دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا

گفتگو با ابراهیم فیوضات: اندیشه میان‌رشته‌ای در علوم انسانی، تلاشی برای دستیابی به یک هدف مشترک



      گفتگو با ابراهیم فیوضات: اندیشه میان‌رشته‌ای در علوم انسانی، تلاشی برای دستیابی به یک هدف مشترک
...

دکتر ابراهیم فیوضات، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی، سال‌هاست که به فعالیت در حوزه علوم اجتماعی مشغول است. او مدیر سابق گروه علمی- تخصصی جامعه‌شناسی صنعت انجمن بوده و بخش مهمی از فعالیت‌های خود را در این حوزه تخصصی انجام داده است.

دکتر ابراهیم فیوضات، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی، سال‌هاست که به فعالیت در حوزه علوم اجتماعی مشغول است. او مدیر سابق گروه علمی- تخصصی جامعه‌شناسی صنعت انجمن بوده و بخش مهمی از فعالیت‌های خود را در این حوزه تخصصی انجام داده است.به بهانه برگزاری همایش "علوم اجتماعی در ایران: دستاوردها و چالش‌ها"، پرسش‌هایی را با وی در میان گذاشتیم. او در بحث خود و در پاسخ به پرسش‌های ما، بیشتر مشکلات و چالش‌های علوم اجتماعی در ایران، به‌ویژه در عرصه آموزش و پژوهش و همچنین میزان همکاری‌های میان رشته‌ای در میان اصحاب علوم اجتماعی را مورد توجه قرار داد.
دکتر فیوضات با رویکردی کلان و کلی، در خصوص مشکلات و چالش‌های علوم اجتماعی در ایران، پنج عامل را شامل "داشتن روحیه خودمحور و خودکامه"، "فقدان کار جمعی"، "فقدان دموکراسی"، "نگرش عملیاتی" و "مسائل روانی" مورد توجه قرار داد. وی گفت: وجود روحیه‏ خودمحور و خودکامه، در جامعه ما و در حوزه علوم اجتماعی، باعث می‏شود از هرگونه خلاقیت و حرف نو جلوگیری به عمل آید. به طور کلی، مردسالاری و برخورداری از روحیه‏ ایلی- عشایری در امور مختلف، از جمله مهم‌ترین مسائل جامعه‏ ایرانی است و خودمحوری نیز به عنوان یکی از ویژگی‏های جوامع ایلی به شمار می‌رود. از سوی دیگر، عدم توجه و فقدان عادت در انجام کارها به صورت جمعی، تقویت شیوه‌های کاری به صورت شخصی، نداشتن انضباط فردی و جمعی، نبود برنامه‏ریزی در اهداف کلی، تربیت نشدن برای کارهای بزرگ و نپذیرفتن مسئولیت، از جمله آفات این عامل است که در جامعه ما نیز رواج دارد. علاوه بر این، فقدان دموکراسی در جامعه، به معنای دور بودن حرف از عمل، مصلحت‏گرایی، نداشتن سعه‏ صدر در مورد سخن مخالف، خودرأیی، نبود فضای مولد در دانشگاه‏ها و مدارس، نبود یادگیری فردی و جمعی و نبود فضا برای اندیشیدن نیز مشکلات زیادی را در جامعه ما و در حوزه آموزش و پژوهش علوم مختلف، از جمله علوم اجتماعی، ایجاد کرده است.
وی همچنین ادامه داد: رواج نگرش عملیاتی در جامعه و در علوم اجتماعی، پیامدهایی چون انحصارطلبی، یک‏سونگری، داشتن افراط و تفریط، انعطاف ناپذیر بودن، عدم تعادل، وجود سانسور فردی و جمعی و داشتن دید سلبی و ثابت در امور را به همراه داشته است. در عین حال، علاوه بر نکاتی که اشاره شد، مشکلات و مسائل روانی در جامعه، مانند حسدورزی به جای رقابت سالم، انتقام‏گیری و سرکوب هر فکر بدیع و خلاق، تکرار سخنان بی‏معنی، نبود فضا برای اندیشه‏ سالم، زندگی در اوهام، در گذشته بودن، حل نکردن مشکلات روی زمین (همان‌طور که کانت اشاره می‌کند)، تقدیرگرایی، باری به هرجهت بودن و نداشتن اتکا به نفس نداشتن، مشکلات و چالش‌های عمیقی را در عرصه‌های مختلف، از جمله آموزش و پژوهش علمی، ایجاد کرده است.
دکتر فیوضات همچنین در پاسخ به پرسش دیگری در خصوص اندیشه و همکاری‌های میان رشته‌ای در میان اصحاب علوم اجتماعی، تأکید کرد: میان‏رشته‏ای اندیشدن در علوم انسانی، در واقع تلاش برای دستیابی به یک هدف واحد است و از این رو، لازم است در جهت ترویج و افزایش میزان همکاری‌های میان‏رشته‏ای در علوم انسانی تلاش گسترده‌ای صورت گیرد. به نظر من، شاید از زاویه‌ای بتوان گفت که جامعه‏شناسان در فعالیت علمی خود، به علم تاریخ بیش از سایر علوم نیازمند بوده و هستند. به خصوص، از آنجا که اساس پژوهش‏ها در ایران صورت می‌گیرد، باید دوره‏های تاریخی شکل‏گیری آن را مورد توجه قرار داد و در این زمینه، بررسی بینش ایرانیان نسبت به پدیده‏های داخلی و خارجی، در زمان‌های مختلف، بسیار مثمر ثمر خواهد بود. بنابراین، من معتقدم که لازم است نوعی پژوهش تاریخی را در مطالعات اجتماعی بیش از پیش مورد توجه قرار داد. از سوی دیگر، باید در نظر داشت که جامعه‏شناسان نسبت با متخصصان علوم ارتباطات، روزنامه‏نگاران و دیگر اصحاب اندیشه ارتباطی، وجوه مشترک بسیاری دارند. از همین رو، حتی جامعه‏شناسان بنامی نظیر ریمون آرون با سردبیری روزنامه فیگارو‏‏، به عنوان روزنامه‏ محافظه‏کار فرانسوی و  یا مارکس که سال‌ها در مجلات و نشریات رادیکال‏ قلم می‏زد، با عمل خود، بر ضرورت وجود و تقویت بیش از پیش این همکاری بین‌ رشته‌ای تأکید داشته‌اند. در عین حال، در این میان باید در نظر داشت که اساساً پدیده‏ فرهنگی می‏تواند حوزه میان ‏رشته‏ای مناسبی باشد که جامعه‏شناسان نیز بدان می‌پردازند. توجه به مسائل فرهنگی در میان اقوام ایرانی، در پژوهش‏های تاریخی بیشتر احساس می‏شود. با این وجود، رفتارها، کنش‏ها و دگرگونی‏های صورت گرفته در طول زمان نیز ما را وادار می‏کنند که بیشتر به مسائل فرهنگی توجه کنیم و ظهور، دگرگونی و تغییرات عمده و سنتی و پیامدها را از یاد نبریم.

به نقل از سایت انجمن جامعه شناسی ایران :

http://www.isa.org.ir/