جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقشه‎ای شگفت‎انگیز از تمایل کشورها به پذیرش گردشگر خارجی



      نقشه‎ای شگفت‎انگیز از تمایل کشورها به پذیرش گردشگر خارجی
ماکس فیشر ترجمه امیر هاشمی مقدم

توضیح مترجم: ماکس فیشر به تازگی تلاش کرده تا در روزنامه واشنگتن پست، تحلیلی از یافته های گزارش اخیر دیوان اقتصاد جهانی (WEF) درباره میزان تمایل مردم کشورهای مختلف به گردشگران خارجی ارائه دهد. وی راههای مختلفی را می آزماید که همگی به شکست می انجامد. نهایتاً و در پایان، نویسنده از خوانندگان تقاضا می کند تا در ارائه توضیح چرایی یافته ها وی را یاری کنند. تاکنون نزدیک به <--break->200 کامنت در سایت روزنامه واشنگتن پست زیر این نوشته ثبت شده و نظریات مختلفی در این باره بیان کرده اند. جالب آنکه این بحث به میان بسیاری از استادان و پژوهشگران عرصه گردشگری در دنیا نیز کشیده شده و ایمیل های بسیاری در این باره رد و بدل می شود. به دلیل جذابیت موضوع، ترجمه این مقاله در اینجا درج می شود.

در چندصد صفحه گزارش تازه دیوان اقتصاد جهانی درباره گردشگری بین المللی، گذشته از بخشهای مربوط به زیرساختهای سفر هوایی و تراکم پزشکان (منظور پزشکان سرانه است نه تراکم پزشکان در متر مربع)، اعداد جالب توجهی وجود دارد. سازمان WEF داده های بررسی ای را از 140 کشور گردآوری کرده که در آنها دیدگاه های مردمان آن کشورها را درباره گردشگران خارجی سنجیده است.

نتایج آنچنانکه در نقشه بالا نشان داده می شود، فراتر از قضیه گردشگری به نظر می رسد. بر طبقه بندی یافته ها، کشورهای به رنگ قرمز کمترین تمایل و کشورهای آبی رنگ تمایل بیشتری به بازدیدکنندگان خارجی دارند.

موسسه WEF این داده ها را از سال 2011 تا 2012 با پاسخهای مردم به پرسش «چگونه از بازدیدکنندگان خارجی در کشورتان استقبال می کنید؟» گردآوری کرده است. این موسسه توضیح می دهد که نتایج این بررسی به ما کمک می کند تا گنجایش یک کشور و جامعه را برای باز بودن به روی بازدیدکنندگان خارجی بسنجیم.

بر اساس این داده ها، سه کشوری که بیشترین استقبال را از بازدیدکننده خارجی به عمل می آورند، به ترتیب شامل ایسلند، نیوزلند و مراکش هستند. دیگر کشورهایی که در صدر این لیست قرار گرفته اند شامل کشورهای ثروتمند و صلح جوی جهان غرب (ایرلند، کانادا و اتریش)، تعداد اندکی از توقفگاههای امن گردشگران (همچون تایلند و امارات متحده عربی) و بنا به دلایلی، بخشهای قابل توجهی از افریقای غربی است.

سه کشوری که کمترین استقبال را از گردشگران خارجی به عمل می آورند، به ترتیب عبارتند از: بولیوی، ونزوئلا و روسیه. دیگر کشورهایی که در این لیست موقعیت خوبی ندارند کشورهای بزرگ در خاورمیانه (ایران، پاکستان و عربستان صعودی)، اروپای شرقی، و دو کشور در شرق آسیا که من وقتی آنها را در پایین لیست دیدم بسیار متعجب شدم: چین و کره جنوبی.

بخشی از آنچه که این داده ها را جالب توجه می کند این است که نه به سادگی می توانم تئوری مبنایی یکسانی برای همه شان طرح کنم، و نه هیچ متغیر واحدی برای توضیح دادن این نتایج وجود دارد. نه ثروت و نه تولید ناخالص ملی (GDP) نمی تواند توضیح دهد که چرا رتبه کره جنوبی اینچنین پایین است؛ همچنانکه نمی تواند اختلاف بین کشورهای ثروتمند غربی را توضیح دهد. مطمئناً تعداد بازدیدکنندگان خارجی هم نمی تواند [این پدیده را توضیح دهد]: ایالات متحده در میانه و چین در پایین این رتبه بندی قرار دارند؛ [در حالیکه هر دو] نرخ گردشگری خارجی شان در دنیا جزو بالاترین ها است.

به عنوان یک گزینه، شاید آنچه این نقشه را جالب توجه کند، تقلیل دادن این رتبه بندی به مخالفت عمومی احساسات علیه امریکایی ها در جهان است. هرچند قطعاً برخی از کشورهای خاورمیانه در این محدوده قرمز قرار می گیرند؛ [اما به طور کلی] این منطقه در واقع نمره خوبی گرفته است. [شاید دیدن] مراکش به عنوان کشوری دوستدار گردشگری چندان شگفت انگیز نباشد، اما شما ممکن نیست انتظار دیدن یمن را در رتبه ای بالاتر از سوئد و بلژیک داشته باشید.

اروپای غربی عموماً با خارجی ها مهربان اند، اما شاید سیاستهای حساس شان نسبت به مهاجرت، رتبه ای در کنار افریقای حاشیه صحرا نصیب شان کرده باشد. ایالات متحده، سرزمین مهد آزادی و شعار «خستگی، فقر و کمبودهایت که سالها روی هم انباشه شده را به ما بده تا آزادی را استنشاق کنی»، از میان 140 کشور در رتبه 102 قرار گرفته، زیر بسیاری از [کشورهای] خاورمیانه.

چیزی که به ذهنم خطور می کند، در تلاش برای چیدن پازلی بیرون از این نقشه، آشکار شدن همبستگی بین بی علاقگی به خارجی ها با ملی گرایی است. که ممکن است کمک کند تا رتبه های پایین چین و کره جنوبی (اگرچه متغیرهای دیگری همچون نژاد نیز در اینجا وجود دارد) و نیز روسیه را توضیح دهیم. این نظر همچنین ممکن است کمک کند تا شرح دهیم چرا ایالات متحده، آلمان و ژاپن (سه کشور با ملی گرایی قوی تاریخی) پایین تر از دیگر کشورهای ثروتمند قرار گرفته اند.

تئوری ملی گرایی، هنگامی که ما منطقه به منطقه نگاه می کنیم، کمی معنی دارتر می شود. برای نمونه در امریکای لاتین به عنوان منطقه ای که عموماً برخوردهای دوستانه با خارجی ها دارند، سه کشور خارج از این قاعده قرار می گیرد: بولیوی، اکوادور و ونزوئلا. هر سه کشور دولتهایی دارند که می توان بدون سوگیری، آنها را به عنوان ملی گرا معرفی کرد. همچنین در خاورمیانه نیز معنی دار می شود؛ جایی که عربستان صعودی و ایران در میان دیگر کشورهای دوستدار گردشگری خارجی، رتبه پایینی دارند.

البته دلایلی وجود دارد که فکر کنیم تئوری من ممکن است نادرست باشد: این تئوری توضیح نمی دهد که برای نمونه چرا دانمارک به عنوان یک کشور ثروتمند در غرب اروپا، تا این حد کمتر از همسایه هایش رتبه پایین تری دارد؛ همچنانکه نمی تواند تفاوتهای کشورهای افریقای جنوبی را شرح دهد.
 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294