پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا


نمایش تکه‌های زندگی نمایشنامه‌نویس


نمایش تکه‌های زندگی نمایشنامه‌نویس
● گفتگو با چالز ال می، نمایشنامه نویس آمریكایی
چارلز ال می را یكی از بهترین نمایشنامه نویسان حال حاضر آمریكا می دانند. او بیست سال از عمرش را در تاریخ نگاری سیاسی و فرهنگی سپری كرده است و در حوزه ادبیات نمایشی وی به خاطر بازآفرینی تراژدی های یونانی شهرت دارد.
اولین نمایشنامه اش را در شانزده سالگی زمانی كه تازه از هاروارد فارغ التحصیل شده بود به رشته تحریر درآورد. سپس دو دهه به عنوان ویراستار و مورخ كاركرد.در هنگام تماشای نمایش « بانوی زیبای من» صدایی در گوشش پیچید كه جهان واقعی این است .این صدا برای او انگیزه ای شد تا پس از بیست سال دوباره نمایشنامه نویسی را از نو شروع كند.
سایت ایران تئاتر ترجمه گفتگویی را با این نمایشنامه نویس درباره آخرین اثرش «دایره كامل» آورده است كه در ادامه می خوانید.
● شما به خاطر اقتباس های كاملا آزادی كه از آثار بزرگ نمایشی می كنید به شهرت رسیده اید. اولین متنی كه از آن اقتباس كردید چه بود؟
▪ اورستیس اثر «یوریپیدیس » بود. رابرت وردراف كارگردان نمایش دایره كامل از سوی مارك تیپوفروم دعوت شده بود تا در
لس آنجلس ورك شاپی برگزار كند و از من خواست تا اگر طرحی دارم ارایه كنم. پیشنهاد كردم روی اورستیس كار كند و طرحهایم را برایش فكس كردم.
● از اورستیس به بعد، اكثر آثار شما اقتباسی از تراژدی های مشهور یونانی بوده است؟
▪ بله. من نمی توانم از كاركردن روی تراژدی های یونانی دست بردارم چون آنها بسیار آموزنده هستند. نمایشنامه نویسان یونانی فهمیده بودند كه بیش از آنكه دینامیك دوران كودكی یا زندگی خانوادگی انسان را تحریك كند این تاریخ، فرهنگ، ژنتیك، اقتصاد، جنسیت و عوامل دیگر بر او تاثیر می گذارند. این درك رایجی از زندگی روی زمین است.
● گفته اید كه نمی شود نمایشنامه هایتان را اقتباسی دانست چرا؟
▪ تعداد نمایشنامه های واقعا اورجینال در جهان بسیار كم است. اگر بخواهیم دقیق شویم تقریبا هیچ كدام از نمایشنامه های شكسپیر نسخه اصلی نیستند. همان طور كه نمایشنامه های یونانی نبودند. همه آنها اقتباسی بودند از داستانها و یا نمایشنامه های قبل از خود. به نظر می رسد كار انسان خلق جهان نیست بلكه بازآفرینی جهان به نحوی است كه قبلا وجود نداشته است.
● آیا نمایشنامه هایتان را مكالمه ای با نمایشنامه نویسان گذشته می دانید؟
▪ بله، به ویژه دو نمایشنامه اخیرم یعنی زمان سوختن و دایره كامل . زمان سوختن ظاهرا براساس عمق پایین تر نوشته شده اما در واقع مكالمه ای است با ماكسیم گوركی درباره آنچه زمان نوشتن نمایشنامه در سال ۱۹۰۳ آرزویش را داشت و آنچه پس از آن در جهان اتفاق افتاده. مكالمه ای درباره انگیزه های آرمانگرایانه گوركی برای عدالت.دایره كامل پیچیده تر و گفتگویی با یك سنت نمایشی است. قصه آن برگرفته از نمایشی چینی به نام دایره گچی متعلق به قرن چهاردهم است كه كلباند، نمایشنامه نویس آلمانی در سال ۱۹۲۴ آن را بازنویسی كرد. برتولت برشت در سال ۱۹۲۶ با نوشتن نمایش دایره گچی قفقازی به كلباند پاسخ داد و نمایش دایره كامل مباحثه ای است بین برشت و ورسیون های قبلی نمایش كه به نظرم رمانتیك و خام می آید.
● از چه نظر خام بود؟
▪ همه نمایشهای دایره گچی با صحنه دادگاه به پایان می رسند. بچه ای در وسط یك دایره قرار گرفته و مادر اصلی و مادرخوانده اش در دو سوی متفاوت حلقه قرار می گیرند. در حالی كه هر كدام از زنها بچه را به سوی خود می كشند یكی از آنها بچه را رها می كند و قاضی اعلام می كند كه مادر واقعی كسی است كه پسرش را ول كرده تا مبادا صدمه ای به او وارد شود. در واقع ما می فهمیم كه اگر ما رها كنیم مردم چیزها را از ما می گیرند. ما دوست داشتیم اگر واقعا آدمهایی خوب و نجیب بودیم جهان پاداش ما را می داد. فكر می كنم برشت واقعا اعتقاد داشت كه وضعیت در جهان جدید تغییر می كند و معتقد بود كه پس از انقلاب آنهایی كه به خاطر عشق، بچه ها را رها كنند به عنوان مادران واقعی شناخته می شوند. اما چنین اتفاقی نیفتاد.
● آیا درباره دوره ای كه می خواهید نمایشتان در آن بگذرد تحقیق می كنید؟
▪ نمایشهای من ظرفهایی هستند كه تكه های زندگی ام را درونش می گذارم: روابطم، چیزهایی كه خوانده ام، چیزهایی كه از تلویزیون دیده ام و چیزهایی كه مردم در خیابان به من می گویند. اما بله یكسری تحقیقات انجام دادم. برای نمایش دایره كامل مطالبی كه درباره دیوار برلین از اینترنت دانلود كرده بودم را با دقت مطالعه كردم.
● آیا خودتان را نمایشنامه نویسی سیاسی می دانید؟
▪ موضع سیاسی مشخصی در نمایشنامه هایم ندارم. سعی نمی كنم معلم دیگران باشم؛ چون اعتقاد ندارم كه باهوش تر از مخاطبانم هستم. نقش من یادآوری كردن مسایل مهم زندگی امروز به همه آدمهاست.
پایان نمایش دایره كامل چیزی را بازتاب می دهد كه فكر می كنم حقیقت جهان است. اگرچه ما در غرب شاید احساس كنیم كه كمونیسم را شكست دادیم، اما خیلی ساده لوحانه خواهدبود اگر ادعا كنیم مسیری را به سوی خوشبختی مسلم طی می كنیم.
منبع : روزنامه ابرار