اختلالی که در آن تنها تظاهر یا تظاهر اصلی، هذیان غیرغریب ثابت و مستحکم است.
تشخیص، علایم و نشانهها
جدول زیر را نگاه کنید. هذیانها حداقل یک ماه طول میکشند و کاملاً سیستماتیزه هستند ولی غریب یا از همگسیخته نیستند. پاسخ هیجانی بیمار به سیستم هذیانی با محتوای تفکر همخوان و متناسب است. شخصیت سالم باقی میماند یا به میزان ناچیزی دچار زوال میگردد. از این جهت که این بیماران اغلب حساسیت و گوش به زنگی (vigilance) بالا دارند، ممکن است بهرغم ظرفیت عملکردی بالا دچار گوشهگیری اجتماعی گردند. در شرایط بدون استرس، بیمار ممکن است فاقد بیماری روانی بهنظر برسد.
- خانم ۲۹ سالهای از دو ماه قبل ابراز میکند قلب ندارد احتمال کدام اخلال بیشتر است؟
(پرانترنی اسفند ۸۰)
الف ـ اسکیزوفرنی
ب ـ اختلال هذیانی
ج ـ اسکیزوفرنیفورم
د ـ اختلال سایکوتیک کوتاهمدت
پاسخ: گزینه ج
- معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR برای اختلال هذیانی:
الف ـ هذیانهای غیرغریب (شامل موقعیتهائی که در زندگی واقعی ممکن است رخ دهند، مانند تحت تعقیب بودن، آلوده یا مسموم شدن، دورادور مورد عشق کسی قرار گرفتن، مورد خیانت همسر یا معشوق قرار گرفتن یا ابتلاء به یک بیماری) برای حداقل یک ماه.
ب ـ هرگز معیار الف اسکیزوفرنی وجود نداشته باشد.
توجه: توهمهای لامسه و بویائی، اگر به زمینه هذیانی ربط داشته باشند، ممکن است در اختلال هذیانی اتفاق بیفتند.
ج ـ بهجز اثر هذیان و تبعات آن عملکرد بهطور واضح مختل نیست، و رفتار بهطور آشکار عجیب (odd) یا غریب (bizarre) نیست.
د ـ اگر اپیزودهای خلقی همزمان با هذیان رخ دهد، مدت کل آن نسبت به مدت دورههای هذیانی کوتاه است.
هـ ـ اختلال بهدلیل اثر مستقیم فیزیولوژیک یک ماده (مانند مادهای که سوءمصرف میشود، یا یک دارو) یا یک بیماری طبی عمومی نمیباشد.
نوع را مشخص کنید: (انواع زیر براساس موضوع برجسته هذیانی تعیین شدهاند)
- نوع اروتوماتیک: هذیانهائی مبنی بر اینکه شخص دیگری، معمولاً با موقعیت بالاتر، عشق فرد است.
- نوع بزرگمنشی: هذیانهای مبنی بر داشتن ارزش، قدرت، دانش زیاد، شخصیتی برجسته، یا داشتن ارتباطی خاص با خدا یا فردی مشهور.
- نوع حسادت: هذیانهائی مبنی بر اینکه شریک جنسی فرد بیوفا است. نوع گزند و آسیب: هذیانهائی مبنی بر اینکه با شخص (یا یکی از نزدیکان او) به شکلی بدخواهانه رفتار میشود.
- نوع جسمی: هذیانهای مبنی بر اینکه شخص دچار نقصی جسمی است یا یک بیماری طبی عمومی دارد (bizarre).
- نوع مختلط: مشخصات هذیانها بیش از یکی از انواع بالا را شامل میشود ولی هیچکدام از موضوعات بر دیگری ارجح نیست.
اغلب، بیوگی و تجرد وجود دارد. سابقه سوءمصرف مواد و ضربه به سر غیرمعمول نیست.
سببشناسی
- ژنتیک:
مطالعات ژنتیک نشان میدهند که اختلال هذیانی نه یک زیر گروه اسکیزوفرنی یا اختلالی خلقی است، و نه مرحله اولیه یا پیش درآمدی آنها. خطر اسکیزوفرنی یا اختلال خلقی در خویشاوندان درجهٔ اول بیشتر نیست.
- زیستشناختی:
بیماران ممکن است نقصهای منتشر در سیستم لیمبیک و هستههای قاعدهای داشته باشند.
- روانی - اجتماعی:
اختلال هذیانی اساساً روانی - اجتماعی است. ویژگیهای زمینهای شایع عبارتند از: سابقه سوءرفتار (abuse) جسمی یا هیجانی، تربیت غیرقابل اعتماد توسط والدین نامعقول و ستمکار، و تربیت کمالطلبانه یا پرتوقعانه.
اعتماد بنیادی (trust) (اریک اریکسون) ایجاد نمیشود و کودک باور میکند که محیط بالفعل خصمانه و بالقوه خطرناک است. عوامل روانی - اجتماعی دیگر شامل سابقه کری، کوری، انزوای اجتماعی و تنهائی، مهاجرت اخیر با تغییرات ناگهانی در محیط و بالا رفتن سن میباشد.
آزمونهای آزمایشگاهی و روانشناختی
هیچ آزمون آزمایشگاهی نمیتواند تشخیص را تأیید کند. آزمونهای روانشناختی را تأیید کند. آزمونهای روانشناختی فرافکن، اشتغال ذهنی با زمینههای پاراتوئید یا بزرگمنشی و موضوعات حقارت، عدم کفایت و اضطراب را نشان میدهد.
پاتوفیزیولوژی
بهجز در مواردیکه بیماران نقصهای مجرای آناتومیک در سیستم لیمبیک یا هستههای قاعدهای دارند، هیچ پاتوفیزیولوژی مشخصی وجود ندارد.
عوامل روانپریشی
مکانیسمهای دفاعی که استفاده میشود، عبارتند از:
۱. انکار،
۲. واکنشسازی
۳. فرافکنی مکانیسم دفاعی اصلی، فرافکنی است. علایم، دفاعی در مقابل افکار و احساسات غیرقابل قبول هستند. بیماران احساس شرم، تحقیر، و حقارت را انکار میکنند و هر احساس غیرقابل قبول را بهوسیله واکنشسازی به عکس آن تبدیل میکنند (حقارت را به بزرگمنشی) و هر احساس غیرقابل قبول را به دیگران فرافکنی میکنند.
تشخیص افتراقی
۱. اختلال پسیکوتیک ناشی از یک بیماری طبی عمومی که با هذیان همراه است:
بیماریهائی که ممکن است اختلال هذیانی را تقلید کنند، شامل هیپوتیروئیدی و هیپرتیروئیدی، بیماری پارکینسون، اسکلروز متعدد (MS)، بیماری آلزایمر، تومور و ضربه به هستههای قاعدهای هستند. بسیاری از بیماریهای طبی و نورولوژیک ممکن است با هذیان تظاهر کنند (جدول زیر)، شایعترین محل ضایعات در هستههای قاعدهای و سیستم لیمبیک است.
- بیماریهای نورولوژیک و طبی که میتوانند با هذیان تظاهر کنند:
اختلالات هستههای قاعدهای: بیماری پارکینسون، بیماری هانتینگتون حالتهای کمبود ویتامین: B۱۲، فولات، تیامین، نیاسین
دلیریوم
دمانس: بیماری آلزایمر، بیماری پیک
ناشی از دارو: آمفتامین، آنتیکولینرژیک، ضدافسردگی، داروهای ضد فشار خون، داروهای ضدسل، داروهای ضد پارکینسون، سایمتیدین، کوکائین، دیسولفیرام، توهمزاها
اختلالات غدد، آدرنال، تیروئید، پاراتیروئید
اختلالات سیستم لیمبیک: صرع، بیماریهای عروقی مغز، تومورها
۲. اختلال پسیکوتیک ناشی از مواد که با هذیان همراه است:
در مسمومیت با مقلدهای سمپاتیک (مثل آمفتامینها، ماریجوآنا و لوودوپا) احتمال ایجاد علایم هذیانی هستند.
۳. اختلال شخصیت پاراتوئید:
هذیانی واقعی وجود ندارد. البته ممکن است افکار بیشبهاء یافتهای که متمایل به افکار هذیان است، وجود داشته باشد. بیماران مستعد ابتلاء به اختلالات هذیانی هستند.
۴.اسکیزوفرنی پاراتوئید:
احتمال بروز توهمهای واضح شنوائی، اضمحلال شخصیتی، و اختلال در کارکرد، بیشتر است. سن شروع در اسکیزوفرنی کمتر از اختلال هذیانی است و هذیانها غریبتر هستند.
۵. اختلال افسردگی ساژور:
بیماران افسرده ممکن است ثانویه به اختلال افسردگی ماژور، هذیانهای پاراتوئید داشته باشند، ولی علایم خلقی و یافتههای همراه (مثل علایم نباتی، سابقه مثبت خانوادگی، پاسخ به ضدافسردگیها) برجسته میباشند.
۶. اختلال دوقطبی I:
بیماران مانیک ممکن است هذیانهای بزرگمنشی یا پاراتوئید داشته باشند که واضحاً ثانویه به اختلال خلقی اولیه و همراه است با ویژگیهائی مثل خلق اوفوریک و بیثبات، سابقه مثبت خانوادگی و پاسخ لیتیوم.
سیر بیماری و پیشآگهی
اختلال در سی تا پنجاه درصد بیماران، مزمن و بدون فروکش است. نسبت به اسکیزوفرنی با اختلال خلقی، پاسخ به دارودرمانی، کمتر رضایتبخش است. بهدلیل اعتماد نداشتن بیماران، رواندرمانی مشکل است.
درمان
بیماران بهندرت به شکل ارادی درمان را میپذیرند، و بیشتر توسط دوستان و خویشاوندان جهت مداوا آورده میشوند. برقراری ارتباط با آنها مشکل است. خصومت بیمار از ترس نشأت میگیرد. رواندرمانی موفقیتآمیز ممکن است بیمار را قادر به بهبود انطباقپذیری اجتماعی با وجود باقی ماندن هذیان بکند.
۱. بستری کردن در بیمارستان:
اکثر بیمار قادر به کنترل تکانههای خودکشی یا دیگرکشی نباشد، اگر اختلال بسیار شدید باشد (مثلاً بیمار بهدلیل هذیان مسموم بودن غذا از غذا خوردن امتناع کند)، یا اگر لازم به بررسی کامل طبی باشد، باید بیمار بستری گردد.
۲. رواندرمانی و دارودرمانی:
ممکن است بیماران بهدلیل سوءظن، مصرف دارو را قبول نکنند. در بیماران به شدت آژیته ممکن است نیاز به تزریق عضلانی داروهای آنتیپسیکوتیک باشد، در غیر اینصورت، میتوان آنتیپسیکوتیک خوراکی را امتحان کرد. اختلال هذیانی ترجیحاً به پیموزاید (pimozide) جواب میدهد. در بیماران هذیانی این احتمال که با عوارض جانبی داروها هم بهصورت هذیانی برخورد کنند بیشتر است. بنابراین توصیه میشود که به شکل خیلی آهسته دوز دارو بالا برده شود تا احتمال عوارض جانبی ناراحتکننده کم باشد. در صورت افسردگی شدید، میتوان از داروهای ضدافسردگی استفاده کرد. مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) در نوع جسمی ممکن است مؤثر باشند.
۳. رواندرمانی: باید و نبایدها:
ـ در مورد هذیانهای بیمار، با او بحث و جدل نکنید. اگر بیمار احساس کند که باید از هذیانش دفاع کند، هذیان بیشتر حفظ خواهد شد.
ـ وانمود نکنید که هذیان واقعی است، چرا که پزشک باید واقعیت را به بیمار نشان دهد. اما به صحبتهای بیمار راجعبه هذیانش گوش دهید و سعی کنید معنای هذیان را، بهخصوص در زمینه اعتمادبهنفس بیمار، متوجه شوید.
ـ به شکلی همدردانه با این واقعیت که هذیان موجب تداخل و مزاحمت در زندگی بیمار میشود برخورد کنید و به بیمار، پیشنهاد کمک برای راحتتر زندگی کردن همراه با هذیانش نمائید.
ـ متوجه باشید که سیستم هذیانی ممکن است وسیلهای برای مقابله با احساسات عمیق شرم و بیکفایتی باشد و اینکه بیمار ممکن است به هر تحقیر یا فخرفروشی بسیار حساس باشد.
ـ در رفتار با بیمار صریح و صادق باشید، زیرا این بیماران در مورد اینکه مورد فریب قرار بگیرند، گوش به زنگ هستند. عوارض جانبی داروها و علت تجویز دارو را (مثلاً کمک به اضطراب، بیقراری بیخوابی یا بیاشتهائی) برای بیمار شرح دهید. در مورد قرار ملاقاتها قابل اعتماد و خوشقول باشید، بهطور منظم ملاقاتها را برنامهریزی کنید.
ـ استرسها یا تجارب خاصی را که منجر به اولین تظاهر هذیانی شد بررسی کنید و کوشش کنید که متوجه شوید چرا آنها منجر به احسس شرم و بیکفایتی، بیمار شدهاند. متوجه باشید که استرسها یا تجارب مشابه در زندگی بیمار ممکن است علایم هذیانی را تشدید کنند. به بیمار کمک کنید که برای پاسخ دادن به موقعیتهای استرسزا، روشهای دیگری بیابد.