یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آدرس های دقیقتر از رخداد بمبئی


آدرس های دقیقتر از رخداد بمبئی
از حادثه بمبئی ۱۵ روز گذشت در این فاصله تحلیل های فراوانی پیرامون عوامل و انگیزه های حوادث تروریستی این شهر مطرح گردیده است. این تحلیل ها بعضاً به علل و عوامل داخلی، گاه به علل و عوامل منطقه ای و در مواردی به علل و عوامل بین المللی اشاره داشته اند. این قلم پیش از این و به فاصله کوتاهی پس از حوادث بمبئی به طرح سؤالاتی روی آورد تا با توجه به آن راهی به روی تحلیل دقیق این رویداد بگشاید.
امروز بعضی از آن سؤالات پاسخ خود را یافته و بعضی دیگر هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارند. با این حال در خصوص این رخداد نکات زیر قابل تامل و دارای اهمیت است.
۱) یکی از مهمترین پیامدهای حوادث ششم آذر بمبئی افزایش شدید فشار بر دولت پاکستان برای تن دادن به «همکاری مطلق» با نیروهای نظامی آمریکاست. در این بین خبرگزاری رویترز روز جمعه گذشته به نقل از مطبوعات هند اعلام کرد: «اداره فدرال آمریکا، مدارکی را در اختیار دولت هند قرار داده که نشان می دهد سازمان جاسوسی پاکستان در حملات بمبئی دست داشته است.»
شبکه تلویزیونی فاکس نیوز که رسماً از سوی پنتاگون اداره می شود در گزارشی از بمبئی گفت: «شاید مردم هند جنگ نخواهند اما قطعاً خواستار اقدام علیه اردوگاه های آموزشی در پاکستان هستند. همان اردوگاه هایی که عوامل تروریست در آنها آموزش دیده اند.»
۲) پیامد دیگر حوادث بمبئی تشدید اختلافات و تنش ها میان هند و پاکستان بود. هندی ها به همراه انگلیسی ها و آمریکایی ها طی این ۱۵ روز بی وقفه حملات خود را متوجه پاکستان کرده اند تا جائی که بارها از احتمال وقوع جنگ جدیدی میان دو کشور سخن گفته شده است.«گرگ بورک» خبرنگار شبکه تلویزیونی پنتاگون (فاکس نیوز) از یک سو از لزوم حمله به اردوگاه ها در پاکستان خبر داد و در عین حال پیش بینی کرد که حمله به اردوگاه ها با پاسخ متقابل پاکستان مواجه خواهد شد. در واقع آمریکایی ها طی دو هفته گذشته بر تنش میان دو کشور افزوده و حتی آنها را تا آستانه جنگ پیش برده اند.
۳) آمریکایی ها از آغاز درگیری های بمبئی در کنار دامن زدن به تنش در نقش میانجی نیز ظاهر شده و در ابعاد تبلیغاتی خود را «وزنه تعادل بخش» در روابط شبه قاره معرفی نموده اند. آمریکایی ها با اعزام یک تیم امنیتی به دهلی نو و شهر بمبئی مجاری اطلاعاتی و سیاسی بمبئی را کانالیزه کردند به گونه ای که میان اظهارات مقامات امنیتی و سیاسی این شهر قبل و بعد از ورود تیم امنیتی آمریکا تفاوت های مهمی دیده می شود. مقامات هندی ابتدا اعلام کردند که همه تروریست های حمله کننده به مراکز شهر بمبئی را کشته اند ولی دو روز بعد گفتند یکی از تروریست ها زنده دستگیر شده و عوامل پاکستانی حوادث بمبئی را معرفی کرده است. چهار روز پس از حادثه، کاندولیزا رایس وزیر جنگ افروز آمریکا راهی دهلی نو شد. از پاکستان خواست هر نوع همکاری را به هند ارائه دهد.
اما در عین حال نقش اختلاف برانگیز آمریکا عیان تر از آن بود که تلویزیون «فرانس۲۴» آن را نبیند. این تلویزیون با اشاره به سفر پی درپی مقامات امنیتی و سیاسی آمریکا به هند گفت: «در ماجرای بمبئی آمریکا بیطرف نیست زیرا اگر ارتش پاکستان از نبرد خود در منطقه وزیرستان دست بکشد تا مناقشه ای با هند را تدارک ببیند ممکن است جنگ آمریکا در افغانستان و مناطق قبیله ای به شکست انجامد.» رایس پیش از سفر به هند با مقامات پاکستانی در پایتخت این کشور ملاقات کرد و آنان را نسبت به تبعات خشم مقامات هندی ترساند به گونه ای که مقامات نظامی و سیاسی پاکستان اعلام کردند آماده هر نوع همکاری با هند و آمریکا در برخورد با جریان طالبان و پشتون های جنگ سالار هستند.
۴) یکی از تبعات تحولات بمبئی پناه بردن بیشتر دو دولت اسلام آباد و دهلی نو به مقامات واشنگتن بوده است. در این میان هندی ها به امید دست یافتن به موقعیت بهتر در تحولات بین المللی و پاکستانی ها از ترس مواجه شدن با «خطرات بزرگ» به آمریکایی ها پناه آورده اند. از این رو شبکه تلویزیونی سعودی العربیه در تحلیل رخدادهای دو کشور شبه قاره اعلام کرد: «اینک پاکستان در شرائط دشوار و هند در موقعیت ممتازی قرار گرفته است. «شبکه آمریکایی سی ان ان نیز اعلام کرد: «پس از سفر رایس به دو کشور هند و پاکستان احتمال جنگ میان دو کشور کاهش پیدا کرده است.»
۵) تحرکات مقامات آمریکایی در تحولات بمبئی با آنچه در گزارش شورای روابط خارجی آمریکا در مورد موقعیت بین المللی چهار کشور چین، روسیه، هند و ایران در سال ۲۰۲۵ م آمده بود و نیز با بیانیه های سیاسی دولت کنونی آمریکا و رئیس جمهور آتی آن -که در مورد ضرورت تحریک منطقه برای مواجهه با اسلام گرایان شبه قاره صادر شده اند، -همخوانی کامل دارد. آمریکایی ها اینک در منطقه ای به مناقشه دامن زده و درصدد مدیریت عمومی تحولات آن هستند که در اطراف آن چهار قدرت آسیایی وجود دارد.
۶) تضعیف دستگاه سیاسی و امنیتی پاکستان یکی از آثار راهبردی تحولات بمبئی است. پیش از این اعلام شده بود که سازمان اطلاعاتی پاکستان (ISI) تجزیه و بخش سیاسی و راهبردی آن به وزارت کشور منتقل شده است. همزمان با آن محافل آمریکایی از تسویه سنگین ارتش پاکستان از اسلام گراها خبر دادند. اینک در حادثه بمبئی دستگاه اطلاعاتی و سیاسی پاکستان آماج حملات قرار گرفته است. روزنامه «تایمز هند» به نقل از منابع اطلاعاتی این کشور در روز جمعه نوشت: مداخله سازمان جاسوسی پاکستان در حملات بمبئی آشکار و مستند است. وابستگی این روزنامه به سفارت آمریکا و انگلیس در دهلی نو کاملاً مشهور است. روزنامه «هندو» در ادامه همین خط اعلام کرد در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد که افرادی از ISI در آموزش تروریست های حوادث بمبئی نقش داشته و حتی محل آموزش آنان مشخص است. روزنامه انگلیسی «میل تودی» چاپ دهلی نو هم مدعی شد که« تروریست های حوادث بمبئی در ۱۸ ماه گذشته در چهار اردوی آموزشی در پاکستان شرکت داشته و به عضویت در لشکر طیبه پاکستان اعتراف کرده اند.» این مطالب را کنار خبر روز جمعه «رویترز» بگذارید: «اداره فدرال آمریکا مدارکی را در اختیار دولت هند قرار داده است.»
اما در یک جمعبندی کلی می توان بر موارد زیر تأکید کرد:
۱) آمریکایی ها قطعاً در حوادث بمبئی نقش اساسی داشته اند. این نقش ممکن است مطلق و یا مشترک باشد. یعنی احتمال دارد آمریکایی ها رأساً این عملیات را طراحی و اجرا کرده و یاخود طراحی کرده و با کمک کشور یا کشورهای دیگر به اجرا گذاشته باشند. این کشور یا کشورها می توانند هند، انگلیس و رژیم صهیونیستی باشند.
۲) آمریکایی ها برای مهار آمریکا ستیزی منطقه شبه قاره و خاورمیانه به وارد کردن ضربه قاطع به نیروهای قبایلی پاکستان، پشتون ها و طالبان نیاز مبرم داشتند. رابرت گیتس دو ماه پیش- در جریان اجلاس بخارست- از اعضای ناتو خواسته بود که با اعزام نیروی جدید به افغانستان موافقت کنند و اوباما برای غلبه بر مشکل آمریکا تمرکز روی ایالت سرحد شمالی پاکستان را ضروری خواند و این موضوعی بود که وزارت دفاع و خارجه بوش نیز بر آن تأکید داشتند. بنابراین آمریکا همانگونه که مهار افغانستان را از طریق مهار پاکستان جستجو می کند، مهار پاکستان را نیز در گرو خلق یک بحران سنگین منطقه ای علیه دولت و مردم این کشور می داند. تحولات بمبئی و آمادگی کامل آمریکا برای اداره مسایل پس از آن از چنین نقشی خبر می دهد.
۳) جالب این است که در این صحنه که آمریکایی ها هیچ هزینه ای نداده اند و حداکثر بهره را برده اند، تروریسم را به عنوان مهمترین مشکل خود تبلیغ می کنند! در واقع تروریسم اگر تهدید هست تهدیدی علیه منافع ملی پاکستانی ها، افغان ها، هندی ها و سایر ملت های این منطقه است و اگر فرصت است فرصتی برای آمریکا، رژیم صهیونیستی و همگرایان با این دو دولت است. سابقه این دولت ها در گسترش بحران ها و ترویج تروریسم و پناه دادن به تروریست ها و ناتمام گذاشتن پرونده های رسیدگی به تروریسم از چنین چیزی حکایت می کنند.
۴) اینکه بعضی با نادیده گرفتن نقش آمریکا، روی نقش طالبان و یا اهالی وزیرستان پاکستان مانور می کنند، در واقع چیزی جز انکار حقایق و روی آوردن به استدلال های تبلیغاتی آمریکایی ها نیست.
آمریکا تبلیغات می کند که القاعده و طالبان از سوی ۸۰ کشور خارجی حمایت می شود ولی نمی گوید این ۸۰ کشور کدامند؟ کدام دولت از کشورهای مسلمان از آنان حمایت می کنند چون چنین کشور و دولتی در میان مخالفان آمریکا وجود خارجی ندارد ولی کاملاً آشکار است که چه دولت هایی از جنایات مکرر علیه فلسطینی ها، لبنانی ها، عراقی ها، افغان ها، پاکستانی ها و... حمایت می کنند. آمریکا خرمهره دولت های جنایت پیشه به حساب می آید ولی چه کنیم که بعضی از تحلیلگران- حتی در حد یک مدیر کل در وزارت خارجه ما- این را نمی بینند و بیشتر تبلیغات رسمی کشور روی نقش مسلمانان در کشمیر یا باجور و وزیرستان متمرکز می شوند یعنی همان که فاکس نیوز و سی ان ان و رویترز براساس منافع تعریف شده آمریکا و رژیم صهیونیستی کلید زده اند.
سعدالله زارعی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید