چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

فلسفه غرایز


فلسفه غرایز

اگر هدف اصلی آفرینش انسان, رسیدن به قرب الهی است, چرا غرایزی در او نهاده شده که او را به سوی لذت های مادی و ظواهر فریبنده دنیوی می کشانند و بیشتر مردم در برابر آنها آسیب پذیرند آیا این, نقض غرض و خلاف حکمت نیست

اگر هدف اصلی آفرینش انسان، رسیدن به قرب الهی است، چرا غرایزی در او نهاده شده که او را به سوی لذت‏های مادی و ظواهر فریبنده دنیوی می‏کشانند و بیشتر مردم در برابر آنها آسیب‏پذیرند؛ آیا این، نقض غرض و خلاف حکمت نیست؟

واقعیت این است که انسان دارای دو میل و کشش زیر است:

۱) میل به کمال و رشد و تکامل معنوی و حرکت به سوی ملکوت.

۲) میل به استراحت و آسایش و رو به سوی زمین و مادیات.

انسان عادی، به طور طبیعی بیشتر میل به راحتی و آسایش دارد؛ به طور مثال، اگر به انسان احساس گرسنگی و یا تشنگی دست نمی‏داد - هر چند بدنش نیاز به آب داشت- اما چه بسا خیلی دیر برای آب خوردن، حرکت می‏کرد و این به جهت غلبه راحت‌طلبی در انسان است. خداوند حکیم، برای حرکت‌بخشی به انسان و ایجاد انگیزه در او، به طور تکوینی و بر اساس نظام طبیعی، احساس تشنگی و سختی تحمل تشنگی را در او قرار داده، تا به حرکت آید و به سراغ آب برود. تحمل برخی کارها نیز بسیار سخت است؛ اما خداوند، لذتی در آنها قرار داده، تا انسان برای دست‌یابی به آن لذت، زحمت‏ها را تحمل کند. یکی از بهترین این نمونه‏ها، تحمل سختی‏های اداره زندگی و تربیت فرزند است که اگر لذت جنسی و شهوت نبود، چه بسا بسیاری از انسان‏ها برای ازدواج و پذیرش مسئولیت خانواده، اقدام نمی‏کردند؛ اما فشار غریزه جنسی و لذت شهوت، آنان را حرکت می‏دهد و این، نشانه حکمت خدا و نظام‏مندی واقعی جهان هستی است.

زندگی در مجموعه نظام‏مندی، تابعی از هدفمندی‏ها و ابزارهای لازم، برای رسیدن به آن اهداف است. از این‏رو، شرایط و امکانات و چگونگی زندگی در دوران جنینی با زندگی در دنیا، متفاوت است؛ چنان که زندگی دنیا با چگونگی زندگی در نظام آخرت؛ متفاوت است. پس از بیان این واقعیت، به خوبی قابل درک است که زندگی در دنیا و برآوردن نیازهای مختلف جسمی و روحی انسان و چگونگی رابطه با دوستان و مقابله با دشمنان و...، نیازمند نیروها و ابزارهای ویژه‏ای، مانند نیروی شهوت، غضب، خیال و عقل است که هر یک در گردش چرخه زندگی شخص و روابط با دیگران، نقش خاصی را ایفا می‏کند. وجود همه این نیروها و غرایز تعریف شده، نمایان‌گر هندسه مستحکم نظام هستی است.

البته چه بسا از نیروی شهوت و غضب، سوء استفاده‏های فراوانی می‌شود و فتنه‏ها و آشوب‏ها برپا گردد؛ اما برای شکل‏گیری خوبان و آشکار شدن چهره زیبایی، لازم است هزینه‏های آن نیز پرداخت شود؛ چنان که برای به دست آوردن چند مثقال طلای خالص، لازم است چندین تن سنگ معدن در سوز و گداز کوره، برافروخته شوند و برای دست‌یابی به یک رگه الماس، باید میلیون‏ها سال فسیل‏ها تحت فشارهای مختلف قرار بگیرند تا از فرآیند آنها، الماسی حاصل شود.

جامعه انسانی نیز از این قاعده کلی در نظام دنیا، مستثنا نیست. از این‏رو، برای به وجود آمدن خوبان و پیدایش اولیای خدا، باید همگان در آن همه فراز و نشیب دنیا قرار بگیرند؛ چنان که برای پیدایش تعدادی از فرهیختگان، باید مدارس و مراکز آموزشی فراوانی راه‏اندازی شوند و هزینه‏های زیاد پرداخت گردد. تمام چیزهایی که در مسیر پیدایش طلا و الماس قرار گرفته‌اند و افرادی که در مسیر شناخته شدن برترین‏های علم و معرفت قرار گرفته‏اند، هر کدام بهره‏ای از وجود و لذتی از زیبایی‏ها برده و مقام و درجه‏ای از علم و معرفت کسب کرده‏اند. بنابراین، این‏گونه نیست که همه چیز و همگان، فدای تعداد محدودی شده باشد؛ بلکه هر کس در جایگاه خودش و به مقدار تلاشش، نقشی ایفا می‏کند و در برابر آن، از دستمزدهای مادی و لذت‏های روحی و معنوی، در دنیا و آخرت، بهره‏مند می‏شود و این، همان تجلی حکمت خداوند است که هندسه کلان نظام دنیا را بر آن، بنیان نهاده است.

خداوند حکیم، براساس عدالت خود، هر کس را به اندازه استعداد و امکانات او، مورد سؤال قرار می‏دهد. تا این جا با نگاهی کلان - از آغاز تا فرجام - درباره وضعیت زندگی در دنیا، پاسخی کوتاه مطرح شد و از این راه، اصل وجود غرایز در انسان که - دو چهره زشت و زیبا دارند- توجیه منطقی پیدا کرد و اگر چه بسیاری از انسان‏ها گرفتار چهره زشت آن شده‏اند و در این باره، نقطه ضعف دارند، اما این هزینه‌ای است که برای شکل‏گیری نظام زندگی دنیا و هدفمندی آن، باید پرداخته شود. البته با چشم‏انداز فردی و اجتماعی درباره غریزه جنسی باید گفت که سرکشی این غریزه یا فروکشی یا کنترل آن، هر کدام وابسته به زمینه‏ها و عواملی چون اراده انسان و برنامه‏ریزی شخصی او از قبیل خواب، خوراک، خیال و ... است و نیز وابسته به برنامه‏ریزی‏های کلان فرهنگی و اجتماعی جامعه می‏باشد؛ به گونه‏ای که بستر هنجارها هر چه بیشتر گسترانیده شود و زمینه ناهنجاری هرچه زودتر، برچیده شود.

برای توضیح بیشتر در این باره، به چند نکته زیر توجه کنید:

۱) این که «خداوند، انسان را از ناحیه غریزه جنسی و دیگر غرایز، آسیب‏پذیر آفرید»، تعبیر دقیقی نیست. خداوند، انسان را با دو دسته کنش و واکنش نیرومند (معنوی و مادی) آفریده است و این خود انسان است که می‏تواند با تکیه بر اراده نیرومندی که خداوند به او داده، هر یک از آنها را بر دیگری غلبه دهد و به پیروی یا سرپیچی از هر کدام، اقدام کند. بنابراین، آسیب‏پذیری انسان، تابع خواست و اراده اوست و آن چه به طور مستقیم به خدا انتساب دارد، قرار دادن چنین غریزه نیرومندی در انسان است؛ اما آسیب‏پذیری، مربوط به خود انسان است.

معنای قدرت و توانمندی نیز این است که انسان در دو جهت مخالف، امکان فعالیت داشته باشد؛ زیرا در غیر این صورت، قدرت و توانمندی، معنا ندارد. از این‏رو، انتساب کار زیبا به هر کس و اثبات قابلیت و لیاقت برای هر چیز، آن‏گاه معنا دارد که او توانایی انجام کار زشت و یا قدرت رهایی از انجام کاری را داشته باشد.

۲) شکل‏گیری خوبان و بدان، انجام نمی‏پذیرد؛ مگر با وجود غرایزی چون شهوت و غضب که دارای دو چهره خوبی و بدی می‏باشند و چهره زیبایی‏ها، آن گاه آشکارتر می‏شود که در کنار زشتی‏ها قرار گیرد و هنر مردان خدا، آن‏گاه بیشتر جلوه‏گر می‏شود که با سست‏عنصران و آلودگان به شهوت، مقایسه شوند و در برابر حق‏ستیزان، قرار گیرند. از این‏رو، با نگاهی کلان به زندگی انسان‏ها، وجود شهوت و غضب در تجلی زیبایی‏ها و حتی به فعلیت رساندن خوبان، نقش مؤثری دارد.

۳) اگر چه زمینه‏های فساد، فراوان است و دغدغه آن بسیاری از جوانان را آزرده می‏کند، اما باید دانست که خروش شهوت و برافروختگی غضب، در برابر عزم و اراده جوانان و جوان‏دلان، نه تنها قابل فروکشی است، بلکه حتی با یک‏بار ایستادگی در برابر شهوت، خاطره خوش آن تجربه نورانی، در زندگی آدمی، ماندگار می‌شود؛ به طوری که در صحنه‏های بعدی، بسیار آسان‏تر می‏توان بحران‏ها را پشت ‏سر گذاشت و شاید این تجربه برای خود شما نیز اتفاق افتاده باشد. اسلام، برخلاف مسیحیت، به غرایز - به ویژه شهوت جنسی - هرگز دید منفی و پلیدانگارانه ندارد. اسلام همه این امور را براساس نظام حکیمانه خلقت، پرفایده و سودمند می‏انگارد. آن چه از نظر اسلام مردود است، هدف بودن شهوت و لجام گسیختگی و اسارت در برابر آن و غفلت از بُعد برین وجود آدمی است؛ اما استفاده بهنجار و صحیح از غرایز و جهت دادن به آن در مسیر رشد و تعالی، مورد تأکید اسلام است.

۴) شهوات و غرایز انسان، به ویژه غریزه جنسی، به خوبی کنترل‏پذیر می‌باشند و مقصود از کنترل در این جا، نه سرکوب آنها، بلکه استفاده صحیح از آنهاست.

۵) اختیار انسان یکی از بزرگ‏ترین موهبت‏های الهی است و نقش بسیار نیرومندی در رهبری کنش‏های آدمی دارد. اراده انسان، به خوبی، قابل تقویت و نیرومندسازی است و با تقویت آن، دشوارترین کارها آسان می‏شود. یک جوان در عین نیرومندی در غرایز، از اراده و توان مقاومت بسیار بالایی برخوردار است و طهارت نفس و گرایش‏های معنوی در او، بسیار بالاست. خداوند در قرآن مجید از جوانانی چون حضرت یوسف علیه‏السلام و اصحاب کهف، مثال می‏آورد که با اراده سترگ خویش، در برابر طوفان سهمگین غرایز و حوادث، ایستادگی و بزرگ‏ترین افتخارات را در تاریخ بشر ثبت کردند. در تاریخ انقلاب اسلامی نیز اراده جوانان با ایمانی چون حسین فهمیده، زیباترین جلوه‌های تأثیر شگرف اراده و ایمان جوانان را به نمایش گذاشته است.

۶) امداد الهی؛ خداوند همواره دستگیر و مددکار کسانی است که با جدیت، خواستار پاک زیستن و دوری از گناه هستند؛ «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ؛ و کسانی که در راه ما کوشیده‏اند، به یقین راه‏های خود را بر آنان می‏نمایانیم و در حقیقت، خدا با نیکوکاران است».۱

قرآن مجید، یکی از علت‌های نجات یوسف از گناه را امداد و عنایت الهی دانسته است. این‏گونه عنایت‏ها، اختصاص به یوسف علیه‏السلام ندارد؛ بلکه هرکس به هر اندازه که در دوری از گناه، جدیت داشته و از خداوند در این زمینه کمک بخواهد، مورد عنایت او قرار خواهد گرفت. فلسفه عنایت الهی درباره حضرت یوسف علیه السلام نیز به عبودیت مخلصانه او بود.۲

۷) امکان توبه و بازگشت؛ درست است که بسیاری از انسان‏ها در مواردی، به گناه گراییده در برابر غرایز و هواهای نفسانی، سرتسلیم فرود می‏آورند، اما در عین حال، خداوند در توبه را به روی بندگان گشوده و راهی قرار داده تا انسان‌ها بتوانند زندگی پاک و پیراسته از آلودگی را آغاز کنند و آلودگی‏های پیشین را با اشک ندامت و آب مغفرت الهی، بشویند و در جهت کمال و سعادت جاودانی، گام بردارند.

بنابراین، گرچه وجود غرایز، ضروری است؛ اما راه‏های لازم برای نجات از آلودگی‏ها نیز فراروی انسان قرار دارد و به عنوان یک اصل در زندگی بشری، می‏توان چنین گفت؛ ظرفیت وجودی ما، ساخته و پرداخته نمی‏شود؛ مگر آن که در کنار عقل و قلب، دارای نیروی شهوت و غضب نیز باشیم؛ تا لیاقت راه‏یابی به بهشت را پیدا کنیم و یا با نگون‏بختی، جهنم را برای خود بسازیم؛ زیرا بهشت و جهنم ما، باید با گذر از این دنیا، ساخته شوند و شکل بگیرند. از این‏رو، به عنوان یک اصل کلیدی گفته می‏شود که دنیا محل حدوث و اثبات قابلیت‏هاست و آخرت، جایگاه ظهور و ثبات قابلیت‏هاست و به عبارت دیگر، دنیا، بستر «شدن» و آخرت، استقرار در «شده»هاست و این ‏گونه نیست که درجات بهشتی یا درکات جهنمی ما، از قبل ساخته شده باشند؛ بلکه باید آنها را بسازیم و ساخته شدن آنها وابسته به وجود نیروهای شهوت و غضب، در کنار عقل و قلب است.

سیما امینی، ادبیات شیراز

پی‌نوشت:

۱. عنکبوت، آیه ۹۶.

۲. یوسف، آیه ۷ – ۴۲.