به گونه‌ای که در عمل این مراکز بیشتر محل آموزش جرم تلقی می‌شدند.(وامقی)

2-2) مراکز باز

از اوایل دهة1980 تحولات جهانی در رویکرد به حقوق کودکان من‌جمله تصویب پیمان‌نامة حقوق کودک در 1989 میلادی و پیوستن اکثریت کشورهای جهان به آن, منجر به افزایش تعداد مراکز باز برای کودکان خیابانی با مشارکت فعال سازمان‌های غیردولتی در بسیاری از کشورهای جهان گردید و رویکردهای نگهداری در مراکز بسته را به سمت باز نمودن مراکز سوق داد. دراین تغییر دیدگاه، کودکان شاغل و خیابانی قربانیان بی‌اختیار و آلت‌دست به حساب نیامده و به‌عنوان افرادی فعال و با مسیولیت, دارای حقی اخلاقی برای بهبود وضعیت خود و خانواده‌شان از طریق کار کردن هستند که باید به آن احترام گذاشت و فرصت مشارکت کودکان را در تصمیم‌ها و اقدامات مربوط به مشکلات ایشان فراهم کرد. در 1990 تصویب قوانین کودکان و نوجوانان در برزیل منجر به جایگزینی فونابم به‌وسیلة مرکز برزیلی کودکی و نوجوانی سبیا (CBIA) گردید. اهداف CBIA در درجة نخست پایان دادن به در حبس نگاه داشتن اجباری کودکانی که مرتکب قانون‌شکنی نشده‌اند و سپس محول کردن مراقبت از کودکان خیابانی به ساختارهایی غیر از دولت مرکزی مانند ایالات, شهرستان‌ها و سازمان‌های غیردولتی بود. این روش‌ها که از نظر فلسفه و رویکرد به کودکان خیابانی و روش‌ها با هم متفاوت‌اند در سه گروه اصلی طبقه‌بندی می‌گردند:

2-2-1) پناهگاه‌ها

پناهگاه‌ها محیطی شبیه به مدارس شبانه‌روزی را برای کودکان فراهم می‌نمایند که امکانات تحصیلی, آموزشی, مراقبت بهداشتی, غذا, مسکن و ورزش و تفریح را در اختیار آنان قرار می‌دهد. به‌علاوه پناهگاه‌ها در حفظ رابطة کودکان با خانواده‌هایشان, درمان‌های فردی و مشارکت در زندگی اجتماع محلی نیز تلاش می‌نمایند. در حال حاضر بسیاری از کشورهای در حال توسعه مانند هندوستان, فیلیپین, برخی از کشورهای امریکای جنوبی و اروپایی دارای پناهگاه‌های متعددی برای کودکان خیابانی‌اند. سرپناه دن‌بسکو در بمبئی یک سازمان غیردولتی وابسته به سازمان دن‌بسکو است که در کشورهای مختلف جهان فعال است. در اختیار گذاردن امکانات تحصیلی, مهارت‌آموزی, کاریابی, فعالیت‌های تفریحی و هنری و تلاش برای ادغام کودکان در جامه از مهم‌ترین برنامه‌های این سرپناه است. مشکل مهم این مراکز بازگشت کودکان به دنیای واقعی هنگام رسیدن به سن خروج از مراکز است که مملو از استرس و تروما است. (وامقی)

2-2-2) خدمات در خیابان

در این رویکرد مربیان خیابانی غذا و سایر خدمات مانند کمک‌های درمانی و فعالیت‌های آموزشی را برای کودکان به خیابان‌ها می‌برند. سازمان خانواده باز که در اواخر دهة 1970 در استرالیا تشکیل شده است, فعالیت خود را بر کار خیابانی برای نوجوانانی که برقراری ارتباط با آنان مشکل است متمرکر نموده است مددکاران این سازمان تلاش می‌کند تا به‌عنوان افراد مورد اعتماد نوجوانان ضمن نشان دادن علاقه و احترام به محیطی که این کودکان در آن زندگی می‌کنند به کودکان احساس در دسترس بودن بدهند و امکاناتی در اختیار آنها بگذارند. (وامقی)

2-2-3) بازگشت به جامعه

این رویکرد به کودکان خیابانی برای بازگشت کودکان به خانواده‌ها و نظام آموزشی رسمی و در نهایت ورود به بازار کار تلاش می‌کند. آژانس بین‌المللی کودکان خیابانی که از سال 1988 در کانادا تاسیس گردیده است برنامه‌های ادغام در اجتماع را برنامه‌هایی برای ایجاد ارتباط مجدد و یا مستحکم کردن رابطه کودکان خیابانی با خانواده‌ها و جامعه می‌داند. (وامقی)

در ایران نیز  انجمن حمایت از کودکان کار در همین راستا ایجاد شده است. درحال‏حاضر فعالیت‏های حمایتی انجمن از کودکان کار را می‏توان در سه حوزه دسته‏بندی نمود.

1) حمایت مستقیم:که در این حوزه به‏طور مستقیم از کودکان حمایت می‏شود و چنان چه هریک از آنان با مشکلی مواجه گردند، انجمن وارد عمل شده و با بهره‏گیری از تمامی امکانات موجود جامعه می‏کوشد مشکلات آنان را حل و از حقوق آنان دفاع نماید.

2) ارتباطگیری و تاثیرگذاری بر سازمان‏های ذیربط:از آن‏جایی که تغییر، بهبود و در نهایت محو پدیده‏ی کار کودکان مسلزم بهره‏گیری از تمامی امکانات و ظرفیت‏های موجود جامعه به‏ویژه سازمان‏های دولتی ذیربط است در این حوزه انجمن می‏کوشد از طریق ارتباطگیری و تبادل‏نظر با این سزمان‏ها ضرورت اقدام همه جانبه و فراگیر برای حمایت از کودکان کار را تبدیل به الویت این سازمان‏ها نماید.

3) ترویج و آگاه‏سازی افکار عمومی:رعایت حقوق کودکان و در الویت قرار دادن مصالح و منافع آنان در تمامی سطوح تصمیم‏گیری، نیازمند آگاهی، شناخت، مطالبه و عزم و اراده‏ی ملی است.ازاین‏رو بخش فعالیت‏های ترویجی انجکن با استفاده از ابزارهایی نظیر ارایه‏ی مقاله، سخنرانی، مصاحبه با رسانه‏ها، تهیه‏ی فیلم و سرود و موسیقی، انتشار نشریه‏ی داخلی و برگزاری مناسبت‏های ویژه نظیر روز جهانی کودک، و غیره...می‏کوشد در راستای آگاه‏سازی افکار عمومی و در نهایت دفاع بنیادین از حقوق کودکان حرکت نماید.( باقری)

 

نتیجه گیری:

مسئله کار کودکان، تا هنگامی که فقر وجود دارد، به گونه چشمگیر کاهش نخواهد یافت.نگرانی فزاینده در این سالها، از گسترش تن‏فروشی و پایین آمدن سنّ آن در مراکز شهری است.مهمترین تلاشها برای جلوگیری از بهره‏کشی از کودکان، از سوی سازمان بین المللی کار (OLI) انجام می‏گیرد.این سازمان کنوانسیون‏های گوناگونی به کشورهای عضو پیشنهاد کرده است که در آنها حدّاقل هجده سال سن برای استخدام کردن در همه مشاغل، حدّاقل سنی بالاتر برای مشاغل پرخطر، و...در نظر گرفته شده است.در اواخر سده بیستم بدترین انواع کار کودکان از جمله بردگی، تن‏فروشی و اسارت در برابر بدهی نیز به فهرست مشاغل زیان‏آور افزوده شد. (کلانتری)

نهادهای اجتماعی‌کننده در بروز و شیوع پدیدة کودکان خیابانی از قوی‌ترین تاثیر برخوردارند. ناسازگاری و عدم تطابق خانواده با ساختارها و شیوه‌های زندگی جدید شهری و گرفتار شدن در دام زرق و برق شهرها از یک طرف، و فقدان الگوهای تربیتی سالم،‏ ناتوانی اقتصادی سرپرست خانواده، و زندگی در محله‏‌های آسیب‏زا از طرف دیگر عواملی هستند که دست به‌دست هم داده و آثار اجتماعی شدن و هنجارپذیری را در وجود کودک و نوجوان خیابانی به حداقل می‏رسانند. علاوه بر کاستی‏های موجود در عملکرد نهادهای فوق‌الذکر، ‏مهاجرت روزافزون به شهرهای بزرگ و به‌ویژه پایتخت بر گستردگی موضوع دامن زده است. این مهاجرت‏ها از شهرهای کوچک با جاذبه‏های اقتصادی پایین، مناطق بد آب و هوای شهری و روستایی و امثال آن ناشی می‌شود. در این میان مهاجرین و اتباع کشورهای همسایه نظیر افغانستان، پاکستان و عراق نقش عمده‏ای بازی می‏کنند. همان‌طور که گفته شد در استان‏هایی مثل تهران و فارس در حدود یک سوم کودکان کار و خیابانی را مهاجرین افغانی تشکیل می‏دهند. (حسینی)

بدین ترتیب نتیجه‏ای که می‏توان گرفت این است که پدیدة کودکان کار و خیابانی در هر سه سطح کلان، میانه و خرد قابل بررسی است. در هر یک از این سطوح مولفه‏های قابل‌توجهی وجود دارد که در بروز و شیوع پدیده فوق موثر بوده و نقش‌آفرینی می‏کنند. سطح کلان بر روابط بین ساختارهای کلان اجتماعی مثل ساختار اقتصادی و فرهنگی، سطح خرد بر ارتباطات و کنش‏های موجود میان نهادهای اجتماعی‌کننده و شیوه‏های تاثیرگذاری آنها بر یکدیگر و سطح خرد بر کنش‏های متقابل افراد با یکدیگر در محیط کوچه و خیابان و نوع رابطه با نهادهای پیرامون خود تاکید دارد. محققین اجتماعی در مطالعات خود، می‏بایست از ابعاد مختلف پدیده غافل نشده و همة جوانب آن را در نظر بگیرند. علاوه بر این در طراحی راهکارهای حل مسئله نیز توجه به ابعاد سه‌گانة فوق به همان میزان قابل‌توجه است؛ چه، اثرگذاری سطوح بالاتر مثل ساختارها و نهادها سرمایه‌گذاری در سطوح پایین‏تر را خنثی نموده و انرژی جامعه را به هدر می‏دهد. (حسینی)

 

زهرا اشعری قمی
zahraashari69@gmail.com

 

 

 

 

منابع:

 

  1. اسفندفرد، سید محمود، کودکان کار و خیابان، مجله اصلاح و تربیت » دی 1386 - شماره 69 (از صفحه 3 تا 8)

http://www.noormags.com/view/Magazine/ViewPages.aspx?ArticleId=299490

  1. ایروانیان، امیر، حمایت از اطفال در برابر بهره کشی های اقتصادی و جنسی، مجله ندای صادق » زمستان 1382 - شماره 32(از صفحه 112 تا 150)

http://www.noormags.com/view/Magazine/ViewPages.aspx?ArticleId=61053

  1. باقری، خسرو، گفتگو با «انجمن کودکان کار»، مجله چیستا » دی و بهمن 1384 - شماره 224 و 225 (از صفحه 330 تا 341)

http://www.noormags.com/view/Magazine/ViewPages.aspx?ArticleId=167501

  1. حسینی، سید حسن، وضعیت کودکان کار و خیابان در ایران، مجله رفاه اجتماعی » زمستان 1384 - شماره 19 (از صفحه 155 تا 174)

http://www.noormags.com/view/Magazine/ViewPages.aspx?ArticleId=82161

  1. قاسم زاده، فاطمه، کودکان خیابانی در تهران، مجله رفاه اجتماعی » بهار 1382 - شماره 7 (از صفحه 249 تا 264 )

http://www.noormags.com/view/Magazine/ViewPages.aspx?ArticleId=44866

  1. کلانتری، صمد، بررسی تطبیقی کار کودکان در کشورهای پیشرفته و جهان رو به توسعه، مجله اطلاعات سیاسی - اقتصادی » آذر و دی 1385 - شماره 231 و 232 (از صفحه 282 تا 295)

http://www.noormags.com/view/Magazine/ViewPages.aspx?ArticleId=96357

  1. وامقی، مروئه، کودکان خیابانی ایران و رویکردهای دولتی، مجله رفاه اجتماعی » زمستان 1384 - شماره 19 (از صفحه 175 تا 204)

http://www.noormags.com/view/Magazine/ViewPages.aspx?ArticleId=82162