در این اختلالات یک اختلال طبی (بهعنوان مثال، بیماری مغزی - عروقی، ضربه به سر) بهطور مستقیم علایم روانی را ایجاد میکند (مانند، کاتاتونونی، افسردگی، اضطراب) (اختلال طبی روی محور III کدگذاری میشود). علل آنها، شامل اختلالات غدد درونریز، حالات ناشی از کمبودها، بیماری بافت ملتحمه، اختلالات CNS، و عوارض سمی داروها. بعضی از اختلالاتی که توسط بیماری طبی عمومی ایجاد میشوند شامل اختلالات فراموشی، پسیکوتیک خلقی، اضطرابی، و اختلالات خواب؛ تغییر در شخصیت و اختلالات جسمی هستند. شبیه به تشخیصهای کارکردی هستند به غیر از اینکه علایم غالب بهدلیل یک عامل عضوی معین ایجاد شدهاند؛ بیمار در زمینههای شناختی مشکلی ندارد.
۶. تجارب، ادراکی متغیر (مانند اعوجاجها، توهم، مسخ شخصیت، احساس دور بودن، این احساس که چیزی اهمیت ویژهای دارد [jamais vu, déjà vu]).
۷. توهمات چشائی و بویائی شایع هستند و ممکن است همراه با ملچ ملچ (lip smacking) لبها و غنچه کردن آنها، جویدن، یا حرکات چشیدن و بلعیدن باشد.
۸. اختلالات ذهنی در تفکر و حافظه
۹. تجارب عاطفی قوی؛ ترس و اضطراب شایعترین آنها میباشد.
- حمله (صرعی) در برابر حمله کاذب (جدول زیر).
جدول ویژگیهای بالینی تفکیککننده حمله (صرعی) و حمله کاذب (بعضی از بیماران مبتلا به اختلالات حمله عضوی، ممکن است حملههای کاذب نیز داشته باشند)
ویژگی
حمله
حمله کاذب
پیشدرآمد (اورا)
معمولاً استریوتایپیک و قالبی
نادر
زمانبندی
در شبها [هم] شایع است
فقط در اوقات بیداری
بیاختیاری
شایع
نادر
سیانوز
شایع
نادر
کنفوزیون پس از حمله
بله
خیر
حرکات بدن
تونیک - کلونیک
غیراستریوتایپیک و ناهمزمان
صدمه به خود
شایع
نادر
EEG
ممکن است طبیعی نباشد
طبیعی
تحتتأثیر تلقین
خیر
بله
منفعت ثانویه
خیر
بله
تومورهای مغزی
- علایم نورولوژیک، سردرد، تهوع، استفراغ، حمله (صرعی)، از دست دادن بینائی، ادم پاپی (papilledema)، در حقیقت هرگونه علامت روانی ممکن است وجود داشته باشد.
- علایم غالباً با افزایش فشار داخل جمجمهای یا اثر تودهای (mass effect) ایجاد میشود و نه بهدلیل اثرات مستقیم تومور
- افکار خودکشی گرایانه در ۱۰% از بیماران وجود دارد، معمولاً در حین دورههای سردرد.
- اگرچه بهندرت در روانپزشکی مشاهده میشود؛ اکثر بیماران مبتلا به تومور مغزی علامتهای روانی دارند.
۱. تومورهائی که پیشروی آنها کند است تغییر شخصیتی ایجاد میکنند.
۲. تومورهائی که پیشروی آنها سریع است تغییر شناختی ایجاد میکنند.
- تومورهای لوبفرونتال:
افسردگی، عاطفه نامتناسب، مهارگسیختگی، دمانس، هماهنگی حرکتی آسیبدیده، علایم پسیکونیک. غالباً علایم نورولوژیک وجود ندارند. ممکن است بیمار دچار بیاختیاری ادرار یا مدفوع گردد.
- تومورهای لوبتمپورال:
اضطراب، افسردگی توهم (بهویژه چشائی و بویائی)، علایم TLE، پسیکوزهای شبهاسکیزوفرنی، ممکن است حافظه و تکلم آسیب دیده باشند.
- تومورهای لوبپاربیتال:
علایم روانی کمتر است (آنوزوگنوزی، آپراکسی، آفازی)؛ ممکن است با هیستری اشتباه گرفته شوند.
- کیستهای کلوئیدی:
تومور نمیباشند. در بطن سوم جای میگیرند و میتوانند فشار به دیانسفال وارد کنند. میتواند ایجاد افسردگی، پسیکوز، بیثباتی خلق، و تغییر شخصیتی کنند. بهطور کلاسی سردردهای متناوب وابسته به وضعیت را ایجاد میکنند.
ضربه به سر
- دامنه وسیعی از تصاویر بالینی حاد و مزمن
- طول مدت اختلال موفقیتیابی راهنمای تقریبی در پیشآگهی میباشد.
- تصویربرداری از مغز بهطور کلاسیک ضایعه سمت مقابل ضربه (contercoup lesion) و ادم حاد را نشان میدهد.
- فراموشی حاد (فراموشی پس از تروما غالباً به سرعت رفع میشود). آژیناسیون، رفتار گوشهگیرانه، پسیکوز (پسیکوز حاد پس از تروما)، دلیریوم
- فراموشی مزمن، پسیکوز، اختلال خلقی، تغییر شخصیتی؛ و (بهندرت) دمانس
- عوامل مؤثر در سیر بیماری: سرنوشت شخصیتی، صرع (اثرهائی بسیار قوی بر توانائی کار کردن دارد)، محیط، دادخواهی، بازتاب هیجانی آسیب، پاسخ به کمبودهای کارکرد عقلی و میزان و موقعیت آسیب مغزی
- عموماً، مکانیسمهای سازگاری بیمار ممکن است در سیر نهائی اختلال بسیار بیشتر از میزان حقیقی آسیب مغزی تأثیر بگذارد.
اختلالات دمیلیناسیون
۱. اسکلروز متعدد (MS):
ـ در نیمکره شمالی شایعتر میباشد.
ـ تغییرات روانی شایع میباشند (۷۵%)
ـ دمانس همزمان نادر است. بیماران مبتلا به فلج پسودوبولبر، ممکن است بیثباتی هیجانی نشان دهند.
ـ افسردگی در اوایل سر بیماری قابل مشاهده است.
ـ در مراحل بعد لوب فرونتال را درگیر میکند، مهارگسیختگی و علایم شبه مانیک شامل اوفوری روی میدهد.
ـ تخریب توانائی هوشی شایع میباشد (۶۰%)، دامنه آن از آسیب خفیف حافظه تا دمانس است.
ـ پسیکوز در این اختلال گزارش شده است، ولی میزان بروز آن مشخص نیست.