پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

رشد مغز کودکان چگونه است؟ (2)


نی نی بان، گروه ترجمه: مغز بچه ها در یک سال اول بعد از تولد تمایل به رشد کردن دارد. اینکه چطور طبیعت و پرورش و بزرگ شدن بچه با هم در شکل گیری مغز تلفیق می شوند در هیچ کجا بیشتر از توسعه مهارت های زبانی آشکار نیست.


رشد مغز کودکان چگونه است؟ (2)
 
تحقیقات نشان داده که بچه های حدود دو سال و نیم به اندازه کافی قادر به تشخیص اشتباهات دستور زبانی هستند. در سه سالگی اغلب بچه ها در شناخت خیلی از قوانین دستور زبانی به مهارت لازم رسیده اند. دایره لغات آنها در حال رشد است. ولی همان طور که محققان می گویند تنها داشتن ابزار کافی نیست و باید اطلاعاتی به آنها داد. بیش از دو دهه قبل دو روانشناس در دانشگاه کانزاس صدها ساعت تعامل بین بچه ها و بزرگسالان در 42 خانواده را گوش کرده و فعالیت های بچه های نه ماهه تا سه ساله را مد نظر قرار دادند. با مطالعه نتایج این تحقیق آنها کشف عجیبی کردند. بچه هایی که در خانواده های ثروتمندی که والدینشان تحصیلات عالیه حرفه ای داشتند، 2153 لغت در ساعت با والدین خود حرف زده و بچه هایی که در خانواده های دیگر بودند 616 لغت در ساعت با پدر و مادر خود گفت و گو کرده بودند. در چهار سالگی این تفاوت به اختلاف 30 میلیون لغتی رسیده بود. والدین در خانواده های فقیر تر تمایل به اظهار نظرهای کوتاه تر و سرسری تری نظیر «این کار را نکن»، «بشین» دارند و در خانواده های ثروتمند سطح مکالمه با بچه ها در مورد مسایل و موضوعات مختلف توسعه پیدا کرده و پدر و مادرها بچه ها را تشویق به استفاده از حافظه و تصورات خود می کنند. بچه در خانواده هایی که از نظر اجتماعی و اقتصادی در شرایط پایین تری هستند، از نظر مهارت های زبانی هم رشد خاصی نمی کنند. میزان حرف زدن والدین با بچه های آنها تفاوت اصلی را در این تحقیقات رقم زد. بچه هایی که با آنها بیشتر حرف زده شده بود، در تست های آی کیو در سه سالگی نمره بالاتری کسب کردند و در مدرسه هم در نه سالگی و ده سالگی عملکرد بهتری داشتند.

اینکه بچه ها در معرض واژگان بیشتری باشند، به اندازه کافی ساده به نظر می آید. ولی زبان تلویزیون، کتاب های صوتی، اینترنت یا تلفن های هوشمند هر اندازه که آموزنده باشند نمی توانند این کار را انجام دهند. این نتیجه ای است که پاتریشیا کوهل یک متخصص مغز و اعصاب در دانشگاه واشنگتن سیاتل از تحقیق روی بچه های نه ماهه کشف کرد. کوهل و همکارانش درحال کشف پازل کلیدی مهارت های زبانی بودند. اینکه بچه ها چطور آواهای صدایی زبان مادری خود را در یک سالگی تشخیص می دهند. در چند ماه نخست زندگی بچه ها استعدادی در تشخیص صداها در هر زبانی چه زبان مادری و چه زبان خارجی نشان می دهند. اگر چه بین شش تا دوازده ماهگی آنها تا حدی توانایی چنین تشخیص هایی در یک زبان خارجی را از دست می دهند ولی در تشخیص صداهای زبان مادری بهتر عمل می کنند. بچه های ژاپنی به طور مثال دیگر قادر به تشخیص تفاوت صدای L  و R ندارند. آنها در تحقیقات خود بچه های نه ماهه از خانواده های انگلیسی زبان را در معرض شنیدن زبان مندرین قرار دادند. بعضی از بچه ها با مربی چینی الاصلی که با آنها بازی می کرد و برایشان کتاب می خواند، تعامل برقرار کردند. آنها در اتاق خود منتظر این مربیان می ماندند تا از در وارد اتاق شوند. گروهی دیگر  از بچه ها از طریق یک ویدئو که در آن همان مربی حضور داشت او را می دیدند و صدایش را می شنیدند. و گروه سوم فقط یک نوار صوتی می شنید. بعد از گذشت 12 جلسه برای همه بچه ها، توانایی آنها در تشخیص صداهای مشابه در زبان مندرین مورد ارزیابی قرار گرفت. محققان انتظار داشتند بچه هایی که نوار ویدئویی تماشا کرده بودند به اندازه بچه هایی که به صورت رو در رو با مربی مواجه بودند، توانایی نشان دهند. اما در عوض آنها تفاوت بزرگی را حس کردند. بچه هایی که در تعامل انسانی با مربی بودند به خوبی همچون افرادی که مادر زادی مندرین می دانستند، قادر به تشخیص صداهای زبان مندرین بودند. اما نوزادان دیگر چه نوار ویدئویی دیده بودند یا اینکه فقط نوار صوتی شنیده بودند، هیچ پیشرفت یادگیری خاصی نشان ندادند. کوهل بعد از این تحقیق گفت: «این موضوع تفکر اساسی ما در مورد مغز را تغییر داد.» نتیجه این تحقیق و تحقیقات دیگر باعث شد که کوهل به این باور برسد: اینکه تجربه اجتماعی در یادگیری زبان، شناخت و توسعه احساسی بسیار مهم است.

ادامه دارد...