نوع بسیار شایع آنسفالیت موضعی؛ معمولاً لوبهای فرونتال و تمپورال را تحتتأثیر قرار میدهد. اختلال عصبی - روانیکه با ابتلاء CNS به ویروس هرپس سیمپلکس علایم غالباً شامل آنوسمی، توهمات چشائی و بویائی، تغییرات شخصیتی، و رفتار پیسکوتیک و غریب، میباشد؛ شروع معمولاً ناگهانی یا سریع است (میکروسفالی، عقبماندگی ذهنی، کلسیفیکاسیون داخل جمجمهای، و نابههنجاریهای چشمی ممکن است در نتیجه عفونت حین تولد بهوجود آید).
۱. بررسیهای آزمایشگاهی:
نابههنجاریهای EEG در مرحله حاد شامل کندی (منتشر یا موضعی) و امواج نیز با ولتا یا در نواحی تمپورال میباشند.
MRI، CT و SPECT غالباً تغییرات ساختاری یا کاهش جریان خون را در لوبتمپورال و نواحی اوربیتوفرونتال نشان میدهند.
۲. درمان:
در صورتیکه آرابیتوزیل آدنین در مراحل اولیه بیماری آغاز شود، مرگ و میر را کاهش میدهد.
- آنسفالیت هاری:
۱. دوره رشد نهفته ۱۰ روز تا ۱ سال
۲. علایم شامل بیقراری، بیشفعالی، و آژیتاسیون میباشد.
۳. هیدروفوبی: ترس شدید از نوشیدن آب در بیشتر از ۵۰% بیماران این ترس بهدلیل اسپاسمهای شدید حنجره و دیافراگم ایجاد میشود و هنگامیکه این افراد اب میخورند، روی میدهد.
۴. این بیماری در طی چند روز تا چند هفته از زمان بروز منجر به مرگ میشود.
- نوروسیفیلیس (پارزی عمومی ـ general paresis):
۱. ۱۰ تا ۱۵ سال پس از عفونت ترپونمای (treponema) اولیه ظاهر میشود.
۲. این بیماری پس از رایج شدن پنیسیلین بهندرت پیش میآید، اما در افراد مبتلا به ایدز شایعتر است.
۳. معمولاً لوبهای فرونتال را تحتتأثیر قرار میدهد.
۳. علایم معمول شامل آسیب حافظه، کنفوزیون، تب و سردرد میباشد.
- پانآنسفالیت اسکلروزان تحت حاد:
۱. بیماری اوایل کودکی که نسبت ابتلاء مرد به زن، ۳ به ۱ میباشد.
۲. شروع آن به دنبال عفونت سرخکی یا واکسن میباشد.
۳. علایم نخستین ممکن است بهصورت تغییر رفتاری، بدخلی، خوابآلودگی، و توهم باشند.
۴. منتهی به میوکلونوس، آتاکسی، حمله (صرعی)، و تخریب قوای عقلی میشود.
۵. در نهایت به اغماء میانجامد، سپس دز طی ۱ تا ۲ سال به مرگ شخص منجر میشود.
اختلالات ایمنی
۱. ایدز:
اختلال ایمنی اساسی در جامعه معاصر، به مبحث (جنبههای عصبی - روانی HIV و ایدز) مراجعه کنید
۲. لوپوس اریتماتوی سیستمیک (SLE)
ـ یکی از بیماریهای خودایمنی همراه با درگیری مستقیم CNS (سایر موارد شامل پلیآرتریت نودوزا و آرتریت تمپورال میباشد).
ـ علایم روانی شایع میباشند (تقریباً ۵۰%) و ممکن است در ابتدای بیماری روی دهند.
ـ شکل یا الگوی بهخصوصی ندارد.
ـ دلیریوم یکی از شایعترین سندرمهای روانی در این بیماری است.
ـ افسردگی پسیکوتیک در مقایسه، با ویژگیهای شبهاسکیزوفرنی شایعتر است.
ـ ممکن است تا حد دمانس پیشروی کند.
ـ حمله (صرعی) شایع است (۵۰%)، شامل انواع حملات گراندمال و لوبتمپورال
ـ اختلالات حرکتی متبوع
ـ درمان یا کورتیکواستروئیدها ممکن است موجب عارضههای روانی بعدی بشود، از جمله پسیکوز و مانیا
اختلالات غدد درونریز
۱. اختلالات تیروئید
الف ـ پرکاری تیروئید:
ـ میتواند موجب کنفوزیون، اضطراب و افسردگی تهییجی، مانیا، توهم، هذیان، و آسیبهای شناختی گردد.
ـ علایم شایع: ملال و بیحوصلگی، خستگی، کاهش وزن همراه با افزایش اشتها، تپش قلب.
ب ـ کمکاری تیروئید:
ـ میگزدم (myxedema) میتواند موجب پارانویا، افسردگی، هیپومانیا، توهم، کندی، تفکر، و دلیریوم گردد (جنون میگزدم)
ـ علایم جسمی عبارتند از: افزایش وزن، موی خشک و نازک؛ عدم تحمل سرما، صدای بم، و آسیب شنوائی
- ۱۰ درصد بیماران آسیبهای عصبی - روانی باقیماندهای را پس از جایگزینسازی هورمونی دارند.
ـ کمکاری تیروئید تحت بالینی ممکن است شبیه به اختلالات خلقی مقاوم به درمان باشد.
۲. اختلالات پاراتیروئید:
ـ هیپوپاراتیروئیدیسم موجب هیپوکلسمی میشود.
ـ میتواند به دلیریوم و تغییر شخصیتی منجر شود.
ـ ضعف عضلانی، و کاهش رفلکسها ممکن است مشاهده شود.
ـ علایم هیپوکلسمی عبارتند از آب مروارید، حملات (صرعی)، علایم خارجهرمی، و افزایش فشار داخل جمجمهای.
۳. اختلالات آدرنال:
الف ـ بیماری آدیسون (نارسائی آدرنال):
ـ شایعترین علل عبارتند از: آتروفی قشر آدرنال با عفونتهای سلی و قارچی
ـ بیماران ممکن است دچار بیاحساسی، تحریکپذیری، خستگی و افسردگی بشوند.
ـ بهندرت کنفوزیون یا پسیکوز در این اختلال روی میدهد.
ـ درمان باکورتیزون یا معادل آن معمولاً مؤثر میباشد.
ب ـ سندرم کوشینگ:
ـ مقادیر زیاد کورتیزول که بهدلیل تومور یا هیپرپلازی قشر آدرنال بهوجود میآید.
ـ ممکن است بیمار دجار نقصهای حافظه، کاهش تمرکز، و پسیکوز شود.
ـ یافتههای جسمی عبارتند از چاقی تنه (runcal obesity)، صورت شبیه ماه (moon facies)، کوهان بوفالوئی (buffalo hump)، استریای بنفشرنگ (puple strial)، هیرسوتیسم (hirsutism)، و کبودی بیش از اندازه
اختلالات متابولیک
ـ علت رایج اختلال عضوی مغز
ـ در مواردیکه تغییر سریع و تازهای در رفتار، تفکر، و هوشیاری وجود داشته باشد، این اختلال در نظر گرفته میشود.
ـ آنسفالوپاتیهای متابولیک میتوانند از دلیریوم تا استوپور، اغماء و مرگ پیشروی کنند.
ـ آنسفالوپاتی کبدی میتواند موجب تغییراتی در حافظه، شخصیت، و مهارتهای عقلی شود. طیف تغییرات در هوشیاری از خوابآلودگی و بیاحساسی تا اغماء میباشد. ویژگیهای معمول شامل آستریکسیس، نفس نفس زدن، و نابههنجاریهای EEG میباشد.
ـ اورمی:
تغییراتی در حافظه، موقعیتیابی، و هوشیاری، علایم مرتبط عبارتند از بیقراری، احساس خزیدن حشرات، پرش عضلانی، سکسکههای مداوم.
ـ آنسفالوپاتی هیپوگلیسمیک:
بهدلیل مقادیر زیاد انسولین درونزاد یا برونزاد بهوجود میآید. علایم ممکن است شامل تهوع، تعریق، تاکیکاردی، گرسنگی، بیقراری، نگرانی و توهم باشد. گاهی اوقات منجر به دمانس باقیمانده دائمی میشود.
ـ پورفیری متناوب حاد:
اختلال اتوزومی غالب در بیوسنتز هم که منجر به تراکم پورفرین میشود. شروع بین سنین ۲۰ و ۵۰ سالگی میباشد؛ زنها بیشتر از مردان تحتتأثیر این اختلال قرار میگیرند. نشانه سهگانه علامتی عبارت است از: درد شکمی، پلینوروپاتی حرکتی، و پسیکوز. سایر علایم روانی عبارتند از اضطراب، بیثباتی، و افسردگی، باربیتوراتها میتوانند اختلال را تسریع یا تشدید کنند و استفاده از آنها ممنوع میباشد.
اختلالات تغذیهای
۱. کمبود نیاسین (اسید نیکوتینیک):
ـ بهنام پلاگر، اختلال تغذیه است که بیشتر در رژیمهای گیاهخواری، سوءمصرف الکل و در فقرا دیده میشود.
ـ دمانس، درماتیت، اسهال
ـ سایر علایم: تحریکپذیری، بیخوابی، افسردگی و نوروپاتی محیطی
ـ با تجویز اسید نیکوتینیک پاسخ درمانی خوب است ولی در برخی بیماران ممکن است دمانس باقی بماند.
۲. کمبود تیامین (ویتامین B1):
ـ بریبری: ثانویه به فقر خانوادگی؛ باعث علایم قلبی عروقی و نورولوژیک میشود.
ـ سندرم ورنیکه - کورساکوف: در سوؤمصرف مزمن الکل و وابستگی به آن ایجاد میشود.
ـ علایم شامل آپاتی، تحریکپذیری، اضطراب، افسردگی و اختلال شدید حافظه در مواردیکه کمبود طولانی باشد دیده میشود.
۳. کمبود ویتامین B12:
ـ بهدلیل ناتوانی سلولهای مخاط معده در ترشح عامل داخلی (intrinsic factor) بهوجود میآید.
ـ آنمی مگالوبلاستیک ماکروسیتی مزمن (آنمی بدخیم ـ pernicious anemia).
ـ تغییرات نورولوژیک در ۳۰% از بیماران مشاهده میشود.
ـ بیاحساسی، افسردگی، و تحریکپذیری شایع است.
ـ آنسفالوپاتی همراه با دلیریوم، دمانس، و علایم پسیکوتیک (جنون مگالوبلاستیک ـ megaloblastic madness).
ـ ویتامین درمانی در اوایل سیر این اختلال میتواند علایم نورولوژیک را متوقف سازد.
سموم
ـ سرب:
کولیک شکمی، نوروپاتی سری، آنسفالوپاتی سربی. ممکن است بهطور ناگهانی به شکل دلیریوم، حملات (صرعی)، بالا رفتن فشار خون آسیب به حافظه و تمرکز، سردرد، لرزش، ناشنوائی، آفازی گذرا، و همیآنوپسی نمایان شود. افسردگی، ضعف، سرگیجه و هیپرستزی نسبت به محرکهای صوتی و دیداری مشاهده میشود درمان بالاکتات کلسیم، شیر، و داروهای چنگالی (chelating) صورت میگیرد.
ـ جیوه:
سندرم کلاهدوز دیوانه (mad hatter's syndrom) (سازندههای ترمومتر، گراورسازها، کارگران معادن، سازندههای مهر، کارگرانی که با موادشیمیائی کار میکنند، تعمیرکنندگان وسایل اندازهگیری الکتریکی، سازندگان کلاهنمدی)، گاستریت، خونریزی از لثه، ترشح بیش از حد بزاق، ترمور خشن به همراه حرکات پرشی. بیماران تحریکپذیر و نزاعطلب هستند، زود از کوره درمیروند، و آسیبهای شناختی دارند.
- منگنز:
(کارگران معادن، سازندگان باطری، تولیدکنندگان مواد سفیدکننده جوشکاران)، علایم بهصورت سردرد، آستنی، تورپور (torpor)، پرخوابی، اختلال جنسی، گربه و خنده غیرارادی، تکانههای دویدن، رقصیدن، خواندن، یا حرف زدن است. بیماران ممکن است مرتکب جنایتهای بیمعنی شوند، پارکینسونیسم ممکن است بعداً تظاهر کند.
- آرسنیک:
(صنایع پوست و شیشهسازی، سازندگان حشرهکشها). تماس درازمدت، درماتیت، کونژونکتیویت، آبریزش از چشم، بیاشتهائی، سردرد، سرگیجه، بیاحساسی، خوابآلودگی، آسیب عقلی، و نوریت محیطی. در نهایت ممن است بهصورت پسیکوز کورساکوف تظاهر کند.