علایم کمتر از یک ماه طول میکشند و پس از یک استرس آشکار در زندگی انسان اتفاق میافتد.
تشخیص، علایم و نشانهها
جدول زیر را نگاه کنید. شبیه به اختلالات پسیکوتیک دیگر است، ولی در آن علایم بیثبات و گذرا، کنفوزیون، اختلال موقعیتیابی، و علایم خلقی بیشتر است.
- معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR برای اختلال پسیکوتیک کوتاهمدت:
الف ـ وجود یک (یا چند مورد) علایم زیر:
۱. هذیان
۲. توهم
۳. گفتار درهمریخته (disorganized) (مثل از خط خارج شدن و گسیختگی)
توجه: اگر از نظر فرهنگی بهعنوان یک الگوی پاسخ قابل قبول باشد، علامت حساب نمیشود.
ب ـ مدت اپیزود حداقل یک روز ولی کمتر از یک ماه باشد، و سرانجام به حد عملکرد پیشمرضی خود برسد.
ج ـ اختلال یا یک اختلال خلقی همراه با علایم پسیکوتیک، اختلال اسکیزوافکتیو یا اسکیزوفرنی بهتر توضیح داده نشود و بهدلیل اثر مستقیم یک ماده (مثل یک ماده سوءمصرف شده یا دارو) یا یک بیماری طبی عمومی نباشد.
نوع را مشخص کنید:
- با استرسورهای مشخص (پسیکوز واکنشی کوتاهمدت): اگر علایم، مدت کوتاهی بعد از، یا بهطور واضح در پاسخ با وقایعی اتفاق بیفتد که به تنهائی یا جمعاً، میتوانند برای هر کس در شرایط مشابه در فرهنگ فرد استرسزا باشند.
- بدون استرسورهای مشخص: اگر علایم مدت کوتاهی بعد از، یا بهطور واضح در پاسخ به وقایعی اتفاق نیفتد، که به تنهائی یا جمعاً میتوانند برای هرکس در شرایط مشابه در فرهنگ فرد استرسزا باشد.
- با شروع پس از زایمان: اگر شروع ظرف ۴ هفته پس از زایمان اتفاق بیفتد.
اپیدمیولوژی
اطلاعات مشخصی در دست نمیباشد. در اشخاصی که قبلاً اختلال شخصیتی داشتهاند با اینکه استرسورهای ماژوری مثل بلایای طبیعی یا تغییرات برجسته فرهنگی را تجربه کردهاند، بیشتر اتفاق میافتد.
سببشناسی
در خانوادههای این بیماران اختلال خلقی شایعتر است. استرس روانی - اجتماعی شروع اپیزود پسیکوتیک را شعلهور میکند. در اشخاصی که مکانیسمهای سازگاری ناکافی دارند، پسیکوز بهعنوان یک پاسخ دفاعی در نظر گرفته میشود.
تشخیص افتراقی
علل طبی باید کنار گذاشته شود، بهخصوص، مسمومیت داروئی و ترک داروها، اختلالات تشنجی را نیز باید در نظر داشت. اختلالات ساختگی، تعارض، اسکیزوفرنی، اختلالات خلقی، و اپیزودهای موقتی پسیکوتیک همراه با اختلالات شخصیتی مرزی و اسکیزونایپال باید رد شود.
دوره بیماری و پیشآگهی
- ویژگیهای به نفع پیشآگهی خوب در اختلال پسیکوتیک کوتاهمدت:
۱. سازگاری خوب پیشمرضی
۲. کم بودن صفات شخصیتی اسکیزوئید در دوره پیشمرضی
۳. استرسورهای شدید تسریعکننده
۴. شروع ناگهانی علایم
۵. علایم عاطفی
۶. کنفوزیون، سردرگمی و کلافگی در مدت پسیکوز
۷. خفیف بودن کندی عاطفه (affective bluting)
۸. مدت کوتاه علایم
۹. نداشتن خویشاوندان اسکیزوفرنیک
درمان
ممکن است نیاز به بستری کوتاهمدت باشد. از آنجا که اغلب، علایم به سرعت و به خودی خود بهبود مییابند ممکن است نیاز به درمان آنتیپسیکوتیک نباشد، در صورت نیاز به دارو، کمترین دوز ممکن استفاده و بهمحض امکان، قطع میگردد. رواندرمانی، از جهت توجه به ماهیت و اهمیت استرس اجتماعی خاصی که اپیزود پسیکوتیک را ایجاد میکند، اهمیت زیادی دارد. بیماران باید در برخورد با استرسهای آتی روشهای انطباقی قرار کمتر مخربی را بیابند.
اختلال پسیکوتیک مشترک
دو یا چند نفر در سیستم هذیانی شریک هستند. قبلاً به آن اختلال پاراتوئید القاءشده (induced paranoid disorder) و folie à deux گفته میشد.
تشخیص، علایم و نشانهها
شایعترین هذیان، گزند و آسیب است و تظاهر کلیدی آن، تشریک و قبول کورکورانه این هذیانها بین دو نفر است. ممکن است آن دو با هم قرارداد خودکشی یا دیگرکشی بسته باشند.
اپیدمیولوژی
این اختلال نادر است. در زنان و نیز در اشخاصی که ناتوانیظهای جسمی دارند و آنها را به شخص دیگری وابسه میسازد شایعتر است. در ۹۵% موارد، اعضاء خاننواده و معمولاً دو خواهر درگیر هستند.
سببشناسی
علت آن اساساً روانشناختی است، ولی احتمال تأثیر ژنتیک وجود دارد، بهدلیل اینکه اختلال بیشتر اعضاء یک خانواده را درگیر میکند. عوامل روانشناختی یا روانی - اجتماعی شامل رابطه اجتماعی منزوئی است که در آن یک شخص، سلطهپذیر و وابسته است و فرد دیگر، سلطهگر است که سیستم پسیکوتیک او، پابرجا است.
عوامل روانپویشی
شخصیت پسیکوتیک سلطهگر از طریق شخصیت سلطهپذیر تا حدی تماس خود را با واقعیت حفظ میکند. در حالیکه فرد سلطهپذیر مدام دنبال آن است که بهوسیله شخص غالب تحت مراقبت و پذیرش قرار گیرد. این دو اغلب یک ارتباط قویاً دوسوگرا (ambivalent) دارند.
تشخیص افتراقی
در بیمار سلطهپذیر باید اختلالات شخصیتی، تعارض و اختلالات ساختگی رد شود. همچنین باید علل طبی را همواره در نظر داشت.
دوره بیماری و پیشآگهی
میزان بهبودی متفاوت است. در عدهای به میزان ده تا چهل درصد میرسد. به طریقه سنتی، شریک سلطهپذیر را از شریک غالب و پسیکوتیک جدا میکنند و نتیجه مطلوب کاهش سریع علایم پسیکوتیک خواهد بود. اگر علایم فروکش نکند، شخص سلطهپذیر ممکن است معیارهای تشخیصی بیماری پسیکوتیک دیگری مثل اسکیزوفرنی با اختلالات هذیانی را داشته باشد.
درمان
افراد را از هم جدا کنید و به شخص وابسته و سلطهپذیر کمک کنید تا طریقه حمایتی دیگری برای جبران از دست دادن ارتباطش بیابد. داروهای آنتیپسیکوتیک برای هر دو نفر مفید است.
پسیکوز پس از زایمان
سندرمی که پس از زایمان اتفاق میافتد و با افسردگی شدید و هذیان مشخص میشود. اغلب اطلاعات، نشاندهنده ارتباط نزدیک بین پسیکوز پس از زایمان و اختلالات خلقی است.
تشخیص، علایم و نشانهها
اغلب موارد، علایم ۲ تا ۳ روز پس از زایمان رخ میدهد. شکایات اولیه از بیخوابی، بیقراری و بیثباتی عاطفی است که به سمت کنفوزیون، بیمنظمی، هذیان و نگرانیهای وسواسی در مورد نوزاد پیشرفت میکند. افکاری در مورد قصد آسیب رساندن به بچه یا خود، مشخصه این اختلال است.
اپیدمیولوژی
به میزان یک تا دو مورد در هر هزار زایمان اتفاق میافتد اغلب در حاملگی بار اول اتفاق میافتد.
سببشناسی
معمولاً ثانویه به بیماری روانی زمینه اتفاق میافتد (مثلاً اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی).
- ممکن است تغییر ناگهانی در سطح هورمونی پس از زایمان دخیل باشد.
- تعارضهای روانپویشی در مورد مادر شدن، حاملگی ناخواسته، اسارت در ازدواجی ناخوشایند، ترس از مادر شدن.
تشخیص افتراقی
- غم پس از زایمان (postpartum blues):
اغلب زنان، پس از زایمان دچار بیثباتی عاطفی میشوند. این مسئله بهطور خودبهخود رفع میشود، و در آن هیچگونه شواهدی از تفکر پسیکوتیک وجود ندارد.
- اختلال خلقی ناشی از مواد:
افسردگی همراه با حالتهای پس از بیهوشی، مثلاً پس از سزارین یا ناشی از مپریدین (meperidine)، آنالژزی اسکوپولامین (خواب شفقگونه ـ twilight).
- اختلال پسیکوتیک ناشی از بیماری طبی عمومی:
عفونت، عدم تعادل هورمونی (مثلاً هیپوتیروئیدی)، آنفالوپاتی همراه با توکسمی حاملگی و پرهاکلامپسی را رد کنید.
سیر بیماری و پیشآگهی
در موارد درماننشده خطر کشتن نوزاد، خودکشی، یا هر دو بالا است. شبکه حمایتی خانواده، شخصیت خوب پیشمرضی، و درمان مناسب، با پیشآگهی خوب تا عالی همراه است.
درمان
در صورت وجود افکار خودکشی، باید از نظر خودکشی اقدامات احتیاطی انجام شود. اگر مادر دچار هذیان است یا در مورد سلامتی بچه نگرانی بیش از حد دارد، نباید نوزاد را با مادر تنها گذاشت.
- دارودرمانی:
دارو برای علایم اولیه داده میشود: ضدافسردگیها برای افکار خودکشی و افسردگی، داروهای ضداضطراب برای آژیتاسیون و بیخوابی (مثلاً لورازپام، ۵/۰ میلیگرم، هر ۴ تا ۶ ساعت)، لیتیوم برای رفتار مانیک، داروهای آنتیپسیکوتیک برای هذیان (مثلاً هالوپریدول، ۵/۰ میلیگرم، هر ۶ ساعت).
- روانشناختی:
هم رواندرمانی فردی و هم زوجدرمانی از جهت مقابله با تعارضهای درونروانی (intrapsychic) یا بینفردی لازم است. تنها پس از مطمئن شدن از وجود فردی در خانه برای کاهش استرسهای محیطی همراه با مراقبت از نوزاد، میتوان اجازه مرخص شدن به مادر و نوزاد را داد.