یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


بهار۸۷، فصل زنانه سینما


بهار۸۷، فصل زنانه سینما
همانطور که در گمانه زنی های اکران نوروز پیش بینی می شد اکران نوروز۸۷ سینماهای کشور متاثر از حضور پررنگ و برجسته زنان در خانه و خانواده و اجتماع ایرانی است و این اکران از جهت نگاه به نوع حضور زنان و نقش آفرینی بازیگران در کاراکترهای زنانه می تواند فصلی جدید را در سینمای ایران رقم بزند.
گرچه برخی تغییرات در فهرست فیلم های به نمایش درآمده صورت گرفت و جابجایی هایی انجام شد، ولی این تغییرات نتوانستند حضور پیش بینی شده برای زنان در سینمای ایران را به حاشیه ببرند و به گفته دیگر فیلم های جایگزین هم زن محور بودند.
گرچه به نظر می آید زنان تصویر شده در سینمای ایران امروز در موقعیتی تثبیت شده قرار دارند و حضور کمی و کیفی آنها قابل بررسی و تحلیل است، اما این جایگاه آسان به کف نیامده و به گفته بهتر زنان مسیری پرپیچ و خم و دشوار را طی کرده اند تا قابلیت های خود را به مخاطبان و بیشتر از همه به سینماگران اثبات کنند.
در واقع زنان سینمایی صبری بسیار را متحمل شدند تا جذابیت های بالقوه خود را ورای چهره کلیشه ای که در دهه۶۰ از آنها باب شده بود، به فعلیت برسانند و زمینه اعتماد کردن سینماگران به خودشان را فراهم کنند.
زنانی که در دهه۶۰ عمده حضورشان در سینما برای غذا پختن، رخت شستن و مهم تر از همه غر زدن بود. زنانی که گاه تنها یک تصویر مجازی بودند برای امید داشتن مرد به بازگشت از زندان، جبهه، سفر و زنانی که راهی برای گذر از حاشیه ها نداشتند.
در دهه۷۰ بود که زیبایی و جذابیت های ظاهری زنان نه به عنوان یک پدیده منفی و عامل اغواکننده بلکه به عنوان یک موهبت زیبایی شناسانه دیده شد و توانست بر پرده عریض به تصویر درآید و «عروس» سردمدار نگاه ستایشگر به زیبایی های ذاتی زنانه بود.
بازیگرانی که به خاطر داشتن بهره ای از زیبایی در این سال ها از سینما کنار گذاشته شده بودند، از دهه۷۰ تصویرگر کاراکترهای زنی شدند که به تدریج در حال گستردگی و بسط بودند. اما از آنجاکه رهایی پس از محدودیت همواره یک هرج و مرج ناخواسته به دنبال دارد، پس از این دوره چهره زن که یکباره از حاشیه به متن آورده شده بود رنگی از تصاویر تکراری در نقش های تکراری به خود گرفت.
در این دوره با تعدد نقش آفرینی زنان در نقش هایی چون زن خیابانی، قاچاقچی، اغواگر، معتاد و... به تدریج زیبایی شناسی برآمده از آسیب شناسی نقش برای انتخاب بازیگر از میان رفت.
پس از این بود که بازیگران جوان و زیبا که به گونه مصنوعی یا ذاتی به زیبایی آنها دامن زده شده بود، بر پرده سینما ظاهر شدند و دیگر چرایی حضور یک بازیگر در نقشی خاص مفهوم نداشت بلکه این خطوط چهره و نزدیک بودن به سلیقه گیشه بود که بازیگر را برای حضور در نقش یک کاراکتر انتخاب می کرد نه چیز دیگر.
گذر از این دوران برزخ و حائل و رسیدن به تصویری متعادل از حضور زنان بر پرده سینما در دهه۸۰ هم با آزمون و خطا طی شد و به نظر می آید قرار است سال۸۷ سرآغاز فصلی جدید برای حضور زنان در سینمای ایران باشد.
«به همین سادگی» رضا میرکریمی را می توان یکی از برجسته ترین تصاویر زن در اکران نوروز ۸۷ و حتی سینمای ایران دانست. تصویری جزئی نگرانه از قشر زنان خانه دار که سینمای ایران کمتر به دلمشغولی و دغدغه های خاص آنان پرداخته است.
«زن دوم» سیروس الوند را از وجه زاویه نگاه به زن دوم در سینمای ایران باید از معدود آثار پیشرو دانست. زن دوم که همواره با نوعی روحیه تجاوزگری و سلطه طلبی به تصویر درمی آید، در «چهارشنبه سوری» هویتی ویژه پیدا کرد و آسیب شناسی شد. «دایره زنگی» پریسا بخت آور را نیز باید واجد نگاهی فراگیر و متنوع به زن دانست که البته به مدد حضور کاراکترهای متعدد امکانپذیر شده است.
طراحی یک آپارتمان به عنوان اشلی کوچک از اجتماع این امکان را ایجاد کرده که زنان از قشرهای مختلف مجال حضور پیدا کنند و در عین حال در تعامل با یکدیگر و مردان اطرافشان قرار بگیرند.
«مجنون لیلی» قاسم جعفری را باید از حیث نگاهی نوستالژیک به عشق های اساطیری واجد امتیاز دانست.
اما این امتیاز کمتر به شخصیت پردازی زن در این فیلم وارد شده و آنچه به عنوان زن محوری این فیلم و زنانی که به صورت ایستگاهی به آنها رجوع می شود، ترسیم شده چهره ای تیپیک از زن است.
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید