دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
بباز تا زنده بمانی
میخواهم در مورد خودم حرف بزنم. چون فقط همین یک کار را خیلی خوب بلد هستم. اینکه چرا بعضی تیمها در جام جهانی خوب بازی میکنند و میبرند یا میبازند با خودشان. اینکه من دوست دارم دوستشان داشته باشم حتی اگر ببازند با من. سالها است که فوتبال جمهوری چک را دوست دارم. از آن زمان که کارل پربورسکی، گلی استثنائی را در مرحله یکچهارم نهائی یورو ۱۹۹۶ وارد دروازه پرتغال کرد عاشق این تیم شدم. از آن پس، آنگونه گل زدن را در مدرسه تمرین کردم و لذتش را هم بردم.
کاش اولیور بیرهوف در آن سال قهرمانی تیم مرا در دقایق آخر خراب نمیکرد. ای کاش زن ”برنی فوگتس“ خواب ندیده بود که بیوهوف گل میزند. آن روز چک باخت. البته من از قبلتر این تیم را دوست داشتم. اسکوهاراوی، گلزن بلوند چکسلواکی در جام جهانی ۱۹۹۰ جزو خاطرات جوانیام محسوب میشود. اما نام جمهوری چک بیشتر مرا به خود جلب میکند. فرانتس کافکا، نویسنده مورد علاقهام اهل این کشور است. معمولاً آدمها تیمهائی را که دوست دارند. مردمش را هم دوست دارند، اما شاید من با مردم این کشور عاشق تیم فوتبالش شدم. میلان کوندرا با اینکه اهل شرق اروپا است اما مثل آنها بسته فکر نمیکند. فوتبال چک هم مثل شرقیها بسته نیست. آنها خوب، روان و زیبا بازی میکنند.
حالا پس از یک دهه مستمر پیگیری فوتبال ملی این کشور، نیک میدانم چک از آن تیمهائی نیست که دوستش بداری تا با قهرمانی شادت کند. چک را باید دوست بدارم به خاطر ناکامیاش. چک میبازد. پاول ندود، یان کولر، کارل پریورسکی، یانکولوفسکی، ولادیمیر اسمیچر، میلان باروس و ... میآیند و میروند و من میمانم و یک دنیا دوست داشتن شیرین تیمی که میبازد تا ... تا بیشتر دوستش بدارم. انگار از روز ازل تکلیف بعضی تیمها مشخص شده است. برزیل را به پیشانی کرب قهرمانی به زمین فرستادهاند. چک هم میآید تا زیبا بازی کند. فقط همین وقتی بازی ۲ تیم چک و ایتالیا تمام شد و کارل بروکنر به سمت نیمکت ایتالیا دوید تا پیروزی را به لیپی تبریک بگوید بیشتر از این پیرمرد خوشم آمد. لیپی غرق این پندار بود که چگونه خوشحالی خود را به شکلی عجیب با گنوسو و سایرین تقسیم کند، اما پیرمرد به همتای جوانتر خود شادباش گفت.
چک دوباره رفت تا دوباره بیاید. یکی از بیشترین لذات زندگی من این است که بازی این تیم را به نظاره بنشینم. گفتم که، من فقط میتوانم در مورد خودم حرف بزنم. اینکه تماشای بازی این تیم یکی از لذتبخشترین علایقم محسوب میشود. بازیکنان این تیم را به قدری دوست دارم که به نوعی طرفدار تیمهای باشگاهیشان هم هستم. نمیدانم اگر ندود از یووه برود میتوانم این تیم را دوست داشته باشم. لیورپول را به خاطر باروس و اسمیچر بیشتر دوست داشتم. دورتموند را به خاطر کولر و روسیچکی. و چلسی را به خاطر چک. حالا من ماندهام جامی که چک ندارد. اما هست. میرود تا دوباره باز گردد. انتظار تماشای تیمی که دوستش داری شیرین است.
البته میدانی که او میآید تا دوباره ببازد. چک خوب بازی میکند. این تیم تا به حال دو بار در رقابتهای جام جهانی فینالیست شده، اما هر دو بار از دستیابی بهعنوان قهرمانی بازمانده است.
چک در سال ۱۹۳۴ در فینال با نتیجه ۲ بر یک به ایتالیا باخت و در سال ۱۹۶۲، ۳ بر یک مقابل برزیل شکست خورد. شاید اگر آن یک عنوان قهرمانی یورو ۱۹۷۶ را نداشت. بر من مسجل میشد این تیم برای قهرمانی خلق نشده است.
القصه، تیم محبوب من رفته تا دوباره برگردد. خدا کنند بتوانم دوستش بدارم. چرا که از کجا معلوم آن بازیکنانی که نام بردم باز هم در این تیم باشند. هر چند که چک همیشه برای من جذبه ویژهای دارد. تیمی که از نظر من بهترین است. چک هم تیم مورد علاقه من است و مورد علاقهام خواهد ماند.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست