یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


دولت هم صرفه‌جویی کند


دولت هم صرفه‌جویی کند
اعمال سیاست سهمیه‌بندی مهمترین سیاستی بود که نشان‌دهنده نوع نگاه مدیران به صرفه‌جویی در بنزین می‌باشد. اینکه دید مسوولان این است که مصرف زیاد مردم عامل اصلی واردات زیاد بنزین بوده است. اما همین مسوولان به نوع خرج‌های زیادی که دولت دارد توجه نمی‌کنند. در واقع با چند مساله ساده و صرفه‌جویی‌هایی که دولت می‌تواند انجام دهد مصرف انرژی به شدت کم می‌شود.
در مباحث مربوط به انرژی، صرفه‌جویی از اهمیت به سزایی برخوردار است. لذا به آن سوخت پنجم یا عرضه هم می‌گویند. زیرا می‌توان با صرفه‌جویی در انرژی، مقدار قابل ملاحظه‌ای انرژی برای سال‌های آتی ذخیره کرد. بخصوص اگر انرژی قابل تجدید نباشد مانند تولیدات نفتی و گازی.
در ایران نیز چند وقتی است مباحث مربوط به صرفه‌جویی انرژی بخصوص در زمینه بنزین مطرح می‌شود. بخصوص اینکه قبل از سهمیه‌بندی بنزین، مبالغ هنگفتی هر ساله به واردات بنزین اختصاص می‌یافت. از این رو نگرانی‌ها در خصوص رشد فزاینده این مبالغ افزایش یافت و مجموعه این نگرانی‌ها در نهایت، منجر به سهمیه‌بندی گردید.
اما باید این را در نظر داشت که مفهوم صرفه‌جویی که در مباحث اقتصاد انرژی به آن پراخته می‌شود، با آن مفهومی که در عرصه عمومی در ایران مشاهده گردید، تفاوت بسیار زیادی دارد و فقط جنبه خاصی از آن مورد بحث واقع شد. در واقع قسمتی که مربوط به مردم می‌شد. در عرصه عمومی صرفه‌جویی به معنی مصرف کمتر مردم تلقی گردید در حالی که مباحث اقتصاد انرژی به مفهومی دیگر تحت عنوان صرفه‌جویی پرداخته می‌شود که در این نوشته می‌خواهیم به این معنی تا حدودی بپردازیم.
تعریف صرفه‌جویی در مباحث اقتصاد انرژی این است که انرژی قابل استفاده (Useable Energy) کمتری برای هر واحد حصول انرژی مفید (Useful Energy) استفاده شود. در حقیقت با استفاده از میزان انرژی قابل استفاده کمتری، از انرژی مفید استفاده شود. برای فهم دقیق این تعریف انواع انرژی به صورت زیر تعریف می‌شود:
ـ انرژی اولیه (primary Energy): مواد خام مانند هیدروکربورها (نفت خام و گاز طبیعی).
ـ انرژی قابل استفاده(Useable Energy): انرژی اولیه قابل استفاده نیست. انرژی اولیه را در پالایشگاه‌ها به آن نوع از انرژی تبدیل می‌کنند که قابل استفاده باشد. مانند تولیدات نفتی و گازی.
ـ انرژی مفید ((Useful Energy: انرژی که نهایتا دیده وارد دستگاه انرژی‌بر می‌شود. مانند روشنایی و گرمایی.
ـ انرژی نقطه سوخت((burner up Energy: انرژی که در نقطه سوزاندن (نقطه نهایی استفاده انرژی) وجود دارد. یعنی همان انرژی که از دستگاه خارج می شود و استفاده‌کننده نهایی از آن بهره می‌برد.
قابل ذکر است که تقاضای انرژی تقاضای انرژی نوع چهارم است. همچنین باید دانست که در انرژی چهارم کارآیی دستگاه انرژی‌بر بسیار مهم می‌باشد. زیرا اگر به دو دستگاه کاملا مشابه اما با کارآیی‌های متفاوت، یک اندازه انرژی مفید برسد، آن که کارآتر است انرژی بیشتری را از خود خارج کرده و به تقاضاکننده می‌دهد تا دستگاهی که کارآیی کمتری دارد.
صرفه‌جویی انرژی به ۴ مساله وابسته است: امکان پذیری فنی، امکان پذیری اقتصادی، امکان پذیری بازار و نهایتا بهره‌برداری ظرفیت. سه مورد اول به اینکه دستگاه‌هایی ساخته شود که کارآیی بیشتری داشته باشد و آن دستگاه به بهره‌برداری اقتصادی رسیده باشد و امکان تهیه آن در داخل با قیمت‌های معقول و منطقی وجود داشته باشد، وابسته است و صرفا مورد چهارم است که به فرهنگ استفاده مردم، و این که مردم با ملاحظات بیشتری انرژی مصرف کنند وابسته است. در حقیقت گران کردن انرژی یا سهمیه‌بندی آن، صرفا از طریق کانال چهارم است که می‌تواند بر صرفه‌جویی اثر بگذارد.
و جالب آن که در محافل اقتصادی در ایران، سیاست‌های صرفه‌جویی صرفا تکیه بر تاثیرگذاری از طریق مورد چهارم دارند و فعالیتی برای سه مورد دیگر در نظر گرفته نمی‌شود. جالب آن که بسیاری از تحصیل‌کردگان اقتصاد نیز پیشنهاد افزایش قیمت‌هارا تنها راه حل برای صرفه‌جویی می‌دانند. در صورتی که با یک حساب سرانگشتی می‌توان به این نتیجه رسید که صرفه‌جویی از راه تاثیرگذاری موارد دیگر بسیار به صرفه‌تر است و به مردم کمتر فشار اقتصادی وارد می شود و با عدالت اجتماعی بیشتری همراه است.
در همین راستا در ادامه این نوشته به این مساله می‌پردازیم که اگر دولت از تعداد ماشین پیکان کمتری در بدنه اجرایی‌اش استفاده کند، چه مقدار امکان صرفه‌جویی وجود خواهد داشت.
به عنوان یک مثال ساده، تعداد زیادی از دستگاه‌های دولتی همچنان از پیکان برای کارهای اداری استفاده می‌کنند. یک سری فروض محافظه‌کارانه (یعنی حدس‌هایی که احتمالا همه کمتر از حد واقعی هستند) را در نظر می‌گیریم:
۱) یک میلیون ماشین پیکان در دستگاه‌های اداری مورد استفاده می باشد.
۲) هر ماشین پیکان در هر صد کیلومتر ۱۲ لیتر بنزین مصرف می‌کند.
۳) در هر روز کاری به طور متوسط، هر ماشین اداری پیکان ۵۰ کیلومتر مسافت طی کند.
۴) ۳۰۰ روز کاری در هر سال در نظر بگیریم.
با توجه به این فروض دستگاه‌های دولتی، سالانه ۱۸۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ لیتر بنزین مصرف می‌کند.
حال با توجه به تمام فروش بالا اگر دستگاه های دولتی این یک میلیون ماشین پیکان را با پراید تعویض نماید و با توجه به این که هر ماشین پراید در هر صد کیلومتر ۷ لیتر بنزین مصرف می‌کند، ۱۰۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰ لیتر بنزیم مصرف خواهد کرد. در این صورت با تفاضل این دو رقم به عدد ۷۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰ لیتر بنزین در سال می‌رسیم که دستگاه‌های دولتی به دلیل استفاده از پیکان بیشتر صرف می‌کنند. اگر قیمت واردات بنزین را هم ۳۰۰۰ ریال در نظر بگیریم رقم ۲۲۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال یارانه بنزین است که در اختیار دستگاه‌های دولتی می‌باشد.
بنابراین می‌بینیم که خود دولت به دلیل استفاده از ماشین‌هایی که استفاده زیادتری از بنزین دارند چه حجم عظیمی را طی سال به خود اختصاص می‌دهند. در صورتی که با تعویض ماشین‌ها و استفاده از ماشین‌های با مصرف کمتر بنزین مشاهده می‌کنیم که حدود ۷۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰ لیتر بنزین صرفه‌جویی می‌شود.
هزینه تعویض ماشین نیز فقط یک بار در سال اول پرداخت خواهد شد. بنابراین صرفا با اختصاص یک سال هزینه واردات بنزین، می‌توان این تعویض‌ها را انجام داد و از سال بعد شاهد صرفه‌جویی ۲۲۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ریالی خواهیم شد.
از این رو نباید همه مشکلات مصرف بنزین را از آن مردم بدانیم. بلکه یکی از مهمترین مقصران در این زمینه دولت است. اما متاسفانه چند وقتی است که مسوولان بیشتر مشکلات از جمله مصرف زیاد بنزین را مردم می‌دانند و در جهت اصلاح سیستم دولتی قدمی بر نمی‌دارند. به همین دلیل است که فشار اقتصادی زیادی به مردم وارد می‌شود. در حالی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته ، با هزینه فایده‌های راه‌های مختلف برای سیاست‌های مختلف، راه حلی انتخاب می‌شود که کمترین فشار اقتصادی به مردم وارد شود. و افتخار اقتصاددانان نیز آن است که راه‌حل‌هایی در اختیار مسوولان قرار دهند که فشار کمتری به مردم وارد شود نه اینکه در هر موردی پیشنهاد افزایش قیمت‌ها را ارایه دهند
امیر جعفرزاده
منبع : گزارش


همچنین مشاهده کنید