شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
مجله ویستا

نگاهی به فیلم «کودک و فرشته» ساخته مسعود نقاش زاده


نگاهی به فیلم «کودک و فرشته» ساخته مسعود نقاش زاده

درست در آخرین روز تابستان سال۱۳۵۹ دختری به نام فرشته و خانواده اش آماده می شوند تا در جشن عروسی معصومه (یکی از نزدیکان شان) شرکت کنند، اما حمله هواپیماهای جنگنده عراقی باعث …

درست در آخرین روز تابستان سال۱۳۵۹ دختری به نام فرشته و خانواده اش آماده می شوند تا در جشن عروسی معصومه (یکی از نزدیکان شان) شرکت کنند، اما حمله هواپیماهای جنگنده عراقی باعث می شود که پدر فرشته تصمیم بگیرد که از خیر عروسی گذشته و خانواده اش را از زیر گلوله باران دشمن نجات بدهد. او درحال جر و بحث با همسرش راحله برای ماندن یا رفتن است که ناگهان بمبی به خانه آن برخورد کرده و تمام اعضاء خانواده شهید می شوند. فرشته که برای آوردن مادربزرگ از خانه خارج شده، دیگر هیچ گاه خانواده اش را نمی بیند و...

این خلاصه داستان فیلم سینمایی «کودک و فرشته» ساخته مسعود نقاش زاده است که فیلمنامه آنرا محمدرضا گوهری، البته به روایت مسعود نقاش زاده نوشته است.

این فیلم ازنظر مضمون شباهت های زیادی با فیلم «روز شوم» دارد (که آن هم درباره اشغال خرمشهر است) با این تفاوت که در این جا برخلاف «روز شوم» خواهری را می بینیم که برای رسیدن به برادرش و نجات جان او تلاش می کند. فیلم به دلیل استفاده از افراد نابازیگر در نقش شخصیت های قصه، ظاهری رئالیستی دارد. کارگردان فیلم هر چند در بازی گرفتن از افراد غیرحرفه ای و نابازیگر (البته در مواردی) خوب عمل کرده اما به نظر می رسد که در شخصیت پردازی کاراکترها به ماجراها و قصه فیلم چندان توجهی نداشته (مثل عدم وجود نشانه های مصیبت زدگی در فرشته)

«کودک و فرشته» که تهیه کنندگان آن بنیاد سینمایی فارابی و سیما فیلم هستند با آوردن کودکان و نوجوانان دوران دفاع مقدس از حاشیه به متن داستان، در حقیقت درحال بازسازی نقش آنان در دفاع از خاک وطن بویژه دفاع جانانه از خرمشهر است و نماد بارز و افتخارآمیز حضور کودکان و نوجوانان در میدان نبرد شهیدان کم سن و سال اما بلند مرتبه ای چون «بهنام محمدی» و «حسین فهمیده» و صدها نوجوان گمنام دیگر هستند.

استفاده درست و بهینه از جلوه های ویژه، شروع خوب و مقدمه چینی شده، ساختار تکنیکی قوی، دکوپاژ سنجیده و پرهیز از گل درشت کردن سویه های ایثار و شهادت از نقاط قوت این فیلم به شمار می آیند.

«کودک و فرشته» علیرغم برخورداری از حسن هایی که برشمردیم، با وجود التهابی که بر سراسر قصه حکم فرماست، ضرباهنگ کند و کسل کننده ای دارد و حتی در مواردی کاملاً متوقف یا از خط سیر اصلی داستان خارج می شود. مثل سکانس ارتباط فرشته و مصطفی (نوجوان رزمنده) که تاحد زیادی فیلم را دچار دست انداز می کند.

این فیلم را می توان اثری میان دو ژانر خواند، زیرا شخصیت محوری آن دختر نوجوانی است که برای یافتن برادرش وارد معرکه جنگ می شود و در مواردی قصه فیلم به روایت نویسنده کتاب مشهور و پرفروش «دا» شباهت پیدا می کند که از منظر دید یک دختر نوجوان به جنگ و دفاع مقدس نگاه کرده است.

و اما یکی از صحنه های تأثیرگذار فیلم، سکانس تقسیم بندی نوجوانان رزمنده به سه دسته زنده، شهید و زخمی است که براساس شناسنامه های برجای مانده از آنان انجام می گیرد. حرف آخر این که ای کاش سازنده فیلم در بازی گرفتن از شخصیت محوری فیلم (فرشته) تمهیدات دراماتیک بیشتری به کار می برد تا عمق و تأثیرگذاری این نقش بیشتر و پررنگتر می شد!

محمد عمرانی