جمعه, ۱۳ مهر, ۱۴۰۳ / 4 October, 2024
مجله ویستا


نوایی که از عرش می‌آید


نوایی که از عرش می‌آید
رمز ماندگاری نغمه‌ها در چیست و چگونه اثری موسیقایی در نهاد جان‌ها می‌نشیند و تکرار آن یادآور خاطراتی است و زنده‌کننده خاطراتی دیگر؟
چه سری در این‌گونه آثار است که در تاریخ می‌مانند و سال‌ها در ذهن و ضمیر آدمیان می‌نشینند و بر لب به زمزمه در می‌آیند. از این‌گونه آثار اگرچه در خاطره موسیقایی ما فراوان است، اما هنگامی‌که پای اجماعی ملی به میان آید، تعداد آنها به تفرقه و پراکندگی و تقلیل می‌گراید و در نهایت از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر می‌شود. شاید این خصلت یک ملودی یا اثری در سطح ملی است که باید تمامی‌ ذایقه‌ها را دربرگیرد تا بتوان شمولیت ویژه‌ای به آن بخشید. ویژگی این نغمه‌ها در این است که تکرار آنها نه‌تنها اسباب آزردگی خاطر نمی‌شود، بلکه همانند فولادی است که با هر بار صیقل آب‌دیده و جلایافته‌تر می‌شود و بیشتر تلالو و درخشندگی می‌یابد؛ آثاری چون «ای ایران» ساخته زنده‌یاد روح‌ا... خالقی، «مرغ سحر» ساخته مرحوم نی داود و نیز در حوزه موسیقی مذهبی و آیینی، اذان مرحوم موذن‌زاده اردبیلی و نیز ربنای شجریان یا مثنوی افشاری ایشان که به مثنوی پیچ هم معروف است و چند دهه‌ای است، مشام جان ما ایرانیان را در کنار سفره افطار عطرآگین می‌کند.
اگرچه چند سالی است که مثنوی افشاری را کمتر می‌شنویم؛ اثری که با صدای پخته و پرورده استاد شجریان، مفاهیمی‌عمیق و انسانی را در قالب اشعاری تاثیرگذار و دگرگون‌کننده احوال و البته در موجز و زیباترین فرم آوازی انعکاس می‌دهد. استاد موذن‌زاده اردبیلی اذان معروف خود را در سال ۱۳۳۴ خواند. موذن‌زاده اردبیلی در گفت‌وگویی بیان کرده بود: «در یکی از روزها به مسوول استودیو گفتم که می‌خواهم به یادگار اذانی بگویم. وی گفت که بهتر است این اذان را پس از افطار بخوانم، اما من دوست داشتم با دهان روزه این اذان را بگویم که در آواز بیات ترک و گوشه روح‌الارواح آن را اجرا کردم و در عمل همانی است که اکنون همگان آن را می‌شنوند.» آنهایی که در موسیقی ردیفی ایران دستی چیره دارند، می‌دانند که بیات ترک از جمله آوازهایی است که بوی قدمت و کهن بودن از آن می‌آید؛ آوازی حماسی که برخی از ماندگارترین آوازهای بزرگان موسیقی آوازی ما در این نغمه خوانده شده است، بنابراین انتخاب این آواز از سوی مرحوم موذن‌زاده اردبیلی، نشانه‌ای از درک دقیق وی از ساختار و ظرفیت‌های آواز بیات ترک دارد؛ آوازی که یادآور غمی ‌سهمگین اما امیدبخش و بهجت‌زا است.
تاکید‌هایی که در ادای تحریرها و گوشه‌های این آواز نهفته است را در کمتر دستگاه دیگری می‌توان سراغ کرد. استاد محمدرضا لطفی در بحثی درباره ردیف دستگاهی ایران و گوشه شهناز در دستگاه شور ضمن اشاره به مقدمه شکوهمندی که شهناز شور دارد و ایست‌ها و طمانینه و تانی‌ای که باید آوازه‌خوان در ضمن خواندن این گوشه رعایت کند‌، از دو نفر نام می‌برد؛ شورهای زنده‌یاد عارف که با تنظیم مرحوم روح‌ا... خالقی و صدای بنان در همین گوشه شهناز ساخته شد و مقدمه مرحوم موذن‌زاده اردبیلی. لطفی در رابطه با مقدمه استاد موذن‌زاده و نحوه ایست و طمانینه‌ای که وی در گوشه روح‌الارواح به‌کار گرفت، می‌گوید: همین طمانینه باید در درآمد آوازی– تحریری گوشه شهناز به‌کار گرفته شود تا حق آن گوشه ادا شود. این گفته‌ها تاکیدی است بر این نکته که اذان مرحوم موذن‌زاده اردبیلی در اوج ظرافت و زیبایی خوانده شد و پیچیدگی‌ها و ظرایف خاصی در آن به‌کار رفت که هر کدام از آنها در نهایت به چنین مقصود و اثری منتهی شد.
حجم شگفت‌انگیز صدای مرحوم موذن‌زاده، به همراه پشتوانه‌ای که وی از آموخته‌هایش از ردیف آوازی موسیقی ایرانی داشت و نیز تسلط و تمرین و ممارست فراوان به همراه ایمانی که جانش را در آن لحظه به سیطره خود درآورده بود، همگی دست به دست هم داد تا این اثر شگفت‌انگیز خلق شود. «شجریان» روز اول مهرماه سال ۱۳۱۹ خورشیدی در مشهد در خانواده‌ای متولد شد که پدربزرگش «علی‌اکبر» صدای بسیار رسایی داشت و به زیبایی آواز می‌خواند. او از ملاکین مشهد بود و از خواندن در جمع پرهیز داشته، گاه برای دوستان سرشناسی که به دیدارش می‌آمده‌اند، می‌خوانده است.
پدر او «مهدی شجریان» از صدایی پرطنین و رسا برخوردار بود و آواز خواندن را در جوانی شروع کرد، ولی خیلی زود در محیط بسته و سنتی به قرائت قرآن رو آورد و تا آخر عمر بر همان عقیده باقی ماند و آواز را رها کرد. او در قرائت قرآن جایگاه خاصی در مشهد یافت و شاگردان زیادی برای تلاوت قرآن تربیت کرد که از جمله «محمدرضا شجریان» است.
ربنای استاد مسلم آواز موسیقی ایران با پشتوانه آموزش‌های دوران جوانی او و در روزهایی که در محضر پدر آموزش‌های قرآنی می‌دید، شکل گرفته است و در تیرماه سال ۱۳۵۸ برای نخستین‌بار در یک استودیو ضبط شد؛ این قطعه بعدها در آلبوم «به یاد پدر» ضبط و اجرا شد. ربنا در اوج شروع می‌شود و حجم و ظرفیت صدای شجریان هم برای خواندن این اثر نیز در آن دوره در اوج قرار داشت.
اوج‌خوانی در موسیقی ایران یک مزیت به شمار می‌آید و اگر خواننده‌ای نتواند تحریرهای اوج را اجرا کند و به اصطلاح اشاره‌ای به پرده‌های بالا داشته باشد، در آوازخوانی وی تردید روا داشته می‌شود. به نظر می‌رسد ربنای شجریان در نقطه‌هایی چنان اوج می‌گیرد که خواندن آن برای خوانندگان چپ کوک هم بسیار دشوار می‌شود. اکنون که قریب به ۵۲ سال از خواندن اذان موذن‌زاده اردبیلی و بیش از ۲۸ سال از خواندن ربنای شجریان می‌گذرد، این دو نغمه همچنان در اوج قرار دارند؛ چراکه به قول شاعر، مردم این نغمه را به خاطر سپرده‌اند و سال‌ها با آن همذات‌پنداری کرده و می‌کنند. برای بسیاری از ایرانیان، افطار بدون ربنا رنگ‌وبویی ندارد.
سال‌هاست صدای چابک و زیبای شجریان در این ساعات مردم را مجذوب خود می‌کند. شجریان در مورد اجرای این اثر که در تیرماه ۱۳۵۸ ضبط شده، می‌گوید: انگیزه اصلی من در خواندن این دعا، تدریس آن به دو هنرجو بوده و در یکی از استودیوهای رادیو ضبط شده که پس از مدتی بدون اجازه از رادیو پخش می‌شد! و اکنون جزو برنامه‌های اصلی رادیو و تلویزیون در ماه مبارک رمضان است. ربنای شجریان با پشتوانه آموزش‌های دوران جوانی شجریان در زمانی که در محضر پدرش آموزش‌های قرآن می‌دیده، شکل گرفته و این قطعه یکی از دعاهایی است که شجریان در آن سال‌ها اجرا کرده است. لازم به ذکر است که محمدرضا شجریان بارها در جشنواره‌های داخلی و جهانی قرآن موفق به کسب جوایز برتر این مسابقات شده است.
منبع : روزنامه تحلیل روز