سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
کلوزآپهای درون لانگشات: درباره «روزهای بی تقویم»
"روزهای بیتقویم" که در همان دید از نخست برایم جذاب بود (در سخنرانیهای متعدد از آن نام بردهام) از جمله مستندهایی است که دوستش دارم و فراموشش نمیکنم. به نظر من مستند روزهای بیتقویم، بهترین اثر مستندسازی است که دیگر از زمره ی چهرههای معتبر سینمای مستند ایران است.
این فیلم مستند، از جنبههای گوناگون، قابل توجه است:
1- نوع نگاه مهرداد اسکویی به بزه کودکان و نوجوانان و بزهکاران کودک و نوجوان؛ که غنای انسانی، در هستی این قربانیان جامعهی ناسالم را آشکار میکند.
2- روایت سلیس زندگی واقعی کودکان و نوجوانان بزهکار (در جایی که دوران بازداشت را سپری میکنند)، با به وجود آوردن فضا و شرایط مناسبی که آنان آزاد و رها در برابر دوربین خود را بیان کنند.
3- عبور روان از یک لانگشات روایی و روایت عمومی به کلوزآپ کاراکترهای منتخب و همراه شدن با آنان و نفوذ در جهان درونی فردیشان؛ تا از هر یک تصویری با جزئیات منفرد داشته باشیم.
4- از یک سو داشتن نگاه نومیدانه - در عین حال واقعبینانه- و از سوی دیگر، پرهیز از احساساتی شدن.
5- بالاخره تجربهی ساختاری تازه- تازه نسبت به آثار پیشین اسکویی- که با شگردهای دیجیتالی، دوربین رها و شکارگر و کارگردانی ویژهی اینگونه آثار، که با زندگی روزمره درمیآمیزند، تعریف میشود. ساختاری که بدون حضور زنده و پذیرفته شده ی فیلمساز، در فرایند خلق اثر، به دست نمیآید.
"روزهای بیتقویم"، بیانگر زندگی روزمره نوجوانان بزهکاری است که اسکویی از میانشان چند چهره ی جذاب انتخاب کرده و با جلب اعتمادشان، موفق شده است تا آنان را وادار به پردهبرداری از پنهانترین زوایای وجودشان کند. این تنها گفتار نیست که در خدمت دریدن نقاب قرار میگیرد؛ بلکه تصاویر لحظههای تلخ تنهایی و ثبت واکنشها و روابط زندانیان نوجوان با هم نیز هست که علیرغم نام مددکارانه (کانون اصلاح و تربیت)، مثل هر زندان دیگری، لحظهها و روزها را میشمارند. حفظ جذابیت نوجوانان فیلم، در سراسر فیلم، از جمله هنرنماییهای کارگردان است. اسکویی با فراهم آوردن شرایط یکسان، برای بروز فردیت هر یک از نوجوانان فیلم، توجه ما را به خوبی و به طور برابر به همهی آنها جلب میکند.
روزهای بیتقویم، مستندی تاثیرگذار است. اثری است که با ما زندگی و ما را رها نمیکند؛ دغدغه ی ما را نسبت به فاجعهها، رنجها و اوضاع پیرامونمان برمیانگیزد، و با پرسشهای تلخ مواجهمان میکند: راستی، این کودکان، در بیرون این فضای مددرسان، در فضای بستهی آن سوی حصار میلهها و با وجود عوامل پابرجای بزهکاری، کارشان به کجا میکشد؟
با وجود پرداخت خلاقانه و قوام بخشیدن به نقد اجتماعی، پرداختن همه جانبه به واقعیت بزه، و به نقد شرایط عمومی بزه را میتوان ازکاستیهای فیلم دانست؛ البته مددکاران و مردان روحانی فیلم واقعیاند و فیلمساز حق نداشته با تحریف واقعیت، تصویری سیاه از آنان ارائه کند. اما در مقیاس زندگی جامعه، باید پرسید، پس از این که کودکان با حمایت و محبت مددکاران به زندگی عادی برگشتند، با وجود عوامل جرمزا، چگونه میتوانند به زندگی برکنار از بزه ادامه دهند؟ البته فیلم در این خصوص ساکت است و چیزی نمیگوید. نباید، فیلم مستند روزهای بیتقویم را - مثل هر فیلم دیگری- تصویر بیکم و کاست واقعیت تصور کنیم، زیرا اسکویی واقعیت را پس از گذراندن از صافی نگاه و ذهنش به ما نشان میدهد؛ در حقیقت، فیلم او، سرشت نگاهش را فاش میسازد: نگاهی که زیبا و شرافتمندانه است.
این نوشته ابتدا در ماهنامه تخصصی فیلم کوتاه (شماره 8 | بهمن 87) منتشر شده و برای تجدید انتشار به انسان شناسی و فرهنگ ارائه شده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست