شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
دقیقههای تاریک و روشن
«شهاب مقربین»، شاعری که درونگرایی و دوری جستنش از زیادهگوییها و صناعات، زبان و بیانی پیراسته و خاص به او داده است، در مجموعه شعر «رویاهای کاغذیام»، ما را در برابر گزیدهای از چهار دهه شاعریاش قرار داده است. برای من که همسن و سال دو مجموعه آخر شاعر هستم، خواندن اشعار دفترهای دیگر علاوه بر آشنایی با فضای ذهنی شاعر در آن دوران، امکان مقایسه آن اشعار با شعرهای دیگر و ردیابی لحظاتی که روح و ذهن شاعر را بر من آشکار میکند، فراهم میآورد. «اندوه پروازها» و «گامهای تاریک و روشن» هر چند قدرت و درونمایه اشعار دفتر «کنار جاده بنفش کودکیام را دیدم» را ندارند، اما سرشار از تصویرهای شاعرانهای است که به موسیقی طبیعی گفتار نزدیک شده و در ضمن سادگی بیان، نشاندهنده گستره عظیمی است که برای آفرینش شعر پیش روی شاعر قرار دارد:«پر پر/ پر پر/ پر پر/ چکههای خون/ و نیم پروازی کوتاه / پر پر/ پر پر/ چکههای خون/ تکان واپسین / تکان سکون» دراشعار برگزیده دفتر اول (اندوه پروازها)، تکرار کلماتی همچون پرواز، قفس، آواز، زخم و تکرار لحظاتی که سردرگمی و یاس را نشان میدهد، درونمایه اصلی شعرهاست؛ بیآنکه حتی رگههای کمرنگی از امیدواری به چشم بخورد.
« چگونه پرندهای است/ مرغ عشق / قفس قلب من شکسته است و باز/ آواز پرواز را نمیخواند / با بال خیال حتی»اینجاست که حتی در خیال هم آنچه را دوست دارد، نمییابد و به انتظار شادی است در روزگاری که اندوه از ابر میریزد و شاعر تنها میتواند تشویش خود را بسراید: « . . . و درسایه روشن چراغ و اتاق / مردی تنها / تشویش خویش را میسراید. . . » و درمییابد که تلاشهایش برای پرواز دادن پرنده پرورده خود بیهوده بوده است: «. . . آه آسمان/ پرندهام/ پرپر زد. . . » شاعر در اوج ناامیدیها، در انتظار کسی است که با آمدنش، سپیده بر شیشههای پنجرهاش میکوبد:«سپیده / آنگاه / بر شیشههای پنجرهام میکوبد / که تو دیده از هم بگشایی. . . » و هنوز کورسوی دوری را میبیند که ما را به راه میبرد و اشتیاق پرواز را بیدار میکند، هر چند در نهایت پی میبرد که کورسوی دور، دور سوی کوری بیش نبوده و دل بستن به آن نیز راهی را به فردا نمیگشاید. در این اشعار، شاعر با تاکید بر تاریکی، این موضوع را نیز که به تنهایی نمیتوان در این راه قدم نهاد، بیان میکند: « . . . و آتش بار خورشید / به رشته بخار / قطره را / دار/ میزند» بهطور کلی اشعار مجموعه اول، در ضمن سادگی که در اشعار دفترهای دیگر نیز تکرار میشود و ذات شعرهای شهاب مقربین است، تصاویری را نشان میدهد که درون و دنیای شاعر را فاش میکند و با کشف اجزایی که خاص شاعر است، به زبانی نزدیک میشود که خواننده را به ادامه راه و خواندن سایر اشعار ترغیب میکند.
دفتر دوم با نام «گامهای تاریک و روشن» شعرهای سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ را شامل میشود. این اشعار را به طور کلی میتوان به دو دسته تقسیم کرد: شعرهایی که سادهگویی و تصاویر شاعرانه دفتر نخستین را ادامه دادهاند و شعرهایی که به لحاظ زبانی به تصنع نزدیک شده و زیادهگوییها لحظات شعری زیبا را فدا کردهاند. در دو شعر نخست این مجموعه، شاعر باز هم از کلمات آشنا تصاویری زیبا خلق کرده است، آنجا که میگوید: «آلاچیقی از آتش/ و ستونی از دود/ وقتی/ سقفی از باران / بر آن / سایه میزند» غیر از این دو شعر، در اشعار دیگر دفتر هر چند گاهی لحظات شاعرانهای دیده میشود، اما زیادهگویی، تصاویر کلیشهای و توصیفهای نامانوس راه را برای لذت بردن از شعر میبندد.
در باقی اشعار این دفتر، به کارگیری توصیفهایی که شاید مقتضای زمانی شعرهای دهه ۵۰ بوده است، شاعر را از زبان ساده و صمیمیاش دور کرده است.
هوای پست نفسها، نسیم عشق، مزرعه زندگی، آتش پاییز، راههای نقره مهتاب، نیزار گیسوان، بادام چشم و... از جمله توصیفهایی است که اشعار را از زبان شهاب مقربین دور میکند.
شاید بهتر است بگوییم شاعر پس از تجربه کتاب اول و سرودن اشعاری که درونیات و دنیایش را نشان میداد، در دفتر دوم بیشتر در پی ساختن شعر و قرارگرفتن در جریانهای شعری دوران خود بوده و روح شعریاش را در این ساخت و پرداخت فراموش کرده است. اما از آنجایی که مقربین در دفترهای بعد دوباره به زبان ساده و پیراسته دفتر اول نزدیک شده و گاهی بهطور حیرتانگیزی از آن عبورکرده و خودش را پیدا کرده است، میتوان دفتر دوم را گذاری دانست که شاعر را با زبانی که خاص خودش است به خوبی پیوند داده؛ پیوندی که در دفترهای بعدی گام به گام محکمتر میشود.
«کلمات چون دقیقهها» شاعری با زبان ساده و سنجیده را تعریف میکند؛ شاعری که ازگذار ساختها و صنعتها عبور کرده و به پیراستگی و انسجام رسیده است. این مجموعه در عین این که یکدستتر و پرمایهتر از مجموعههای پیشین است، رگههایی از امید را نیز در خود پنهان کرده است. شاعر حالا گاهی با تصویرهای ساده، کلمات خاص خودش را به کار میبرد تا نشان دهد که:« هوا خوب است/ نسیم نفس میکشد/ برزگر دانه میپاشد/ من شعر میخوانم/ تا تو گوش کنی/ به همین سادگی» هنوز هم در جای جای شعرها، پرنده، اندوه، درخت و باران بیش از دیگر کلمات خودنمایی میکنند. شاعر «کلمات چون دقیقهها»، تردید را کنار گذاشته و خود را بیشتر نمایان کرده است. در میان کلمات، شاعر را میبینی که میل گم شدن دارد، فکر رها شدن، از هوا جدا شدن، به خلأ عشق پیوستن، سفر کردن با بارانها. شعرها در این مجموعه، سوگیریهای اجتماعی مجموعههای قبل را ندارد، در عوض، بخشهایی از روح عاصی شاعر را نمایان میکند و اجازه میدهد تپشهای پنهان قلبش را بشنویم. صفحههای دفتر را که ورق میزنی، احساس میکنی، گوشههایی از زندگی شاعر، در قالب کلمات به تصویر کشیده شده است که خواننده را با خود شریک میکند. لحظات آشنا هستند. گویی من تمامشان را زندگی کردهام. «باران چون فقر بر پیراهنم ریخته است»، «کالسکهای که در آتش انبوهی فرو رفته است»، «پنجره خالی دیرگاهی است که هیچ گیسویی را نتابیده است» و شاعرانگیهای دیگری که نزدیکند و انگار که زندگی همین است. لحظههایی هست که تجربه میکنیم و شاعر که مینویسد به چشممان آشنا میآید.
شاعر از گذشته میگوید، افسوسهای شاعرانه، لحظههایی که دریافته نشدند:«در کودکی / از کوچهای گذشتم/ که در آن/ دری نیمه باز بود/ و در آن هنگام/ آن را در نیافتم.» گاهی نیز شاعر آنقدر به عناصر خاص زبانش نزدیک میشود که انگار تمام آن کلمات به این خاطر به وجود آمدهاند که تصویرشان کند. بیشک برای رسیدن به این حد از نزدیکی واژهها به دنیای ما، گذر زمان لازم است و تجربههایی که از پس آن پختگی به بار میآید. تا آنجا که شعرها با تو حرف بزنند و بتوانی حس کنی که شاعر در دل سردی برف و دریچههای بسته و تاریک چه دیده است؟ که شاعر چرا این همه اندوهگین است؟ دفتر «کنار جاده بنفش کودکیام را دیدم» را میتوان مجموعهای قابل توجه از لحاظ شعری و زبان عنوان کرد. شاعر در این دفتر در مقایسه با کارهای قبلی، در بیان تصاویر و لحظهها توفیق بیشتری داشته است. شاعر این دفتر قدرتمندتر از قبل از خود میگوید، از وهمی که هر روز میآید، به خیالش نوک میزند و آنگاه که میرود، جز رایحهای رازناک باقی نمیماند:« هر چند گاه/ میآید پایین/ جایی / نوک میزند به خیالم / آن گاه / ناپدید میشود/ و نمیماند جز/ نمیبر خاک / و رایحهای رازناک/ هر جا.»
مرضیه احرامی
رویاهای کاغذیام
(مجموعه شعر)
شهاب مقربین
نشر آهنگ دیگر
۱۳۸۶
۱۱۰۰ نسخه
رویاهای کاغذیام
(مجموعه شعر)
شهاب مقربین
نشر آهنگ دیگر
۱۳۸۶
۱۱۰۰ نسخه
منبع : روزنامه کارگزاران
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران دولت مجلس حجاب گشت ارشاد رئیس جمهور رئیسی دولت سیزدهم پاکستان کارگران رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی
سیل هواشناسی قتل کنکور تهران قم سازمان سنجش شهرداری تهران آتش سوزی پلیس زنان اصفهان
قیمت دلار خودرو مسکن قیمت خودرو دلار سایپا بازار خودرو قیمت طلا ارز ایران خودرو بانک مرکزی تورم
کیومرث پوراحمد پایتخت کتاب تلویزیون سینمای ایران سعید آقاخانی سریال ترانه علیدوستی فیلم موسیقی مهران مدیری سینما
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی تراکتور بارسلونا باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران باشگاه استقلال
هوش مصنوعی گوگل سامسونگ همراه اول فناوری ربات ناسا فیلترینگ ماه
سازمان غذا و دارو مالاریا کاهش وزن آلزایمر زوال عقل