سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
ضرباهنگ شهر
راه رفتن شیوه ای از درگیر شدن و تجربه مکانهاست . از طریق راه رفتن و پرسه زنی یک نفر تنها از میان فضای فیزیکی حرکت نمی کند ، بلکه به طور فعال در پویایی اجتماعی و فرهنگی یک مکان سهیم است و مشارکت می جوید . بر روی پا ، بدن در الگوهای زمانی فعالیت یک مکان مشارکت می کند و این خود در فرآیندهای تغییرات تکراری در مکانهای شهری یک عاملیت است . ضربآهنگ بدن و شهر از خلال تجربه راه رفتن ادغام می شوند . راه رفتن در خودش یک ضرباهنگ اجتماعی - فضایی است و از طریق راه رفتن فرد مکانهای شهری را بعنوان منظومه ای از ضرباهنگهای فضایی ، اجتماعی ، فرهنگی ، طبیعی و دیگر ضرباهنگهای حسی درک وتجربه می کند . ضرباهنگهای شهری در فعالیت و زندگی انسان در مکانهای شهری همه جا هستند . آنها شکلهای ملموسی به خود می گیرند ، بر یکدیگر اثر متقابل دارند ، با یکدیگرترکیب می شوند و محیط اجتماعی – فضایی روزمره را تشخص می بخشند . هر کدام ازاین ضرب آهنگها در مکانهای شهری که در واقع میدانهایی چندضرباهنگی [1]هستند و مردم بخشی از آن به حساب می آیند، با فرد میانکنش دارند.
ضرباهنگهای شهری زمان را بدنمند می کندد و خاص مکانند. متعاقبا ، آنها حسهای زمان را پرورش می دهند ، مشخص کننده زمانمندی مکانهای شهریند . حسهای مکان را نیز پرورش می دهند ، بخشی از بازنمایی / نمایش هر روزه مکان اند و بر روی احساسات در و درباره مکانهای شهری. تاثیرگذارند ..ادراک ضرباهنگ هر روزه مکانها از خلال تجربه راه رفتن در رشد احساسات آشنایی ،تعلق و هویت در این مکانها سهیمند و بدین شیوه فرایندهای افزایش درگیری شخصی با شهر بوجود میآید . شاخصه ضرباهنگی بعنوان مولفه کلیدی مکانهای شهری واسطه ای برای حس مکان است. راه رفتن یک شیوه زمانی حس کردن و تجربه ضرباهنگ مکان شهری است که کیفیت ضرباهنگی[2] شهر را برجسته می سازد . ضرباهنگ بدن و شهر ازخلال تجربه راه رفتن درهم ادغام می شوند و راه رفتن را شرط ویژه ای می کنند که از خلال آن ضرباهنگهای شهر درک و تجربه می شود .
در 1986 لفبور و همسرش کاترین رگولیه[3] مطالعه ای بر مینای تحلیل ضرباهنگی از شهرهای مدیترانه ای منتشر کردند .مشخصه این شهرها حس آهسته تر و چرخه ای تر از زمانمندی ، جغرافیاهای متنوع مکان و اشکال کمتر انتزاعی تر روابط اجتماعی و قدرت است . در اینجا لفبور طرح کلی روشی را برای فهم روابط متقابل فضا و زمان و نزاعهای بیشمار مابین اشکال مختلف آنها در زندگی روزمره مطرح می کند . او همچنین افکار جدیدی را در نقش مرکزی موسیقی و رسانه در تحلیل ضرباهنگ شهر معرفی می کند . مفهوم تحلیل ضرباهنگی می تواند امکانات روش شناختی گسترده ای را در مطالعات شهری برجسته سازد . دراین میان می توان به شناخت رابطه ای که بوسیله گامهای[4] زندگی روزمره و ساختار نظم دهنده بدنهای انسان میانجی می شود .، جایگاه و ساختار بدن انسان درون فضا و تحصیص بدن بعنوان کنشی فضایی نیز اشاره کرد .
لقبور پیشنهاد می کند که تحلیل ضرباهنگی می تواند چهارچوبی مردم نگارانه برای تحلیل گروههای اجتماعی مختلف در ارتباط با زندگی روزمره فراهم کند . هرگروه گام (تمپو) مخصوص به خودش را داردکه مابین کار و زندگی روزمره بیرون از کار گسترده است . بنا بر نظر وی ،اگرچه فضای انتزاعی و زمان خطی در جامعه مدرن غالبند ،اما آنها هرگز نقاط مقابل انضمامی و چرخه ای خود را به طورکامل محو نمی کنند . وی تحلیل ضرباهنگی را درون یک روش شناسی قرار داد که می توانست تنوع وسیع کنشهای فضایی-زمانی را نشان دهد . از نظر لفبور تکرار خطی هرچه قدر بیشتر شود ،شاخصه ضرباهنگی اش را از دست می دهد . لفبور مابین تکرار و ضرباهنگ تمایزقائل می شود . ضرباهنگها تفاوت را حفظ می کنند و درون الگوهای بازگشتی اشان تغییر می کنند . لفبور بیان می دارد که اگرچه آنها تکراری هستند اما ضرباهنگها همیشه یک ظاهر نو دارند . ضرباهنگها از امید و اشتیاق کشف جلوگیری نمی کند . زمان خطی اما این تفاوتها را درفرآیند تسلیم همه لحظات به یکسانی ،قابل تعویض بودن و مبادله از بین می برد .
تحلیل ضرباهنگی لقبور روش وی برای فهم رابطه متقابل میان ابعاد فضایی و زمانی زندگی روزمره بود . این وسیله روش شناسی قدرتمندی ارائه می دهد که می تواند دیالکتیکهای قدرت و مقاومت را که در صحنه های شهری انتشار می یابند ، روشن سازد . تحلیل ضرباهنگی در رابطه با دیگر مفاهیم لفبور همچون زندگی روزمره ، بیگانه سازی ،لحظات و جشنواره قرار دارد .
درکل منظومه های منحصربه فرد انواع مختلف ضرباهنگهای شهری شاخصه های زمانی فضاهای شهری می شوند و و خصیصه اجتماعی – فضایی مکانها را تعیین می کنند . در این حالت ، ضرباهنگهای شهری تنها روشهای درگیر شدن با فضای شهری زمانمند نیستند ، بلکه نقش مهمی در اینکه چگونه آن مکان به خاطراورده شود بازی می کنند .
ضرباهنگها در فضای شهری تنها به طور کامل و مانوس ، درحال راه رفتن از میان شهر است که درک می شود . راه رفتن خودش ضرباهنگ غالب شهر است . هم راه رفتن بعنوان شرط ویژه ادراک و هم ضرباهنگ بعنوان مشخصه کلیدی مکانهای شهری که خود به راه رفتن منوط است ،نفش مهمی در اینکه چگونه به طور شخصی و اجتماهی با مکانها ارتباط داشته بشیم و انها را به خاطر بیاوریم، بازی می کنند .
منابع :
-Moor,R (2013). The beat of the city : Lefebvre and Rhythmanalysis .Situatons,V(1).pp 61 - 77
-Matos,F(2005,September 22-23).Walking & Rhythmicity. Paper presented at Walk21-VI “Everyday walking culture “,The 6th International Conference on Walking in the 21st Century,zurich
[1] Polyrhythmic fields
[2] rhythmicity
[3] Catherin Regulier
[4] tempo
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست