پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

انسان شناسی جسمانی



      انسان شناسی جسمانی
جیمز ریپیس ترجمه ی آتيه عارف‌پور

انسانشناسی جسمانی که انسانشناسی زیستی هم نامیده می‌شود، تحول انواع انسان و تغییرات جسمانی در بین گروه های انسانی را بررسی می کند. انسانشناسی جسمانی در اهداف و روش هایش ارتباط نزدیکی با علوم طبیعی دارد. یکی از اهداف انسانشناسی زیستی فهم این است که چگونه و چرا انسان ها از انسان اولیه تحول یافته‌اند.

انسانشناسی جسمانی که انسانشناسی زیستی هم نامیده می‌شود، تحول انواع انسان و تغییرات جسمانی در بین گروه های انسانی را بررسی می کند. انسانشناسی جسمانی در اهداف و روش هایش ارتباط نزدیکی با علوم طبیعی دارد. یکی از اهداف انسانشناسی زیستی فهم این است که چگونه و چرا انسان ها از انسان اولیه تحول یافته‌اند.
 در طی دهه‌های بسیار جستجو و آنالیز بقایای فسیلی، دیرینه انسانشناسان دریافتند که چگونه انسانها از لحاظ زیستی تحول یافته‌اند. این بقایا  روی جزئیات بسیار اختلاف دارند، اما طرح کلی تحول انسان کاملا روشن است. امروزه اغلب متخصصان توافق دارند که خط تکاملی که به انسان‌های مدرن ختم می شود حداقل در پنج میلیون سال قبل از خطی که به میمون‌های آفریقایی مدرن ( شامپانزه‌ها و گوریل‌ها)  منجر می‌شود جدا شده است. انسانشناسان زیستی به طور کلی موافق‌اند که نخستین ویژگی که خط انسان را از خط میمون‌ها جدا می‌کند راه رفتن بر روی دو پاست تا افزایش اندازه‌ی مغز که  اغلب مردم  به عنوان مهمترین عامل تکاملی فکر می‌کنند.  همچنین اظهار می‌شود که انسان کاملا مدرن، هوموساپینس،احتمالا کمتر از 150،000 سال قبل به طور شگفت انگیز به وجود آمده است.
تخصص دیگر در انساشناسی زیستی، نخستی شناسی(primatology ) است. نخستی‌شناسان در تحول، کالبد شناسی، وفق پذیری و رفتار اجتماعی نخستی‌ها، نظم تاکزونومی ( Taxonomic) که به انسان ها تعلق دارد متخصص هستند. در جریان مطالعات میدانی به دنبال آنند که نخستی‌های معاصر چگونه در جستجوی غذا، همسر، شکارگاه در محیط اطرافشان و تعامل اجتماعی هستند. نخستی شناسان امید دارند که نیروهای موثر برتحول جمعیت‌های انسانی پیشین را روشن سازند. تحقیقات نخستی شناسی بر روی رفتارگروه میمون‌ها و شامپانزه‌های معاصر به فهم علمی بسیاری از جنبه های رفتار انسانی چون جنسیت، خویشاوندی، همکاری، استفاده از ابزار، تضاد درون گروهی و خشونت افزوده است.
نوع دیگر از انسانشناسان  زیستی  علاقه‌مند هستند به اینکه چرا و چگونه جمعیت‌های انسانی تغییر کرده‌اند. تمام انسان‌ها اعضای یک گونه هستند و یکی گرایشات اساسی در انسانشناسی این است که شباهت‌های جسمی میان مردم جهان به مراتب بیشتراز تفاوت هاست. با وجود این افرادی که رد پای نیاکانشان به آفریقا، آسیا، اروپا، آمریکا، استرالیا و ساکنین جزیره‌ها بر می گردد، یکبار دیگر نسبت به چیزی که امروزه هستند از یکدیگر جدا شده‌اند. در طی این جدایی‌ها تفاوت‌ها شامل شکل بدن و صورت، وزن، رنگ پوست، شیمی خون و سایر وی‍ژگی‌های تعیین کننده‌ی ژنتیکی ظاهر شدند. انسانشناسانی که گوناگونی انسانی را مطالعه می کنند در تلاش برای اندازه گیری و توضیح تفاوت‌ها و شباهت‌های میان مردم جهان در این‌باره و سایر ویژگی‌های جسمانی هستند. اغلب انسان شناسان جسمانی در دانشگاه‌ها یا موزه‌ها به عنوان استاد، پژوهشگر، نویسنده و موزه‌دار کار می‌کنند. اما بسیاری همچنین در شغل‌های کاربردی و  به کار گرفتن دانش‌شان در آناتومی انسان برای یافتن پاسخی به مسائل فعالیت دارند. برای نمونه، انسانشناسی جنایی به مراکز اجرای قوانین که  به بررسی و تشخیص  هویت اسکلت اجساد انسان می پردازند، مشورت می‌دهند یا برایشان کار می‌کنند. از طریق کمکهایشان سن، جنس، وزن، قد و سایر وی‍ژگی‌های جسمانی قربانیان حوادث و جنایات مشخص می‌شود. انسانشناس جنایی ( Forensic anthropologis ) می داند که چگونه از استخوان‌های یک آسیب قدیمی یا بیماری مدارک را جمع‌آوری کند. به عنوان مثال مردم‌شناس جنایی کلاید اسنو (Clyde snow)   با دولت و ماموران حقوق بشر برای شناسایی جرایم بی‌رحمانه در خاورمیانه و اروپای شرقی همکاری کرده است. یا در سال های 1990 ، گروه  انسانشناسان جنایی اجسادی را در بولیوی، گواتمالا، ال سالوادور و هاییتی برای شناسایی جرایم قتل های سیاسی و مشخص کردن دلایل موجود مرگشان از قبور درآوردند.

برگرفته شده از کتاب:  Essentially of the culture anthropology  
نوشته ی James Raepies, 2002