سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

تمدن بابل (1)



      تمدن بابل (1)
دایره المعارف انکارتا ترجمه زهره دودانگه

تصویر: یکی از خدایان مهم بابلی به نام   Moon God Sin که اغلب به صورت مردی پیر و دانا با محاسنی بلند تصویر می شود. این حجاری برجسته، حدودا متعلق به سال 2300 پ.م، اور نامو (Ur-Nammu)، اولین پادشاه از سومین سلسله اور را نشان می دهد که در حضور Sin قریانی تقدیم می کند.

منبع: دایره المعارف اینکارتا

1- معرفی
تمدن بابل (که در زبان بابلی Bābili به مفهوم دروازه خدا و در پارسی قدیم Babirush خوانده می شود) کشوری باستانی در بین النهرین است که ابتدا سومر و سپس سومر و آکد (Sumer and Akkad)  شناخته می شد و میان دو رود دجله و فرات، در جنوب بغداد کنونی در عراق، واقع بود.

2- تمدن بابل
تمدن بابل که از قرن هجدهم تا قرن ششم پیش از میلاد دوام یافت، مانند تمدن سومر که بر آن تقدم داشت، دارای سرشتی شهری بوده و در عین حال بیش از آنکه بر صنعت متکی باشد، بر کشاورزی استوار بود. این سرزمین دارای شهرهای متعددی بود که توسط دهکده ها و قصبات احاطه شده بودند. در راس ساختار سیاسی پادشاه قرار داشت، که فرمانروایی کمابیش مطلق بود، کسی که همگام با قدرت اجرایی، دارای قدرت قانونگذاری و قضایی نیز بود. تحت نظر او گروهی از دولتمندان و مدیرانِ منصوب وجود داشتند. شهرداران و شورای ریش سفیدان مسئولیت مدیریت محلی را بر عهده داشتند.
بابلی ها میراث سومری خود را در نسبت با فرهنگ و خلقیات خود اصلاح کرده و تغییر دادند. شیوه زندگی حاصل آن چنان کارآمد می نمود  که برای 1200 سال تغییرات نسبتا کمی پیدا کرد. این شیوه بر تمام کشورهای همسایه تاثیر گذاشت، به ویژه پادشاهی آشور که فرهنگ بابل را تقریبا در کلیت آن اقتباس کرد. خوشبختانه اسناد نوشتاری بسیاری از این دوره کشف و در اختیار پژوهشگران گذارده شده است. یکی از مهمترین آن ها مجموعه قابل توجهی از قوانین است که اغلب به عنوان قانونی حمورابی (the Code of Hammurabi) شناخته می شود؛ مجموعه ای که همراه با سایر اسناد و نامه ها – که به دوره های مختلفی تعلق دارند- تصویر جامعی از ساختار اجتماعی و سازمان اقتصادی بابل ارائه می دهد.

الف- جامعه
جامعه بابل از سه طبقه تشکیل شده بود که توسط فرد آزاد طبقه بالا (awilu)، برده (wardu) و فرد آزاد طبقه پایین (mushkenu) نمایندگی می شد.  بیشتر برده ها اسرای جنگ بودند، اما برخی نیز از میان شهروندان بابل به بردگی گرفته شده بودند. برای مثال اشخاص آزاد  برای مجازات جرایم خاصی به بردگی تنزل می یافتند؛ والدین می توانستند هنگام نیاز فرزندان خود را به عنوان برده به فروش برسانند، یا یک مرد می توانست تمام خانواده خود را در ازای دین طلبکاران به آن ها واگذار کند، اما نه بیش از سه سال. بردگان مانند سایر اموال، مایملک ارباب خود بودند. آن ها میتوانستند داغ شوند یا شلاق بخورند و اگر برای فرار تلاش می کردند به سختی تنبیه می شدند. از سوی دیگر  به دلیل آنکه نیرومندی و سلامتی بردگان برای اربابان امتیاز ، با بردگان معمولا به خوبی رفتار می شد. بردگان نیز دارای حقوق قانونی مشخصی بوده و می توانستند دارای کسب و کار شده، پول قرض بگیرند و آزادی خود را خریداری کنند. اگر برده ای با یک شخص آزاد ازدواج می کرد و دارای فرزند بود، فرزند او آزاد محسوب می شد.  قیمت فروش برده، مبتنی بر بازار و نیز ویژگی هایی که فرد برده داشت، متفاوت بود. قیمت متوسط یک مرد بالغ 20 واحد پول (shekel) (1) بود، که با این مقدار پول می شد 35 پیمانه (bushel) جو خریداری کرد.

الف-1 فرد آزاد طبقه پایین (mushkenu)
موقعیت فرد آزاد از طبقه پایین (mushkenu)  در جامعه را می توان از برخی مفاد قانونی در قانون حمورابی حدس زد. برای اشاره به مثال اگر یک mushkenu  از ناحیه چشم یا دست و پا دچار صدمه می شد، با پرداخت یک مینا (حدودا 0.45 کیلوگرم یا یک پوند نقره) تاوان داده می شد. در مورد یک فرد آزاد طبقه بالا (awilu) که به طور مشابهی صدمه دیده بود، قانون قصاص اعمال می شد. در حالیکه برای یک برده صدمه دیده، میزان تاوان نصف قیمت برده در بازار بود. اگر صدمه وارد شده نیازمند مداوای جراحی بود، awilu باید هزینه معادل 10 واحد پول می پرداخت، اما mushkenu پنج واحد پول می داد. در مورد برده ارباب باید تنها 2 واحد پول پرداخت می کرد.

الف-2  زندگی خانوادگی
خانواده واحد اصلی جامعه بابلی بود. ازدواج توسط والدین ترتیب می یافت و نامزدی زمانی قانونی شناخته می شد که داماد یک هدیه عروسی به پدر عروس تقدیم کرده باشد. این مراسم اغلب با یک قرارداد حک شده بر روی یک لوح منعقد می شد. با وجود اینکه ازدواج به یک  مقدمات عملی تقلیل می یافت، ولی عشق ورزی پنهانی قبل از ازدواج نیز ناشناخته نبود. زن بابلی دارای حقوق قانونی مهم و مشخصی بود. او می توانست مالک باشد، وارد کسب و کار شود و صلاحیت شهادت را داشته باشد. هر چند شوهر او می توانست او را به دلایل ناچیزی طلاق دهد، و یا اگر برایش فرزندی نیاورد می توانست همسر دوم اختیار کند. فرزندان تحت سلطه کامل والدین بودند، والدینی که می توانستند آن ها را از ارث محروم کرده و یا همانطور که ذکر شد آن ها را به عنوان برده بفروشند. با این حال در شرایط معمول بچه ها مورد علاقه والدین بوده و در صورت مرگ والدین تمام اموال آن ها را به ارث می بردند. فرزندخواندگی نامعمول نبود و با آن ها با توجه و مراقبت رفتار می شد.

الف-3 شهرها
جمعیت شهرهای بابل را نمی توان با هیچ درجه معقولی از دقت برآورد کرد، زیرا تا جایی که مدارک باقی مانده نشان می دهد، مقامات سرشماری انجام نداده اند. تعداد ساکنان یک شهر احتمالا در طیفی از 10000 تا 50000 نفر قرار داشته است. خیابان های شهر باریک، پیچ در پیچ و کاملا ارگانیک، همراه با دیوارهای بلند و بدون پنجره خانه ها در دو سوی خود بودند. خیابان ها مفروش و زهکشی شده نبودند.  خانه ها ی معمولی کوچک، یک طبقه، دارای ساخت آجر گلی و شامل چندین اتاق بوده که گرداگرد یک حیاط جمع شده بودند. از سوی دیگر خانه یک بابلی  ثروتمند احتمالا یک خانه دوطبقه آجری، حدودا شامل ده ها اتاق بوده و از بیرون و داخل گچ شده و دوغاب اندود بود. طبقه همکف متشکل از اتاق پذیرایی، آشپزخانه، دستشویی، اقامت گاه خدمتکاران و گاهی یک نمازخانه خصوصی بود. اثاثیه شامل میزهای کوتاه، صندلی هایی دارای تکیه گاه بلند و تختخواب و قاب های چوبی بود. لوله های خانه از سفال، سنگ، مس و برنز ساخته شده و جنس سبدها و جعبه ها از نی و چوب بود. کف و دیوارها با بوریای حصیری، فرش پوستی و آویزهای پشمی تزیین شده بود.
زیر خانه اغلب آرامگاهی وجود داشت که درگذشتگان خانواده به خاک سپرده می شدند. بابلی های بر این باور بودند که ارواح مردگان  به دنیای پایین سفر می کنند و در آن تا اندازه ای، زندگی مانند روی زمین ادامه می یابد. به همین دلیل ظروف، ابزار، اسلحه و جواهرات با مرده دفن می شد.

ب- فن آوری
بابلی ها دستاوردهای فنی خود در آبیاری و کشاورزی را از سومری ها به ارث بردند. نگهداری سیستم کانال ها، سدها و مخازن که توسط پیشینیان آن ها ساخته شده بود، به دانش و مهارت مهندسی قابل توجهی نیاز داشت. تهیه نقشه ها، مساحی ها و طرح ها مستلزم استفاده از ابزار تسطیح و میله های اندازه گیری بود. آن ها برای امور ریاضی و محاسبات از سیستم شصت تایی اعداد سومری ها استفاده می کردند، سیستمی که شامل ابزاری کارآمد ، موسوم به ارزشگذاری مکان (place-value notation) بود، که به سیستم اعشاری امروز شباهت دارد. اندازه گیری طول، سطح، ظرفیت و وزن که پیش تر توسط سومری ها به صورت استاندارد در آمده بود، همچنان استفاده می شد. کشاورزی یک شغل پیچیده و روشمند بود که نیازمند  پیش بینی، پشتکار و مهارت بود. اخیرا سندی که به زبان سومری است، ولی به عنوان  کتاب درسی در مدارس بابل مورد استفاده بوده، ترجمه شده است؛ این سند یک سالنامه واقعی کشاورزی است. سند مذکور یک سری دستورات و راهنمایی ها را برای هدایت فعالیت های کشاورزی، از مرحله آب دادن مزارع تا غربال کردن محصولات درو شده، به صورت ثبت شده دارد.
صنعتگران بابلی در متالوژی، فرایندهای ریخته گری(2)، سفیدکاری، رنگرزی و آماده سازی رنگ ها، رنگدانه، مواد آرایشی و عطرها دارای مهارت بودند. بر اساس قانون حمورابی که بندهای متعددی را به جراحی اختصاص داده، درمی یابیم که در زمینه پزشکی، جراحی شناخته شده بود و اغلب انجام می شد. داروشناسی نیز بدون شک پیشرفت های قابل توجهی کرده بود، هرچند تنها مدرک اصلی و مستقیم در این رابطه از کتیبه ای سومری است که قرن ها پیش از حمورابی نوشته شده است.


ج- سیستم قانونی و نوشتار
قانون و عدالت مفاهیمی کلیدی در شیوه زندگی بابلی هستند. عدالت تحت نظر دادگاه ها قرار داشت که هریک مرکب از یک تا چهار قاضی بود. اغلب ریش سفیدان یک شهر یک محکمه تشکیل می دادند. قضات نمی توانستند از تصمیمات خود به هیچ دلیلی عقب بنشیند، اما این امکان وجود داشت که از حکم آن ها به نزد شاه فرجام خواهی شود. شواهد می توانست عبارت از اظهارات شاهدان یا اسناد مکتوب باشد. سوگند، که نقش مهمی را در اجرای عدالت بازی می کرد می توانست وابسته به تعهد دادن، اعلام کردن و تبرئه نمودن باشد. دادگاه ها مجازات هایی را از اعدام و قطع عضو تا شلاق، تنزل به بردگی و تبعید تعیین می کردند. جبران خسارت و خرابی 3 تا 30 برابر ارزش شیی بود که باید به صورت اول ترمیم می شد.
بابلی ها برای اینکه اطمینان حاصل کنند که نهادهای قانونی، مدیریتی و اقتصادی آن ها به خوبی عمل می کند، از سیستم نوشتاری خط میخی استفاده می کردند که توسط پیشینیان سومری آن ها توسعه یافته بود. آن ها برای آموزش کاتبان، منشی ها، ثبت کنندگان (archivist) و سایر پرسنل ها اداری سیستم آموزش رسمی سومری را اقتباس کردند، سیستمی که تحت آن از مدارس سکولار به عنوان مراکز فرهنگی سرزمین استفاده می شد. برنامه درسی شامل رونویسی و حفظ کتب درسی و لغت نامه های سومری-بابلی (شامل فهرستی از واژگان و عبارت مانند نام درختان، حیوانات، پرندگان، حشرات، کشورها، شهرها، دهکده ها و معادن و نیز مجموعه بزرگی از جداول و مسائل ریاضی) بود. در مطالعه ادبیات، شاگردان انواع مختلفی از اسطوره ها، حماسه ها، سرودها، مرثیه ها، ضرب المثل ها و مقالات را در هر دو زبان سومری و بابلی رونویسی و تقلید می کردند.

پانوشت:
1- http://en.wikipedia.org/wiki/Shekel
2- http://en.wikipedia.org/wiki/Fulling
منبع:
Microsoft ® Encarta ® 2009. © 1993-2008 Microsoft Corporation. All rights reserved.


تمدن سومر
http://anthropology.ir/node/13238
زهره دودانگه    
ایمیل:zo1986do@gmail.com
 

 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294