چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

بیست سال آینده


بیست سال آینده

نسل های بشری قوی ترین نیروهای موجود در تاریخ هستند پیگیری نگرش های آنان همراه با قدرت پیش بینی, ما را به سوی روندهای بلندمدت در آینده رهنمون خواهدساخت

● چگونه نگرش ‌ها و رفتارهای مشتریان و کارکنان تکامل خواهد یافت

نسل‌ های بشری قوی‌ ترین نیروهای موجود در تاریخ هستند.پیگیری نگرش‌ های آنان همراه با قدرت پیش‌ بینی، ما را به سوی روندهای بلندمدت در آینده رهنمون خواهدساخت .

در قرون وسطی، سیاحان از نوعی آداب و سنن عجیب و غریب در میان روستاییان فرانسوی سخن می‌ گفتند. هر گاه یک رخداد مهم اتفاق می ‌افتاد، بزرگ ‌ترها گوش یک کودک را سوراخ می‌ کردند تا مطمئن شوند که او در آینده این رخداد را به یاد خواهد آورد.

همانند روستاییان قرون وسطی، هر یک از ما دارای احساسی ژرف و عمیق نسبت به رخدادهای مختلف زندگیمان داریم. برای مثال ترور پیرل هاربور ، کندی و کینگ ، انفجار چلنجر و حوادث ۱۱ سپتامبر، در اذهان آمریکایی ها حک شده ‌است. آنچه را که ما در عصر و دوران خود انجام می‌ دهیم، ممکن نیست فراموش کنیم. همچنان که ما پیرتر می ‌شویم، درمی ‌یابیم که بسیاری از این رخدادها به نوعی هویت ما را شکل می ‌دهند. چگونگی تاثیر آنها بر ما، ارتباط زیادی با این موضوع دارد که ما در زمان رخ دادن چنین اتفاقاتی، در چه سنی بوده ‌ایم. این همان چیزی است که یک نسل را تشکیل می‌ دهد یعنی رخدادها یا شرایطی که شکل ‌دهنده‌ مراحل زندگی افراد هستند. همچنان که هر نسل پا به مرحله‌ بعدی زندگی خود می ‌گذارد – از نوجوانی به جوانی و سپس به میانسالی و پیری – نگرش‌ ها و رفتارهای آن تکامل می ‌یابند و در عین حال رخدادهایی جدید در زندگی آن نسل به وقوع می‌ پیوندند. به عبارت دیگر، افراد فقط متعلق به گروه سنی خود نیستند. یک زن ۴۰ ساله‌ امروزی با زنان ۴۰ ساله‌ نسل‌ های قبل از خود اشتراکات کمتری دارد و دارای خاطرات، زبان، عادات، عقاید و شرایط متفاوتی نسبت به آنان است.

البته نسل ‌ها از یک سری الگوهای تاریخی قابل مشاهده پیروی می ‌کنند و بنابراین دارای ابزاری قوی برای پیش ‌بینی روندهای آتی هستند. برای اینکه ببینیم فردی که ۲۰ سال دیگر، ۴۰ ساله می‌ شود، دارای چه وضعیتی است، نباید افراد ۴۰ ساله‌ امروزی را بررسی کنیم. ما باید افرادی را مورد بررسی قرار دهیم که امروز ۲۰ سال سن دارند.

● گروه‌ های نسلی

جامعه متشکل از نسل‌ های مختلفی است – نسل ‌هایی که در یک دوره‌ زمانی، در کنار هم زندگی می‌ کنند. آمریکای امروز ترکیبی از شش نسل است (از دهه‌ ۱۶۲۰ به بعد، ۱۹ نسل در آمریکا زندگی کرده‌ اند که می ‌توانید ترکیب آنان را در جدول «توالی نسل ‌ها در آمریکا» مشاهده کنید.)

▪ نسل GI (تولد بین سال‌ های ۱۹۲۴-۱۹۰۱ که اکنون بین ۸۳ تا ۱۰۶ سال سن دارند).

اینها کسانی هستند که پس از اتمام قرن نوزدهم چشم به جهان گشودند. والدین آنان افرادی سختکوش بوده و آنان این فرصت را یافتند تا در مدارس درس بخوانند و در راه پیشرفت خود و جامعه‌ ای که در آن زندگی می ‌کنند، گام بردارند. بسیاری از قهرمانان ورزشی یا هنری از بین این نسل سربرآوردند. آنان در میانسالی جوامع جنگ ‌زده خود را ساختند، حومه ‌های شهرها و روستاها را توسعه دادند، واکسن ‌های زیادی کشف کردند، بسیاری از شکاف‌ های طبقاتی را رفع کرده و به ماه سفر کردند. آنان کسانی بودند که سرمایه‌ گذاری هنگفتی بر روی زندگی مدنی کرده و به جای ارزش‌ ها و باورها، بیشتر بر اعمال و رفتارها تمرکز کردند. بیشترین تعداد رؤسای جمهور (بین سال‌های ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۲) از میان این نسل انتخاب شده است. با این وجود آنان مشکلات زیادی همچون جنگ ویتنام را تجربه کردند. آنان تأثیر زیادی بر فرهنگ و ارزش‌ های جامعه‌ خود نیز داشتند. در ابتدای قرن حاضر، از آنان در بسیاری از فیلم‌ ها و کتاب‌ ها یاد شده است. نیمی از این افراد هنوز زند‌ه ‌اند.

▪ نسل خاموش (تولد بین سال‌ های ۱۹۴۲-۱۹۲۵ که اکنون میان ۸۲-۶۵ سال سن دارند).

آنان کسانی هستند که قبل یا در حین جنگ جهانی دوم متولد شده‌ اند. اعضای این گروه در سنی نبودند که بتوانند به قهرمانان جنگ تبدیل شوند. آنان توجه زیادی به زندگی مدنی و فرهنگ رایج داشتند. آنان همچنین به فعالان برجسته‌ حقوق مدنی، رهبران ضد جنگ، فمینیست ‌ها، وکلای علاقه‌مند به منافع اجتماعی و مشاوران نیروهای جوان تبدیل شده ‌اند. با این وجود آنان به والدینی تبدیل شدند که موج شدیدی از طلاق در میان آنها مشاهده می ‌شود. آنان پس از رسوایی واترگیت وارد سیاست هم شدند و سعی کردند اموری که انجام می‌ دهند، در چارچوب قانون باشد. با این وجود و تا به امروز، آنان اولین نسلی هستند که هیچ کس از میان آنان به عنوان رییس جمهور یا دادستان کل آمریکا انتخاب نشده است. اکنون بسیاری از اعضای این نسل یا بازنشسته شده ‌اند یا در آستانه‌ بازنشستگی قرار دارند.

▪ نسل شکوفا (تولد بین سال‌های ۱۹۶۰-۱۹۴۳ که اکنون میان ۶۴-۴۷ سال سن دارند).

عمده‌ اعضای این نسل پس از دوران جنگ چشم به جهان گشوده‌ اند. آنان توجه زیادی به روح اجتماعی بودن دارند و البته تلاش زیادی کرده‌ اند تا جوانان پس از آنها، هرگز دنباله ‌روی افرادی همچون هیتلر یا استالین نباشند. در حالی که آنان توجه زیادی به زندگی درونی و معنایی عمیق از زندگی خود دارند اما افرادی اهل مشارکت مدنی و نقش ‌آفرینی در تیم ‌ها نیز هستند. با این وجود، این نسل در دوران جوانی خود شاهد افزایش میزان ارتکاب جرم، سوء مصرف و اعتیاد به مواد مخدر و آسیب ‌های جنسی بوده اما از سوی دیگر افزایش موفقیت ‌های علمی و آکادمیک را نیز تجربه کرده است. این گروه جزو معترضان به جنگ ویتنام بوده‌ اند. با این وجود باید اذعان کرد که این گروه از بدو تولدش، شاهد فراز و نشیب ‌های اقتصادی فراوانی بوده است.

● توالی نسل ‌ها در آمریکا

هر نسلی دارای مجموعه ‌‌ای از سال‌ های تولد متمادی است. اعضای این نسل‌ ها معمولاً دارای موقعیت مکانی یکسانی هستند و بنابراین در این جدول، عقاید و الگوهای رفتاری آنها قید شده‌ است . از دهه‌ ۱۶۲۰ به بعد، ۱۹ نسل در آمریکا زندگی کرده ‌اند که از پیوریتن ‌ها آغاز می‌ شود. نسل بیستم در راه است.

ـ نسل سال تولد عضو معروف (مرد) عضو معروف (زن) عصری که اعضا به منصه‌ ظهور رسیدند نماد

ـ پیوریتن ‌ها ۱۶۱۷-۱۵۸۸ جان وینتروپ آنه هاتچینسون هوشیاری پیوریتن ‌ها پیشگام

ـ شوالیه ‌ها ۱۶۴۷-۱۶۱۸ ناتانیل بیکن بریجت بایشاپ - آواره

ـ اشراف ‌زاده ‌ها ۱۶۷۳-۱۶۴۸ رابرت کینگ کارتر حنا دوستین بحران انقلاب قهرمان

ـ روشنفکران ۱۷۰۰-۱۶۴۷ کاداوالادر کولدن ماری ماسگرو - هنرمند

ـ هوشیاران ۱۷۲۳-۱۷۰۱ جاناتان ادواردز الیزا لوکاس هوشیاری بزرگ پیشگام

ـ آزادی‌ خواهان ۱۷۴۱-۱۷۲۴ جرج واشنگتن مرسی وارن - آواره

ـ جمهوری‌ خواهان ۱۷۶۶-۱۷۴۲ توماس جفرسون مولی پیچر انقلاب آمریکا قهرمان

ـ مصالحه‌ کنندگان ۱۷۹۱-۱۷۶۷ اندرو جکسون دالی مدیسون - هنرمند

ـ کمال‌ گراها ۱۸۲۱-۱۷۹۲ آبراهام لینکولن الیزابت کادی هوشیاری کمال‌گرایی پیشگام

ـ ثروتمندان ۱۸۴۲-۱۸۲۲ اولیسس گرانت لوئیز آلکوت بحران جنگ داخلی آواره

ـ پیشروندگان ۱۸۵۹-۱۸۴۳ وودرو ویلسون ماری کاسات - هنرمند

ـ میسیونری ‌ها ۱۸۸۲-۱۸۶۰ فرانکلین روزولت اما گولدمن سومین هوشیاری بزرگ پیشگام

ـ گم ‌شدگان ۱۹۰۰-۱۸۹۳ هری ترومن درورثی پارکر - آواره

ـ GI ۱۹۲۴-۱۹۰۱ جان کندی کاترین هاپبرن بحران رکود اقتصادی و جنگ جهانی دوم قهرمان

ـ نسل خاموش ۱۹۴۲-۱۹۲۵ مارتین لوترکینگ نانسی پیلوسی - هنرمند

ـ نسل شکوفا ۱۹۶۰-۱۹۴۳ جرج بوش هیلاری کلینتون انقلاب اطلاعات پیشگام

ـ نسل x ۱۹۸۱-۱۹۶۱ باراک اوباما سارا پالین - آواره

ـ نسل طلایی ۲۰۰۵-۱۹۸۲ مارک زوکربرگ هیلاری دوف بحران طلایی؟ قهرمان؟

ـ نسل آتی ؟۲۰۲۵-۲۰۰۵ - - -

۱) نسل x (تولد بین سال ‌های ۱۹۶۰-۱۹۴۳ که اکنون میان ۶۴-۴۷ سال سن دارند).

اینها کسانی هستند که در عصر شکست تحصیل و ازدواج متولد شدند. آنان در دورانی پا به گیتی گذارند که بسیاری از اولویت ‌های ملی در قبال رفاه کودکان شکست خورده بودند و فیلم‌ های متعددی درباره‌ کودکان فقیر به تصویر کشیده شده بودند. آنان شاهد تبعیض ‌های جنسی، افزایش طلاق و مادرانی بودند که به نیروی کار پیوسته بوده و باید فرزندان خود را به مهدکودک‌ ها می ‌سپردند.

در اواسط دهه‌ ۱۹۸۰، آنان جذب مشاغلی همچون فعالیت‌ های تجاری و نظامی شدند. تحقیقات نشان می‌ دهند که آنان نسبت به جوانان بعد از خود افرادی ریسک‌ پذیرتر هستند. در خلال دهه‌ بعد، میزان جرایم و بارداری ‌های دختران نوجوان به شدت افزایش یافت. با پیدایش ایدز و دیگر بیماری ‌های مقاربتی، این نسل احتیاط بیشتری کرد و بسیاری از آنان دست به ازدواج ‌های دایمی زدند. بیشترین مهاجران در میان اعضای این نسل دیده می ‌شود و آنان کمتر خود را مقید به زندگی مدنی می ‌دانند. آنان معتقدند که کمک رو در رو مستقیم به افراد بهتر و کارآمدتر از شرکت در انتخابات و تلاش برای تغییر قوانین است.

۲) نسل طلایی (تولد بین سال ‌های ۲۰۰۵-۱۹۸۲ که اکنون میان ۲۵سال یا کمتر سن دارند).

این نسل کسانی هستند که به زندگی در آپارتمان ‌های کوچک عادت کرده ‌اند. آنان نیز شاهد موجی از طلاق ‌ها و سقط جنین بوده‌ اند. با این وجود، هالیوود نسلی را از میان این گروه به تصویر کشیده که رفاه بهتری دارند و سعی می ‌کنند تا افراد جامعه زندگی بهتری را تجربه کنند. این نسل علاقه‌ بیشتری به بچه ‌دار شدن دارند و تحقیقات نشان می‌ دهند آن دسته از افراد این نسل که ازدواج کرده ‌اند، «خواسته» بچه‌دار شده ‌اند. در طول دهه‌ ۱۹۸۰، سوءاستفاده از کودکان و امنیت آنان مهم‌ ترین موضوعات روز آمریکا بود و کتاب ‌هایی که ارزش ‌های خانوادگی را دنبال و تبلیغ می ‌کردند به پر فروش‌ ترین کتاب ‌های روز تبدیل شدند. تا اواسط دهه‌ ۱۹۹۰، سیاستمداران، مرتباً بر نقش بزرگسالان در قبال تربیت صحیح کودکان تأکید می ‌کردند. نسل طلایی، به تدریج شاهد کاهش رفتارهای پر خطر بوده است. با توجه به اینکه مسن‌ ترین افراد این گروه پس از تحصیل وارد بازار کار شده ‌اند، بسیاری از آنان توانسته ‌اند موقعیت ‌های مناسبی را در سازمان ‌ها به دست آورند و اکنون بسیاری از این سازمان‌ ها، مؤسسات و شرکت‌ ها را به اشغال خود درآورده ‌اند.

۳) نسل آتی (تولد بین سال‌های ۲۰۲۵-۲۰۰۵).

این افراد هنوز در آغاز راه بوده و بسیاری از آنان هنوز در کودکستان ‌ها و مهدکودک ‌ها هستند. نسل x توجه بسیاری زیادی به تربیت این نسل دارد هر چند که نیمی از والدین این کودکان را اعضای نسل طلایی تشکیل می‌ دهند. بررسی شرایط و دستاوردهای این نسل به زمان احتیاج دارد زیرا اکثر آنان سال اول یا دوم زندگی خود را می‌ گذرانند.

در سال ۲۰۰۶، رسانه ‌های گروهی مملو از داستان‌ها و گزارش ‌هایی درباره‌ نسل شکوفا بودند که حالا به سن شصت سالگی رسیده‌ اند. از جمله افراد این نسل می‌ توان به دو رییس جمهور آخر ایالات متحده یعنی بیل کلینتون و جرج بوش اشاره کرد. اعضای این نسل در حالی به دوران پیری خود گام می ‌گذارند که قصد دارند این دوران را متحول سازند. آنها قصد دارند ارزش ‌های اخلاقی جدیدی را در جامعه توسعه دهند و توجه بیشتری به جوانان داشته باشند. در حالی که ارزش ‌های امروز جوانان نمایانگر نوعی افراط و تفریط است، ارزش ‌های اخلاقی مد نظر این نسل نمایانگر نوعی خود انکاری است.

این افراد اگرچه پای به دوران پیری گذارده ‌اند اما همچنان به این موضوع افتخار می ‌کنند که بر فرهنگ، مذهب و ارزش ‌های آمریکا اشراف دارند . آنان علیرغم کاهش قوای جسمانی، سعی در ارتقای قدرت معنوی خویش دارند. بسیاری از فمینیست‌ ها، طرفداران محیط زیست، افراد فعال در ابتکارات بشردوستانه و مبلغان مذهبی را می ‌توان در میان این گروه دید. بسیاری از آنان مخالف وجود فروشگاه‌ های بزرگ، جهانی شدن، بروکراسی، فرهنگ پاپ و بسیاری از نمادهای تصنعی و پر زرق و برق دنیای مدرن هستند. همچنین بسیاری از آنان که اکنون به سن بازنشستگی رسیده ‌اند، به مبلغان مذهبی و ایدئولوژیکی تبدیل شده‌ اند. امروزه می ‌توان حضور این افراد را در قالب سخنرانان مذهبی، رهبران دینی و غیره در جای جای آمریکا مشاهده کرد .

ـ در محیط کار و اقتصاد.

اگرچه بسیاری از افراد این نسل به سن بازنشستگی رسیده‌ اند، اما هنوز هم در دنیای کار و فعالیت حضور دارنند. برای بسیاری از آنان، عبارت «بازنشستگی» معنا و مفهومی ندارد. زیرا گرچه پیر شده‌ اند، اما هرگز خود را بازنشسته نمی ‌دانند و در عوض می‌ خواهند بر جامعه‌ خود تأثیرگذار باشند.

آنان ضمن اینکه مخالف استفاده از عبارت «بازنشستگی» هستند، سعی می کنند تلاش و قدرت زیادی را از خود به نمایش بگذارند. این نسل به ویژه آنانی که در اواخر این دوره متولد شده ‌اند، از نظر درآمدی رشد کمتری را نسبت به نسل خاموش تجربه کرده ‌اند و به همین دلیل برخی از آنان با مشکلات معیشتی نیز دست و پنجه نرم می‌ کنند. زیرا نه پول زیادی پس ‌انداز کرده ‌اند و نه توسط کارفرمایانشان بیمه شده ‌اند. همچنین انتظار زیادی دارند تا برنامه ‌های اجتماعی همانند بیمه‌ خدمات درمانی و خدمات درمانی بازنشستگان برای آنان نیز به اجرا درآیند. همین امر باعث شده که آنان علیرغم بازنشستگی رسمی، همچنان جویای کار برای مابقی دوران زندگی و عمر خود باشند. گاهی اوقات، آنان کارهایی را قبول می ‌کنند که دستمزد پایینی دارند. ضمن اینکه به خاطر سن و سالشان، چندان وارد کارهای اجرایی نمی ‌شوند و شرکت‌ ها و سازمان‌ ها بیشتر از آنان در نقش مشاور یا پیمانکاران مستقل استفاده می ‌کنند. برای جوان ‌ترهای این نسل که هنوز در حال کار هستند، پیرترها افرادی عجیب و غریب تلقی می ‌شوند. جالب اینکه، پیرترها نیز افراد جوان‌تر نسل خود را چندان با کفایت و با صلاحیت نمی‌‌ دانند. با این وجود، هر دو دسته اصول اخلاقی را سر منشأ فعالیت ‌هایشان قرار داده ‌اند. افراد بازنشسته، نه تنها رشدی ناامیدکننده در درآمد بلکه بی ‌عدالتی در توزیع ثروت را تجربه کرده ‌اند. وقتی آنان در دوران رشد و بلوغ بودند، درآمد خانواده ‌ها بسیار محدود بود. اما وقتی خودشان تشکیل خانواده دادند، به دلیل افزایش فردگرایی، مصرف‌ گرایی و رشد بازارها، شاهد بودند که اختلاف زیادی میان آنان و فرزندانشان ایجاد شد.

ـ در جامعه و سیاست.

افراد مسن ‌تر این نسل بیشتر از والدینشان، به لحاظ مالی، رفتاری و نگرشی به فرزندانشان نزدیک ‌تر هستند. بسیاری از آنان هنوز بزرگ خانواده‌ هایشان محسوب می‌ شوند و جوان ‌ترها را ترغیب می‌ کنند تا به جای خودشان بیشتر به فکر اجتماعشان و جامعه ‌ای باشند که در آن زندگی می ‌کنند. با توجه به تبلیغ حجیم عباراتی همچون عزت نفس و خویشتن‌ داری در مدارس و دانشگاه ‌های امروز، این افراد توجه جوان ‌ترها را به این موضوعات جلب می ‌‌کنند.

برخی افراد مسن این نسل، به دلیل اینکه جایگاه خود در سیاست را از دست داده ‌اند، دچار دلزدگی و حتی افسردگی شده‌ اند. این در حالی است که آنان شاهد موفقیت ‌های بزرگ نسل x در حوزه‌ سیاست هستند.

با این وجود آنان هنوز خود را به عنوان افراد مسن جامعه قبول ندارند و در بسیاری از مبارزات و تبلیغات انتخاباتی شرکت می ‌کنند تا جایگاه از دست رفته‌ خود در سیاست را به دست آورند هر چند که به نظر می‌ رسد در این راه به توفیق بالایی دست یابند.

▪ میانسالی نسل x

افراد نسل x تقریباً وارد سنین پنجاه سالگی خود شده‌ اند. این امر بدان معنا است که نسل میانسال آمریکا را کسانی تشکیل می ‌دهد که چندان پایبند به اصول اخلاقی نیستند و این اصول و موازین کمتر در میان آنان به چشم می ‌آید.

علیرغم این که آنان در دوران جوانی خود فرصت ‌‌ها و انتخاب‌ های زیادی را پیش رو داشته ‌اند، اما احساس می ‌کنند که بسیاری از این فرصت ‌ها را از دست داده ‌اند. برای والدین آنان که جزو نسل خاموش هستند، اوضاع به مراتب بدتر بوده و آنان بحران‌ های شدیدی را در دوران میانسالی خود تجربه کردند مانند از دست رفتن اتحاد میان جوامع یا به شکست انجامیدن بسیاری از ازدواج ‌ها. اما نسل x در جهتی کاملاً متفاوت پا به دوران میانسالی خود گذارده‌ اند. آنان به دنبال امنیت بیشتر در خانواده‌ ها و کارشان هستند و همین موضوع را در میان جوامع خود نیز دنبال می‌ کنند.

این افراد همچنان که وارد دوران میانسالی خود می ‌شوند، توجه بسیار زیادی به کارآیی، کیفیت، رضایت و اعتبار محصولات و تولیدات شرکت ‌ها و کارخانه ‌ها دارند. این نسل سازنده‌ بسیاری از خانه‌ ها، خودروها و رایانه‌ های جهان است. در عین حال، آنان همانند دوران جوانی خود توجه بسیار زیادی به استاندارد و اندازه‌ محصولات تولیدی خود دارند.

امروزه بسیاری از کارآفرینان نسل x را می ‌توان در گوشه و کنار بازار پیدا کرد. آنان توانسته ‌اند از طریق فعالیت ‌های کارآفرینانه‌ خویش به سود خوبی در کار و زندگی شخصی خود دست یابند. زسیرا این تفکرات را از دوران جوانی خود دنبال کرده ‌اند. در میان این نسل، شرکت‌ های زیادی در عرض یک شب خلق شدند، از بین رفتند و دوباره ایجاد و احیا شدند.

در محیط کار و اقتصاد. نسل x برداشته شدن مرزها و باز شدن درهای بازارهای مختلف در سراسر جهان را تجربه کرده است. این امر هم برای این نسل و هم برای دیگران، نتایج مثبت و منفی به دنبال داشته است.

به عنوان رهبران کسب و کار، اعضای نسل x اثربخش ‌تر، نوآورتر و کارآمدتر از سایر نسل‌ ها هستند. بازارمداری آنان که ناشی از رشد بهره‌ وری در دوران زندگی آنان است، بیشترین تأثیر خود را در زمانی نشان داده که آنها در آستانه‌ ورود به میانسالی خود هستند. حتی به عنوان کارگران و کارکنان بالغ، اعضای نسل x بیشتر تمایل دارند تا افرادی با مشاغل آزاد باشند یعنی خود درباره‌ قراردادهایشان مذاکره کنند، به دنبال مشوق ‌ها و امتیازاتی همچون کمیسیون ‌ها و حق‌العمل‌ ها هستند و همواره توجه کارفرمایان را به خود جلب می ‌کنند.

برخی از آنان در سازمان‌ های بسیار بزرگ استخدام و مشغول به کار شده اند. اما دیگران نتوانسته‌ اند به آنچه که در نظر داشته ‌اند، دست یابند.

مدیران ارشد متعلق به این نسل، خیلی سریع دست به تصمیم ‌گیری می‌ زنند، مدیریت و نیروهای میانی را هدایت می ‌کنند و هیچ توجهی به موضوع بروکراسی اداری ندارند. آنان اکنون عاملانی کلیدی در سازمان ‌های بزرگی که هستند دوره‌ تمرکززدایی را گذرانده‌ و در شرایطی هستند که می ‌توانند از فرصت‌ های پیش روی خود، به نحو احسن استفاده کنند. از یک سو آنها در طیف متقاضی و مصرف‌کننده و از سوی دیگر در طیف عرضه‌ کننده، مدیر و کارآفرین هستند.

اعضاء این نسل همواره به دنبال یافتن روش ‌هایی برای ارتقای حرفه‌ای خود در میانسالی هستند (مانند وکلا، حسابداران، کارگزاران، حسابرسان و مشاوران). آنانی که نتوانند چنین ارزش‌ هایی را به شرایط خود بیفزایند، از میدان به در می‌ شوند. آنان که زمانی در بخش ‌هایی همچون کشاورزی، مراقبت‌ های بهداشتی، آموزش و پرورش و کارهای دولتی و خدماتی، حرف اول و آخر را می‌ زدند، اکنون شاهد به مخاطره افتادن جایگاهشان هستند و باید راه علاجی را برای این شرایط بیابند.

به همین دلیل، کارآفرینان نسل x احساس می ‌کنند که شاید اوضاع مالی این نسل بدتر از نسل ‌های قبلی بشود و حتی اوضاع نسبت به اوایل دهه‌ ۱۹۹۰ میلادی نیز وخیم ‌تر شود. بسیاری از اعضای این نسل، شاهد درآمدهایی ناامیدکننده هستند، مزایای آنان کاهش یافته است و میزان امنیت مالی و پس ‌اندازهای آنان اصلاً ارقام راضی ‌کننده ‌ای نیست. عده معدودی از آنان واقعاً موفق بوده‌ اند و عده بسیاری از آنان فقیر یا نزدیک به فقیر هستند. اکثر اعضای این نسل، علیرغم اینکه همه‌ تلاش خود را به کار می ‌گیرند اما یا عایدی اندکی دارند یا به شدت شکست می‌ خورند. در حالی که بعضاً شاهد تقدیر از افراد ثروتمند و موفق این نسل در رسانه‌ های جمعی هستیم، اما واقعیت آن است که این افراد از وضعیت درآمدی و معیشتی مناسب برخوردار نبوده و از انعطاف ‌پذیری بالایی نیز برای تغییر مسیر خود بهره ‌مند نیستند. ما شاهد هستیم که آنان مشاغلی را انتخاب می کنند، که دیگران حتی به سراغ آن مشاغل هم نمی ‌روند.

ـ در جامعه و سیاست.

افراد میانسال نسل x، تلاش می‌ کنند تا موقعیت و محیط اجتماعی خود را ارتقا بخشند. علیرغم این که بسیاری از آنان با مشکلات و معضلات شدید مالی دست به گریبان هستند، اما در این حد که توانسته‌ اند برای خانواده‌ خود سر پناهی بسازند و خود و خانواده‌ خود را در برابر ناملایمات اقتصادی مصون نگه دارند، احساس رضایت و حتی افتخار می ‌کنند.

نرخ طلاق در میان آنان، به مراتب کمتر از نسل شکوفا یا نسل خاموش است. آنان همچنین توجه بسیار زیادی به مراقبت و تربیت فرزندانشان دارند اگرچه به سختی پول درمی ‌آورند اما سعی می‌ کنند در حد وسعشان، بهترین کیفیت را از نظر تحصیل برای فرزندان خود فراهم آورند. آنان فرزندان خود را زمانی که به سن دانشگاه می ‌رسند، ترغیب می ‌کنند تا در بهترین دانشگاه‌ ها تحصیل کنند.

اعضای نسل x علاقه‌ چندانی به مناصب سیاسی ندارند و حالا که وارد میانسالی شده‌ اند، همچنین این خصیصه را حفظ کرده ‌اند. با این وجود آنان افرادی فعال در زمینه‌ شرکت در انتخابات گوناگون هستند. این امر باعث شده که این نسل به نوعی افراد لیبرال و آزادی‌ خواه باشند هر چند که بیشتر علاقه ‌مند به ارتباطات گروهی و اجتماعی و بیزار از بروکراسی هستند.

▪ کودکی نسل آتی

اعضای نسل x به عنوان والدین، قانونگذار و تولیدکنندگان برنامه ‌های رسانه ‌ای، نسل آتی را شکل می‌ دهند. نسل آتی امروز سال ‌های اول و دوم زندگی خود را می ‌گذراند و بسیاری از آنان نیز در بیست سال آینده چشم به جهان خواهند گشود. نسل آتی همچنین با موجی از فن ‌آوری ‌های دیجیتالی، نرم‌ افزارهای گوناگون و امکانات تفریحی مواجه است. باید توجه داشت که ممکن است این همه امکانات باعث شوند تا این نسل به چیزهایی دسترسی آسان داشته باشد که چندان هم برای آنان مناسب نیستند.

● چرخ ه‌ای که استمرار می ‌یابد

اگر شما در حال برنامه ‌ریزی امور بازاریابی برای نسل آتی محصولات و خدمات هستید یا معماری هستید که به طراحی ساختمان ‌هایی می‌ اندیشید که برای کارکنان دهه‌ های آتی مناسب خواهند بود یا مدیر یک حوزه‌ کسب و کار هستید که باید نگرش ‌های دایماً در حال تغییر را در میان جمعیتی گسترده پیش ‌بینی کند، وجود یک الگوی قوی و کارآمد پیش ‌نگرانه اهمیت فراوانی برای شما دارد. آیا می ‌توانید مطمئن باشید که دهه‌ های آینده شاهد همین تغییراتی خواهند بود که ما بیان کرده ‌ایم؟ آیا برای اتخاذ تصمیمات بلند مدت، توجه مناسبی به موضوع نسل‌ ها مبذول شده است؟

هر سالی که می ‌گذرد، ما بیشتر نسبت به رخ دادن چنین تغییرات و تحولاتی مطمئن می‌ شویم. در اواخر دهه‌ ۱۹۸۰، یعنی زمانی که تازه نظریه‌ های ما شکل می‌ گرفتند، موجی از سوء استفاده از کودکان، ارتکاب جرایم، حاملگی ‌های زودرس و سوءمصرف مواد مخدر، در اوج بودند. اوضاع وخیم و به شرایطی هشداردهنده رسیده بود. کارشناسانی که این شرایط را تجزیه و تحلیل می‌ کردند، نسبت به رشد این وضعیت در میان نوجوانان هشدار می‌ دادند. آنان مرتباً بر رفتارها و الگوهای منفی در پیش‌ بینی‌ های خود تأکید می‌ کردند.

تاریخ حکایت از آن دارد که هر نسلی دارای ویژگی‌ های عام و خاص بوده است. همه‌ نسل‌ ها به نوعی خطرات ژئوپلتیکی، نظامی، اقتصادی یا زیست محیطی را تجربه کرده ‌اند. این خطرات برای هر نسلی به اندازه‌ کافی، بزرگ و مشکل ‌ساز بوده ‌اند. با این وجود، این مشکلات و مصایب فرصت ‌هایی را در اختیار نسل ‌های گوناگون قرار داده‌اند تا با استفاده از آنها، بتوانند این مشکلات را حل و فصل کنند و موانع پیش روی خود را از میان بردارند. در کسب و کار همانند موضوعات مرتبط با دولت، خانواده، زندگی و دیگر حوزه‌ ها، افرادی می ‌توانند آینده‌ ای روشن را برای خود رقم بزنند که از تاریخ و تجربیات نسل‌های ماقبل خود درس بگیرند و بتوانند تاریخی مملو از نمونه ‌های موفق را خلق کنند

نویسنده: نیل هاو و ویلیام استراوس

مترجم: گروه مترجمان میثاق مدیران