چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
جوانی و خون و عمر از دست رفته!
چهاردهه حضور در سطح اول سینمای ایران، با فیلمهایی که در سال ساخته شدند اگر بهترین نباشند جزو بهترینها هستند کارستانی است که فقط از عهده کسی چون کیمیایی و یکی دو نفر دیگر بر میآید البته از حیث تداوم حضور و تعداد فیلمها، کمتر کارگردانی قادر به رقابت با اوست. مطلب زیر نگاهی گذرا دارد به فیلمهایی که «مسعود کیمیایی» در این سالها ساخته و روانه پرده سینماها کرده است.
۱. بیگانه بیا (۱۳۴۵)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: بهروز وثوقی، فرخ ساجدی، جلال پیشواییان و...
فیلمی کمتر دیده شده که اگرچه ورود کارگردان جوان و مستعدی را به سینمای ایران اعلام میکند، اما واجد انسجامی نیست که بتوان تولد یک فیلمساز متعلق به آینده را از این فیلم بتوان فهمید. فیلم، قصه ساده و حتی میشود گفت پیش پا افتادهیی در حد عشق دو برادر به یک دختر دارد، اما پرداخت اگرچه خامدستانه کارگردان آن را به بیانیهیی علیه اشرافیت منحط و پوسیده مبدل میکند. فیلم، به هرحال، اعلان آشکار ورود یک سینماگر به زمینه سینمای منحط فارسی است که از همان مایههای سینمای فارسی در سطحی بالاتر و اندیشیدهتر استفاده میکند و اگرچه در این سالها فیلمی کمتر دیده شده لقب گرفته، اما مقدمه مناسبی برای تبدیل شدن کیمیایی به کارگردان «قیصر» میتواند باشد.
۲. قیصر (۱۳۴۷)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: بهروز وثوقی، ناصر ملکمطیعی، جمشید مشایخی، پوری بنایی، جلال پیشواییان و...
تولد یک فیلمساز، تولد بهترین فیلمساز سینمای قبل از انقلاب، با فیلمی کاملا ایرانی، با درونمایه و مفهومی ایرانی و سینمایی که زبان مناسبی دارد و نشان از شعور فیلمسازی دارد که سینما را بلد است و جامعهاش را میشناسد. «قیصر» فیلمی چنان موثر است که به سهولت میتوان سینمای ایران را به دو دوره قبل از قیصر و پس از قیصر تقسیمبندی کرد. پایهگذار اصلی موج نو و زمینه ورود کارگردانان جوان دیگری که سینمای فارسی را به راهی دیگر و بهتر بردند. فیلم، سی و هفت سال پس از ساخت هنوز هم تروتازه و تماشایی است و این نشان از فیلمسازی پشت دوربین دارد که آگاهانه، در ابتدای راهش، مسیری روشن را پیش پایش باز کرده است. این ارزشها، تازه در حالی است که داشتهها و ارزشهای سیاسی فیلم را نادیده بگیریم. فروش فیلم، به نسبت تعداد تماشاگران در تاریخ سینمای ایران بیسابقه است.
۳. رضا موتوری (۱۳۴۹)
فیلمنامه : مسعود کیمیایی
بازیگران: بهروز وثوقی، فریبا خاتمی، بهمن مفید، نادره، جلال پیشواییان و...
فیلمی قدرتمند، تلخ و سیاه، به همان قدرت و تلخی و سیاهی قیصر، اما در مسیری کاملا متفاوت با آن فیلم که نگاهی اسطورهیی به قهرمانش داشت. «رضا»، مثل قیصر، اسطوره نیست. آدم تلخ، واخورده و البته زمینخوردهیی است که حتی جای همدلی هم برای مخاطب باقی نمیگذارد. البته این هدف اصلی کارگردان هم بوده است. شاید به این دلیل باشد که در لحظاتی ضد خود عمل میکند. در اوج لحظات حسی فیلم، ناگهان در یک لحظه گذرا، کیمیایی کلیه قواعدی که چنین قهرمانانی را شکل میدهند، بیشتر قواعد سینمای معمولی دست میاندازد. از این منظر، فیلم فیلمی در هجو سینمای فارسی هم هست که شاید به همین دلیل در گیشه نتوانست پاسخگوی سینمادوستان عادت کرده به قهرمان بازیهای فردین و بروبچههای شبیه او باشد، اما این توفیری در این مساله ایجاد نمیکند که «رضا موتوری» یکی از بهترین فیلمهای کیمیایی است.
۴. داشآکل (۱۳۵۰)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی براساس داستان داشآکل صادق هدایت
بازیگران: بهروز وثوقی، بهمن مفید، مری آپیک، شهرزاد، جلال پیشواییان و...
در این مملکت مردهپرست، ساختن فیلمی براساس قصه اسطورهیی چون «صادق هدایت» آن هم توسط جوانی که دارد چهارمین فیلمش را میسازد، یا نشان از اعتماد به نفس بیش از اندازه دارد یا نشان از دیوانگی؛ که کیمیایی نشان داد در زمینه سینما هر دو را با هم دارد. حاصل، فیلمی درخشان است که از نمونه اصلی خود عقب نمیماند. اگر نوشته هدایت در زمینه قصه کوتاه جزو بهترینهاست، فیلم کیمیایی در عرصه سینما موقعیتی همسان و حتی بهتر دارد. تغییراتی که کیمیایی در قصه هدایت داده، آن را سینماییتر کرده و اگر از منظر سینما به فیلم و قصه نگاه کنیم، نگاه کیمیایی به قصه بسیار درستتر به نظر میرسد. هنوز هم که هنوز است، فیلم تماشایی مانده و هر بار تماشای آن لذت اولین بار دیدن را با خود دارد و این جز قدرت کار نشان دیگری نمیتواند باشد.
۵. بلوچ (۱۳۵۱)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: بهروز وثوقی، ایرن، بهارک، جلال پیشواییان و...
عکسالعمل کیمیایی به شکست تجاری دو فیلم قبلیاش، اگرچه گیشه پررونقی یافت، اما فیلم واجد ارزشهای سینمایی متکامل کیمیایی نیست. قرار بوده «بلوچ» نشان از اضمحلال انسانیت در هیاهوی مدرنیسم وارداتی بیریشه باشد که این وجه قضیه خوب از کار درآمده، اما قصه چنان سست است که مفهومی چنین بزرگ نمیتواند سوار آن شود. فیلم، به نسبت دیگر فیلمهای کارگردان، نگاه مستندتری به اجتماع دارد و قهرمانش را در دل اجتماع خشمگین پیرامون، تنها، غریب و بییار و یاور رها کرده و از این رهگذر از نظر معنایی هم به خواستههای کارگردان رسیده است. اما روی هم رفته، فیلم، فیلم خوبی نشده و این بیش از اینکه به کارگردانی «بلوچ» ربط داشته باشد در این زمینه، بلوچ یک کار عالی است به دلیل فیلمنامه سست و پردستانداز فیلم است که نشانی از وسواس کیمیایی در ساختههای پیشینش ندارد.
۶. خاک (۱۳۵۳)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی براساس داستان آوسنه باباسبحان نوشته محمود دولتآبادی
بازیگران: بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، فرزانه تاییدی، جلال پیشواییان، پروین سلیمانی و...
یکی از بهترین فیلمهای کیمیایی، که در سطوح گوناگون به همین «بهترین» بودن پابند است. فیلم هم قصهاش را به بهترین نحو میگوید و هم در کنار قصهاش، که به یاد ماندنی و درخشان است، آن را با شرایط جهان محروم و مسائلی چون سرمایهداری و استعمار و استثمار پیوند میزند، و این همان نکتهیی است که «دولتآبادی» را زمان نمایش فیلم برآشفته کرد. اما حالا که سالها از ساخته شدن فیلم میگذرد، آشکار است که حق در این مورد با کیمیایی بوده و چنین شده که «خاک» یکی از ماندگارترین فیلمهای استاد است. فیلمی با تصاویر درخشان که یادآور وسترنهای دوران طلایی است از تنهایی و وابستگی انسان و زمین؛ که در نهایت، تلاش برای قطع این وابستگی و پیوستگی به عصیان میانجامد...۷. گوزنها (۱۳۵۳)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، نصرت پرتوی، پرویز فنیزاده، عنایت بخشی و...
بهترین فیلم مسعود کیمیایی و به تعبیری که اجماع کلی منتقدان بر آن است بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران. فیلمنامه پر و پیمان کیمیایی، جا برای هر نوع نگاهی به فیلم باز میگذارد. چنین میشود که فیلم، در عین اینکه کوچکترین بحث و اشاره سیاسی ندارد، در دوره سانسور و خفقان، سیاسیترین رویکرد را در سینمای ایران به نمایش میگذارد. فیلم میکوشد قصهاش را به اجتماع تعمیم دهد و آنچه در فیلم میبینیم، در واقع ماکت کوچکی از اجتماع در دنیای فیلم است که نگاه و نگرش دقیق و عمیق و پژوهنده و آیندهنگر کارگردان را در تحلیل شرایط اجتماعی به نمایش میگذارد. گذشته از این مسائل، «گوزنها» به عنوان یک فیلم قصهگو در مورد دو رفیق قدیمی، بدون هرگونه ارجاع اجتماعی سیاسی هم موفق عمل میکند و همه اینها در کنار هم موفقترین فیلم کارنامه مسعود کیمیایی را خلق کردهاند.
۸. غزل (۱۳۵۴)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی بر اساس قصه «مزاحم» نوشته «بورخس»
بازیگران: محمدعلی فردین، فرامرز قریبیان، پوری بنایی، پروین سلیمانی، سعید پیردوست...
برخوردهایی که با فیلم «گوزنها» شد، دلیل اصلی ساخته شدن فیلمی چون غزل بوده است. اما «غزل» هم به رغم ظاهر سادهاش سینمای خشنی نیست. کیمیایی در این قصه ظاهرا ساده و تک خطیاش، عمیقترین روابط انسانی و عاطفی را به نمایش میگذارد. فیلم، از منظری، اما در ادامه سینمای خطدار کیمیایی نیست؛ شاعرانگی فیلم، به رغم تلخی آزارنده و البته دوست داشتنیاش، راهی تازه میتوانست باشد که آگاهانه پی گرفته نشد. از یک زاویه دیگر، فیلم، در ادامه «بیگانه بیا» و در تکامل آن منطبق با شرایط روز است. عشق دو برادر به یک زن، راهی یکسره متفاوت با رویکرد اخلاقی «بیگانه بیا» را نشان میدهد و این همان تاثیر زمان بر سینماست که در سینمای کیمیایی همیشه میتوان آن را سراغ گرفت.
۹. سفرسنگ (۱۳۵۶)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی بر اساس قصه سنگ و سرنا بهزاد فراهانی
بازیگران: سعید راد، رضا فاضلی، حسین گیل، گیتی پاشایی، فرزانه تاییدی و...
تندوتیزترین و رک و صریحترین فیلم کارنامه مسعود کیمیایی، با مایههای قدرتمند مذهبی در فیلم و یک تلاش جمعی برای بپاخیزی، که به نحو شگفتانگیزی وقوع یک انقلاب را یک سال پیش از وقوع به تصویر میکشد. همواره کیمیایی کارگردانی بوده که شناخت عمیقش از اجتماع و سیاست را در فیلمهایش به نمایش گذاشته و «سفر سنگ» اوج این شناخت است که وقوع یک انقلاب را پیشگویی میکند. اما گذشته از این ارزش فراسینمایی، «سفر سنگ» بسان دیگر کارهای کارگردان، فیلم دوست داشتنی و محبوبی نیست، چندان که گویی کارگردان در پی چه گفتن، چگونه گفتن را فدا کرده و البته این با توجه به زمان ساخت فیلم اتفاق عجیبی نیست.
۱۰. خط قرمز (۱۳۵۹)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی بر اساس قصه شب سمور نوشته بهرام بیضایی
بازیگران: سعید راد، فریماه فرجامی، ایرن، خسرو شکیبایی و...
بهترین فیلم بعد از انقلاب مسعود کیمیایی، که در همان زمان توقیف شد و تاکنون هم به نمایش در نیامده است. قصهیی درباره یک مامور ساواک و تازه همسرش، که چوب نگاه غیرکلیشهیی کارگردان به آدمهای قصه را خورد و زیر بار توقیف نتوانست کمر راست کند. در اوضاعی که همه از «ساواک» عنوانهای بیشاخ و دم ساخته بودند، کیمیایی که خود زخم خورده ساواک بود، یک مامور ساواک را در یک قالب انسانی، با عواطف و خاطرات و عشق و... به تصویر کشید و این به مذاق کارگزاران فرهنگی اوایل انقلاب خوش نیامد. نتیجه هم بسیار ساده است. بهترین فیلم پس از انقلاب کیمیایی تاکنون، دیده نشده باقی ماند و جز در نسخههای بدکیفیت ویدیو، جایی نشان داده نشد...
۱۱. تیغ و ابریشم (۱۳۶۵)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: فرامرز صدیقی، فریماه فرجامی، محمد صالح علا، جلال پیشواییان، اکبر معززی، جمشید هاشمپور و...
بعد از چند سال بیکاری، «تیغ و ابریشم» نشان از سردرگمی فیلمساز در برخورد با شرایط تغییر یافته جامعه دارد. فیلم، جزو آثار خوب کیمیایی نیست. قصه فیلم در مورد مواد مخدر، کمی سطحی است و از این بابت بر کیمیایی حرجی نیست. اول اینکه او هنوز شرایط جدید و شرایط فیلمسازی در این اوضاع را درک نکرده و دوم اینکه فیلم چنان مثله شده که بعید است خود کارگردان هم فیلمش را بشناسد. نسخه کامل فیلم، که بیشتر در زندان میگذشت، فیلم به مراتب بهتری بود که متاسفانه تماشاگران با آن نسخه مثله شده طرف شدند. با همه اینها فیلم نشان میدهد مسعود کیمیایی چه تبحر عجیبی در کارگردانی حتی قصههای ضعیف دارد...۱۲ . سرب (۱۳۶۷)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: جمشید مشایخی، جلال مقدم، هادی اسلامی، فریماه فرجامی، امین تارخ، فتحعلی اویسی و...
حماسه سینمایی مسعود کیمیایی، با آن فضای منحصر به فرد و داستان عجبیش در مورد مهاجرت یهودیان به سرزمین موعود و ارجاعات گاه و بیگاه اما جا افتادهاش به سیاست و روزنامهنگاری در برهه خاصی از تاریخ ایران، حاصلش فیلمی شده که بکری و تروتازگی و قایم به ذات بودن از سرورویش میبارد. فیلم، نشان میدهد که کیمیایی در کارگردانی قصههایی که امکانات مناسبی از لحاظ روایی پشت آن باشد، چه جواهری است و به جرات میتوان فیلم را یکی از چند فیلم برگزیده سینمای پس از انقلاب ایران انتخاب کرد. فضاسازیهای فیلم بینظیر است و در کنار آن خط قصه بکر فیلم، فرصت مغتنمی برای کیمیایی بوده تا یکی از بهترین فیلمهایش را بسازد.
۱۳. دندان مار(۱۳۶۸)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی براساس طرحی از احمد طالبینژاد
بازیگران: فرامرز صدیقی، گلچهره سجادیه، احمد نجفی، فریبا کوثری، جلال مقدم و...
فیلمی شریف، تند، انتقادی و البته تحلیلگر پیرامون شرایط اقتصادی پس از جنگ و سربرآوردن یک طبقه نوکیسه جدید از قبل جنگ که همین نکته شرافت فیلم را بیشتر به رخ میکشد. اصولا در سینمایی که کمتر کسی ریسک میکند به سراغ چنین مسائلی برود، کیمیایی با روی آوردن به قصهیی که در زیر آن چنین مفهومی جریان دارد، یک بار دیگر دلبستگیاش را به مضامین اجتماعی سیاسی آشکار میکند. فیلم، از منظر نگاه منتقد به شرایط پس از جنگ نمونهییترین فیلم آن سالهاست و از حیث نگاه نمونهیی به اجتماع، در کنار گوزنها نمونهیی ترین فیلم کارگردانش به شمار میآید که گذشته از این مسائل قصهاش را هم به زیبایی و سرراستی تعریف میکند و از این حیث هم نمونه است.
۱۴. گروهبان (۱۳۶۸)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی براساس طرحی از کامبوزیا پرتوی
بازیگران: احمد نجفی، گلچهره سجادیه، سعید پیردوست، شاهد احمدلو و...
نگاه تلخ دیگر کیمیایی به اوضاع پس از جنگ، که البته این نگاه زیر بیحوصلگی پرداخت کارگردان منکوب شده است. بازگشت گروهبان از جنگ و مشاهده به تاراج رفتن سرمایهاش مایه مناسبی برای کیمیایی بود تا نگاه معترضش را در این فیلمهم جاری کند. اما به چه دلیل معلوم نیست خیلی چیزها در سطح رخ داده تا «گروهبان» به رغم ارزشهای بالقوهاش جزو فیلمهای شکست خورده کارگردانش ارزیابی شود. فیلم، لحظههای سینمایی خوبی دارد، اما انسجام لازم که این لحظهها را در کنار هم، صاحب یک کلیت کند، نکته گمشده این فیلم بالقوه درخشان است.
۱۵. ردپای گرگ (۱۳۷۰)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: فرامرز قریبیان، گلچهره سجادیه، منوچهر حامدی، نیکی کریمی و...
یکی از گرمترین فیلمهای کیمیایی، با مایههای همیشگی و مورد علاقه کارگردان که این بار نتیجهیی در خور یافته و یکی از بهترین فیلمهای کیمیایی است. «رضا» پس از بیست سال زندانی شدن بخاطر رفاقت برمیگردد و درگیر توطئهیی میشود که یک سوی آن به جریانات پنهان اقتصادی ربط دارد و سوی دیگرش عشقی قدیمی است. فیلم، حال و هوای سینمای خیابانی کیمیایی و آن پرداخت وحشی و خشن او را دارد و البته از مایههایی بسیار شبیه «روزی روزگاری امریکا» سرجیو لئونه عمل میکند و البته که در سطح سینمای ایران، نمونهیی ضعیفتر از اصل نیست. به هرحال، فیلم را میتوان جزو آثار خوب کیمیایی ردهبندی کرد، با اینکه اندکی حوصله بیشتر میتوانست یک شاهکار کوچک را از این فیلم حاصل آورد.
۱۶. تجارت (۱۳۷۳)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: فرامرز قریبیان، جلال پیشواییان، پولاد کیمیایی و...
اولین فیلم کیمیایی که در خارج از کشور ساخته شده و تاکنون تنها فیلم او هم بوده بدترین فیلم کارنامه اوست. فیلمی غیرمنسجم، مغشوش، سطحی و ضعیف که جز در لحظههای خاص نشان از کیمیایی ندارد. انگار نه انگار که کارگردانی فیلم را ساخته که آخرین فیلمش «ردپای گرگ» بوده است. فیلم، البته از دوبله شدن بیدلیل هم ضربه خورد، اما این هم ضعفهای این فیلم را توجیه نمیکند.
۱۷. ضیافت (۱۳۷۴)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: فریبرز عربنیا، رامین پرچمی، پارسا پیروزفر، بهزاد خداویسی، حسن جوهرچی، شهرزاد عبدالمجید و...
آنها که طرح اولیه این فیلم را خوانده بودند مطمئن بودند فیلم یکی از سه فیلم برتر کارنامه کیمیایی خواهد شد. اما در مرحله اجرا همه چیز به هم ریخت، تا به رغم آغاز منکوبکننده فیلم، ضیافت هم جزو شکستهای کارنامه کیمیایی باشد. وفاقی که البته مسعود کیمیایی در فیلم تصویر میکند، ترجمان سیاسی اجتماعی خود را ماهها بعد در چند سال بعد نشان داد. گویی که کیمیایی در بدترین فیلمهایش هم شم قوی سیاسی اجتماعی خود را فراموش نمیکند.
۱۸. سلطان (۱۳۷۵)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: فریبرز عربنیا، هدیه تهرانی، ژاله علو، حسن جوهرچی، رضا کیانیان و...
یکی دیگر از گرمترین فیلمهای مسعود کیمیایی، عاشقانهیی دوستداشتنی در بستری از مسائل اجتماعی سیاسی زمان ساخت فیلم که مهمترین مضمون البته توسعه بیرویه و بیریشه بود. همان سازی مدرنیسم این دوران با همان دوران «رضاموتوری» که شباهتش را در فیلم میبینیم، مضمون با ارزش دیگری بود که در جنجالهای ابلهانه پیرامون فیلم گم شد. فیلم براساس فیلم «جیب بر خیابان جنوب» ساموئل فولر ساخته شد و به رغم برخی بیحوصلگیها، جزو گرمترین، صمیمیترین و عاشقانهترین فیلمهای سینمای ایران است که طبق معمول، این خصایا مثبت در برخوردهای منتقدان گم شد و قصه دوستداشتنی فیلم هم، به رغم کمبودهایی که داشت، نادیده گرفته شد.۱۹. مرسدس(۱۳۷۶)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: محمدرضا فروتن، مرجان شیرمحمدی، کیانوش گرامی، پارسا پیروزفر، رامبد شکرابی، ژاله علو...
رابطه چهار دوست با هم در یک شبانه روز به واسطه یک مرسدس آخرین مدل، بهانهیی شد برای کیمیایی تا مایههای نگرش اجتماعی و ایدئولوژی خاص پنهان اغلب آثار کیمیایی در این فیلم پردهبرداری شود. از این منظر، مرسدس یکی از صریحترین فیلمهای کیمیایی است و اثری است که از حیث عریان کنندگی و آشکار کنندگی ایدئولوژی مستور و تهنشین شده در ذهن فیلمساز میتواند فیلمی منحصر به فرد لقب گیرد. «مرسدس» در واقع راوی تلقی فیلمساز از طبقه، جامعه و شیوههای نگرش به زیست اجتماعی طبقات است و از این حیث ارزشی فراتر از یک فیلم صرف پیدا میکند.
۲۰. فریاد (۱۳۷۷)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: محمدرضا فروتن، میترا حجار، کیانوش گرامی، عنایت بخشی، پولاد کیمیایی...
رویکرد کیمیایی به نقد سیاستهای حاکم در نقطه مقابل هم قراردادن سنت و مدرنیته یا در سطحی دیگر شریعت و زندگی، در بطن یک قصه جنگی به نتیجهیی در خور یک اثر اندیشمند متعلق به یک سینمای منتقد اجتماعی ختم شده است، اما متاسفانه، نمایش بسیار بد فیلم و نادیده ماندن آن، این ارزشها را پنهان نگاه داشت تا «فریاد» که یکی از خوبهای کیمیایی در سالهای اخیر است، به کل نادیده گرفته شود و این اصلاص معاملهیی منصفانه با این فیلم شریف و در جای خود و در سطح خود قابل احترام نبود.
۲۱. اعتراض (۱۳۸۷)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: داریوش ارجمند، محمدرضا فروتن، میترا حجار، کیانوش گرامی و...
یک فیلم قدرتمند و درخشان با لحظههای سینمایی ماندگار و آغازی بیبدیل در سینمای این سالها که علاوه بر قصهیی که روایت میکند، کلیت جامعه ایران پس از دوم خرداد را با استفاده از عناصر به روز شده این اجتماع مورد نقد و بررسی قرار میدهد. قهرمان اصلی فیلم که از زندان آمده و قادر به درک شرایط جدید اجتماعی سیاسی نیست نمیخواهد شرایط را بفهمد و تن دهد در مواجهه با کاراکترهای نماینده تفکرات مختلف جامعه روز به دریافتی میرسد که استمرار زیست او را غیرممکن جلوه میدهد. این فیلم، نقطه پایانی بر قهرمانی از جنس قیصر در سینمای کیمیایی است و البته موضعگیری سیاسی او چنان منحصر به فرد و آیندهنگرانه بود که جناحهای مختلف فیلم را بر نتابیدند و بر آن تاختند که این از ارزشهای این فیلم کم نمیکند...
۲۲. سربازهای جمعه (۱۳۸۳)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: اندیشه فولادوند، محمدرضا فروتن، بهرام رادان، پولاد کیمیایی، سیاوش شاملو، مریلازارعی، پژمان بازغی، بیژن امکانیان...
متفاوتترین فیلم کارنامه کیمیایی پس از چهار پنج سال بیکاری و دور از وطن بودن، بیانیهیی است در مورد نخبه کشی و قتلهای زنجیرهیی و سرنوشت روشنفکری در جامعه امروز در یک قصه متفاوت و حتی رویکردی ضد قصه که خیلیها را برآشفته کرد. فیلم، فیلمی درخشان است که سوء تفاهمات سیاسی یک بار دیگر گریبان کارگردانش را گرفت تا فیلم بخوبی دیده نشود. اگرچه کیمیایی به رغم چند سال بیکاری در فیلم کم حوصله نشان میدهد، اما موضوعی که به آن میپردازد چنان ارزشی دارد که ضعفهای پرداخت را در بعضی جاها بتوان نادیده گرفت. فیلم اگر خوب دیده میشد میتوانست یکی از قدرترین فیلمهای کیمیایی باشد، اما حیف...
۲۳. حکم (۱۳۸۴)
فیلمنامه: مسعود کیمیایی
بازیگران: عزتالله انتظامی، خسروشکیبایی، لیلا حاتمی، بهرام رادان، پولاد کیمیایی، مریلا زارعی و...
فعلاص آخرین فیلم استاد و البته از موفقترین آنها. اجماع منتقدین براین است که «حکم» بهترین ساخته استاد پس از سالهاست و البته در این شکی نیست؛ فیلمی پر از جزییات و روابط غیرعادی و نامتعارف ریشه گرفته از سینما که به رغم ظاهر انتزاعی، نقدی و نقبی است بر قدرتهای پنهان سرمایهداری در جامعه امروز ایران. فیلم، فیلمی متفاوت است و در ظاهر، بیشتر از واقعیت ریشه در سینما دارد، اما در اصل، سینما بهانهیی است برای واقعیتی از جنسی دیگر که در «حکم» میبینیم. در فیلم، کیمیایی، زبانی را که ریشه در ادبیات دارد و از سربازهای جمعه آغاز شده بود، به نوعی کمال میرساند.
در این نوشته، دو فیلم «اسب» و «پسر شرقی» به این دلیل که فیلمهای بلند نیستند، مورد مرور قرار نگرفتهاند. با احتساب این دو فیلم، «حکم» بیست وپنجمین فیلم کیمیایی میشد.
کیوان شافعی
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست