سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
قصه کوتاه کودکانه، اتل متل عسل
نی نی پسری، عسل می خواست.
شیشه عسل کجا بود؟ توی کمد اون بالا بالاها بود. نی نی پسری گفت: «دلم می خواد که شیشه، پایین بیاد نمیشه!» یک دفعه اجی مجی با یک کلاه کج کجی اومد و گفت: «من اومدم. هر چی بخواهی بلدم. با این عصا، از اون بالا، عسل شیرین میاد پایین» اجی مجی عصایش را تکان داد و گفت: «اجی مجی، اجی مجی...» اما چی شد؟ صدای ویز ویز آمد. از تو کمد زنبورهای کوچک و ریز ریز آمد. اتل متل اتل متل، آشپزخانه پر شده بود از چی؟ زنبور عسل. زنبور ها پر کشیدند. اجی مجی را دیدند. دنبال او پریدند. اجی مجی چه کار کرد؟ یواشکی فرار کرد.
منبع: افسانه شعبان نژاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست