دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
فرآیند مناسکی شدن و امر مناسکی شده
یکی از مهمترین سازوکار های تولید معنا در زندگی انسانی، مکانیسم مناسکی است. مناسکی شدن، فرآیندی است که بواسطه آن روندها و معناهای مهم زندگی ما، در قالب های رفتاری و ذهنی خاصی صورتبندی شده و بصورت رمزگذاری شده، وارد نظام کنش متقابل انسانها می شوند. این فرآیند مناسکی شدن می تواند هم شامل عناصر مذهبی شود و همچنین شامل عناصر عرفی زندگی روزمره شود. مهم آنست که مناسکی شدن، نوعی نشانه گذاری برای کنش، موقعیت یا معنای مهمی است که نقشی کلیدی در زندگی ما دارد. در جهان سنتی، هسته مرکزی فرهنگ همیشه بواسطه مجموعه ای از فرآیندهای مناسک مذهبی سنتی به صورت امری مناسکی در می آمد، در حالیکه این مساله در جهان مدرن نیز همچنان در عرصه عرفی دیده می شود. به عبارت دیگر مناسکی شدن متضمن نوعی تعلیق معنای روزمره و عادی است، جایی که پدیده ها و معناهای مهم زندگی مردم برجسته شده و به شیوه ای اجتماعی ساخته می شوند. به نظر می رسد سازوکار های مناسکی شدن و طیف رفتار مناسکی، در هر جامعه ای بسته به زمینه فرهنگی آن جامعه و الگوهای مناسکی در دسترس آن جامعه شکل می گیرند، در نتیجه هر جامعه صورت بندی خاصی از طیف رفتارهای مناسکی را پدید می آورد که از یکسو بیانگر رنگ و بو و روحیه آن فرهنگ بوده و از سوی دیگر خود آن فرهنگ از خلال این فرآیندهای مناسکی برساخته می شوند. بر این اساس مناسک و طیف های مناسکی در هر جامعه ای بیانگر امور، معانی و پدیده هایی است که حضورشان در آن فرهنگ اهمیت کلیدی داشته و دارند و نبودشان بیانگر خلایی در عملکرد آن فرهنگ محسوب می شود. در ادامه نوشتاری از جک دیوید الر در این زمینه ترجمه شده است که بیانگر رویکردی انسانشناختی به طیف رفتارهای مناسکی و فرآیند مناسکی شدن است.
"طیف رفتار مناسکی
وجود و اهمیت کدهای کنش متقابل به عنوان مبنای در شکل گیری مناسک، ما را به سمت پدیده عامتری به نام مناسکی شدن هدایت میکند که بیانگر صورتبندی مجموعه رفتارها یا الگوهای رفتار است که برای سایر اعضای گروه «معنای خاصی میدهند». مناسکی شدن در این حد در بسیاری از حیوانات نیز مشاهده شده است، از قبیل مناسک جفتگیری، و مناسک مبارزه و جنگ و ... یک رفتار غیر ابزاری نوعی و بسیار ساختار یافته برای یک فرد، نه تنها (عامل) برقراری ارتباط با دیگران است، بلکه آن چیزی را می سازد که نفس خود ارتباط است. لذا نه تنها محتوا، بلکه فرم و شکل مناسک نیز مهم و ارتباطساز است.
ما ممکن است مناسکی شدن را به مثابه فرآیندی که بوسیله آن الگودهی و کلیشهسازی سفت و سخت رفتار انجام میگیرد، در نظر بگیریم. در نتیجه، این کار برای تأکیدزدایی از نتایج دنیوی روزمره رفتارها و برای تأکید بر نتایج ارتباطی خاص از قبیل عشقورزی، تهدید، تسلط و یا نمایشی خاص مفید خواهد بود. رفتار «مناسکی شده”Ritualized نه تنها به معنای چیزی متفاوت از زندگی عادی است، بلکه به معنای هر روشی است که انجام آن، آشکارا آنرا از رفتار عادی متمایز کند. همانطور که بل بیان کرده بود، مناسکی شدن وظیفه اطمینان بخشی برای اینکه «کنشهای اجتماعی خاصی به طور استراتژیکی خودشان را در رابطه با سایر کنشها متمایز میکنند» را انجام میدهد؛ به عبارت دیگر مناسک «شیوهای از عمل کردن است که برای متمایز ساختن و برجسته کردن آن کارها و رفتارهایی طراحی و هماهنگ شده است که در مقایسه با سایر فعالیتها ـ معمولاً بیشتر فعالیتهای روزانه ـ انجام میگیرد. (بل 74: 199٢) وقتی اجرای یک مناسک در جریان است، مردم (و حتی در جهان حیوانی، حیوانات از قبیل سگها، گربهها، اردکها و ماهیها و ...) میایستند و به شیوه متفاوتی بدان مینگرند (متفاوت از رفتار روزمره و عادی). بخشی از آنچه که مناسکی شدن در کل انجام میدهد، صرفاً ارتباط برقرار کردن میان طرفین مشارکت کننده در آن مناسک نیست، بلکه ارتباط برقرار کردن پیرامون (about) آنها نیز هست؛ (در این حالت) تفسیری بر آن رابطه است. بخش دیگر فرا خواندن (طرف مقابل) برای پاسخ دادن است: مناسک جفتگیری، معطوف به پاسخ خاص مورد نظر خودش است، و برخی مناسک نیز نوعی اعلان و آگهی و دعوت هستند. رسمیت وثبات اجرای یک مناسک اطمینان بخش نوعی موفقیت ارتباطی و تعاملی (از خلال آن مناسک) است؛ اگر یک کنشی همیشه به شیوهای یکسان انجام گرفته شده است، نباید ابهام و سردرگمیای پیرامون اهداف و مقاصد آن وجود داشته باشد. در نهایت (و بخش آخر) کیفیتهای یکسان تضمین کننده موفقیت تجربی کنش محسوب میشوند. اگر آن رفتار، پیشتر به این شیوه خاص نتیجه میداده، باید دوباره نیز به همان روش، نتیجه بدهد. ارتباطات به این مفهوم (در زمینه مناسکی)، بیش از آنکه به معنای انتقال اطلاعات باشد، به معنای دستیابی به اهداف است.
تمام مناسک به یک اندازه رسمی یا مهم نیستند، و سطح رسمیت یافتگی تا حدی بیانگر سطح اهمیت آن مناسک است. رفتار مناسکی شده در تسلسلی از ویژگیهاست، از ویژگیهای فوری/ اجباری، تا علی، تا آداب دانی/ سیاست و تا امور مذهبی عادی در نهایت تا نیایشها.
مناسک فردی، رفتارهای تکراریای را در برمیگیرند که یک فرد تنها در آنها دخیل بوده و اغلب در کل «آموختنی» و حتی وابسته به اعصاب نبوده، و رفتارهایی از قبیل حالات توهمی یا دست شستنهای خیلی وسواسی و ... را شامل میشوند. این رفتارها اغلب برای خود افراد معنادار هستند، فرض بر اینست که بر این افراد نیز اثر گذارند، مواردی از قبیل اطمینان از موفقیت در ورزش، یا عشق، یا حمایت کردن کسی از نتایج دردناک بیماریها، یا از فقدان عمومی کنترل خویشتن.
مناسک بطور مداوم و هر روز در زندگی اجتماعی انسان رخ میدهند؛ آنها سطح اولیه رفتار مبتنی بر کدهای کنش متقابل را شکل میدهند. از سلام کردن و دست دادن، تا کنشهای موقعیتی خاص و ماهرانهتر، انسانها مجموعهای از الگوهای مقتضی کنش متقابل را که از لحاظ فرهنگی متناسب هستند، دارند؛ که اگر از قلم بیافتند یا ناقص اجرا شوند، اضافی و زائد به نظر خواهد آمد. وقتی ما دستی را برای احوالپرسی دراز میکنیم، ما منتظر دستی از جانب طرف مقابل هستیم، وقتی ما میگوئیم «شما چطورید؟» ما انتظار داریم حداقل یک پاسخ ساده «خوبم، ممنون» را داشته باشیم، نه شکایتهای پی در پی و جزئی از امور را. در سایر فرهنگها مناسک کنش متقابل میتواند خیلی متفاوت باشد، تعظیم در فرهنگ ژاپنی یا مبادله پرسش و پاسخهای مفصل درباره زندگی خانواده یک فرد در فرهنگهای آفریقائی، صرفاً دو نمونه از این مثالها هستند. مهم نیست که چه شکل و فرمی دارد، آن رفتار مناسکی باید رایج و مشترک باشد تا بتواند مفید و موثر باشد.
آداب معاشرت و دیپلماسی به موقعیتهای اجتماعی خاص و نوعاً رسمیتر از قبیل مراسم عروسی و مهمانی شام یا اجتماعات سیاسی مربوط میشوند. راههای مناسبی برای ارسال نامه تشکر بعد از عروسی یا حتی در موارد جزئیتر، برای انتخاب ظروف مناسب برای شام وجود دارد. گفتارهای مودبانه خاص وجود دارند که می توان به مهمان، یا دوست (و حتی دشمن) گفت: تسلط و تبحر و نحوه اجرای این گونه مناسک بیانگر مهارت و موقعیت اجتماعی آن فرد و همچنین احترام (یا عدم احترام) به طرف مقابل است. در عین حال اینکه به طور تصادفی (یا حتی تعمدی) سایر پیامها ـ از جمله پیامهای توهینآمیز یا دال بر بیاعتنایی ـ همراه با تعدیل ماهرانهای در رفتار و حرکات مقتضی (برای طرف مقابل) فرستاده شوند. مناسک ویژه و تخصصی به موقعیتهای خاصی مربوط هستند؛ برای مثال در دادگاه، شیوههای مناسکی شدهای برای ایستادن و صحبت کردن وجود دارد، و مناسک ویژهای برای سوگند یاد کردن و سایر امور وجود دارد. کلاسهای درس نیز مناسک خاص خودشان را دارند. محل کار نیز مناسک خاص خودش را دارد، در کل همه جاهایی که انسانها جمع میشوند و با یکدیگر تعامل دارند، مناسک خودشان را دارند.
مناسک مذهبی عادی تمایل دارند تا از همان لحظه آغازی که طیف عوامل غیر انسانی و ماورانسانی آشکارا حضور پیدا میکنند، رسمیت و کلیشهمندی (در رفتارها و اعمال) را افزایش دهند. این موجودات برتر میبایست با تشریفات و احترام بیشتر مورد خطاب قرار گیرند، هرچند در همه مذاهب و در همه موقعیتها این تشریفات به یک اندازه تجربه نمیشود. در برخی موارد مقصود اصلی تکریم و یا حتی طعنه و بیاحترامی تعمدی است (همه ارواح برخی تلقیها را بد نمیدانند)، علاوه بر اینها در حالیکه حد معینی از تکرار قاعدهمند، ویژگی خاص مناسک مذهبی است، شاهد این نیز بودهایم که حدی از آزادی و خلاقیت در اینکه چگونه قواعد با هم ترکیب شده و اجرا شوند، وجود دارد. حتی مناسک مذهبی ممکن است برخی انحرافات، ابداعات، و یا تفاسیر را مجاز بدانند.
آداب نماز و نیایش نوع رسمیتر، تثبیت شدهتر، و سنجیدهتر از انواع مناسک میباشد، که در آنها رفتارها، اشیاء و واژگان دقیق و مشخصی میبایست به شیوه کاملاً صحیحی به کار گرفته شوند تا مناسک به نتیجه برسد و «موفق شود» در حقیقت گاهی نمازی که غلط یا ناقص انجام شده، میتواند از عدم انجام آن بدتر و نامطلوبتر باشد. آیین عشای ربانی کاتولیکها نمونهای است از آداب نیایش که حد بالایی از رسمیت یافتگی و قالبمندی را دارد و سایر مسیحیان وغیر مسیحیان نیز آداب نیایش و موقعیتهای نیایش خاص خودشان را دارند، همانند مناسک کونا kuna که در فصل قبل مورد بحث قرار گرفت.
بنابراین همه انواع مناسک، آشکارا و به یک معنا تعاملی و کنش متقابلی هستند. ما میتوانیم مناسک مذهبی را به مثابه کنشهای متقابل رمزگذاری شده مدنظر قرار دهیم که مخاطب یا طرف مقابل یک امر مذهبی یا نیرو یا موجودی ماورائی است. این موضوع بیانگر آنست که برخی نیروها و موجودات، اموری اجتماعی هستند که در طیف امور ارتباطی قرار دارند، و آنها (به کنشهای دیگران از جمله انسانها) توجه میکنند و شاید با قطعیت بیشتری بدانها پاسخ خواهند داد. به هر حال با توجه به اینکه مشارکت عوامل مذهبی همیشه مشهود و قابل رویت نیست، موفقیت این ارتباط نیز نامشخص است. مشارکت کنندگان انسانی نمیتوانند مطمئن باشند که رفتارها و عملکرد مناسکی آنها دیده شده، دریافت شده، پذیرفته شده و بدان پاسخ داده شده است. این عدم تعیین و نامشخص بودن میتواند موجب رسمیت بیشتر و اجبار و الزام بیشتر در رفتارها شود. تکرار در اشکال مناسکی تکراری فعلی، حتی کمی توجه بیشتر به جزئیات، و شاید محافظه کاری بیشتر در باب آنچه عملی تلقی میشود، همه این اشکال بنیادی مناسکی شدن میتوانند در مناسک مذهبی بیشتر بزرگنمایی شوند، (باید گفت که فضای مناسکی) جایی است که شرطبندی بزرگی انجام میگیرد، درحالیکه نتایج خیلی کم قابل سنجش هستند."
ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139
ویژه نامه ی نوروز 1393
http://www.anthropology.ir/node/22280
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست