یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


شیفتگی‌ به‌ طالع‌ بینی‌ در ایران‌ و جهان‌


شیفتگی‌ به‌ طالع‌ بینی‌ در ایران‌ و جهان‌
از دهه‌ ۱۹۹۰ تقریبا شاهد تحولاتی‌ در زمینه‌ گرایش‌های‌ ضد علمی‌ هستیم‌.این‌ جریانات‌ بیشتر به‌ دنبال‌ این‌ هستند كه‌ در روش‌های‌ علمی‌ تشكیك‌ كنند.وقتی‌ یك‌ تفكر علمی‌ پذیرفته‌ شد، پذیرش‌ چند شاخه دیگر نیز الزامی‌ است‌.مهم‌ترین‌ آنها «قرارگرفتن‌ در چارچوب‌ علت‌ و معلول‌، و «ابطال‌ پذیری‌»است‌.تفكر علمی‌ می‌گوید:وقتی‌ ما چند متغیر داریم‌ و می‌خواهیم‌ یك‌ متغیر را با آن‌ بسنجیم‌، ابتدا باید متغیرهای‌ مزاحم‌ را كنترل‌ كنیم‌ و سپس‌ آن‌ متغیر را دستكاری‌ كنیم‌ تا ببینیم‌ بر متغیر ؤانوی‌ یا وابسته‌ چه‌ تاؤیری‌ خواهد گذاشت‌.تفكر جدید همه‌ اینها را به‌ زیر سوال‌ برد، و بحث‌ «خلق‌ كردن‌» را پیش‌ كشید. بدین‌ معنی‌ كه‌ وقتی‌ ذهن‌تان‌ تمركز پیدا می‌كند، شما خلاق‌ می‌شوید خلق‌ می‌كنید، درنتیجه‌ جریانی‌ به‌ راه‌ افتاد كه‌ همه‌ علوم‌ را به‌ چالش‌ دعوت‌ كردأ چنان‌ كه‌ روانشناسی‌ را نیز دربر گرفت‌. بخشی‌ از این‌ تفكر، تحت‌ تاثیر «پست‌ مدرنیسم‌» قرار دارد كه‌ می‌گوید چیزی‌ به‌ اسم‌ واقعیت‌ وجود ندارد . هرچه‌ هست‌، همان‌ است‌ كه‌ ما ادارك‌ می‌كنیم‌. این‌ تفكر چند ویژگی‌ دارد كه‌ مبنای‌ كهن‌ را به‌ هم‌ می‌ریزد كه‌ از این‌ میان‌ خاصیت‌ «ساختارشكنی‌» و «مطلق‌شكنی‌» آن‌ مهمتر است‌. در روانشناسی‌ و پزشكی‌ نیز مقوله‌هایی‌ مطرح‌ شد كه‌ قبلا سابقه‌ نداشت‌. این‌ بحث‌ كه‌ در سمت‌ راست‌ مغز انسان‌، قسمتی‌ است‌ كه‌ قدرت‌ «شهود» دارد، از آن‌ جمله‌ است‌، بدین‌ معنی‌ كه‌ بدون‌ كمك‌ و استفاده‌ از علم‌ تجربی‌ می‌توان‌ واقعیت‌هایی‌ را كشف‌ كرد. افرادی‌ هم‌ بودند كه‌ سعی‌ داشتند با آزمایش‌های‌ متعدد حقانیت‌ این‌ روند را نشان‌ دهند. «پرورنده‌» از آن‌ جمله‌ بود: برای‌ مثال‌ به‌ فردی‌ آرامش‌ ریلكس‌ كامل‌ می‌داد و در آن‌ حالت‌، به‌ او كمك‌ می‌كرد تا كشف‌ كند یا خودش‌ كشف‌ می‌كرد كه‌مثلا دركبد آن‌ فرد یك‌ تومور فعال‌ وجود دارد. پزشكان‌ هم‌ پس‌ از آزمایش‌ درمی‌یافتند كه‌ واقعا در كبد آن‌ فرد تومور وجود داشته‌ است‌.
تبیین‌ خرافه‌پذیری‌ بر اساس‌ روانشناسی‌ علمی‌
در دهه‌ ۱۹۷۰ علم‌ در برابر دین‌ موضع‌گیری‌ داشت‌. لیكن‌ از دهه‌ ۱۹۹۰ این‌ وضعیت‌ دگرگون‌ شده‌ ونوعی‌ گرایش‌ به‌ دین‌، جای‌ آن‌ موضع‌گیری‌ منفی‌ را گرفته‌ است‌. تحقیقات‌ جدیدی‌ كه‌ در روانشناسی‌ در خصوص‌ دین‌ انجام‌ شده‌ اغلب‌ در فاصله‌ ۹۵۱۹۹۰ صورت‌ گرفته‌ است‌. این‌ وضعیت‌ در جامعه‌ ما شكل‌ دیگری‌ یافته‌ .این‌ پدیده‌ها كه‌ الزاما دینی‌ هم‌ نیستند، شكل‌ دین‌ به‌ خود می‌گیرند. «مراقبه‌ متعالی‌» از موضوعاتی‌ است‌ كه‌ در روانشناسی‌ امروز هم‌ پذیرفته‌ است‌. در یك‌ مكان‌ خلوت‌، بمدت‌ مثلا بیست‌ دقیقه‌ می‌نشینید و ذهن‌ تان‌ را روی‌ یك‌ كلمه‌ مقدس‌ متمركز می‌كنید و آن‌ كلمه‌ را همراه‌ با بازدم‌ تكرار می‌كنید.اتفاقی‌ كه‌ در اینجا می‌افتد این‌ است‌ كه‌ ذهن‌ از سطح‌ «بتا» به‌ سمت‌ «آلفا» حركت‌ می‌كند و فرآیند و آرامش‌ تحقق‌ پیدا می‌كند. همین‌ امر در جامعه‌ ما شكلی‌ دینی‌ به‌ خود گرفته‌ است‌ و عده‌یی‌ دكان‌ ودستگاه‌ برای‌ آن‌ درست‌ كرده‌اند.«مكتب‌ اسكینر» در روانشناسی‌ بر آن‌ است‌ كه‌ هر رفتاری‌ كه‌ بطور تصادفی‌ از فرد ظاهر شود و بطور تصادفی‌ به‌ هدف‌ بخورد، تقویت‌ می‌شود و به‌ یكی‌ از پایدارترین‌ نوع‌ رفتارها تبدیل‌ شود. برای‌ مثال‌ چنانچه‌ فردی‌ گربه‌ سیاهی‌ را مشاهده‌ كند و مقارن‌ با آن‌ عدم‌ توفیق‌ بدشانسی‌ بیاورد، این‌ اعتقاد كه‌ دیدن‌ گربه‌ سیاه‌ بدشگون‌ است‌ تقویت‌ می‌شود.
كسانی‌ كه‌ تمایل‌ ندارند مسوولیت‌ رفتار و اعمال‌ خود را بپذیرند، سریع‌تر به‌ خرافه‌ گرایش‌ پیدا می‌كنند.اصولا انسان‌ها مایلند افراد وعوامل‌ دیگری‌ پیدا شوند و مسوولیت‌ های‌ اعمال‌ و پاسخگویی‌ را به‌ عهده‌ بگیرند. همین‌ گریز از مسوولیت‌، عاملی‌ است‌ تا افراد مستعد بتوانند به‌ كواكب‌ و ارواح‌ دیگر موجودات‌ توجه‌ و «تقدیرگرایی‌»شان‌ را بدین‌ وسیله‌ ارضا كنند.
گونه‌شناسی‌ خرافه‌گرایان‌
گروندگان‌ به‌ خرافات‌ را با توجه‌ به‌ شاخاهایی‌ چون‌ جنسیت‌ و فرهنگ‌ و اقتصاد می‌توان‌ بدین‌گونه‌ نیز تقسیم‌ كرد:
۱ افراد طبقات‌ فرودین‌ جامعه‌ كه‌ از نظر اقتصادی‌ در تنگنای‌ بیشتری‌ بسر می‌برند، در برخورد با خرافات‌ آسیب‌ پذیرترند.
۲ افرادی‌ كه‌ اعتمادبه‌نفس‌ پایین‌تری‌ دارند در قبال‌ خرافه‌ سریعا آسیب‌ می‌بینند.
۳ كسانی‌ كه‌ از هوش‌ بالایی‌ برخوردارند ولی‌ هوش‌ آنها در سطح‌ عمل‌ كاربرد ندارد، در برابر خرافات‌آسیب‌پذیرند از جمله‌ خانم‌ها به‌ این‌ دلیل‌ كه‌ هوش‌ هیجانی‌ آنها بیشتر است‌ و معمولا میدان‌ تخلیه‌ و عمل‌ پیدا نمی‌كنند، پیش‌ از آقایان‌ خرافه‌پذیرترند.
۴ افرادی‌ كه‌ بین‌ سنین‌ ۱۸ تا ۲۵ سالگی‌ بسر می‌برند،آسیب‌پذیرتر از دیگرانند از ۱۲ تا ۱۸سالگی‌ فرد آزادانه‌ به‌ این‌ حیطه‌ وارد نمی‌شودأ از ۲۵ سالگی‌ تا ۳۰ سالگی‌ نیز حالت‌ برزخ‌مانندی‌ وجود دارد كه‌ مانع‌ تسلیم‌ می‌شود.
۵ كسانی‌ كه‌ گرفتار یك‌ مشكل‌ لاینحل‌ از قبیل‌ بیماری‌ لاعلاج‌، ورشكستگی‌ اقتصادی‌ یا بدهكاری‌ و مانند آن‌ هستند به‌ سمت‌ خرافات‌ كشش‌ پیدا می‌كنند.واقعیت‌ این‌ است‌ كه‌ تمام‌ كسانی‌ كه‌ گرد افراد خرافه‌گرا جمع‌ می‌شوند از چاله‌های‌ عمیق‌ وجودی‌ رنج‌ می‌برند و به‌ محض‌ آگاه‌ شدن‌، نجات‌ پیدا می‌كنند.
شیفتگی‌ به‌ طالع‌بینی‌ در جهان‌ مدرن‌
«گونترساش‌» میلیاردر آلمانی‌، موؤلف‌ یك‌ كتاب‌ طالع‌بینی‌ است‌ كه‌ در سال‌ های‌ ۹۹۱۹۹۸ در آلمان‌ پرفروش‌ترین‌ كتاب‌ شناخته‌ شد. در جریان‌ معرفی‌ ترجمه‌ فرانسوی‌ كتاب‌ مزبور جشنی‌ در یكی‌ از ساختمان‌های‌ شهرداری‌ پاریس‌ برپا شد كه‌ اقشار مختلف‌ مردم‌ در آن‌ شركت‌ داشتند. در این‌ مراسم‌ كه‌ در شامگاه‌ هفتم‌ نوامبر سال‌ ۲۰۰۰ برگزار شد،«پی‌یر كریستیان‌ تنینژه‌» وزیر اسبق‌ كشور در كابینه‌ «ژیسكاردستن‌» و شهردار وقت‌ پاریس‌ سخنانی‌ ایراد كرد كه‌ به‌ تعبیر نشریه‌ اكسپرس‌ ،شاید هیچ‌ شخصیت‌ رسمی‌ دیگر جرات‌ اظهارچنین‌ سخنانی‌ را در برابر دوربین‌ها نداشته‌ باشد»! سخنان‌ این‌ «شخصیت‌ رسمی‌» زمانی‌ اهمیت‌ بیشتری‌ پیدا می‌كند كه‌ بدانیم‌ اكنون‌ در آغاز قرن‌ بیست‌ویكم‌ و در آستانه‌ هزاره‌ سوم‌ میلادی‌ ایستاده‌ایم‌ و نامبرده‌ به‌ كشوری‌ منسوب‌ است‌ كه‌ از طلایه‌داران‌ مدرنیته‌ است‌ و دویست‌ واندی‌ سال‌ پیش‌ اصحاب‌ دایره‌&#۰۳۹;المعارف‌ را در دامن‌ خود پرورده‌ است‌. ما در مورد مسائلی‌ مثل‌ جنون‌ گاوی‌ و توفان‌ها با متخصصان‌ و كارشناسان‌ مشورت‌ می‌كنیم‌ و نظرات‌ آنها را جویا می‌شویم‌. نظرات‌ این‌ كارشناسان‌ ضد و نقیض‌ هستندأ یكی‌ نظری‌ را مطرح‌ می‌كند و دیگری‌ عكس‌ آن‌ را می‌گوید.به‌ نظر من‌ ستاره‌شناسان‌ و طالع‌بینان‌ هم‌ می‌توانند درباره‌ چنین‌ مسائلی‌ نظرات‌ خود را مطرح‌ سازند. خود من‌ فردا یكی‌ از این‌ طالع‌بینان‌ را ملاقات‌ خواهم‌ كرد و نظر او را جویا خواهم‌ شد.این‌ اظهارنظر شیفتگی‌ و علاقه‌ شدید سیاستمداران‌ بزرگ‌ دنیا را به‌ طالع‌بینی‌ و پیشگویی‌ نشان‌ می‌دهد. رهبران‌ سیاسی‌ دنیا از «بوریس‌ یلتسین‌» گرفته‌ تا «فرنسوا میتران‌» و «خوان‌ كارلوس‌» تقریبا همگی‌ به‌ طالع‌بینان‌ و پیشگویان‌ متوسل‌ می‌شده‌اندأ به‌ عنوان‌ مثال‌ «فرانسوا میتران‌» در خصوص‌ جنگ‌ خلیج‌فارس‌ و همه‌پرسی‌ «پیمان‌ ماستریخت‌» با طالع‌بینی‌ به‌ نام‌ «الیزابت‌ تیسه‌» به‌ مشورت‌ پرداخته‌ بود.امروز كتاب‌ها و مجلات‌ زیادی‌ كه‌ در زمینه‌هایی‌ مثل‌ طالع‌بینی‌ نوشته‌ و منتشر می‌شوند، در تیراژهای‌ بسیار بالا به‌ فروش‌ می‌رسند. به‌ این‌ كتاب‌ها و نشریات‌، سایت‌های‌ متعدد اینترنتی‌ را هم‌ باید اضافه‌ كرد كه‌ ویژه‌ طالع‌بینی‌اند. طبق‌ یك‌ نظرسنجی‌ اینترنتی‌، ده‌ درصد مردم‌ فرانسه‌ حداقل‌ یك‌ بار با یكی‌ از ده‌ هزار طالع‌بین‌ رسمی‌ كه‌ در این‌ كشور فعالیت‌ دارند، مشاوره‌ كرده‌اند. بر اساس‌ نظرسنجی‌ تابستان‌ سال‌ ۲۰۰۰ از میان‌ زنان‌ فرانسوی‌ ۴۷ درصد آنها به‌ توصیه‌های‌ فالگیران‌ و طالع‌بینان‌ بیش‌ از توصیه‌های‌ همسران‌ خود اعتماد دارند.
نقش‌ بی‌اعتقادی‌ به‌ خدا و مذهب‌ در گرایش‌ به‌ خرافات‌
نحوه‌ گرایش‌ به‌ خرافات‌ را چگونه‌ می‌توان‌ توجیه‌ كرد؟ چرا و چگونه‌ خرافاتی‌ مثل‌ طالع‌بینی‌ به‌ تمامی‌ مظاهر و ابعاد زندگی‌ مردم‌ در بعضی‌ از كشورها راه‌ پیدا كرده‌ است‌ ؟نظر یك‌ نویسنده‌ و روزنامه‌نگار فرانسوی‌ در این‌ خصوص‌ می‌تواند محل‌ اندیشه‌ و پژوهشی‌ نوین‌ باشدأ نظری‌ كه‌ از بسیاری‌ جهات‌ با تجربه‌ و آزمون‌ نیز منطبق‌ است‌:
از هنگامی‌ كه‌ اعتقاد به‌ خدا و اعتقادات‌ مذهبی‌ در جامعه‌ ما كمتر شده‌ است‌، دیگر هیچ‌ كس‌ تصادف‌ و اتفاق‌ را نمی‌پذیرد. به‌ این‌ ترتیب‌ در چنین‌ جامعه‌یی‌ كه‌ روز به‌ روز اعتقاد به‌ خدا را از دست‌ می‌ دهد و روز به‌ روز به‌ فردگرایی‌ می‌گراید، انسان‌ خود را بیش‌ از پیش‌ در زیر بار سنگین‌ مسوولیت‌ اعمال‌ خود می‌یابد و تحمل‌ این‌ بار سنگین‌ را ندارد.به‌ همین‌ دلیل‌ این‌ تمایل‌ به‌ وجود می‌آید كه‌ خود را مجبور و دربند تقدیر و اجبار ستارگان‌ تصور كنند. جالب‌ اینجا است‌ كه‌ مردم‌ برای‌ دست‌ یافتن‌ به‌ چنین‌ تسلی‌ و آرامشی‌ حاضرند مبالغ‌ بسیار بالایی‌ را بپردازند. به‌ عنوان‌ نمونه‌ در فرانسه‌ مشاوره‌ با یك‌ رمال‌، از سیصد تا هزار و پانصد فرانك‌ خرج‌ بر می‌دارد. دلیل‌ اینكه‌ مردم‌ حاضر می‌شوند این‌ پول‌های‌ كلان‌ را به‌ چنین‌ كسانی‌ بپردازند، این‌ است‌ كه‌ آنها حاضرند به‌ هر قیمتی‌ تردید و دو دلی‌ را از بین‌ ببرند و با انداختن‌ تقصیرها و مسوولیت‌ها به‌ گردن‌ ستارگان‌ خود را از تردید و دلواپسی‌ برهانند.
فریبندگی‌ ظاهر علمی‌ و پیچیده‌ طالع‌بینی‌ نجومی‌
از سال‌ ۱۹۳۵ كه‌ نخستین‌ فالنامه‌ها و طالع‌بینی‌های‌ نجومی‌ در مجله‌ پاری‌ سوار به‌ چاپ‌ رسید، مردم‌ فرانسه‌ بطور گسترده‌ با طالع‌بینی‌ نجومی‌ آشنا شدند و از آن‌ پس‌ طالع‌بینی‌ بسرعت‌ گسترش‌ و رونق‌ پیدا كرد. «ژان‌ برونو رنار» استاد جامعه‌شناسی‌ در دانشگاه‌ «پل‌ والری‌»، می‌گوید: چنین‌ تصور می‌شد كه‌ با پیشرفت‌های‌ علمی‌ و ارتقای‌ سطح‌ فرهنگی‌، اعتقاد به‌ طالع‌بینی‌ نجومی‌ كاهش‌ یابدأ و این‌ اعتقاد، تنها در میان‌ افراد سالمند و افرادی‌ كه‌ سطح‌ تحصیلات‌ كمتری‌ دارند، پابرجا بماند...
چنین‌ تصوری‌ اشتباه‌ بوده‌ است‌ زیرا ما مشاهده‌ می‌كنیم‌ كه‌ اعتقاد به‌ طالع‌بینی‌ در نزد كارمندان‌ متوسط‌ و رده‌ بالا بیشتر از كشاورزان‌ و كارگران‌ شیوع‌ دارد. همچنین‌ این‌ گرایش‌ در نزد افرادی‌ كه‌ تحصیلات‌ متوسطه‌ و بیشتر دارند، خیلی‌ بیشتر از افراد كم‌سواد مشاهده‌ می‌شود. طالع‌بینی‌ نجومی‌، با ظاهر پیچیده‌ و مثلا محاسبات‌ دقیق‌ «علمی‌»، ظاهر فریبنده‌یی‌ دارد و موجب‌ افسون‌ مردم‌ می‌شود.
نقش‌ شست‌ و شوی‌ مغزی‌ در رابطه‌ بین‌ طالع‌بین‌ و مراجعان‌
از جمله‌ دلایل‌ شیفتگی‌ و علاقه‌ زیاد مردم‌ به‌ خرافات‌ و مشاوره‌ با طالع‌بینان‌، این‌ است‌ كه‌ مردم‌ علاقه‌ دارند كه‌ درباره‌ آنها صحبت‌ شودأ و حالتی‌ شبیه‌ همذات‌ پنداری‌ با قهرمان‌ داستان‌ و فیلم‌ برای‌ آنها پیش‌ بیاید. مردم‌ با علاقه‌ به‌ چیزهایی‌ كه‌ درباره‌ آنها گفته‌ می‌شود گوش‌ می‌دهند و البته‌ آن‌ چیزهایی‌ را كه‌ دلخواهشان‌ است‌، در خاطر نگه‌ می‌دارند. به‌ این‌ ترتیب‌ بین‌ فال‌بین‌ و شخا مراجعه‌ كننده‌ رابطه‌یی‌ جذاب‌ پدید می‌آید. در برخی‌ از موارد، آسیب‌های‌ ناشی‌ از اینگونه‌ مشاوره‌ها بسیار سنگین‌ است‌.روانكاو فرانسوی‌، «پروفسور ادوارد كولو» در این‌ خصوص‌ می‌گوید: طالع‌بینی‌ نجومی‌ می‌تواند یكی‌ از خطرناك‌ترین‌ ابزار شست‌وشوی‌ مغزی‌ و از بین‌ رفتن‌ تعادل‌ روحی‌ و روانی‌ اشخاص‌ مراجعه‌ كننده‌ به‌ فال‌بینان‌ باشد.
عوامل‌ معطوف‌ به‌ روانشناسی‌ و روانشناسی‌ اجتماعی‌
اینكه‌ چرا خرافاتی‌ مثل‌ «فال‌گیری‌» و رفتارها و توسلات‌ شرك‌گونه‌، بسرعت‌ فراگیر گشته‌ و از رشد بی‌سابقه‌یی‌ برخوردار شده‌ است‌ و چه‌ انگیزه‌هایی‌ می‌تواند منشا آن‌ باشد، پرسش‌هایی‌ اساسی‌ است‌ كه‌ بیشتر حوزه‌های‌ سیاسی‌ واجتماعی‌ و نیز اغلب‌ حیطه‌های‌ علوم‌ انسانی‌ را درگیر می‌سازد. رواج‌ این‌ امور در جامعه‌ ما، بخصوص‌ در میان‌ خانم‌ها، آن‌ را به‌ صورت‌ یك‌ «پدیده‌ اجتماعی‌» می‌نمایاند. انگیزه‌های‌ شكل‌گیری‌ این‌ «پدیده‌ اجتماعی‌» را از نگاه‌ روانشناختی‌ و با عطف‌ به‌ روانشناسی‌ اجتماعی‌ در سطح‌ كلی‌ می‌توان‌ چنین‌ برشمرد:
الف‌ ناكامی‌، توفیق‌ نیافتن‌ در نیل‌ به‌ اهداف‌ و در نتیجه‌ بروز یك‌ مشكل‌ قابل‌ توجه‌ در زندگی‌ شخصی‌
ب‌ فقدان‌ نظام‌ فكری‌ متناسب‌ با عملیات‌ جامعه‌ و زمان‌
ج‌ وجود احساسات‌ و عواطف‌ سرشار و حساس‌ ولی‌ هدایت‌ نشده‌.
د اؤرپذیری‌ و انفعال‌ چه‌ شخصی‌ و در حوزه‌ روابط‌ محدود و چه‌ اجتماعی‌ و در حوزه‌ روابط‌ گسترده‌
در مجموع‌ علاوه‌ بر این‌ فهرست‌ اجمالی‌، مسائل‌ دیگری‌ را نیز می‌توان‌ طرح‌ كرد كه‌ نشانگر رویكرد غیرمتعادل‌ مردم‌ به‌ خرافاتی‌ از قبیل‌ فالگیری‌ و باورمندی‌ نسبت‌ به‌ مدعیان‌ ارتباط‌ با عوامل‌ دیگر است‌.اشتیاق‌ برای‌ آگاهی‌ از آینده‌، بیش‌ از آنكه‌ ناشی‌ از جهل‌ باشد، شاید برخاسته‌ از ناامیدی‌ باشد.كورسویی‌ از آینده‌ می‌تواند سردی‌ فضای‌ زندگی‌ بسیاری‌ از افراد را اندكی‌ گرم‌ كندأ اینان‌ نومیدان‌ گمگشته‌یی‌ هستند كه‌ منبعی‌ برای‌ آرامش‌ خاطر می‌جویند و به‌ هر دری‌ می‌زنند. به‌ زعم‌ برخی‌ از كارشناسان‌، بی‌ؤباتی‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ از جمله‌ عواملی‌ است‌ كه‌ اضطراب‌ و نگرانی‌ می‌زاید و خود باعث‌ رونق‌ كار كسانی‌ چون‌ فالگیران‌ می‌شود. بیكاری‌ و افزایش‌ سن‌ ازدواج‌، مهمترین‌ وشایع‌ترین‌ علت‌ و بهانه‌ برای‌ افراد ضعیف‌النفس‌ است‌ تا به‌ جای‌ مقابله‌ معقول‌ با مشكل‌ خویش‌، دست‌ به‌ دامن‌ طالع‌بینان‌ و پیشگویان‌ شوند. یك‌ جامعه‌شناس‌ علل‌ رویكرد مردم‌ بویژه‌ زنان‌ را به‌ فال‌ اینگونه‌ می‌بیند: زمانی‌ كه‌ افراد افق‌ روشنی‌ نسبت‌ به‌ آینده‌ خود در پیش‌روی‌ ندارندنمی‌بینند یا احساس‌ می‌كنند كه‌ در میان‌ امكانات‌ موجود و واقعی‌ در جامعه‌ با آمال‌ و آرزوها و اهداف‌ آنها شكاف‌ و فاصله‌یی‌ عمیق‌ وجود دارد، به‌ «تصور» و خیال‌پردازی‌ روی‌ می‌آورند...
این‌ پدیده‌ خرافه‌هایی‌ چون‌ فالگیری‌ را باید از پدیده‌های‌ آسیب‌شناختی‌ تلقی‌ كرد كه‌ نشان‌دهنده‌ نوعی‌ سندروم‌ و بیماری‌ در جامعه‌ است‌أ و چنانچه‌ درمان‌ و چاره‌جویی‌ نشود، گرایش‌ افراد به‌ این‌ رفتارها افزایش‌ می‌یابد و بتدریج‌ از واقعیت‌های‌ اجتماعی‌، مشاركت‌ و تلاش‌جویی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ برخی‌ اهداف‌ دور خواهند شدأ و در عوض‌ سر در جیب‌ تخیلات‌ و تصورات‌ و اوهام‌ فروخواهند برد. جامعه‌ نیز از نیروهای‌ خلاق‌ و تلاشگر محروم‌ خواهد شد. اینكه‌ خرافه‌ گرایی‌ و تسری‌ عمومی‌ و فراگستر آن‌، چه‌ پیامدها و تبعاتی‌ دارد، در حوزه‌ كلان‌ مباحث‌ اجتماعی‌، گسترده‌ و نظریه‌ مصادیق‌ جزیی‌ «لا تعد و لاتحصی‌» است‌ لیكن‌ در مروری‌ بر آؤار روانشناختی‌ و در حوزه‌ روانشناسی‌ اجتماعی‌ به‌ این‌ مورد می‌توان‌ تصریح‌ كرد:
۱ ـ جایگزینی‌ مفهوم‌ «بخت‌ و اقبال‌» به‌ جای‌ مفهوم‌ «كار وتلاش‌» و در نتیجه‌ نشستن‌ ركود به‌ جای‌ پیشرفت‌.
۲ ـ راكد ماندن‌ استعدادهای‌ درونی‌ و ظرفیت‌های‌ فردی‌ و هرزرفتن‌ توانایی‌های‌ ذاتی‌.
۳ ـ فقدان‌ اتكال‌ و اتكای‌ به‌ خداوند،با روی‌آوردن‌ به‌ پدیده‌یی‌ بی‌اساس‌ و جایگزینی‌ این‌ پدیده‌ با آن‌.
۴ ـ فرصت‌دادن‌ به‌ توسعه‌ و سیطره‌ افكار واهی‌، منفی‌ و بی‌پایه‌ و ترویج‌ و گسترش‌ آنها.
۵ ـ ایجاد موقعیت‌ برای‌ سودجویان‌ و فرصت‌طلبان‌.
۶ ـ سوء استفاده‌ از احساسات‌ وعواطف‌ نیرومند زنان‌، بخصوص‌ دختران‌ جوان‌.
۷ ـ نفی‌ تفكر علمی‌ و نگاه‌ منطقی‌ برای‌ حل‌ مشكلات‌ و در نتیجه‌ برجای‌ماندن‌ مشكل‌ یا گسترش‌ و دامنه‌دار شدن‌ آن‌
۸ ـ بهره‌نگرفتن‌ از نیروی‌ عقل‌واندیشه‌ به‌ عنوان‌ یك‌ موهبت‌ الهی‌.
۹ ـ گسترش‌ افكار مبتنی‌ بر بخت‌ و اقبال‌گرایی‌ و پوچ‌ انگاری‌.
۱۰ ـ بازگرداندن‌ توجه‌ نیروهای‌ جوان‌ و فعال‌ جامعه‌ از قطب‌های‌ تقلید و الگوگیری‌ فرهنگی‌، اقتصادی‌ و اجتماعی‌ به‌ قطب‌های‌ تقلید منفعل‌ و چشم‌ به‌ راه‌ «شانس‌».
۱۱ ـ متلاشی‌ شدن‌ بخشی‌ از كانون‌های‌ خانوادگی‌ كسانی‌ كه‌ برای‌ حل‌ مشكلات‌شان‌ به‌ این‌گونه‌ موهومات‌ امید می‌بندند و در نتیجه‌ مشكلاتشان‌ همچنان‌ باقی‌ می‌ماند و گذشت‌ زمان‌ نیز آن‌ را پیچیده‌تر می‌كند.
۱۲ ـ ارایه‌ اطلاعات‌ و پیش‌بینی‌های‌ غلط‌ و گمراه‌ كننده‌ توسط‌ فالگیران‌ و خرافه‌گویان‌ به‌ زنان‌ و شوهران‌ جوان‌ و در نتیجه‌ به‌ بن‌ بست‌ رسیدن‌ آنها و خروج‌شان‌ از مسیر اصلی‌ حل‌ مشكلات‌.
۱۳ ـ برانگیخته‌ شدن‌ بی‌اعتمادی‌ وسوءظن‌ همسران‌ بخاطر انجام‌ توصیه‌های‌ متضمن‌ اعمال‌ پنهانی‌ و خاص‌ فالگیران‌ توسط‌ زنان‌ جوان‌ متاهل‌ كه‌ در نتیجه‌ وضع‌ را از قبل‌ پیچیده‌تر و بحرانی‌تر می‌كند و در مواردی‌ به‌ حوادث‌ ناگوار و غیرقابل‌ جبران‌ منجر می‌شود
۱۴ ـ عمل‌ به‌ توصیه‌های‌ فاقد اعتبار اخلاقی‌ و به‌ دور از ارزش‌های‌ معنوی‌ فالگیران‌ توسط‌ برخی‌ از دختران‌ جوان‌ كه‌ در سنین‌ ازدواج‌ بسر می‌برند ولی‌ به‌ دلایلی‌ موقعیت‌ مناسب‌ برای‌ آنها فراهم‌ نشده‌ است‌ كه‌ این‌ امر علاوه‌ بر بدآموزی‌، زمینه‌ ازدواج‌ سالم‌ را هم‌ محدود می‌كند
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید