یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پیرامون انتخابات شوراها


پیرامون انتخابات شوراها
متفاوت ترین و مهم ترین واقعه ای كه بدون شك پس از انتخابات ریاست جمهوری سال هشتاد و چهار تاكنون در عرصه حیات سیاسی با آن روبه رو بوده ایم سومین انتخابات شوراهای شهر و روستا است كه با دوره های پیشین خود تفاوت بسیار داشت. آنچه شاید این انتخابات را تا اندازه ای از دوره های پیشین متفاوت نشان می دهد، صرف نظر از نتایج آن كه فراتر از تحلیل های سیاسی و پیش بینی پذیری براساس پارادایم های رایج و متعارف استدلال سیاسی است، گرایش بسیار شتاب یافته مناسكی شدن در فعالیت برخی از گروه های سیاسی در این انتخابات بسیار بارز بود چنان كه این موضوع به گونه های گوناگونی در اعمال بسیاری از نامزدهای انتخاباتی به چشم می خورد.
البته باید بپذیریم این روند تنها در انتخابات شورای شهر به چشم نخورد و در دیگر عرصه های انتخاباتی تا حدودی به چشم می آمد. اما آنچه در این میان قابل توجه است این امر بدیهی ست كه تحلیل عمیق رفتارها و موقعیت های سیاسی در روزگار ما عمدتا از نقاط پیرامونی به سوی نقاط درونی و اساس رویكردی شبكه ای انجام می گیرد.
لذا اگر بپذیریم مناسكی شدن امر سیاسی به معنای نمایشی شدن و بارگذاری شدن معنایی زبان و رفتارها است كه از میان تمركز بر اشكال و زیر فشار گذاشتن آنها برای انطباق دادنشان با معانی موردنظر انجام می گیرد. قطعا به خوبی مشاهده كرده ایم كه بسیاری از نامزدها در انتخابات اخیر تمایل به آن داشتند كه با استفاده از عناصری مانند برخی از شعارها، حركات و ژست ها دست به تعریف و بازتعریف خود بزنند كه حاصل این امر نوعی تصنعی شدن امر سیاسی در همه ابعاد برای آنهاست. این گونه صحنه پردازی ها و مناسكی شدن های كاملا نمایشی اگرچه در هر انتخاباتی توسط برخی افراد دیده می شود، اما باید پذیرفت كه چنین رویكردی در نوع فعالیت انتخاباتی اصلاح طلبان نسبت به دیگر گروه های سیاسی فعال در عرصه انتخابات به معنای واقعی كلمه به چشم می خورد.
چرا كه اصلاح طلبان با توجه به فعالیت ها و اقدامات بسیار ضعیفشان درگذشته در جریان انتخابات اخیر دقیقا همانند كسانی بودند كه به شیوه بسیار ترحم انگیزی در میان یك جمع عظیم دست و پا می زدند تا حداقل كمی جلب توجه نمایند. دست و پازدنی كه در عین ترحم انگیز بودن گاهی چنان ملتمسانه به چشم می آمد كه حتی مضحك به نظر می رسید. اما با همه اینها همین قواره نامتناسب با تمام ایرادها و اشكالات فاحش موفق شد درصدی از آرای مردم را به خود اختصاص دهد.
اگرچه این درصد از آرا در مقایسه با آرای اصولگرایان بسیار ناچیز بود، اما نباید از این نكته بسیار مهم هم غافل شد كه چرا باید حتی درصدی اندك از آرای اصولگرایان هم به جریانی اختصاص یابد كه از مقبولیت بسیار پائینی در میان مردم برخوردار بوده اند؟ پاسخ به این سؤال علیرغم تمام پیچیده گی های موجود در این انتخابات آنقدرها هم سخت نیست.
چرا كه حكایت اصولگرایان در این انتخابات درست مانند كسانی بود كه منار را ساخته بودند اما چاله را نكنده بودند. اصولگرایان منار در دست در به در به دنبال آن بودند كه با محبوبیت و مقبولیتشان در میان مردم چه كنند؟ چرا كه رقیب هر چند از كمترین مقبولیت ممكن برخوردار بود اما آقایان اصولگرا هم خود به اندازه كافی آنقدر بی برنامه، ناهماهنگ و فاقد انسجام رهبری بودند كه در عمل مردم را با یك سردرگمی جدی مواجه كنند.
اصولگرایان در این انتخابات بی شك از سلاحی برخوردار بودند كه هیچ جناحی در این واحد از آن برخوردار نبود؛ حمایت عمومی، محبوبیت و استقبال بی شمار مردم به مثابه پشتیبانی جدی پشتگرمی مناسبی برای اصولگرایان محسوب می شد. اما یك دست نبودن و یك خط نبودن اصولگرایان در این انتخابات موجب شد كه اصولگرایان نتوانند از تمامی حمایت مردمی و محبوبیت خود به طور كامل بهره مند شوند.
بی نظمی و ناهماهنگ بودنی كه اگرچه با درایت و هوشیاری مردم نتوانست تاثیر خاصی بر روند و نتیجه انتخابات داشته باشد اما همین بی نظمی و ناهماهنگی خطری است كه همیشه اصولگرایان را با مشكلات جدی مواجه كرده و بعید نیست كه تداوم همین یك دست نبودن ها و تكروی ها خصوصا بی نظمی ها و ناهماهنگی های اصولگرایان پس از این به همین راحتی ها به خیر بگذرد. انتخابات شوراها به اعتقاد نگارنده از این منظر می تواند زنگ خطری برای اصولگرایان به حساب آید. و این در حالی است كه هر داور منصفی عملكرد اصولگرایان خصوصا دولت احمدی نژاد را در این مدت سپری شده بسیار موفق و مطلوب ارزیابی می كند.
كه این خود مرهون حاكم شدن گفتمان اصولگرایی در كشور و به دنبال آن توجه ویژه اصولگرایان خصوصا رئیس جمهور به مباحثی همچون عدالت اجتماعی بوده است كه بحمدالله دولت اصولگرا تاكنون بسیار خوب به آن پرداخته كه همین نكات خود باعث شده تا اصولگرایان با استقبال روزافزون مردمی در سراسر كشور مواجه شوند استقبالی كه بی شك روز به روز بر آن افزوده خواهد شد اما همین واقعیت هم نمی تواند آنقدر اصولگرایان را مشعوف و مطمئن سازد كه خویشتن را در حصار امنی تصور كنند كه از باد و باران گزندی نبیند و از هول و مهابت حیله دشمنان نهراسند این نكته همان موضوع بسیار مهمی است كه متاسفانه تاكنون كمتر به آن اشاره شده، چرا كه حتی برخی از اصولگرایان دركی ناصواب از آن دارند.
در این میان باید عنایت داشت كه آنچه در اصل با اصولگرایی منافات دارد بی توجهی به اصول و قدرت جویی است؛حتی قدرتی كه داعیه اصولگرایی دارد. هیچ اصولگرایی نباید تصور كند كه مغزش منبع فرار حقایق است و هرچه از آن بیرون می ریزد حقیقت ناب است كه قطعا تصور چنین فكری خسارت عظیمی به جریان اصولگرایی خواهد زد. اصولگرایان باید بدانند زمانی پیروزند كه وحدت و همدلی و خدمت صادقانه به مردم را فراموش نكنند. ه
مدلی و وحدتی كه تنها در پرتوی خدمت واقعی و خالصانه به مردم پدید می آید. اگر چنین وحدتی حاصل شود قطعا فریبكاری، دروغ بافی، شخصیت شكنی و توهین و تخریب توسط دشمنان اصولگرایی نه تنها كارگر نمی افتد كه به بهترین شكل ممكن از جانب مردم پاسخ داده می شود و لذا آنچه كه ما اصولگرایان به آن حاجت مبرم داریم این است كه همدلی و یكپارچگی خود را حفظ كنیم و بر سر مسائل پیش پاافتاده و بیهوده به جان یكدیگر نیفتیم كه آزمون های بزرگتری در پیش است.
رضا طالب
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید