سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
هنر خلاقیت و رابطه آن با افزایش سطح دانش
نی نی بان: خلاقيت زماني پا به عرصه وجود ميگذارد كه انسان سطح دانش زمان خود را درباره پديدهها كافي ندانسته, درصدد بهرهگيري از طيف وسيع تواناييها برآيد. چگونه ميتوان هنر خلاقيت را آموخت؟ خلاقبودن و شدن, مستلزم وجود تعريفي خالي از ابهام از اين واژه است عامل مشترك تمامي تعاريفي كه از خلاقيت وجود دارد, عبارت است از «دستيابي به تركيبي جديد از اجزايي موجود» اين تركيب, ممكن است شامل يك مكانيزم موجود, يك رابطه و يا يك برآيند نوين و يا تغييري در يك خاصيت مانند شكل, اندازه و يا رنگ باشد.
اصل خلاقيت هميشه, تركيب اجزا و عناصر موجود در يك كليت جديد بوده است. هنري.لو.شاتليه در اين مورد چنين نوشته است: «پاستور سرايت امراض را كه اطبا از قبل ميدانستند و يا وجود موجودات ريزميكروسكوپي را كه از زمان «اسپالايزاني» مورد شناسايي قرار گرفته بودند, كشف نكرد. وي فقط اين دو پديده را به همديگر ارتباط داد پاستور بدون شناخت كافي از دو واقعيت فوق, نميتوانست به اكتشاف دست يابد.»1
و نيز اشاره ميكند:
«لاووازيه نيز ترازو را اختراع نكرد زيرا انواعي از ترازو از قرنها پيش مورد استفاده قرار داشتند ... و فيزيكدانها نيز وزن گازها را ميدانستند. لاووازيه, صرفاً به تركيب و تجمع دانستههاي مورد اشاره دست زد و ثابت كرد كه ازدياد وزن فلزاتي كه اكسيد ميشوند, در اثر جذب گاز اكسيژن صورت ميگيرد.»2
بنابراين, خلاقيت را ميتوان چنين تعريف نمود: خلاقيت عبارت است از تركيب, تجمعي و تلفيق عناصر و پديدههايي از پيششناخته شده در يك كليت نو كه حداقل به نظر نوآور, بديع بنمايد.
براي شكلگيري خلاقيت, بايد از تمامي قواي فكري بهره گرفت. تفكر, توانايي بكارگيري قواي استنباط3, تصور4 و تميز5, به منظور دستيابي به يك نتيجه است. قواي تميز و تشخيص نقش برجستهاي در خلاقيت بهعهده دارند. لازمه بكاربردن قوه تميز وجود امكان انتخاب است و فقط در اين صورت است كه وابستگيها و ارتباطات ميان مقولات مورد انتخاب, مبنايي براي عملكرد اين قوه فراهم خواهد آورد.
كودك داراي قوه تصور قابل توجهي است. كنجكاوي كودك به اندازه قوه تخيل وي فعال است كودك هر آنچه را ميبيند, با دقت مورد آزمايش قرار ميدهد. اما عكسالعملهايي چون «دست نزن» يا «بس است» و يا «صبر كن» مانع شكلگيري قوه تميز او ميگردد. بر همين روال, در دوران دبستان و دبيرستان, معمولاً تأكيد بر تبعيت بيچون و چرا از محتويات كتب درسي, روشهاي آزمايش تنظيم شده است گرچه تئوريهاي آموزشي, چنين ديدگاهي را نفي ميكند, ليكن واقعيت در اين است كه سنن آموزشي عملي, يك قرن از تئوريهاي آموزشي عقب هستند. «انيشتين» با صداقت در مذمت نظام آموزشي گفته است:
«من سريعاً به وجود عاملي كه فرد را به سوي پذيرش بيچون و چراي اصول پذيرفته شده هدايت ميكرد و افكار را از توجه به ديگر جوانب ظاهراً انحرافي نسبت به اصول, برحذر ميداشت, پي بردم. اين عامل بازدارنده در اجباريبودن انباشتن مطالب در دفتر براي توفيق در امتحانات, بيارتباط با خواست فرد, تحقق مييافت ...
اين را بايد معجزه تلقي كرد كه روشهاي معمول آموزشي تاكنون حس كنجكاوي را در ابناي بشر از بين نبردهاند. اين حس مقدس, علاوه بر انگيزش, نيازمند آزادي است و بدون آن شكست, محتوم در انتظار خواهد بود.»
مادامي كه افراد ميتوانند كاري را بر روال عادت انجام دهند قواي فكري آنان به كار نخواهند افتاد فقط آنگان كه جزوههاي كلاسياشان گم شود, يا كتابهايشان به سرقت روند, يا نوشتههايشان را پاره كنند, يا روال عادي كار به هم خورد و يا امكان شكست پيشآيد, عمل انديشيدن شروع خواهد شد. مغز ما نوعي ارگان عملكننده در حالات اضطراري است و فقط آن زمان بكار ميافتد كه نظم موجود قادر به پيشبرد كار نباشد.
وجود اينرسي رواني موجب ميشود, بيشتر مردم هيچگونه به درك وجود راهها و روشهاي گوناگون براي مواجه با يك مشكل و معضل و يا احتمال وجود چندين راهحل براي يك مسأله, نايل نميآيند. بعلاوه كه نظام اجتماعي, در كليت خود, قوه تميز و تشخيص را بيرحمانه سركوب ميكند, اعتقاد به مطلق و غيرقابل تغييربودن قضايا را شديداً تقويت ميكند و ارائه افكار نو و يا حتي پيشنهاد براي تحقيق و تفحص را به منزله جهتگيري بسوي تخريب و نابودي مينگرد.
نظام آموزشي به جاي تفهيم اين حقيقت كه تئوري نشاندهنده كوشش ما براي تبيين و تشريح پديدههاي طبيعي است, اين باور را ايجاد ميكند كه تئوري عامل تعيينكننده و نه تبيينكننده, طبيعت است. انسانها آنچنان به زندگي منفعل و متأثر از عادات و سنن خو ميگيرند كه كمتر امري را مورد سؤال قرار ميدهند, زيرا بر اين باورند كه جواب بسياري از پرسشها از قبل داده شده است. در اين رابطه لاووازيه به نقل از «آبهدوكنديلاك» گفته است:
«... براي استقرار مجدد تفكر درست و معقول فقط يك راه وجود دارد و آن فراموشكردن تمام آنچه آموختهايم, همگام با شروع مجدد فعاليت فكري از سرآغاز و قالبي نودادن به درك خود از مطالب ميباشد ... هرچه خود را داناتر فرض كنيم بكارگيري چنين راهحلي مشكلتر خواهد بود.»7
افكار و عقايد ما در قالب گروهي كه با آن بارآمده و يا به آن تعلق داشتهايم, شكل گرفتهاند. ما را طي مدتهاي طولاني چنان آموزش دادهاند كه معتقد به وجود «فقط يك جواب براي هر سؤال» شدهايم.
«تصور كار يكسان» در انسان موجب شده است كه هرگاه ما نوعي عملكرد براي ابزاري مانند چكش و يا آچار قائل شويم, بندرت ميتوانيم از آن در انجام اموري ديگر سود جويم بدين معنا كه اختصاص يك وسيله به انجام وظيفهاي خاص, قوه درك ما را نسبت به كاربردهاي ديگر همان وسيله محدود ميسازد.»8
سعي در سازش و انطباق با وضع موجود بنوبه خود پويايي فكر را به بند ميكشد و قوه تخيل را در حيطه كار و وظايف محوله, به يك يا چند شكل معين محدود ميسازد. بعلاوه كه عادتها كه خود تسهيلكننده امورند و انسان را از تحمل زحمات طاقتفرسا و خستهكننده براي انديشيدن و آموختن ميرهانند و ما را در انجام عمليات گوناگون روزانه بدون نياز به صرف انرژي فكري, ياري ميدهند بجاي آنكه قواي عقلاني را به سمت انديشيدن سوق دهند سكون و تحجر به همراه ميآورند.
حافظه انباري عظيم از تمامي جزئيات تجارب, اطلاعات و احساسات است كه طي ساليان, انباشته شده است. اطلاعات واجد اهميت و مورد استفاده مكرر در ناحيه خلفي و ديگر اجزاء و عناصر در جاي مخصوص به خود قرار داده شدهاند و در صورت درخواست به قسمت جلو «انبار» آورده خواهند شد. بسياري ديگر از اجزاء معلومات, طوري واقع شدهاند كه فراخواندن آنها به ناحيه قابل دسترسي نسبتاً مشكل است.
راه خروجي انديشهها از اين «انبار» بسوي آگاهي, دريچه فيلترداري است كه توسط قواي تميز و تشخيص, منطق و يا انعكاسها به حركت درميآيد و باز يا بسته ميشود. اين فيلتر مثل سلكتوري است كه با چرخش آن فقط امواج خاص را «مجاز به عبور» ميداند. در حالت انديشيدن كنترل فيلتر بدست قوه تميز است و در شرايط فعالنبودن انديشه, هر تحريك بروني, فيلتر را بنحوي حركت ميدهد كه عكسالعمل انعكاسي از انبار حافظه بيرون آورده شود.
با جهت دادن به علايق به منظور ايجاد انگيزه در شناخت نيازها و شروع فعاليتهاي آفريننده شكلدادن به قوه تميز, بسط دامنه دانش و آگاهي به منظور ايجاد تعداد كافي عنصر اطلاعاتي صحيح و دقيق در «انبار» حافظه, زمينه شكلگيري فعاليت خلاق بوجود ميآيد.
تنوير فكر پديدهاي است كه در طي آن راهحل مسأله ظاهراً فراموش شدهاي ناگهان در ضمير ظاهر ميشود. بنظر ميرسد كه تنوير در خلال فعاليتهاي بدون ارتباط با موقعيت زماني ـ مكاني مثلاً در اتوبوس, در ضمن قدمزدن در يك پارك, در حال استحمام و يا قبل از خواب رفتن بدست ميدهد.
نتيجه مهمي كه از اين موضوع ميتوان گرفت اين است كه اگر عاملي موجب انحراف جهت فكري ما از يك موضوع شود, احتمال حركت فكر از مسيري ديگر بسوي مسأله, در صورت پرداختن مجدد به آن, وجود دارد. از اين لحاظ ميتوان از «انقطاع» به عنوان يك رويه مؤثر در خلاقيت و اكتشاف سود جست.
تحصيلات آكادميك نظير مطالعه مستقيم روي يك موضوع از عوامل بازدارنده خلاقيت است و احتمال دستيابي به اختراع در ميان كساني كه داراي تحصيلات آكادميك علمي هستند, نسبت به ديگر افراد كمتر است. مخترع كسي است كه تحصيلات رسمي خود را بسيار جدي نگيرد هر محصل سالي چند بار امتحان ميدهد و بايد الزاماً قبول شود و ننگ شكست را نپذيرد. اما يك مخترع دائماً شكست ميخورد و اگر فقط يكبار قبول شود, كار خود را انجام داده است.
مشكلترين كار در تعليم و تربيت اين است كه به نوآموز ياد دهيم چگونه هوشمندانه شكست بخورد و مردود شود و پيگيرانه به كار ادامه دهد تا پس از شكستهاي متوالي, بالاخره توفيق حاصل كند. بعلاوه بايد به نوآموز ياد داد كه همهچيز در كتاب نيست و نبايد از آن بعنوان آخرين مرجع استفاده كند.
افراد جوان و در حال تحصيل را نيز ميتوان مخترع بار آورد. بدون آنكه از تحصيل منحرف شوند. در اينجا بايد گفت كه نظام آموزشي ما يك عيب دارد و آن اينكه همهچيز و تمام داستان را بازگو نميكند. اگر ما بينش خود را وسعت بخشيده و بدون ترس و واهمه, به حقارت دانستههاي خود در برابر عظمت آنچه هنوز ناشناخته مانده است, معترف باشيم, خواهيم ديد كه پيشرفت و تكامل علوم و فنون پاياني ندارد.
بايد تاريخ اعتباري براي هر نكته از دانش و آگاهي خود قائل بود. اگر در اين كار توفيق حاصل كنيم, قطعاً در آموزشوپرورش مخترع با مشكل روبرو نخواهيم شد, زيرا اختراع حالتي از حالات بازبودن و روشنبودن فكر و انديشه است.
پاورقي
1 , 2. Greatine Englisherting, New york: The American Society of Mechanical Engineers, 1444.
3. استنباط به معني دستيابي به يك نتيجه, يا يك احتمال حاصل از يك سلسله استدلال است.
4. تصور آن قدرت تعقلي است كه به شكلدادن و تجسم پديده ذهني (ايده) ميانجامد.
5. تميز عبارت از آن قوه عقلاني است كه عمليات مقايسه و حذف را به انجام رسانده و به آگاهي از ارزشها و روابط ميان پديدهها منتهي ميشود.
.

ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست