پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
شیرینترین و پرکاربردترین ضرب المثلهای فارسی و ایرانی (چ)
- چاقو دسته خودش را نمیبُرد
بستگان و نزدیکان به یکدیگر خیانت نمیکنند.
- چاه باید از خوش آب داشته باشد
انسان باید ذاتاً خودش خمیره و وجود کاری را داشته باشد.
- چاه کن همیشه ته چاه است
کسی که بد خواه دیگران باشد خود نیز دچار مشکل و گرفتاری خواهد شد.
- چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی
هر کس به دیگران بدی کند و ناراحتی به وجود آورد، خوش هم به آن دچار خواهد شد.
- چپ چپ نگاه کردن
نگاه خشم آلود و غضبناک و قهر آمیز.
- چپ میره راست میآید
کار یا حرف ناراحت کنندهای را مدام تکرار کردن مثل: گله، بهانه گیری، توقع بیجا، منت گذاشتن و غیره.
- چپ اندر قیچی
به هم ریخته و آشفته. کج و راست بودن و پیچ و خم داشتن چیزی.
- چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
نتیجه کار نسنجیده و تحقیق نشده، پشیمانی و زیان است.
- چراغ ظلم تا صبح نمیسوزد
ظلم و ظالم همیشه دوام نمییابد.
- چراغانی پارسال
به کسی که در جریان امری نباشد و سؤوالات ناشی از عدم اطلاع بکند، میگویند.
- چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است
اول رسیدگی به وضعیت خود و خانواده و فراهم کردن آسایش آنها سپس کمک به دیگران.
- چشته خور
کسی که مفتخوری و کمک گرفتن همیشگی از دیگران عادت کرده باشد.
- چشم بسته غیب می گوید
کس که از موضوعی روشن و واضحی خبر میدهد.
- چشمت روز بد نبیند
در هنگام تعریف موضوع و صحنه بد و ناراحت کننده یا ترسناک که آرزو کنند شنونده از دیدن آن دور باشد.
- چشم چشم را نمیبیند
تاریکی بیش از حد.
- چشم حسود کور
انشاالله کسی که نمیتواند خوشی و پیشرفت کسی را ببیند کور شود.
- چشم دیدن کسی را ندارد
بسیار حسود و بدخواه است.
- چشم زدن
نظز زدن، وقتی کسی یا چیزی با دیدن و تعریف کسی بیمار یا خراب یا دچار خطر و ضرر میشود.
- چشم و دل سیر
نسبت به مال یا خوردن بیتفاوت بودن و طبع بلند داشتن.
- چشم و گوش بسته
کسی که از حقایق امور آگاه نیست و چیزی نمیداند.
- چشمها را درویش کردن
نظر ناپاک نداشتن، چشم روی چیزی یا کاری بستن و دیده را نادیده کردن.
- چشمهایش آلبالو گیلاس میچینه
اشتباهی دیدن، چیزی را که جلو چشم است نمیبیند و از این و آن سوال میکند.
- چشمش هزار کار میکنه که ابروش نمیدونه
زیرک و موذی.
- چشم هم چشمی
رقابت از روی حسادت.
- چمچاره
راه چاره پوچ و بیهودهای که در هنگام خشم یا برای شوخی ارائه میگردد.
- چنته خالی شدن
تمام شدن، از دست دادن و نداشتن سرمایه یا علم و یا سخنی برای گفتن و...
- چند کلمه هم از مادر عروس بشنو
تمسخر و تحقیر کسی که خود را داخل حرف دیگران کند.
- چنگی به دل نمیزند
چیزی که جالب و دلچسب نباشد و مطبوع و مطلوب واقع نشود.
- چوب خدا صدا نداره، اگر زنه دوا ندارد
وقتی خدا بخواهد کسی را تنبیه کند به طریقی چنان درمانده و گرفتارش میکند که شخص حتی فکرش را نکرده.
- چوب خط پر شدن
زیاد شدن بدهی و یا پر و لبریز شدن پیمانه عمر.
- چوب دو سر طلا
کسی که نزد هر دو طرف دوست و دشمن خفیف و بیآبرو شده باشد.
- چوب را که برداری گربه دزد فرار میکنه
مقصر با کوچکترین حرکتی میترسد و میگریزد.
- چوب لای چرخ کسی گذاشتن
اشکال تراشی و مزاحمت، جلوگیری از پیشرفت کار.
- چوب معلمه گُله، هر کی نخوره خُله
خشم و عتاب معلم نه از سر آزار بلکه عین مهربانی است و هر کس آن را تجربه نکرده باشد در واقع چیزی نیاموخته.
- چوپان بیمزد
زحمت بیفایده، برای نادان و حق ناشناس رنج بردن.
- چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن
باید متناسب ا مقدار موجودی و درآمد خرج کرد.
- چوسی آمدن
قمپز در کردن، تعاریف مبالغهآمیز و فخر فروشانه.
- چهار دیواری اختیاری
معمولاً در جواب اعتراض همسایه در مورد ایجاد مزاحمت میگویند؛ یعنی صاحب خانه هستم و اختیار تام امور خانه را دارم.
- چهار چشم نگاه کردن
با دقت و با کنجکاوی یا تعجب نگریستن.
- چهارشنبه یکی پول گم میکنه یکی پیدا میکنه
موقعی که رنج و غم کسی باعث شادی دیگران شود.
- چهار میخه کردن
محکم کاری کردن.
- چهار نعل تاختن
تندروی در هرکاری.
- چه علی خواجه، چه خواجه علی
فرقی نمیکند، هر دو حرف یا هر دو حساب یکی است و اختلافی ندارد.
- چه کشکی، چه پشمی
انکار طلب یا وعده و قول و...
- چیزی که عوض نداره گله نداره
نباید از مقابله به مثل ناراحت شد.
گردآوری: مجله اینترنتی وب
سایر ضرب المثلهای فارسی و ایرانی به ترتیب حروف الفبا:
الف | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ |
ر | ز | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف |
ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |