یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


بقایای‌ «شمنیسم‌»در انسان‌ مدرن‌


بقایای‌ «شمنیسم‌»در انسان‌ مدرن‌
فال‌ و فالگیری‌ یکی‌ از پدیده‌ هاست‌ که‌ سالها است‌ در جامعه‌ و عموما توسط‌ رسانه‌ها به‌ صورت‌ یکی‌ از همین‌ فراپدیده‌های‌ غیر انسانی‌ پنداشته‌ می‌شود و براساس‌ همین‌ باور شیوه‌ بررسی‌ آنها نیز هشدار، نفی‌ یا تقبیح‌ آن‌ بوده‌ است‌. بی‌ آنکه‌ سخنی‌ از جنس‌ تفسیر این‌ پدیده‌ به‌ میان‌ آید.
در این‌ نوشتار سعی‌ بر آن‌ است‌ که‌ فال‌ و فالگیری‌ در جامعه‌ ایرانی‌ به‌ عنوان‌ باز نمود شرایط‌ اجتماعی‌ حال‌ حاضر در نظر گرفته‌ شود و به‌ عنوان‌ نشانه‌یی‌ به‌ آن‌ نگریسته‌ شود که‌ مدلولات‌ آن‌ منشایی‌ اجتماعی‌ و انسانی‌ دارند.
تصویری‌ که‌ از فالگیری‌ در ذهن‌ اکثر ما نقش‌ بسته‌ است‌، چند نفر عامی‌ و ساده‌ لوح‌ است‌ که‌ فریب‌ اغلب‌ زنی‌ کولی‌ و فالگیر را خورده‌ و با پرداخت‌ مبلغی‌ از او اطلاعاتی‌ را می‌ گیرند. در چنین‌ تصویری‌ فالگیر به‌ عنوان‌ یک‌ نوع‌ مصرف‌ نادرست‌ از سوی‌ افراد عامی‌ و یک‌ نوع‌ فریبکاری‌ از سوی‌ فروشندگان‌ آن‌ در نظر گرفته‌ می‌ شود که‌ به‌ همین‌ منوال‌ در ردیف‌ جرایم‌ حقوقی‌ قرار می‌گیرد.
برای‌ تعریف‌ مفهومی‌ پدیده‌ فالگیری‌ چنین‌ تصویری‌ کاملا منسوخ‌ است‌، امروزه‌ فالگیری‌ به‌ عنوان‌ عملی‌ داوطلبانه‌ انجام‌ می‌ گیرد که‌ منشا آن‌ نیازهای‌ روانی‌ و اجتماعی‌ خود جامعه‌ است‌، اگرچه‌ ممکن‌ است‌ که‌ این‌ نیازها دستمایه‌ سودجویی‌ سوداگران‌ قرار گیرد، اما واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ امروز فالگیری‌ به‌ عنوان‌ جزیی‌ اجتناب‌ ناپذیر در زندگی‌ اکثر ماست؛ کمتر کسی‌ است‌ که‌ در اولین‌ نگاه‌ به‌ یک‌ مجله‌ به‌ دنبال‌ صفحه‌ فال‌ آن‌ نگردد یا هر از گاهی‌ با چشمانی‌ بسته‌ لای‌ یکی‌ از صفحات‌ حافظ‌ انگشت‌ نگذارد و آن‌ را به‌ نیتی‌ نگشاید. نگاهی‌ به‌ پر مخاطب‌ ترین‌ سایتهای‌ فارسی‌ اگرچه‌ در مورد سایتهای‌ غیر فارسی‌ و غیر ایرانی‌ نیز تا حدودی‌ صادق‌ است‌ نشان‌ دهنده‌ سایتهایی‌ است‌ که‌ یکی‌ از انواع‌ رایج‌ فالگیری‌ را انجام‌ می‌ دهند. همچنین‌ افزایش‌ تعداد و تنوع‌ روزافزون‌ فالها و گسترده‌تر شدن‌ طیف‌ مخاطبان‌ آنها نیز دلیلی‌ بر این‌ مدعاست‌.
فالگیری‌ که‌ ریشه‌ های‌ آن‌ را شاید بتوان‌ در اعمال‌ جادوگری‌ و شمنیسم‌ تا قرنها پیش‌ دنبال‌ کرد، بقایای‌ خود را در دنیای‌ انسان‌ مدرن‌ و متفکر امروزی‌ نیز حفظ‌ کرده‌ است‌. پیوند فال‌ با برنامه‌های‌ رایانه‌یی‌ و کتابهای‌ ترجمه‌ شده‌ نشان‌ از اهمیت‌ و حضور پر رنگ‌ آن‌ در زندگی‌ روزمره‌ دارد، اما براستی‌ چرا فالها برایمان‌ جالب‌ می‌ شوند؟
●فالگیری‌ به‌ مثابه‌ آگاهی‌ کاذب‌ در خلا آگاهی‌
در رویای‌ مدرنیته‌ اغلب‌ اینگونه‌ تصور می‌ شد که‌ عقلانیت‌ و خرد پرده‌ های‌ فراطبیعی‌ را از روی‌ پدیده‌ ها برمی‌ دارد و با روند روزافزون‌ افسون‌ زدایی‌ از واقعیت‌ ها سر انجام‌ به‌ واگذاری‌ جهان‌ به‌ فرایند علمی‌ شدن‌ می‌رسیم‌ و جهان‌ به‌ سوی‌ جایگزینی‌ واقع‌ گرایی‌ به‌ جای‌ خداگرایی‌ و تقدیر گرایی‌ پیش‌ می‌ رود. این‌ پیش‌ بینی‌ رویا گونه‌ البته‌ تا حدودی‌ درست‌ از آب‌ در آمد و بشر با تکیه‌ بر علوم‌ طبیعی‌ تا حدود زیادی‌ به‌ شناخت‌ از طبیعت‌ دست‌ یافت‌، غافل‌ از آنکه‌ فرایند دیگری‌ نیز همزمان‌ در حال‌ شکل‌ گیری‌ بود. شناخت‌ انسان‌ از طبیعت‌ در دراز مدت‌ جای‌ خود را به‌ ناشناختگی‌ انسان‌ از خود و از جامعه‌ داده‌ است‌. زمانی‌ که‌ طبیعت‌ مظهر پیچیدگی‌ شناخته‌ می‌ شد اکنون‌ به‌ پایان‌ رسیده‌ است‌ و انسان‌ مغرورانه‌ در مقابل‌ هر ناشناخته‌ یی‌ قد علم‌ می‌ کند که‌، بزودی‌ آن‌ راهم‌ خواهم‌ شناخت‌! امروز آن‌ تنها ناشناخته‌ مخوفی‌ که‌ در مقابل‌ انسان‌ قرار گرفته‌ نه‌ طبیعت‌ که‌ خود جامعه‌ است‌. روند شهرنشینی‌ و پیدایش‌ مفهوم‌ شهروندی‌ که‌ با فردیت‌ روزافزون‌ خود را می‌نمایاند، باعث‌ به‌ وجود آمدن‌ میلیون‌ها امر ناشناخته‌ گردیده‌ است‌ که‌ هیچ‌کس‌ را یارای‌ شناخت‌ آن‌ نیست‌.
این‌ ناشناخته‌ها برای‌ شناخت‌ یکدیگر، برای‌ شناخت‌ خود و برای‌ شناخت‌ سیر تکاملی‌ یا قهقرایی‌ جامعه‌ دست‌ به‌ دامان‌ راههای‌ عجیبی‌ شده‌ اند که‌ اگرچه‌ هنوز برای‌ تقکر عقلانی‌ مدرن‌ پذیرفتنی‌ نیست‌ اما به‌ شکل‌ سوپاپ‌ اطمینانی‌ برای‌ جامعه‌ عمل‌ می‌ کند و از فشارهای‌ روز افزون‌ روانی‌ و اجتماعی‌ آن‌ می‌ کاهد.
آگاهی‌ نسبت‌ به‌ خود ما آدمها ذاتا نسبت‌ به‌ خودمان‌ کنجکاویم‌ و در پی‌ شناخت‌ خود از نگاه‌ جامعه‌ هستیم‌ و اغلب‌ خود را از این‌ طریق‌ می‌ شناسیم؛ بعضی‌ از انواع‌ فال‌ برای‌ برآورده‌ ساختن‌ این‌ نیاز کارکرد دارند؛ برای‌ مثال‌ طالع‌ بینی‌ ها و فالهایی‌ که‌ براساس‌ ماه‌ یا سال‌ تولد هستند و... این‌ نوع‌ شناخت‌ از خود مفهومی‌ است‌ که‌ در جامعه‌ شناسی‌ توسط‌ ج‌.ه‌.مید با نام‌ روند شکل‌ گیری‌ خود شناخته‌ می‌ شود و به‌ فرآیندی‌ اطلاق‌ می‌ شود که‌ در آن‌ شخا از طریق‌ جامعه‌ به‌ خودآگاهی‌ می‌ رسد.
اتفاقی‌ که‌ در نوعی‌ از فالها می‌افتد نیز به‌ همین‌ صورت‌ است؛ زمانی‌ که‌ ستاره‌ها و سیاره‌ها درباره‌ من‌ می‌گویند در واقع‌ باعث‌ می‌ شوند که‌ من‌ آدم‌ مهمی‌ باشم‌ و به‌ مجموعه‌یی‌ از آدمها که‌ دارای‌ همین‌ خصایص هستند تعلق‌ داشته‌ باشم‌، مرا دارای‌ وجهه‌یی‌ اجتماعی‌ می‌ سازند. این‌ گونه‌ فالها که‌ معمولا به‌ شکل‌ مجموعه‌ یی‌ از صفات اغلب‌ پسندیده ظاهر می‌ شوند، از طریق‌ مجموعه‌ یی‌ از روابط‌ پیچیده‌ و غیر طبیعی کهکشانی‌ و ماورای‌ طبیعی‌ به‌ فرد اعتبار و منزلت‌ ویژه‌ یی‌ می‌ بخشند، اعتبار و منزلتی‌ که‌ هر کس‌ و با هر طبقه‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌، می‌ تواند به‌ آسانی‌ آن‌ را به‌ دست‌ بیاورد.
فالهایی‌ که‌ به‌ خصوصیات‌ فردی‌ مربوط‌ هستند علاوه‌ بر اینکه‌ سرمایه‌ نمادین‌ فرد به‌ حساب‌ می‌آیند، همچنین‌ فرافکنی‌ از شخصیت‌ فرد و ویژگی‌ های‌ مطلوب‌ وی‌ هستند. افراد معمولا از میان‌ همه‌ ویژگی‌ها آنچه‌ که‌ به‌ خود نزدیکتر می‌ دانند و برای‌ خود مطلوب‌ تر می‌ دانند را به‌ عنوان‌ ویژگیهای‌ اساسی‌ خود به‌ یاد می‌ سپارند و آن‌ را درست‌ تر و به‌ خود شبیه‌تر می‌دانند.
●آگاهی‌ نسبت‌ به‌ آینده‌
این‌ شناخته‌ شده‌ ترین‌ وجه‌ فالگیری‌ است‌. اغلب‌ فالها اطلاعاتی‌ راجع‌ به‌ آینده‌ به‌ افراد می‌دهند و اغلب‌ آدمها برای‌ دانستن‌ چیزی‌ درباره‌ آینده‌ فال‌ می‌ گیرند. اگرچه‌ این‌ چیز موهومی‌ که‌ راجع‌ به‌ آینده‌ به‌ افراد گفته‌ می‌ شود آنچنان‌ آشکارا بی‌ منطق‌ و نادرست‌ است‌ که‌ افراد نسبت‌ به‌ صحت‌ آن‌ اعتنایی‌ ندارند اما کورسویی‌ از امیدی‌ است‌ که‌ بی‌ شک‌ هیچ‌ جامعه‌یی‌ بدون‌ آن‌ نمی‌تواند دوام‌ بیاورد. این‌ یکی‌ از اساسی‌ترین‌ کارکرد هایی‌ است‌ که‌ اندیشمندان‌ علوم‌ اجتماعی‌ برای‌ توجیه‌ و تفسیر دوام‌ و پایداری‌ دین‌ در جامعه‌ نیز بر می‌ شمرند. وجه‌ فرجام‌ شناسانه‌ ادیان‌ نیز دقیقا به‌ همین‌ مقوله‌ می‌ پردازد و کارکرد مهم‌ آن‌ در ارجاع‌ بدبختی‌ها و مصایب‌ این‌ جهان‌ به‌ جهان‌ دیگر است‌. فالها نیز این‌ جنبه‌ مهم‌ را در خود تقویت‌ می‌ کنند تا به‌ زندگی‌ روزمره‌ مردم‌ راه‌ بیابند.با این‌ ویژگی‌ می‌ توان‌ از این‌ پدیده‌ به‌ سوی‌ جامعه‌ حرکت‌ کرد و فالگیری‌ را نشانه‌ یی‌ قلمداد کرد از جامعه‌ یی‌ که‌ فرجام‌ ناشناخته‌یی‌ در انتظار آن‌ است‌. تنها این‌ جامعه‌ است‌ که‌ در سطح‌ فردی‌، افراد را به‌ دلخوشی‌ به‌ فالها دلخوش‌ می‌ سازد. یکی‌ از گروه‌هایی‌ که‌ اکنون‌ بیشترین‌ استفاده‌ را از فال‌ می‌کنند گروه‌ سنی‌ جوانان‌ و دانشجویان‌ هستند. گروهی‌ که‌ مشخصا در دوره‌ گذار خود از کودکی‌ به‌ میانسالی‌ ، یعنی‌ دوره‌ یی‌ ناپایدار میان‌ دو دوره‌ ثبات‌ بسر می‌برند و می‌بایست‌ چشم‌ اندازی‌ در مقابل‌ خود داشته‌ باشند، اما اگر جامعه‌ یی‌ که‌ می‌ بایست‌ این‌ دورنما را به‌ فرد بدهد نیز خود جامعه‌یی‌ در حال‌ گذار باشد چه‌ اتفاقی‌ می‌ افتد؟! در این‌ شرایط‌ است‌ که‌ منطق‌ و عقلانیت‌ نمی‌ تواند پاسخگوی‌ این‌ نسل‌ باشد زیرا جامعه‌ از آن‌ حداقل‌ ثباتی‌ برخوردار نیست‌ تا بتوان‌ به‌ کمک‌ آن‌ راهی‌ به‌ سوی‌ شناخت‌ عقلایی‌ باز کرد. هنگامی‌ که‌ جامعه‌ آینده‌ و سرنوشت‌ خود را بر احتمالات‌ استوار می‌ سازد، افراد نیز آینده‌ خود را با فال‌ رقم‌ می‌ زنند. بنابر این‌ استفاده‌ از فال‌ برای‌ دانستن‌ آینده‌، کارکردی‌ بسیار مهم‌ در امید بخشیدن‌ به‌ افراد دارد. این‌ کار اگرچه‌ در نگاه‌ اول‌ بسیار غیرمنطقی‌ به‌ نظر می‌رسد اما چندان‌ هم‌ بی‌ خردانه‌ نیست‌ و اتفاقا به‌ صورتی‌ ناآگاهانه‌ نقش‌ همان‌ سوپاپ‌ اطمینان‌ و کانالهای‌ تخلیه‌ فشارهای‌ روانی‌ را برای‌ جامعه‌ ایفا می‌کند.
●آگاهی‌ نسبت‌ به‌ دیگری‌
اگر هریک‌ از این‌ ناآگاهی‌هایی‌ که‌ تا کنون‌ برشمردیم‌ و آنها را به‌ عنوان‌ علت‌ موثری‌ در پدیده‌ فالگیری‌ شناختیم‌ را منطبق‌ بر یکی‌ از انواع‌ فالگیری‌ بدانیم‌، آن‌ نوع‌ از فالگیری‌ که‌ در میان‌ جوانان‌ بسیار رایج‌ است‌ و مربوط‌ به‌ دانستن‌ ویژگی‌ ها و افکار یک‌ نفر از طریق‌ فال‌ است‌ مربوط‌ به‌ ناشناختگی‌ آدمها برای‌ هم‌ و روابط‌ غیر شفاف‌ و غیر صادقانه‌ است‌.
چرا بعضی‌ افراد برای‌ دانستن‌ نظر یک‌ دوست‌، همسر و... به‌ فالها متوسل‌ می‌شوند؟! جواب‌ این‌ پاسخ‌ را شاید بتوان‌ از زبان‌ فروغ‌ فرخزاد به‌ روشن‌ ترین‌ شکل‌ آن‌ بیان‌ کرد: چراغ‌های‌ رابطه‌ خاموشند! به‌ این‌ معنا که‌ روابط‌ همیشه‌ در هاله‌یی‌ از ابهام‌ قرار دارد. این‌ ابهام‌ هم‌ می‌ تواند ناشی‌ از قواعد عرفی‌، قانونی‌ و سنتی‌ باشد که‌ با سختگیری‌ اعمال‌ می‌ شود و می‌ تواند ناشی‌ از عدم‌ صداقت‌ در روابط‌ باشد. گاهی‌ قواعد اجتماعی‌ برای‌ شناخت‌ افراد از یکدیگر بویژه‌ اگر از دو جنس‌ مخالف‌ باشند بسیار دست‌ و پا گیر می‌ شود، همین‌ عرفیات‌ و رسوم‌ گاهی‌ شفاف‌ و صریح‌ بودن‌ را ناشایست‌ می‌شمارد و باعث‌ می‌ شوند که‌ روابط‌ با تعارف‌ و در پوششی‌ از بی‌صداقتی‌ بیان‌ شوند. از آنجا که‌ افرادی‌ که‌ در همین‌ جامعه‌ زندگی‌ می‌کنند کاملا به‌ این‌ امر واقفند، از راه‌های‌ دیگری‌ برای‌ شناخت‌ یکدیگر استفاده‌ می‌ کنند. اینجا به‌ دلیل‌ اینکه‌ جامعه‌ به‌ من‌ اجازه‌ نمی‌ دهد یا شما احتمالا درست‌ نخواهید گفت‌! من‌ به‌ جای‌ اینکه‌ از خود شما بپرسم‌ آیا به‌ من‌ علاقه‌یی‌ دارید یا نه‌؟ همین‌ سوال‌ ساده‌ اما اساسی‌ را از یک‌ فالگیر یا از یکی‌ از انواع‌ فالها جویا می‌ شوم‌ حتی‌ اگر مطمئن‌ باشم‌ که‌ این‌ راه‌ درستی‌ نیست‌.
●فالگیری‌ به‌ عنوان‌ سرمایه‌ و مصرف‌ فرهنگی‌
آنچه‌ تاکنون‌ درباره‌ فالگیری‌ گفته‌ شد رویکردی‌ کاملا کارکردی‌ نسبت‌ به‌ آن‌ بود، اما دیدگاه‌های‌ دیگری‌ نیز وجود دارند که‌ این‌ پدیده‌ را با توجه‌ به‌ آن‌ می‌ توان‌ بررسی‌ کرد. یکی‌ از این‌ دیدگاهها، دیدگاه‌ نشانه‌ شناسی‌ است‌.فالگیری‌ از دیدگاهی‌ نوعی‌ مصرف‌ فرهنگی‌ است‌، بخصوص‌ هنگامی‌ که‌ برای‌ آن‌ هزینه‌ پرداخت‌ می‌ شود. انسانها از مصرف‌ فرهنگی‌ معمولا هدف‌ به‌ دست‌ آوردن‌ سرمایه‌ فرهنگی‌ و نمادین‌ را دنبال‌ می‌کنند، در اینجا این‌ سوال‌ مطرح‌ می‌ شود که‌ چه‌ نمادی‌ از فالگیری‌ ساخته‌ می‌ شود؟! در اکثر اجتماعات‌ فالگیری‌ با باری‌ منفی‌ نسبت‌ به‌ آن‌ روبرو است‌ فردی‌ که‌ فال‌ می‌گیرد، فردی‌ شناخته‌ می‌شود که‌ در تصمیماتش‌ از عقلانیت‌ به‌ دور است‌ و بسیار زودباور و ساده‌ لوح‌ است‌، در واقع‌ فالگیری‌ باعث‌ مخدوش‌ شدن‌ سرمایه‌ فرهنگی‌ افراد می‌ شود. اکنون‌ این‌ سوال‌ پیش‌ می‌ آید که‌ چگونه‌ عملی‌ که‌ چنین‌ بار منفی‌ را بر دوش‌ می‌ کشد، به‌ حیات‌ خود ادامه‌ می‌ دهد و افرادی‌ که‌ فال‌ می‌ گیرند چه‌ برخوردی‌ با وجهه‌ منفی‌ آن‌ در نزد جامعه‌ می‌ کنند.
وجه‌ کارکردی‌ فالگیری‌ مربوط‌ به‌ انگیزه‌ ها و دلایلی‌ می‌ شود اما فالگیری‌ مانند هر رفتار دیگری‌، هر انگیزه‌ و دلیلی‌ که‌ برای‌ فرد داشته‌ باشد می‌ بایست‌ توجیهی‌ اجتماعی‌ برای‌ افرادی‌ که‌ درگیر آن‌ هستند و دیگرانی‌ که‌ با آن‌ افراد در تعامل‌ هستند پیدا کند. پارتو، جامعه‌ شناس‌ فرانسوی‌، معتقد است‌: اگرچه‌ انسانها غالبا غیر منطقی‌ عمل‌ می‌ کنند اما به‌ منطقی‌ جلوه‌ دادن‌ رفتارشان‌ سخت‌ گرایش‌ دارند. بر این‌ اساس‌ معمولا دو نوع‌ کانال‌ برای‌ توجیه‌ این‌ عمل‌ در جامعه‌ زده‌ می‌ شود؛ اولین‌ شیوه‌ این‌ است‌ که‌ این‌ عمل‌ معمولا تنها در اجتماعاتی‌ به‌ صورت‌ علنی‌ در می‌ آید، که‌ پذیرفته‌ شده‌ باشد. مخفیانه‌ فال‌ گرفتن‌ یکی‌ از ویژگی‌های‌ این‌ عمل‌ در جامعه‌ ایرانی‌ است‌، اما راه‌ دوم‌ مخفی‌ کردن‌ عقیده‌ به‌ محتوای‌ فال‌ است‌. اغلب‌ اظهار می‌ شود که‌ هیچ‌ توجهی‌ به‌ محتوای‌ فال‌ وجود ندارد و فرد صرفا به‌ دلیل‌ وجه‌ سرگرم‌ کننده‌ فال‌ به‌ آن‌ می‌ پردازد که‌ البته‌ همچنان‌ که‌ به‌ آن‌ خواهیم‌ پرداخت‌ تا حدودی‌ صحت‌ دارد اما نه‌ آنچنان‌ که‌ بتواند علاقه‌ به‌ دانستن‌ محتوا و کمی‌ اعتقاد که‌ لازمه‌ آن‌ است‌ را کاملا مخفی‌ کند.
فالگیری‌ به‌ عنوان‌ مصرفی‌ فرهنگی‌ دراوقات‌ فراغت‌ درجامعه‌ ما که‌ بشدت‌ از فقر ابزارهای‌ گذران‌ اوقات‌ فراغت‌ رنج‌ می‌ برد، امری‌ شایع‌ است‌. این‌ شکل‌ از مصرف‌ را تحت‌ عنوان‌ سرگرمی‌ نیز عنوان‌ می‌ کنند. در این‌ زمینه‌ عقیده‌ بسیار جالبی‌ از ریچارد دایر وجود دارد که‌ قسمتی‌ از آن‌ را نقل‌ قول‌ می‌ کنم‌: «دو مورد از توصیفهای‌ مسلم‌ پنداشته‌ شده‌یی‌ که‌ از سرگرمی‌ ارایه‌ می‌شود، یعنی‌ ویژگی‌ گریز و تحقق‌ آرزو حاکی‌ از معنای‌ اصلی‌ آن‌ یعنی‌ آرمانگرایی‌ هستند. سرگرمی‌ تصویر چیز بهتری‌ را که‌ می‌ توان‌ به‌ سوی‌ آن‌ گریخت‌ ارایه‌ می‌کند، چیزی‌ که‌ ما عمیقا خواستار آن‌ هستیم‌ و زندگی‌ روزمره‌ مان‌ آن‌ را تامین‌ نمی‌ کند: بدیل‌ ها، امیدها، آرزوها اینها اموری‌ آرمانی‌ هستند، این‌ احساس‌ وجود دارد که‌ چیزها می‌ توانند بهتر از این‌ باشند، می‌ توان‌ چیزی‌ را غیر از آنچه‌ هست‌ به‌ تصور آورد و تحقق‌ بخشید.» اگر این‌ توصیف‌ از سرگرمی‌ را قبول‌ داشته‌ باشیم‌ فالگیری‌ آن‌ را به‌ بهترین‌ شکل‌ در خود متجلی‌ می‌ سازد، راجع‌ به‌ خصوصیاتی‌ که‌ در این‌ متن‌ وجود دارد هم‌ قبلا در سطور بالا گفته‌ شد. بنابراین‌ فالگیری‌ می‌ تواند وظیفه‌ خود را به‌ عنوان‌ یک‌ سرگرمی‌ نیز ایفا کند و در وقت‌ آزاد و جای‌ خالی‌ فرهنگ‌ فراغت‌ و وسایل‌ مناسب‌ آن‌ بدیل‌ خوب‌ و شفا بخشی‌ باشد. فرهنگ‌ فالگیری‌ برای‌ گذراندن‌ اوقات‌ فراغت‌، نوعی‌ توجیه‌ فرهنگی‌ برای‌ انجام‌ دادن‌ آن‌ است‌ و رفتار فالگیری‌ پاسخی‌ فرهنگی‌ به‌ نیازهای‌ برآورده‌ نشده‌ در جامعه‌ است‌.

نرگس‌ آذری‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید