سه شنبه, ۱۳ آذر, ۱۴۰۳ / 3 December, 2024
مجله ویستا
زندگی جریان دارد
فضا، فضای غم و اندوه است. یکی گریه میکند، آن یکی جیغ میزند و صورتش را میخراشد، شانههای پدر میلرزد، او یکشبه به قدر چند سال پیر شده است. مادر اما بیحرکت و بهتزده به جایی در دوردست خیره شده است. ضربه شدیدتر از آن است که بتواند آن را بپذیرد و تحمل کند. حالا همه بیش از عزیز از دست رفته نگران حال مادرند. او چگونه با این مصیبت کنار خواهد آمد.
گزارش امروز ما حال و هوای دیگری دارد. حال و هوای غم و ماتم. غم جانکاه از دست دادن فرزند. مصیبت همه جورش سخت است؛ اما به نظر میرسد این یکی از نوعی دیگر باشد: جگر گوشهای که پرپر میشود، امیدی که بر باد میرود و ماتمی که همیشه تازه است، همیشه.
سر و صداها، رفت و آمدها، پرچمها و روبانهای مشکی، ضجهها و نالهها. مادر هنوز درست نمیداند چه خبر است، گویا کمکم از خواب بیدار میشود، آوای قرآن، قبرستان و غسالخانه. مادر ناگهان جیغ میکشد، فریاد میزند. از حال میرود و به هوش میآید. ضربه کار خودش را کرده است. اکنون میفهمد چه بلایی برسرش آمده است. همه را کنار میزند، میدود و... اجازه دهید فضای گزارش را بیش از این اندوهبار و تلخ نکنیم.
قصه، قصه مصیبت است و از دست دادن عزیزان. آیا این پدر و مادر میتوانند یک بار دیگر به زندگی عادی بازگردند؟ مادر آرزوی مرگ میکند، میخواهد خودش جای فرزند را در قبر بگیرد، پدر رمقی در زانوانش ندارد، کمر او از این ماتم شکسته است. چه باید کرد؟
● بدون فرزندم، هرگز
واکنشها در مواجهه با ضربه ناشی از مرگ فرزند متفاوت است. پدر و مادر حاضر نیستند بپذیرندجگرگوشه خود را برای همیشه از دست دادهاند. گاهی بکلی واقعه مرگ او را انکار میکنند، گاه لباسهای رنگی میپوشند و بیدلیل میخندند، گاه مدتها به نقطهای خیره میشوند و هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهند و رفتارهای دیگری که اطرافیان را نگران میکند.
در این مرحله پیش از هر چیز باید به پدر و مادر کمک کرد تا واقعه را بپذیرند. به رغم باور عموم که سعی میکنند پدر و مادر را از مراحل مختلف تدفین دور نگاه دارند، دکتر لادن منصور پیشنهاد میکند اجازه دهید آنها فرزندشان را ببینند، در مراحل مختلف خاکسپاری، از شستشو گرفته تا دفن و تلقین در کنار او باشند. شرکت در این مراسم به قدری اهمیت دارد که گاهی روانشناسان آن را برای بازماندگانی که به هر دلیل در مراحل خاکسپاری شرکت نداشته و لذا قادر به گذراندن مراحل سوگ و از سرگیری زندگی عادی نیستند، بازسازی میکنند. دیدن این مراحل به آنان کمک میکند واقعیت مرگ فرزند را بپذیرند و با گریه و فریاد هیجانات خود را تخلیه کنند.
اطرافیان به طور معمول با دیدن بیقراریها سعی میکنند داغدیدگان را آرام کنند و مانع گریه و شیون آنها میشوند. این کار نهتنها کمکی نمیکند، بلکه گذراندن مراحل سوگ را دشوارتر و طولانیتر میسازد. اجازه دهید هر چقدر میخواهند گریه کنند، بر سر قبر فرزندشان بنشینند و با او صحبت کنند. پدر و مادر باید بتوانند احساسات خود را بروز دهند و به جای فرو خوردن بغض، آزادانه اشک بریزند. گریه و شیون یکی از راههای تخلیه هیجانات و تالمات روحی است که به بازسازی و سازگاری مجدد و بازگشت به زندگی عادی کمک میکند.
پذیرش حادثه در کنار گریه و شیون واکنشهای دیگری را نیز به همراه دارد. فرد از یک سو نسبت به همه چیز خشمگین میشود، گاهی سخنان کفرآمیز میگوید و از خداوند برای مصیبتی که بر سرش آمده شاکی است، گاه ممکن است بعضی عبادات خود را ترک کند، خشمگین است که چرا چنین بلایی باید بر سر او بیاید، سپس احساس گناه میکند و دچار عذاب وجدان میشود، احساس میکند در حق عزیز خود کوتاهی کرده است. خاطرات گذشته را به یاد میآورد و آرزو میکند کاش بیشتر به خواستههای او توجه میکرد. در این مرحله کمکم گوشهگیر و افسرده میشود. بیخوابی یا کمخوابی به سراغ او میآید، کماشتها یا بیاشتها میشود. رفتار متضادی دارد. گاه از این که اطرافیان بیخیال بگویند و بخندند، بشدت ناراحت میشود. گاه ممکن است خود او نیز برای مدت کوتاهی با آنها هم صحبت شود؛ اما پس از مدت کوتاهی احساس گناه آزارش میدهد و با به یاد آوردن چهره عزیز از دست رفتهاش عذاب وجدان میگیرد و خودخوری میکند. در این شرایط مراقب بستگان دورتر و دوستانی که شرایط را درک نمیکنند باشید. بهتر است از آنها بخواهید ملاحظه شرایط و حال و هوای صاحب عزا را داشته باشند.
دکتر منصور،عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در مرحله بعد به آرمانگرایی و واقعگرایی اشاره میکند. در این مرحله فرد درباره مرگ بیشتر میاندیشد و تحقیق میکند و سرانجام واقعیت را میپذیرد. برای رسیدن به این مرحله با او همراه شوید و به زیارت اهل قبور بروید. تاریخ تولد اموات را به او نشان دهید. او با دیدن کسانی که شاید بسیار جوانتر از فرزندش بودهاند، این واقعیت را خواهد پذیرفت که انسان در مرگ خود هیچ نقشی ندارد و بناچار باید روزی از این دنیا رخت بربندد.
● بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
پذیرش حقیقت مرگ و واقعیت از دست دادن فرزند یکی از مراحل مهم در روند سوگواری است. تا اینجا پدر و مادر با این واقعیت که فرزند خود را از دست داده و دیگر نمیتوانند او را ببینند، کنار آمدهاند؛ اما هنوز تا بازگشت به جریان عادی زندگی فاصله زیادی دارند. وظیفه اطرافیان در این مواقع این است که تا میتوانند پدر و مادر داغدیده را تنها نگذارند. این موضوع بویژه پس از این که مراسم اولیه به اتمام رسید و بستگان دور و نزدیک راهی خانههای خود شدند، اهمیت دارد. از در و دیوار خانه ماتم میریزد و رنج تنهایی بار غم را دو چندان میکند.
نکته مهم در این مرحله تفاوت واکنشهای پدر با مادر است. پدران بیشتر ظاهری آرام اما دردمند دارند، کمتر صحبت میکنند، در گفتگو با اطرافیان به پاسخهای کوتاه بسنده میکنند، ترجیح میدهند تنها باشند و فکر کنند. به عبارت دیگر، واکنشهای پدران بیشتر درونی است. آنها از درون میسوزند و غالبا دم برنمیآورند. ممکن است به دخانیات رو آورند یا مقدار مصرف خود را بیشتر کنند. برخلاف میل پدر او را تنها نگذارید، سعی کنید بیشتر به او سر بزنید و برای ساعتی از محیط خانه دورش کنید.
مادران بیشتر گریه میکنند، گوش شنوایی میخواهند که صبورانه به صحبتهای آنان گوش دهد. دوست دارند ساعتها درباره فرزند خود گفتگو کنند، عکسها و وسایل او را نشان دهند و اشک بریزند. دکتر منصور پیشنهاد میکند در این مرحله کنار او بنشینید و با او همدلی کنید. همراه با او گریه نکنید، زیرا در این صورت احساس میکند شما را ناراحت کرده است. مانع گریههای او نیز نشوید. او به یک جفت گوش فعال نیاز دارد. هرگز از عباراتی مثل از این دنیا راحت شد، فکر کن این بچه را نداشتی، همه میمیرند و مانند اینها استفاده نکنید. به خاطر داشته باشید او مادر است و آرزو میکند کاش خود او به جای فرزندش زیر خاک خوابیده بود. این صحبتهای شما او را ناراحت میکند. فقط به حرفهایش گوش دهید و از او بخواهید از خاطراتش برای شما بگوید و گریه کند. اگر بخوبی از عهده این کار برنمیآیید یا حال و حوصله چنین کارهایی را ندارید، او را به یک روانشناس و مشاور توانمند و مهربان ارجاع دهید. فراموش نکنید انباشته شدن غصهها میتواند خطرات جسمی حادی را برای پدر و مادر داغدیده به دنبال داشته باشد. پس در کمک کردن به او کوتاهی نکنید.
طول مدت این مراحل در افراد مختلف متفاوت است. به گفته دکتر منصور، برگزاری مراسم ختم، هفت، چهل و یادبود سالانه کمک موثری در پذیرش و سازگاری داغدیدگان است. همچنین حضور مداوم بر سر مزار، بویژه در چهل روز اول میتواند طی این مراحل را آسانتر کند. حتما شما هم این جمله را شنیدهاید که خاک سردی میآورد. حضور پدر و مادر در مراسم خاکسپاری و بر سر قبر فرزند این باور را در ذهن آنان ایجاد میکند که باید برای همیشه با فرزندشان خداحافظی کنند. به آنها بقبولانید این خداحافظی به معنی فراموش کردن نیست. ضمن این که اصرار نداشته باشید لباس عزا را بزودی از تن درآورند. درآوردن لباس مشکی برای آنها به این معنی است که باید فرزندشان را فراموش کنند و به زندگی عادی بازگردند و به همین دلیل احساس گناه میکنند. بگذارید تا هر وقت مایلند لباس مشکی بپوشند و عزادار باشند تا زمانی که خودشان احساس کنند دیگر میتوانند این لباس را از تن درآورند.
● چگونه میتوانید به فرد داغدار کمک کنید
شناخت مراحل سوگ به شما کمک میکند در مواجهه با چنین شرایطی حال و روز داغدیدگان را بهتر درک کنید و بتوانید کمکی موثر برای صاحبان عزا باشید. در این گونه موارد:
- در غم و اندوه فرد شریک شوید. او را تشویق کنید تا احساساتش نسبت به مرگ و خاطرات فرد از دست رفته را مطرح کند.
- غم و اندوه او را تایید کنید؛ اما آن را به ابدیت و خداوند ارتباط ندهید. با دقت و توجه به صحبتهای فرد گوش دهید و با او همدردی کنید.
- صبور باشید. روند بهبود فرد طولانی است، پس با بردباری به او در پشت سر گذاشتن غم و اندوه کمک کنید.
- مصیبت او را کم اهمیت نشان ندهید. نگویید تو باید قوی باشی، تو باید بدون او به زندگی ادامه دهی و مانند آن. زیرا در مراحل اولیه این صحبتها برای فرد تاثیر ندارد، ضمن این که ممکن است این ذهنیت را در او ایجاد کند که شما او را درک نمیکنید و نمیتوانید کمک مناسبی برای او باشید. اجازه دهید به طور طبیعی مراحل سوگ را پشتسر گذارد.
- به او در برگزاری مراسم کمک کنید.
- برای او غذا درست کنید و مراقب تغذیه اش باشید. این روزها مساله پذیرایی از میهمانان شرکتکننده در مراسم تدفین و یادبود یکی از دغدغههای مهم صاحبان عزاست؛ به طوری که گاه عزاداری را تحتالشعاع قرار میدهد. شاید تعجب کنید اگر بدانید در آیین ما پسندیده است که تا ۳ روز برای خانواده مصیبت دیده غذا بفرستند و بهتر است از غذا خوردن نزد آنان اجتناب شود.
- اگر مرهمی بر زخم ریش صاحبان عزا نیستید، حداقل باری بر دوش آنها نباشید. جای تاسف است که بعضی اطرافیان در چنین شرایطی از صاحب عزای دلسوخته انتظار احترام گذاشتن، تحویل گرفتن و مانند آن را دارند و از آن تاسفبارتر نیش و کنایههایی است که احتمالا به دلیل کدورتهای گذشته به صاحبان عزا زده میشود.
- آوردن دستهها و سبدهای گل و پارچه نوشتههای پرهزینه برای خانوادهای که دسته گلش پرپر شده است، از فرهنگ ما نیست. همدردی خود را با مهربانیهای خود و نثار فاتحه نشان دهید.
- اگرچه به این دلیل که غم از دست دادن فرزند تا سالیان دراز پدر و مادر را رنج میدهد و کنار آمدن با آن اغلب بسادگی میسر نیست و گاه والدین را راهی بیمارستان میکند، مراحل سوگ در ارتباط با غم از دست دادن فرزند بیان شد، ولی این مراحل قابل تعمیم است. میتوان گفت همه افراد در مواجهه با مرگ عزیزان خود کمابیش چنین مراحلی را پشت سر میگذارند. با توجه به این موضوع میتوانیم از این پس در شرایط مشابه، بهتر و مفیدتر به مصیبتدیدگان کمک کنیم.
سعیده کافی
منبع : روزنامه جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست