چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

اقتصاد و جامعه



      اقتصاد و جامعه
شایسته مدنی

وبر، ماکس، 1384، اقتصاد و جامعه، ترجمه عباس منوچهری، مهرداد ترابی نژاد، مصطفی عماد زاده، چاپ اول، انتشارات سمت، 580 صفحه
ماکس وبر (1864-1920) از نادرترین اندیشمندان سده های اخیر است. ولی دارای گستره دید و ژرفای تعمق منحصر به فردی است. علاوه بر جایگاه خاصی که در میان اندیشمندان جامعه شناسی دارد، اکنون نیز که مباحث فرامدرنیته اهمیت ویژه ای یافته است، حضور آراء وی بسیار بارز است. برای مثال، میشل فوکو در مباحث خود درباره غلبه عقلانیت ابزاری بر جامعه مدرن، از وبر بهره های فراوان برده اند. چنین تاثیرهایی به خوبی بیانگر این واقعیت است که همانند پایان قرن نوزده، اواخر قرن بیستم نیز شاهد جایگاه ویژه اندیشه اجتماعی وبر است.
آثار وبر
آثار وبر را می توان به دو دسته تقسیم بندی کرد: یکی سیر تقویمی و دیگری از نظر محتوایی.
از نظر سیر تقویمی:
انتشار آثار وبر در سال 1891 آغاز شد. در این سال وی مقاله ای با عنوان "تاریخ کشاورزی روم" نوشت. سپس در سال 1894 مقاله "گرایشهای موجود در تحول وضعیت کارگران روستایی شرق آلمان" را به اتمام رسانید. در سال 1903 در مقاله ای با عنوان "روشه، کنیس و مسئله غیر عقلانیت" به نقد آراء این دو دانشمند همت گماشت. این اولین مقاله از سلسله مقالات روش شناسی وبر بود. در سال 1904 مقاله "عینیت در علوم اجتماعی و سیاست اجتماعی" و همچنین بخش اول "اخلاق پروتستان و روحیه سرمایه داری" را منتشر کرد. در سال 1905 بخش دیگر کتاب فوق را نوشت و یک سال بعد سه مقاله با نامهای "مطالعات انتقادی درباره منطق علوم فرهنگی"، "وضعیت دموکراسی بورژوازی در روسیه" و "تحول روسیه به سوی حکومت مشروطه" را منتشر کرد.
وبر در سال 1909 کار بر روی "اقتصاد و جامعه" را شروع کرد و در همین سال مقاله ای نیز تحت عنوان "روابط تولید در عهد باستان" نوشت. در سال 1913 بخش دیگری از "اخلاق پروتستان و روحیه سرمایه داری" را منتشر کرد و نیز مقاله ای "در باب جامعه شناسی تفسیری" نوشت. در این مقاله به طرح کلی روش "تفهمی" برای شرح مفاهیم جامعه شناسی پرداخت. وی در سال 1915 به انتشار "اخلاق اقتصادی ادیان جهان" پرداخت و در سالهای 1916 و 1917 فصولی از "جامعه شناسی دین" خود را منتشر ساخت. در سال 1918 مقالات "معنای بیطرفی اخلاقی در جامعه شناسی و اقتصاد" و "مسائل اداری در آلمان جدید" را نوشت. در سال 1919 اولین نمونه های "اقتصاد و جامعه" چاپ شد، اما با فوت وی در سال 1920 ناتمام باقی می ماند.
از نظر محتوایی:
آثار وبر را می توان از نظر محتوایی به هفت دسته تقسیم کرد:
1- دسته اول آثاری که به مسائل تاریخی از دید ساختاری پرداخته اند.
2- دسته دوم شامل مطالعات اقتصادی در جامعه شناسی به شکل معمول آنهاست.
3- دسته سوم مقالاتی در باب هسته یا شیوه عمومی علوم اجتماعی است که بین سالهای 1903- 1919 نوشته.
4- دسته چهارم آثاری است که طی دوران جنگ جهانی اول نوشت.
5- دسته پنجم را می توان مطالعات تاریخی موردی نامید که حالت تطبیقی با تاکید بر ارتباط بین اقتصاد، نهادهای سیاسی، ساختارهای طبقاتی و مذهبی دارند.
6- دسته ششم مطالب قسمت اول کتاب "اقتصاد و جامعه" است که به خوبی در عنوان جامعه شناسی تطبیقی سیستماتیک می گنجد.
7- دسته هفتم مطالب قسمت دوم کتاب فوق است که عمدتا جامعه شناسی سیاسی و حقوقی وبر را شامل می شود.
این کتاب از دو قسمت کلی تشکیل شده است: قسمت اول، که می توان آن را مورفولوژی تطبیقی نامید شامل تعریف و طبقه بندی روابط و ساختارهای اقتصادی و اجتماعی است؛ کتاب "نظریه سازمان اجتماعی و اقتصادی" ترجمه انگلیسی آن است.
قسمت دوم این کتاب به مقولاتی چون فئودالیسم و دیوان سالاری و مباحثی چون تحولات اجتماعی و عوامل آنها می پردازد. وی برای مثال، چگونگی جایگزین شدن ساختار پدرسالاری توسط فئودالیسم و تحول اقتصاد صنفی به سرمایه داری را مطالعه کرده است. همچنین وی به این نکته می پردازد که چگونه و چرا دستگاه دیوان سالارانه رشد می کند، یا اینکه کدام طبقه اجتماعی به چه نوع مذهبی تمایل دارد؛ مباحث روند عقلایی شدن قانون، جامعه شناسی شهر، و جامعه شناسی دینی نیز در این قسمت بررسی می شوند.
ویژگی برجسته این کتاب این است که به چگونگی ارتباط مابین ابعاد مختلف جامعه و فرهنگ می پردازند. منتها وبر هرگز سعی نداشت که نگرش تفسیری خود را جایگزین تفسیر اقتصادی تاریخی نماید. گرچه وجه ذهنی از نظر وی در کلیت تبیین مهم است، در عین حال فقط بخش کوچکی از آن است. وی تاکید می کند که تفسیر ماده گرایانه، مانند تفسیر ذهن گرایانه، صرفا کار کوچکی در خدمت به حقیقت تاریخی انجام می دهد.
عناوین کلی کتاب
فصل اول: مفاهیم اساسی جامعه شناسی
فصل دوم: جامعه شناسی اقتصادی
فصل سوم: جامعه شناسی سیاسی