چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

فلسفه‌ی علوم اجتماعی قاره‌ای



      فلسفه‌ی علوم اجتماعی قاره‌ای
محمد ملاعباسی

(تصویر: سقراط)

فلسفه‌ی علوم اجتماعی قاره‌ای، ایون شرت، هادی جلیلی، نی، تهران، 1387، چاپ اول
ایون شرت(Yvoone Sherratt) نویسنده‌ی کتاب، عضو هیئت علمی پژوهشی دانشگاه آکسفورد است. او این کتاب را تماما به معرفی و توضیح سنت فلسفی قاره‌ای در شناخت جامعه قرار داده است. وی در مقدمه‌ی کتب متذکر می‌شود که فلسفه‌ی انگلیسی زبان و یا تحلیلی، بیشترین مطالعات در حوزه‌ی فلسفه‌ی علوم اجتماعی را به خود اختصاص داده است و به نادرستی، فلسفه‌ی قاره‌ای را نوعی شورش و هرج و مرج نسبت به ساحت علم تلقی کرده است و این سنت‌ها را به حاشیه رانده است. این موجب شده تا امروز در مورد فلسفه‌ی علوم اجتماعی در سنت آنگلوساکسون کتاب‌های فراوانی نوشته شده باشد اما در رویکردها قاره‌ای جای چنین کتابی خالی باشد.
وی در این کتاب به سه سنت اصلی می‌پردازد. هرمنوتیک، تبارشناسی و نظریه‌ی انتقادی.
نویسنده تمام تلاش خود را به کار می‌برد تا نشان دهد که رویکردهای قاره‌ای، سنت‌هایی هستند که به اومانیسم، توجهی بسیار جدی‌تر از انگلیسی‌ها نشان داده‌اند. وی در تعریف اومانیسم، سه مؤلفه را بیان می‌کند: 1- توجه ویژه به متفکران یونان باستان و روم و دوران کلاسیک و بر ساختن بنیان اندیشه در ارتباط با آنها. 2- اومانیسم دانش را پدیده‌ای میداند که طی قرون به ما رسیده است. به همین دلیل توجهی خاص و بسیار عمیق به دو مقوله‌ی تاریخ و زبان دارد. 3-  اومانسیم جهان را معنادار می‌داند و به دنبال کشف این معناست اما در عین حال مدعی است که این معنا توسط انسان‌ها ساخته شده و انتقال یافته است.
در بررسی سنت هرمنوتیک کتاب از یونان باستان و روم آغاز می‌کند. هرمنوتیک اولین بار در آنجا و مابین متفکران سوسفطایی و سپس فیلسوفان سقراطی مطرح می‌شود و بعد از آن در روم به خاطر تفسیر قوانین، بسیار اهمیت می‌یابد و رشد می‌کند. قرون وسطی، دوران تکاملی دگری برای هرمنوتیک را رقم می‌زند. کتاب مقدس و معانی متن آن در کانون توجه قرون وسطی قرار داد. در این دوره با دو سنت بسیار مشخص موجهیم . رویکرد لفظ ‌گرا و رویکرد تمثیل. لفظ گرایان به ظاهر الفاظ بسیار اهمیت می‌دادند و در حوزه های اخلاقی و حقوقی بسیار مطرح بودند. رویکرد دوم، متن کتاب مقدس را به مثابه‌ی تمثیل یا استعاره‌ای می‌دانست که در صدد لقای معنای فرامتنی دیگری به ماست. آنها در پی کشف آن معنای دوم بودند. این رویکردها در فلسفه و خصوصا عرفان رشد کردند. هرمنوتیک بعد از کالون و شیوع پروتستانیسم، اهمیتی دوچندان یافت و مناقشات فکری فراوانی در باب متن و معنای آن بین آبای کلیساها درگرفت. فلفوان مدرن هم از کانت و کریستین وولف، جایگاه ویژه‌ای به متن در فرایند تولید معنا و به تعاقب فلسفه دادند و از طریق آنها هرمنوتیک وارد فضای فلسفه‌ی آلمانی شد. سوال اصلی کانت این بود که: «مشروعیت معرفت ما از کجا است؟» هر جواب به این سوال، لاجرم در حوزه‌ی هرمنوتیک جای می‌گرفت. رمانتیک‌هایی مانند شلایرماخر و هومبولت که در رویکردی ضد روشنگرانه به دوران باستان و متون باستانی علاقه داشتند، نظریه‌ی هرمنوتیکی را دوباره جان تازه‌ای بخشیدند. و سرانجام در مکاتب جدید فلسفی آلمان یعن اگزیستانسیالیسم و پدیدارشناسی، جای‌گاه هرمنوتیک چنان رفیع و پراهمیت شد که جان‌مایه‌ی فلسفه را به خود اختصاص داد. هوسرل با نظریه‌ی پدیدارشناختی خود، هرمنوتیک را از منظر پدیدار شناسی واکاوید و ایده‌های جدیدی چون زیست‌جهان و واقعیت باوری را در آن پدید آورد. سپس نوبت هادگر بود تا با تأثیر عمیقی که از هوسرل گرفته بود فلسفیدن را آغاز کند. او برای زبان، جنبه‌ای وجود شناختی قائل شد که در جمله‌ی بسیار بسیار معروفش:« زبان خانه‌ی وجود است» تجلی پیدا کرد. «هایدگربا جهش غول‌آسای خود در هرمنوتیک، تأویل را سنگ بنا و شالوده‌ی وجود بشر قرار می‌دهد.»(ص117) در ادمه کتاب به آرای بولتمان و گادامر می‌پردازد و تاثیر آنها بر روی هرمنوتیک معاصر که نمایندگی آن را چهره‌های شاخصی مانند ریکور و دریدا بر عهده دارند، بررسی می‌کند. آخرین متفکری که در سنت هرمنوتیک مورد توجه قرار می‌گیرد، از انسان‌شناسان مشهور دوان ماست: کلیفورد گیرتز. گیرتز شاگرد گادامر است. او مدعی می‌شود که ما می‌باید فرهنگ و کنش اجتماعی را نیز به مثابه‌ی یک متن در نظر بگیریم. متن فرهنگ، متنی پر از حاشیه نویسی، تکرار، ابهام، خط خوردگی، جاافتادگی و دشواری است. او با این ایده، به انتقاد از انسان‌شناسی کلاسیک و علی الخصوص رویکردهای پوزیتیوستی در این علم می‌پردازد.
سنت دوم تبار شناسی است. نیچه بنیان گذار این سنت است. نیچه معتقد بود که جهان اجتماعی امروز بر اساس دو چیز ساخته می‌شود: قدرت و تصادف. او این ایده را در کتاب تبارشناسی اخلاق خود در مورد اخلاق مسیحی پیاده می‌کند و نشان می‌دهد که استراتژی مسیحیتبرای اشاعه‌ی قدرت خود، ترحم بوده است که شالوده‌ی اخلاق مسیحی را تشکیل داده است. کلیسا با رواج این ایده، قدرت خود را گسترش داده است و همواره سعی کرده نشان دهد این اخلاق، اخلاقی ابدی، غیر قابل تردید و همیشگی است اما واقعیت آن است که این اخلاق برساخته قدرت و تصادفات تاریخی است. تبارشناسی، با فوکو جان تازه‌ای می‌گیرد. فوکو که شرت به او لقب «بهترین شاگرد نیچه تا ابد» را می‌دهد تبارشناسی را در مورد نظام‌های آموزشی و تربیتی، بازداشتگاه‌ها و زندان و همچنین اخلاق جنسیتی پیاده می‌کند و به نتایج درخشانی میرسد.
آخرین سنت، نظریه‌ی انتقادی است. در بررسی این سنت نیز به تاریخ این سنت پرداخته می‌شود و پس از توضیحاتی در مورد کانت، هگل، مارکس و لوکاچ و نوع ارتباط آنها به نظریه انتقادی به متفکران اولیه مکتب فرانکفورت می‌پردازیم. هورکهایمر و آدورنو هر دو از فیلسوفان آلمانی یهودی تبار بودند که در حوزه‌ی فلسفه‌ی باستان تبحر استادانه‌ای داشتند. جان کلام نظریه‌ی انتقادی این بود که هر نظریه، کنش، فرد، نهاد و یا اجتماعی، دارای هدفی است. بر مبنای این هدف می‌توان این فد، نهاد یا... را مورد انتقاد قرار داد. آنها برای اجرای این نظریه به کاری سترگ دست می‌زنند که محصول آن کتاب درخشان دیالکتیک روشنگری است. آنها در این کتاب مدعی می‌شوند که در طول تاریخ غرب، دو انگاره یعنی اسطوره و روشنگری در تقابل با یکدیگر بوده‌اند. این دو اگرچه با هم متضادند اما وجود هر یک به دیگری بسته است. دوران روشنگری در غرب نیز برای غلبه بر تفکر اسطوره‌ای شکل گرفت اما در ادامه خود به اسطوره تبدیل شد. مهم‌ترین دغدغه‌ی این دو برای نوشتن کتاب، توضیح این امر است که چگونه نازیسم توانست در قلب جامعه‌ی مدرن بروز کند و قوت بگیرد و به قول خودشان«جهان روشنگری از درخشش ظفرمند فاجعه بدرخشد.»سپس کتاب به «دیالکتیک منفی» آدورنو می‌پردازد و روش شگفت آور آدورنو را در آن به اختصار توضیح میدهد. بخش پایانی کتاب نیز به هابرماس، نقادی‌های او به مارکسیسم و توجه تام و تمامش به ارتباط و خرد اختصاص دارد. او نگران وضعیت خرد در سرمایه داری متاخر است و این بی‌خردی حاکم بر دوران ما را حاصل غلبه «خرد ابزاری» و جایگاه افسارگسیخته‌ی تکنولو‌ژی در امور انسانی ما می‌داند.
شرت کتاب را با نثری ساده و توضیحاتی مناسب نوشته است و مترجم کتاب، هادی جلیلی نیز ترجمه‌ی روانی را ارائه کرده است. در نهایت باید گفت که این کتاب برای آشنایی با تفکرات فیلسوفان قاره‌ای در مورد جامعه، شروع مناسب و مفیدی است.