واژههای عموماً مترادفی برای توصیف سندرمی هستند که در اثر از بین رفتن یک عزیز و محبوب بهوجود میآید. تلاشهای بهعمل آمده برای مشخص کردن مراحل سوگ در جدول سوگ و داغدیدگی نمایش داده شدهاند. خصوصیات داغدیدگی در والدین و بچهها در جدول داغدیدگی در والدین و کودکان نمایش داده شدهاند.
سوگ ممکن است به عللی غیر از مرگ یک عزیز نیز اتفاق بیفتد:
۱. از دست دادن عزیز در اثر جدا شدن، طلاق یا زندانی شدن؛
۲. از دست دادن یک اُبژه (object) یا موقعیت دارای ارزش هیجانی (مثلاً دارائی ارزشمند، یا شغل یا موقعیت مهم)؛
۳. از دست دادن یک ابژه محبوب که درباره آن خیالپردازی شده است (مثلاً مرگ یک چنین داخل رحم، تولد یک نوزاد ناقص)؛
۴. فقدان ناشی از آسیب نارسیسیتی (narcissistic injury) (برای مثال قطع عضو، برداشتن پستان).
سوگ با افسردگی تفاوتهائی دارد که در جدول سوگ در مقایسه با افسردگی توصیف شدهاند. عوامل خطر یک اپیزود افسردگی ماژور پس از مرگ همسر در جدول عوامل خطر برای اپیزود افسردگی ماژور پس از مرگ همسر نمایش داده شدهاند. عوارض داغدیدگی در جدول عوارض داغدیدگی فهرست شدهاند.
- عوامل خطر برای اپیزود افسردگی ماژور پس از مرگ همسر:
اختلالات اضطرابی
اختلالات مصرف مواد
اختلالات افسردگی
جدول سوگ و داغدیدگی
مرحله
جان بالبی
سی.ام.پارکس
۱
بهت یا اعتراض: با دیسترس، ترس و خشم مشخص میشود. شوک ممکن است چند لحظه، روزها یا ماهها طول بکشد.
هول (alarm): یک وضعیت استرسزا که با تغییرات فیزیولوژیک (برای مثال افزایش فشار خون و ضربان قلب) مشخص میشود؛ مشابه مرحله اول بالبی.
۲
حسرت خوردن و جستجو برای از دسترفته: دنیا
پوچ و بیمعنی بهنظر میرسد، ولی اعتمادبهنفس دستنخورده میماند. با
اشتغال ذهنی با فرد از دسترفته، بیقراری فیزیکی، زاری کردن و خشم مشخص
میشود. ممکن است چند ماه یا حتی چند سال طول بکشد.
بهت: فرد بهطور سطحی از فقدان متأثر بهنظر میرسد، اما در حقیقت خود را از دسترس حاد حفظ میکند.
۳
آشفتگی و ناامیدی:
بیقراری و بیهدفی. افزایش در اشتغال ذهنی جسمی، گوشهگیری، درونگرائی و تحریکپذیری. از نو زنده شدن مکرر خاطرات.
دلتنگ شدن (جستجو): فرد به دنبال فرد از دسترفته میگردد و به یاد او میافتد. مشابه مرحله دوم بالبی
۴
سازمانیابی مجدد: با برقرار شدن الگوها،
اشیاء و خویهای جدید، سوگ فروکش میکند و توسط خاطرات به یاد ماندنی
جایگزین میگردد. همانندسازی سالمی با متوفی برقرار میشود.
افسردگی: بیمار درباره آینده احساس ناامیدی میکند، نمیتواند به زندگی ادامه دهد، و از خانواده و دوستانش کناره میگیرد.
۵
بهبود و سازمانیابی مجدد: فرد درمییابد که زندگی او با انطباقهای جدید و خوبیها و انسانهای خوب دیگر ادامه خواهد یافت.
جدول داغدیدگی در والدین و کودکان
از دست دادن یک والد
از دست دادن یک فرزند
مرحله اعتراض. کودک تمایل شدیدی نسبت به والد فوتشده خود دارد.
ممکن است تجربهای دردناکتر از مرگ یک بزرگسال باشد.
مرحله ناامیدی. کودک دچار ناامیدی، گوشهگیری و بیتفاوتی میشود.
احساس گناه و درماندگی ممکن است بسیار شدید باشد.
مرحله جدا شدن. کودک علاقه هیجانی به والد خود را رها میکند.
مراحل شوک، انکار، خشم، معامله، و پذیرش اتفاق میافتند.
کودک ممکن است نیاز به والد ار به یک یا چند فرد بزرگسال دیگر منتقل کند.
تظاهرات سوگ ممکن است در تمام طول زندگی ادامه یابند.
تا ۵۰% ازدواجهائی که در آن یک کودک میمیرد، به طلاق منجر میشوند.
جدول سوگ در مقایسه با افسردگی
سوگ
افسردگی
همانندسازی طبیعی با متوفی. دوسوگرائی کم نسبت به متوفی
همانندسازی غیرطبیعی بیش از حد با متوفی. دوسوگرائی زیاد و خشم ناخودآگاه نسبت به متوفی
گریه کردن، کاهش وزن، کاهش میل جنسی، گوشهگیری، بیخوابی، تحریکپذیری، کاهش توجه و تمرکز
گریه کردن، کاهش وزن، کاهش میل جنسی، گوشهگیری، بیخوابی، تحریکپذیری، کاهش توجه و تمرکز
میل به خودکشی نادر است.
میل به خودکشی شایع است.
سرزنش خود درباره رفتاری که با متوفی انجام شده است.
سرزنش خود کلی است. فرد فکر میکند کلاً بد یا بیارزش است.
احساس کلی بیارزشی وجود ندارد. همحسی و همدردی را برمیانگیزد.
معمولاً باعث دلخوری یا آزردگی در ارتباطهای بینفردی میشود.
علایم با گذشت زمان کاهش مییابند. خودمحدود هستند.
علایم کاهش نمییابند و ممکن است بدتر شوند.
معمولاً در عرض ۶ ماه تا یک سال از بین میروند.
پس از سالها ممکن است هنوز وجود داشته باشد.
نسبت به بیماری جسمی آسیبپذیر است.
نسبت به بیماری جسمی آسیبپذیر است.
به اطمینانبخشی و تماسهای اجتماعی پاسخ میدهد.
به اطمینانبخشی پاسخ نمیدهد و تماسهای اجتماعی را طرد میکند.
داروی ضدافسردگی به آن کمک نمیکند.
داروی ضدافسردگی به آن کمک میکند.
بایدها و نبایدها در برخورد با سوگ و درمان آن
- برونریزی احساسات را تشویق کنید. به بیمار اجازه بدهید درباره عزیزان و افراد محبوب خود صحبت کند. یادآوری خاطرات خوب میتواند مفید باشد.
- به فرد سوگوار نگوئید گریه نکند یا خشمگین نشود.
- سعی کنید گروه کوچکی از افرادی که فرد متوفی را میشناختهاند، گرد آورید تا در حضور فرد سوگوار درباره او صحبت کنند.
- بهطور معمول داروی ضداضطراب یا ضدافسردگی تجویز نکنید. در صورتیکه بیمار بهطور حاد آژیته شود، بهتر است که از راه کلام به وی آرامش داده شود، نه از راه قرص. البته، دوز کمی از دارو (۵ میلیگرم دیازپام) در کوتاهمدت ممکن است کمککننده باشد.
- توجه کنید که ویزیتهای متعدد کوتاه بهتر از ویزیتهای کم و طولانی میباشند.
- نسبت به وقوع واکنش سوگ تأخیری آگاه باشید، که مدتی پس از مرگ اتفاق میافتد و ممکن است با تغییرات رفتاری، آژیتاسیون، بیثباتی خلق و سوءمصرف مواد مشخص شود. چنین واکنشهائی ممکن است نزدیک سالگرد فوت اتفاق افتد (واکنش سالگرد).
- توجه داشته باشید که یک 'واکنش سوگ انتظار' قبل از از دست دادن فرد بهوجود میآید و میتواند در زمان واقعی از دست دادن، واکنش سوگ حاد را کاهش دهد. این مسئله اگر قبل از وقوع تشخیص داده شود، میتواند فرآیند مفیدی باشد.
- آگاه باشید، فردی که برای عضوی از خانواده که در اثر خودکشی فوت کرده است سوگواری میکند، ممکن است مایل نباشد درباره احساساتش در مورد بدنام شدن صحبت کند.