سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

فال حافظ - دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود


دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بود

رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی
جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود

جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست

و آتش چهره بدین کار برافروخته بود
گر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌دیدم
که نهانش نظری با من دلسوخته بود

کفر زلفش ره دین می‌زد و آن سنگین دل
در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود

دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت
الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود

تعبیر فال حافظ شما:


ظاهرا دچار شکست و یاس شده‌ای و اوضاع بر وفق و مرادت نیست. بدان که این اوضاع همیشگی نبوده و روزی روزگار روی خوشش را نیز به تو نشان خواهد داد. صادق و درستکار باش و دوستان خود را به راحتی از دست مده


شاهد فال:

غزل شماره 212 - یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود

برای گرفتن مجدد فال حافظ ابتدا نیت کرده و سپس بر روی تصویر زیر کلیک کنید


	فال حافظ - دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود | وب


همچنین مشاهده کنید