شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
نیمی انسان و نیمی شاعر
بسیاری از شاعران معاصر عرب در دهههای آغازین قرن بیستم به دلیل گسترش فقر و فساد و خفقان سیاسی در كشورهایشان، مجبور بودند در فضای آزادتری، اشعار خود را بسرایند.مقصد اصلی بیشتر این شاعران، قاره امریكا بود.جایی كه میتوانستند با چاپ روزنامهها و مجلاتی به زبان عربی، اشعار و نوشتههای خود را در انتقاد از اوضاع اجتماعی و سیاسی منتشر كنند.
از جمله مهمترین این شعرا در كشور امریكا میتوان به جبران خلیل جبران، امینالریحانی، ایلیا ابوماضی و میخاییل نعیمه و در امریكای جنوبی به الیاس فرحات، رشید سلیم الخوری، شفیق المعلوف اشاره كرد.در ادبیات عرب این شعرا به شاعران مهجر و به ادبیاتشان نیز الادب المهجر (ادبیات در مهجر) شهرت دارند.
شاعران الادب مهجر حركت خروشانی را علیه زبان، شیوههای قدیم شعر و اغراقآن برپا كردند و برای بیان اندیشههای خود از اسلوبی مانند هجا، مدح و فخر سود جستند.پس از گذشت مدتی شماری از این شاعران به یكدیگر پیوسته و انجمنی را با نام «الرابطه القلمیه» را در سال ۱۹۲۰ در شهر نیویورك بنا نهادند و موسس آن دكتر عبدالمسیح حداد بود.از دیگر اعضای الرابطه القلمیه جبران خلیل جبران است كه پس از مدتی ریاست این انجمن را برعهده گرفت.
جبران خلیل جبران، شاعری است كه گستردگی مضامین و عمق مفاهیم شعری، شعر معاصر عرب وامدار اندیشههای شگرف اوست.
جبران در سال ۱۸۸۳ در روستای بشری واقع در شمال لبنان از پدری چوپان و خوشگذران و مادری پرهیزگار زاده شد.خود جبران در مورد مادرش میگوید: او عجیبترین موجودی بود كه در زندگی با او آشنا شدم.به هر روی خانواده او مارونی مذهب بودند.او در سن ششسالگی به مدرسهیی واقع در روستای محل تولدش رفت و از همان زمان به نقاشی علاقهیی وافر داشت كه البته در این راه، مادرش مشوق اصلی او بود.در سن دوازدهسالگی به اتفاق خانواده شش نفری خود راهی امریكا شد.در آن زمان بسیاری از خانوادههای لبنانی به دلیل شرایط اجتماعی موجود كشورشان به امریكا یا سایر كشورها مهاجرت میكردند و چیز عجیبی هم نبود.از این رو خانواده جبران به بوستون امریكا مهاجرت كردند و او در این كشور شروع به یادگیری زبان انگلیسی و نقاشی كرد.
بعد از گذشت دو سال اقامت در امریكا، جبران بر آن شد تا برای یادگیری هرچه بهتر و بیشتر زبان نیاكانش یعنی عربی به لبنان سفر كند.در بیروت وارد مدرسه «الحكمه۰۳۹;» شد و چهارسال در لبنان، در معانی زیبای زبان عربی تعمق كرد و از نزدیك با ظلم و ستم جامعه وقت لبنان هرچه بیشتر آشنا شد.
پس از آن در سال ۱۹۰۸ راهی پاریس شد و در یكی از هنرستانهای این شهر نقاشی را بیش از پیش فراگرفت.در خلال اقامتش در این شهر، امكان آن را یافت تا به شهرهای دیگر كشورهای اروپایی از جمله رم، بروكسل و لندن سفر كند.
در پاریس، نزد «اگوست رودن» نقاش فرانسوی، نقاشی را حرفهییتر فراگرفت. جبران بسیار تحت تاؤیر اندیشههای او قرارگرفت.در همین سال بود كه جبران خواهرش سلطانه و سال بعد از آن مادرش و برادرش پطرس را بر اؤر ابتلایشان به بیماری از دست داد.فوت سه نفر از اعضای خانودهاش، در روح و روان جبران بسیار تاؤیر گذاشت.جبران به اتفاق خواهر دیگرش در برابر سختیهای زندگی بسربرد اما همواره در اشعارش، از روح زخمی خود سخن گفت.
در همین سالها بود كه جبران نمایشگاههایی از تابلوهای نقاشی خود را برپا كرد و مقالاتش را در روزنامه الاخبار به چاپ رساند و كتابش به نام «الموسیقی» كه نخستین تلاش جدی جبران در عرصه تالیف كتاب بود را منتشر كرد.
در همین حین، كتابهای دیگرش به نامهای «الارواح المترده۰۳۹;:روحهای سركش»،«دمعه۰۳۹; و ابتسامه۰۳۹;:اشكی و لبخندی» و «الاخجه۰۳۹; المتكسره۰۳۹;: بالهای شكسته» را به چاپ رساند.با انتشار این كتابها شهرت جبران همهجا را فراگرفت و آوازه همین شهرت باعث شد كه هنرمندان امریكایی مجذوب اندیشههای او شده و در صدد نزدیكی به جبران برآمدند.یكی از جمله این شیفتگان جبران، دوشیزهیی امریكایی به نام «ماری هاسكل» مدیر یكی از مدارس این كشور بود و از جبران خواست تا تابلوهای نقاشی خود را در مدرسه او به نمایش بگذارد.ماری هاكسل كه فرانسویتبار و نام اصلیاش میشلین بود، پس از گذشت مدتی به جبران ابراز علاقه كرد، بعد از مدتی این علاقه كاملا دو سویه شد و جبران بسیاری از نوشتههایش را به او تقدیم كرد.
بعد از مدتی برآن شد به نیویورك كه از قدیم الایام مركز اجتماع هنرمندان بود، برود.در این شهر جبران خود را در صومعهیی محبوس كرد و تنها در روزهای محدودی از این مكان بیرون میآمد.در این صومعه جبران برهه جدیدی از زندگی خود كه تماما تامل و فلسفه و نوشتن بود را آغاز كرد و هر روز خود را با خواندن تالیفات فیلسوف مشهور امریكایی نیچه و بویژه كتاب «چنین گفت زرتشت» میگذراند.
جبران در این مدت كتابهایی را به زبان انگلیسی تالیف كرد.كه عبارتند از: النبی)پیامبر( المجنون)دیوانه( یسوعبنالانسان)عیسی فرزند بشر(كه البته جبران تالیف كتابهایی به این زبان را مدیون حمایتهای عاطفی هاسكل میدانست.زیرا وقتی ماری هاسكل مشاهده كرد كه جبران چقدر به انگلیسی نوشتن علاقه دارد سعی كرد كه از او حمایت كند زیرا میدید كه جبران اول به عربی مینویسد و بعد آن را به زبان انگلیسی ترجمه میكند.او جبران را تشویق كرد كه یكدفعه به انگلیسی بنویسد.نوشتههای جبران مملو از احساس است.او عاشقانه مینویسد و آؤارش پر از نشانههای طبیعت است.پر از درخت و نسیم و دریا.برای او تخیل حقیقت تام است.او راه میجوید و پیش میرود و همیشه كسی هست كه به فریادش برسد.اما بازهم همیشه تنهاست.همیشه رنجور و ضعیف است.او مردی است نیمه انسان و نیمه دیگرش همواره شاعر.
جبران خلیل جبران شاعر و نویسنده و متفكر بزرگ لبنانی در سال ۱۹۳۱در سن ۴۸ سالگی براؤر ابتلا به سرطان فوت كرد.در هنگام خاكسپاری «ماری هاسكل» و «مدیانا» خواهر جبران حضور داشتند تا با جبران وداع كنند.جسد او را به بشری روستای محل تولدش منتقل كردند و در همان جا به خاك سپردند.در آن روز روزنامه نیویورك تایمز ضمن انتشار مقالهیی كه به ابعاد زندگی و شخصیتی جبران پرداخته شده بود نوشت:جسد خالق پیامبر را به لبنان بردهاند تا در كنار خاطرات كودكی خود به آرامی بخوابد.آن روز همه در عزای از دست دادن جبران به سوگ نشستند.او همواره به انسان امید میدهد كه خداوند یارش است و مدام مینویسد: هركودكی با این پیام به دنیا میآید كه خداوند هنوز از انسان ناامید نیست و میگوید:
یكدیگر را دوست بدارید اما از عشق زنجیر مسازید.
بگذارید عشق همچون دریایی مواج میان ساحلهای جانتان در تموج و اهتزاز باشد.
جامهای یكدیگر را پركنید اما از یك جام منوشید.
با شادمانی باهم برقصید و آواز بخوانید اما بگذارید هریك برای خود تنها باشد.
دلهایتان را به هم بسپارید اما به اسارت یكدیگر ندهید.
در كنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیك.
از آنكه ستونهای معبد به جدایی باربهتر كشند.
بلوط و سرود در سایه هم به كمال رویش نرسند.
آزاده بابایینژاد
از جمله مهمترین این شعرا در كشور امریكا میتوان به جبران خلیل جبران، امینالریحانی، ایلیا ابوماضی و میخاییل نعیمه و در امریكای جنوبی به الیاس فرحات، رشید سلیم الخوری، شفیق المعلوف اشاره كرد.در ادبیات عرب این شعرا به شاعران مهجر و به ادبیاتشان نیز الادب المهجر (ادبیات در مهجر) شهرت دارند.
شاعران الادب مهجر حركت خروشانی را علیه زبان، شیوههای قدیم شعر و اغراقآن برپا كردند و برای بیان اندیشههای خود از اسلوبی مانند هجا، مدح و فخر سود جستند.پس از گذشت مدتی شماری از این شاعران به یكدیگر پیوسته و انجمنی را با نام «الرابطه القلمیه» را در سال ۱۹۲۰ در شهر نیویورك بنا نهادند و موسس آن دكتر عبدالمسیح حداد بود.از دیگر اعضای الرابطه القلمیه جبران خلیل جبران است كه پس از مدتی ریاست این انجمن را برعهده گرفت.
جبران خلیل جبران، شاعری است كه گستردگی مضامین و عمق مفاهیم شعری، شعر معاصر عرب وامدار اندیشههای شگرف اوست.
جبران در سال ۱۸۸۳ در روستای بشری واقع در شمال لبنان از پدری چوپان و خوشگذران و مادری پرهیزگار زاده شد.خود جبران در مورد مادرش میگوید: او عجیبترین موجودی بود كه در زندگی با او آشنا شدم.به هر روی خانواده او مارونی مذهب بودند.او در سن ششسالگی به مدرسهیی واقع در روستای محل تولدش رفت و از همان زمان به نقاشی علاقهیی وافر داشت كه البته در این راه، مادرش مشوق اصلی او بود.در سن دوازدهسالگی به اتفاق خانواده شش نفری خود راهی امریكا شد.در آن زمان بسیاری از خانوادههای لبنانی به دلیل شرایط اجتماعی موجود كشورشان به امریكا یا سایر كشورها مهاجرت میكردند و چیز عجیبی هم نبود.از این رو خانواده جبران به بوستون امریكا مهاجرت كردند و او در این كشور شروع به یادگیری زبان انگلیسی و نقاشی كرد.
بعد از گذشت دو سال اقامت در امریكا، جبران بر آن شد تا برای یادگیری هرچه بهتر و بیشتر زبان نیاكانش یعنی عربی به لبنان سفر كند.در بیروت وارد مدرسه «الحكمه۰۳۹;» شد و چهارسال در لبنان، در معانی زیبای زبان عربی تعمق كرد و از نزدیك با ظلم و ستم جامعه وقت لبنان هرچه بیشتر آشنا شد.
پس از آن در سال ۱۹۰۸ راهی پاریس شد و در یكی از هنرستانهای این شهر نقاشی را بیش از پیش فراگرفت.در خلال اقامتش در این شهر، امكان آن را یافت تا به شهرهای دیگر كشورهای اروپایی از جمله رم، بروكسل و لندن سفر كند.
در پاریس، نزد «اگوست رودن» نقاش فرانسوی، نقاشی را حرفهییتر فراگرفت. جبران بسیار تحت تاؤیر اندیشههای او قرارگرفت.در همین سال بود كه جبران خواهرش سلطانه و سال بعد از آن مادرش و برادرش پطرس را بر اؤر ابتلایشان به بیماری از دست داد.فوت سه نفر از اعضای خانودهاش، در روح و روان جبران بسیار تاؤیر گذاشت.جبران به اتفاق خواهر دیگرش در برابر سختیهای زندگی بسربرد اما همواره در اشعارش، از روح زخمی خود سخن گفت.
در همین سالها بود كه جبران نمایشگاههایی از تابلوهای نقاشی خود را برپا كرد و مقالاتش را در روزنامه الاخبار به چاپ رساند و كتابش به نام «الموسیقی» كه نخستین تلاش جدی جبران در عرصه تالیف كتاب بود را منتشر كرد.
در همین حین، كتابهای دیگرش به نامهای «الارواح المترده۰۳۹;:روحهای سركش»،«دمعه۰۳۹; و ابتسامه۰۳۹;:اشكی و لبخندی» و «الاخجه۰۳۹; المتكسره۰۳۹;: بالهای شكسته» را به چاپ رساند.با انتشار این كتابها شهرت جبران همهجا را فراگرفت و آوازه همین شهرت باعث شد كه هنرمندان امریكایی مجذوب اندیشههای او شده و در صدد نزدیكی به جبران برآمدند.یكی از جمله این شیفتگان جبران، دوشیزهیی امریكایی به نام «ماری هاسكل» مدیر یكی از مدارس این كشور بود و از جبران خواست تا تابلوهای نقاشی خود را در مدرسه او به نمایش بگذارد.ماری هاكسل كه فرانسویتبار و نام اصلیاش میشلین بود، پس از گذشت مدتی به جبران ابراز علاقه كرد، بعد از مدتی این علاقه كاملا دو سویه شد و جبران بسیاری از نوشتههایش را به او تقدیم كرد.
بعد از مدتی برآن شد به نیویورك كه از قدیم الایام مركز اجتماع هنرمندان بود، برود.در این شهر جبران خود را در صومعهیی محبوس كرد و تنها در روزهای محدودی از این مكان بیرون میآمد.در این صومعه جبران برهه جدیدی از زندگی خود كه تماما تامل و فلسفه و نوشتن بود را آغاز كرد و هر روز خود را با خواندن تالیفات فیلسوف مشهور امریكایی نیچه و بویژه كتاب «چنین گفت زرتشت» میگذراند.
جبران در این مدت كتابهایی را به زبان انگلیسی تالیف كرد.كه عبارتند از: النبی)پیامبر( المجنون)دیوانه( یسوعبنالانسان)عیسی فرزند بشر(كه البته جبران تالیف كتابهایی به این زبان را مدیون حمایتهای عاطفی هاسكل میدانست.زیرا وقتی ماری هاسكل مشاهده كرد كه جبران چقدر به انگلیسی نوشتن علاقه دارد سعی كرد كه از او حمایت كند زیرا میدید كه جبران اول به عربی مینویسد و بعد آن را به زبان انگلیسی ترجمه میكند.او جبران را تشویق كرد كه یكدفعه به انگلیسی بنویسد.نوشتههای جبران مملو از احساس است.او عاشقانه مینویسد و آؤارش پر از نشانههای طبیعت است.پر از درخت و نسیم و دریا.برای او تخیل حقیقت تام است.او راه میجوید و پیش میرود و همیشه كسی هست كه به فریادش برسد.اما بازهم همیشه تنهاست.همیشه رنجور و ضعیف است.او مردی است نیمه انسان و نیمه دیگرش همواره شاعر.
جبران خلیل جبران شاعر و نویسنده و متفكر بزرگ لبنانی در سال ۱۹۳۱در سن ۴۸ سالگی براؤر ابتلا به سرطان فوت كرد.در هنگام خاكسپاری «ماری هاسكل» و «مدیانا» خواهر جبران حضور داشتند تا با جبران وداع كنند.جسد او را به بشری روستای محل تولدش منتقل كردند و در همان جا به خاك سپردند.در آن روز روزنامه نیویورك تایمز ضمن انتشار مقالهیی كه به ابعاد زندگی و شخصیتی جبران پرداخته شده بود نوشت:جسد خالق پیامبر را به لبنان بردهاند تا در كنار خاطرات كودكی خود به آرامی بخوابد.آن روز همه در عزای از دست دادن جبران به سوگ نشستند.او همواره به انسان امید میدهد كه خداوند یارش است و مدام مینویسد: هركودكی با این پیام به دنیا میآید كه خداوند هنوز از انسان ناامید نیست و میگوید:
یكدیگر را دوست بدارید اما از عشق زنجیر مسازید.
بگذارید عشق همچون دریایی مواج میان ساحلهای جانتان در تموج و اهتزاز باشد.
جامهای یكدیگر را پركنید اما از یك جام منوشید.
با شادمانی باهم برقصید و آواز بخوانید اما بگذارید هریك برای خود تنها باشد.
دلهایتان را به هم بسپارید اما به اسارت یكدیگر ندهید.
در كنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیك.
از آنكه ستونهای معبد به جدایی باربهتر كشند.
بلوط و سرود در سایه هم به كمال رویش نرسند.
آزاده بابایینژاد
منبع : روزنامه اعتماد
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس حجاب دولت دولت سیزدهم رئیسی رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی گشت ارشاد توماج صالحی جمهوری اسلامی ایران
تهران قتل شهرداری تهران سیل هواشناسی پلیس کنکور وزارت بهداشت بیمارستان سلامت زنان سازمان سنجش
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی قیمت طلا سایپا مسکن ارز ایران خودرو تورم
سینمای ایران سینما سریال تلویزیون سریال پایتخت قرآن کریم موسیقی رهبر انقلاب فیلم ترانه علیدوستی مهران مدیری کتاب
کنکور ۱۴۰۳ اینترنت عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال بازی تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا سپاهان
هوش مصنوعی نخبگان سامسونگ مدیران خودرو اپل فناوری آیفون ناسا بنیاد ملی نخبگان ربات رونمایی
سازمان غذا و دارو کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا افسردگی آلزایمر