شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا

شعر کوتاه دلتنگی؛ زیباترین شعرهای دلتنگی عاشقانه


دلتنگی را حالت فرد تنگدل می‌دانند که اندوهگینی، غمناکی، ملامت و تنگدلی با خود دارد. این دلتنگی برخاسته از علل مختلف از جمله عاشقی و دوری از معشوق است.

گروه فرهنگ و هنر وب شعرهای کوتاه با مضمون دلتنگی را گردآوری و در دو بخش تقسیم‌بندی کرده است. بخش اول شامل شعرهای کوتاه دلتنگی سروده شده در عصر معاصر که از قالب‌های شعری نو، سپید و موج نو گلچین شده است. بخش دوم، شعرهای کوتاه دلتنگی کهن را دربرمی‌گیرد. از آنجا که در قالب‌های شعر سنتی «دوبیتی» و «رباعی» جزو اشعار کوتاه محسوب می‌شوند؛ شعرهایی از شاعران معروف تاریخ ادبیات ایران در این دو قالب با مضمون دلتنگی برای شما برگزیده‌ایم.

شعرهای کوتاه دلتنگی معاصر


	شعر کوتاه دلتنگی؛ زیباترین شعرهای دلتنگی عاشقانه | وب


کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می‌داشت

تا به جانش می‌خواندی:

نام کوچکی

تا به مهر آوازش می‌دادی،

همچون مرگ

که نام کوچکِ زندگی‌ست

احمد شاملو

~*~*~*~*~*~*~*~*~

دلتنگی

پیراهن نیست

که عوضش کنی و

حالت خوب شود!

دلتنگی گاهی

پوست تن آدمی‌ست

معصومه صابر

~*~*~*~*~*~*~*~*~

دلتنگی

رودخانه ای ست

که به هیچ دریایی

نمی‌ریزد

سارا شاهدی


	شعر کوتاه دلتنگی؛ زیباترین شعرهای دلتنگی عاشقانه | وب


دلتنگی

رودی نیست که به دریا بریزد!

دلتنگی

ماهی کوچکی ست

که برکه اش را

از چهار طرف

سنگچین کرده باشند...

~*~*~*~*~*~*~*~*~

غروب جمعه را دوست دارم

به خاطر دلتنگیات...

که آرام آرام

سرت را

روی شانه‌ام می‌گذارد

محسن حسینخانی

~*~*~*~*~*~*~*~*~

ﺧﺴﺘﻪ،

ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻩ،

ﺑﯽ ﺷﮑﯿﺐ...

ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ

ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ‌ﻫﺎ ﺭﺍ

ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ‌ﺍﻧﺪ

ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﺪﺍﺭﺍ ﮐﻦ

ﺑﻌﺪﻫﺎ...

ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ

ﺳﯿﺪ ﻋﻠﯽ ﺻﺎﻟﺤﯽ


~*~*~*~*~*~*~*~*~


دلتنگم

لبخند دروغکی چرا؟

خوب نیستم

مثل قرصی که نیمه شب، بدون آب گیر می‌کند

گیر کرده‌ام در گلوی زندگی

کاش می‌توانستم راحت حرف بزنم

چیزی بگویم از دلتنگی

میان آدم‌های این اتاق مجازی

فقط می‌گویم دلتنگم

این سکوت را دوست دارم

لال بودن را ترجیح می‌دهم

وقتی کسی نیست عمق درد پنهان

شده در حرف‌هایم

را حس کند


	شعر کوتاه دلتنگی؛ زیباترین شعرهای دلتنگی عاشقانه | وب


دلم برایت تنگ شده

تنگ که می‌گویم

نه مثل تنگی پیراهن

دلتنگی من

شبیه حال نهنگی است

که به جای اقیانوس

او را در تنگ ماهی انداخته‌اند

دلم برایت تنگ شده است

این یعنی ریه‌های من،

دم و بازدم نفس‌های تو را کم آورده اند...

~*~*~*~*~*~*~*~*~

کاش می‌توانستم

دلتنگی‌های نبودنت را شماره کنم

مانند عیدی‌های کودکی‌هایم

و صدای مادر را بشنوم:

آنقدر نشمار... کم می‌شود

و من باور کنم

و باز دلتنگی هایم را شماره کنم تا کم شود...

کاش باور کنم

~*~*~*~*~*~*~*~*~

از این تنهایی بیزارم

از این با هم نبودن‌ها

از این غربت

از این حسرت

از این بیهوده بودن‌ها

شب‌ها تا صبح بیدارم

چقدر می‌باید اندوه داشت

چقدر می‌باید دلگیر بود...

من از دلتنگی بیزارم

پویا جمشیدی

~*~*~*~*~*~*~*~*~

یادَت می‌آید؟

هر سال این موقع

صبحِ اولِ وقت

پیغام می‌دادم:

عزیزِ جانم؛

هوا سرد است

می‌‌سوزاند تمامِ مغزِ استخوان را

بپوشان تمامِ وجودت را

مبادا خانه نشین شوی...

و چَشمی كه نثارم می‌كردی و خیالم را راحت...

هر سال این موقع،

چه حالِ خوبی داشتیم...

راستی

دلَت تنگ نشده؟

علی قاضی نظام

~*~*~*~*~*~*~*~*~

دلم برای هم آغوشیِ صمیمی‌ِ تنهایمان

برای نوازش

برای صدا کردن‌های تو

برای حرف‌های خوب

تنگ شده

صدایم کن!

دلم برای دوست داشتن‌های بی‌‌انتها

برای شب‌های تا صبح... بدون خواب

برای خودم

برای خودت

پنجره‌ها و مهتاب

تنگ شده

صدایم کن!

نیکی‌ فیروزکوهی

~*~*~*~*~*~*~*~*~

می‌بینی

ترسِ نبودنت چه به روزم آورده است؟

و وحشت گم کردن دستی گرم

چگونه تا مغز استخوانم نفوذ کرده است؟

دیگر چگونه بگویم چقدر دلتنگ تو اَم؟

وقتی دندان‌هایم از ترس یا سرما

ـ چه فرق می‌کند اصلاً؟ ـ

واژه‌هایم را تکه تکه می‌کنند

و ناچارم

بریده بریده

د و س ت ت د ا ش ت ه ب ا ش م

لیلا کردبچه


	شعر کوتاه دلتنگی؛ زیباترین شعرهای دلتنگی عاشقانه | وب


دلتنگی آدم را به خیابان می‌کشد

دلتنگم!

و مردم نمی‌فهمند

قدم زدن گاهی

از گریه کردن غم انگیزتر است

اهورا فروزان

~*~*~*~*~*~*~*~*~

غروب

رسیده‌ام به تو

اما هنوز دلتنگ‌اَم

انگار به اشتباه‌ْ جای طلوع

در غروبِ چشم‌هایت

فرود آمده باشم!

رضا کاظمی

~*~*~*~*~*~*~*~*~

فراموشت کرده‌ام

و حالا

همه چیز عادی شده

باران که می‌بارد

پنجره را می‌بندم

دیگر یادم نیست

غروب جمعه

چه ساعتی بود!

پاییز را

تنها از روی تقویم می‌شناسم!

فراموشت کرده‌ام

اما...

گاهی دلم برای دلتنگ ِ تو شدن

تنگ می‌شود...

مرتضی شالی


	شعر کوتاه دلتنگی؛ زیباترین شعرهای دلتنگی عاشقانه | وب


تو نیستی

بهانه‌های کوچک خوشبختی نیستند

تو نیستی

من نیستم

ـ در نبود تو ـ

لبخندهای کاغذی آلبوم

غرق شدند

در بارانِ بی دریغ اشک

تا سپاسگزار تو باشم

که به اندازه‌ی یک غریق نجاتِ غریبه

تلاش نکردی

برای گرفتن من

از آب گل آلود!

ﻓﺎﺿﻞ ﺗﺮﮐﻤﻦ

~*~*~*~*~*~*~*~*~

امشب بر شانه‌های دلم

کوله باری سنگینی می‌کند

کوله باری پر از دلتنگی

دلم می‌شکند زیر بار این همه دلتنگی

با پرهای شکسته باز سوی آسما‌ن‌ها می‌رود

می‌رود سوی ناشناختنی‌ها

شاید این بار در آن اوج

به معبودش رسد

~*~*~*~*~*~*~*~*~

دلم تا برایت تنگ می‌شود

نه شعر می‌خوانم

نه ترانه گوش می‌دهم

نه حرفهایمان را تکرار می‌کنم

دلم تا برایت تنگ می‌شود

می‌نشینم

اسمت را

می‌نویسم

می‌نویسم

می‌نویسم

بعد می‌گویم

این همه او

پس دلتنگی چرا؟

دلم تا برایت تنگ می‌شود

میمِ مالکیت به آخرِ اسمت اضافه می‌کنم

و باز عاشقت می‌شوم

اشعار کوتاه دلتنگی سنتی


	شعر کوتاه دلتنگی؛ زیباترین شعرهای دلتنگی عاشقانه | وب


از چرخ چو بر تو مهر فرزندی نیست

دلتنگی کردن از خردمندی نیست

چون کار تو چونانکه تو بپسندی نیست

در روی زمین هیچ چو خرسندی نیست

مسعود سعد سلمان

~*~*~*~*~*~*~*~*~

چون زبان راز دل نمی‌داند

چیستش چاره غیر دلتنگی

چون نداند زبان رومی را

از حسد تنگدل شود زنگی

قاآنی

~*~*~*~*~*~*~*~*~

نامدی دوش و دلم تنگ شد از تنهایی

چه شود کز دلم امروز گره بگشایی

ور تو آیی نشود چاره تنهایی من

که من از خوبش روم چون‌ تو ز در بازآیی

قاآنی

~*~*~*~*~*~*~*~*~

جانا تو ز دیده اشک بیهوده مبار

دلتنگی من بس است دل تنگ مدار

تو معشوقی گریستن کار تو نیست

کار من بیچاره به من باز گذار

مهسَتی گنجوی

~*~*~*~*~*~*~*~*~

سر تا سر دشت خاوران سنگی نیست

کز خون دل و دیده برو رنگی نیست

در هیچ زمین و هیچ فرسنگی نیست

کز دست غمت نشسته دلتنگی نیست

ابوسعید ابوالخیر

~*~*~*~*~*~*~*~*~

دلم تنگ ندانم صبر کردن

ز دلتنگی بوم راضی بمردن

ز شرم روی ته مو در حجابم

ندانم عرض حالم واته کردن

باباطاهر

~*~*~*~*~*~*~*~*~

ماهی که به قد سرو روانم آمد

دلتنگی او آفت جانم آمد

دلتنگ چنان شد که اگر جهد کنم

گِرد دل او برنتوانم آمد

عطار

~*~*~*~*~*~*~*~*~

صنما، به دلنوازی نفسی بگیر دستم

که ز دیدن تو بی‌هوش و ز گفتن تو مستم

دل تنگ خویشتن را به تو می‌دهم، نگارا

بپذیر تحفه من، که عظیم تنگ دستم

اوحدی مراغه ای


گروه فرهنگ و هنر وب