سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
امام جواد علیه السلام خزانه دار علم الهی
اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام منبع علم لایزال الهی و چشمه جوشان و پر فیض معارف ربوبی می باشند.
رسول خدا(ص) از قول پروردگار در وصف اهل بیت نقل می كند كه حضرت حق فرمود:هم خزانی علی علمی من بعدك ؛ آنان پس از تو خزانه دار بر علم من هستند.
امام جواد علیهالسلام چون اجداد طاهرش خزانه دار علمی الهی وگنجینهدار رازها و رمزهای آفرینش بود.
امام جواد علیهالسلام با سنی كم با شركت در مناظرهها و مباحثههای عالمان و دانشمندان بزرگ عصر خویش، علم لدنّی كه همانا مختص به انبیاء و معصومین است را فرا روی مردمان عصر خود و اعصار دیگر به تصویر كشیدند. حضرت به مناسبتی به این نكته اشاره و مرز و سرچشمه علم خویش را با دیگران مشخص مینمایاند. هنگامی كه حضرت موضوع حیف و میل شبانی را به او گوشزد میكرد، در پاسخ به پرسش شبان كه عرض كرد، از كجا به این موضوع پی بردی؟ حضرت می فرمایند: همانا ما خزانهداران علم الهی و گنجینهداران حكمت خداوندی و جانشینان انبیاء و بندگان گرامی او هستیم. "مدینه المعاجز ، ص ۵۳۵"
● حد سارق
زرقان دوست صمیمیبنابیداود نقل میكند كه: روزی بنابیداود در حالی كه اندوه و حزن بر چهرهاش نمایان بود از نزد معتصم باز میگشت . از وی علت حزنش را جویا شدم ، كه او گفت:
امروز آرزو كردم كه كاش بیست سال قبل مرده بودم . به او گفتم به چه دلیل؟
گفت: به خاطر اینكه امروز ابیجعفر محمدبنعلیبنموسی علیهماالسلام نزد امیرالمؤمنین خود را تثبیت كرد.
گفتم : چگونه ؟
گفت: دزدی به سرقتش اعتراف كرده بود و خلیفه هم برای روشن شدن مسئله و اجرای حد بر وی،فقها را در مجلس جمع كرد و محمدبنعلی را نیز دعوت نمود.
از ما سؤال كرد: از كجا دست دزد واجب است قطع شود؟
من گفتم: از مچ دست.
خلیفه گفت: به چه دلیل؟
گفتم: برای اینكه دست، همان انگشتان و كف دست تا مچ است و بدین خاطر از خداوند سبحان در باره تیمم میفرمایند " فاغسلوا وجوهكم و ایدیكم الیالمرافق وامسحوا برؤسكم و ارجلكم الی الكعبین. " مائده / ۶
در خصوص این فتوی برخی از فقها در مجلس با من همراه شدند.
برخی نیز گفتند: قطع دست از آرنج واجب است.
خلیفه از آنان علتش را پرسید. گفتند: چون خداوند در قرآن می فرماید: " وایدیكم الیالمرافق " واین دلالت دست از نوك انگشتان تا مرفق و آرنج است.
ابنابیداود ادامه داد: سپس خلیفه رو به امام جواد علیهالسلام كرد و گفت:
ای ابا جعفر نظر تو در باره این موضوع چیست؟
ابا جعفر گفت: ای خلیفه این جماعت در این باره نظر دادند.
مأمون گفت: رأی آنها را نادیده بگیر، رأی خود را بیان كن
او گفت: ای خلیفه مرا معاف كن
خلیفه گفت: تو را به خدا سوگند میدهم كه نظر و رأی خود را بیان كنی
ابا جعفر گفت: حال كه سوگند دادی، میگویم
تمام اقوال بیان شده، اشتباه است. در دین و سنت واجب است دست از نقطه پیوند استخوانهای انگشتان قطع و كف دست به حال خود باقی بماند.
خلیفه گفت: دلیلش چیست؟
اباجعفر گفت: این سخن رسول اكرم صلیاللهعلیهوآله كه فرمود: سجده بر هفت عضو واجب است
پیشانی، دو دست، دو زانو و دو پا، پس اگر دستش از مچ و یا آرنج بریده شود برای دزد دستی باقی نمیماند تا با آن سجده كند و خدای متعال میفرمایند: " و ان المساجد لله" جن/ ۱۸ " مسجدها از آن خداوند است " یعنی اعضای هفت گانه سجده و مسجد از خدایند و آنچه از آن خداست قطع نمیشود.
ابنابیداود گوید: معتصم از این حكم خوشش آمد و آن را پذیرفت و دستور داد تا دست دزد را از مفصل انگشتان دست قطع كنند نه كف دست
ابنابیداود میگوید: در آن لحظه گویی برای من قیامتی برپا شد و آرزو كردم كاش زنده نبودم.
ابنابیداود میگوید: پس از سه روز به نزد معتصم رفتم و به او گفتم: همانا خیرخواهی برای امیرالمؤمنین بر من واجب است . هرچند كه بدانم به سبب آن بر آتش داخل شوم.
خلیفه گفت: این خیرخواهی چیست؟
گفتم: وقتی امیرالمؤمنین فقها و رعیت و دانشمندان آنها را برای امری از امور دین در مجلس خویش گرد هم میآورد، از آنها در باره حكمی پرسش میكند و آنان نیز آنچه میدانند بر زبان میرانند، در حالی كه در مجلس خلیفه، خاندان او، فرماندهان، وزراء و كاتبان حضور دارند. سخنان مجلس خلیفه به گوش مردم میرسد و آنان پی میبرند كه خلیفه به خاطر فتوی و قول مردی كه عده ای از این امت به امامت وی قائل هستند و ادعا میكنند،كه او " امام جواد علیهالسلام " به مقام خلافت سزاوارتر است، قول و فتوای همه را كنار میزند، حكم او را بر حكم فقها ترجیح میدهد، این چه عواقبی را در پی خواهد داشت؟
بنابیداود گفت: در این لحظه رنگ خلیفه به خاطر آنچه به وی تذكر داده بودم تغییر كرد و گفت: خداوند به خاطر این خیر خواهی به تو جزای خیر عطا كند.
چهار روز پس از این واقعه حضرت به شهادت رسید ...
تفسیرالعیاشی، ج۱،ص۳۱۹ ـ موسوعه الامام الجواد علیهالسلام، ج۲، ص ۴۱۰ ـ بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۵ ـ ۷
● شكار در حرم الهی
بنا به نقل شیخ مفید از ریان بن شبیب: وقتی مأمون خواست دخترش امالفضل را به همسری امام جواد علیهالسلام درآورد، عباسیان به چنین تحلیلی كه این مسئله موجب میشود كه حكومت به دست علویان افتد، با تصمیم مأمون به مخالفت برخاستند.
از این رو به نزد مأمون رفته و اظهار داشتند: تو را به خداوند سوگند میدهیم كه از تصمیم خود در تزویج امالفضل با محمدبنعلی منصرف شو و بار دیگر قدرت را از عباسیان به علویان منتقل نكن . در گذشته ولایتعهدی علیبنموسیالرضا علیهالسلام همه را نگران خود ساخت، اكنون برای نامزدی امالفضل یكی از عباسیان را انتخاب كن مأمون در جواب عباسیان گفت: اختلاف شما با علویان ریشه در نحوه برخورد شما با آنان دارد. اگر شما با آنان منصفانه برخورد میكردید، همانگونه كه آنها بر شما برتری و شایستگی دارند، برتری مییافتند. پیشینیان من، مشی بد رفتاری با علویان را در پیش گرفتند و قطع رحم كردند و من از این رویه به خدا پناه میبرم، هرگز از این كه علی بن موسی علیهالسلام را ولیعهد خویش كردم، پشیمان نیستم . از وی خواستم كه به جای من خلافت كند قبول نكرد، قضای حتمی خدا جای خود را گرفت " و كان امر الله معذورا" .(چنین تحلیلی از شهادت حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام بیانگر نهایت حیلهگری و تزویر مأمون حتی در برابر عباسیان است). اینكه میگویید چرا ابو جعفر را به دامادی خویش برگزیدهام؟ به فضل و دانش وی باز میگردد، كه با وجود سنی كم از همه برتر است امید است زمینهای فراهم آید تا دیگران نیز چون من به درجه فضل و برتری وی آگاهی یابند.
بزرگان عباسی، دگر باره به سن حضرت علیهالسلام خرده گرفتند و گفتند درست است كه رفتار این جوان و فضل وكمال وی تو را به اعجاب وا داشته است، ولی با مسائل فقهی آشنائی ندارد. مدتی صبركن تا به معلوماتی دست یابد سپس نیّت خود را عملی ساز
مأمون در جواب گفت: وای بر شما، من به جایگاه و منزلت این نوجوان بیش از شما دانایم، او از اهل بیتی است كه علم و دانش آنان از سرچشمه الهامات الهی نشأت میگیرد.
پدران آنان در دین و دانش و ادب، بینیاز از رعیتی بودند كه علمشان به درجه كمال رسیده است. اگر قبول ندارید، امتحانش كنید تا درجه فضل و علم او بر شما آشكار گردد. گفتند: قبول است، وی را میآزماییم.
عباسیان با كسب اجازه از مأمون، اجازه خواستند تا فردی را برای مناظره با حضرت جواد علیهالسلام معرفی كنند وجلسه را ترك كردند.
عباسیان با یكدیگر به شور نشستند و در نتیجه قاضی نامی و مشهور، یحییبناكثم را دعوت و با وعده دادن پول فراوان به وی در صورت پیروزی بر امام جواد علیهالسلام، در روزی معین در مجلسی با حضور مأمون شركت جستند.
در این مجلس هر یك در جای خود قرار گرفتند و مأمون دستور داد تا تشكی و دو متكا را برای امام جواد علیهالسلام گسترداند و خود در كنار او ایستاد. و یحییبناكثم روبروی امام قرار گرفت.
یحیی بن اكثم رو به مأمون كرد و گفت: یا امیرالمؤمنین اجازه میدهید تا از ابوجعفر سؤال كنم؟
مأمون گفت: از خودش اجازه بگیر
یحییبناكثم رو به حضرت علیهالسلام كرد و گفت: فدایت شوم اجازه میفرمایی مسئلهای بپرسم؟
حضرت علیهالسلام فرمود: بپرس
یحییبناكثم گفت: خداوند ما را فدایت سازد اگر فردی در حال احرام شكاری را بكشد، حكم آن چیست ؟
امام جواد علیهالسلام فرمود: شكارچی در حل كشته است یا در حرم؟
عالم به حرمت آن بوده یا جاهل؟
از روی عمد كشته یا اشتباه؟
آزاده بوده است یا غلام؟
صغیر بوده است یا كبیر؟
این اولین صید بوده است یا بیشتر؟
آن صید از پرندگان بوده است یا غیر آنها؟
كوچك بوده است یا بزرگ؟
شخص محرم بر این عمل اصرار دارد یا پشیمان شده است؟
شب این عمل را انجام داده است یا روز؟
احرام عمره بوده است یا احرام حج؟
یحییبناكثم پس از شنیدن فروع باز شده از پرسش خود از سوی امام جواد علیهالسلام زبانش به لكنت افتاد و نشانه های عجز و ناتوانی به سیمایش آشكار شد.
مأمون پس از بیان مطالب از سوی امام جواد علیهالسلام گفت: خدا را به خاطر تشخیص خویش حمد و سپاس میكنم سپس رو به عباسیان كرد و گفت : اكنون بر آنچه در فكر آن بودید آگاهی یافتید؟
پس از مراسم عقد و خطبه خوانی، مأمون به حضرت علیهالسلام گفت: در صورت تمایل پاسخ مسائل محرم را بیان كنید تا همه بهرهمند شویم.
حضرت علیهالسلام فرمودند: محرم اگر صیدی را در غیر حرم بكشد و آن از پرندگان بزرگ باشد، یك گوسفند كفاره باید قربانی كند و اگر صید در حرم باشد با ید دو گوسفند قربانی كند. اگر جوجهای در حل بكشد قربانی، یك بره از شیر گرفته است؛ ولی قیمت آن جوجه بر او واجب نیست. اما اگر جوجهای در حرم بكشد كفارهاش یك گوسفند و قیمت جوجه میباشد.
اگر صید از حیوانات وحشی چون الاغ وحشی باشد باید یك گاو قربانی و اگر صید شترمرغ باشد یك شتر قربانی كند.
كفاره كشتن صید بر فرد عالم و جاهل مساوی است.
در صورتی كه محرم عمداً صید را بكشد گناه كرده ولی چنانچه به اشتباه صید را شكار نموده چیزی بر او نیست
كفاره فرد حر برخودش واجب و كفاره غلام بر مولای او واجب است.
برصغیر كفاره نیست ولی كبیر كفاره بر او واجب است.
شخصی كه از شكار پشیمان شود پس از كفاره عقاب اخروی ندارد ولی آنكه بر كشتن صید اصرار ورزد عذاب اخروی گریبانگیر او میشود.
الارشاد، ص ۳۱۹ - موسوعهٔ الامام الجواد علیهالسلام ، ج۲، ص ۴۰۸
● حلال و حرام شدن مكرر یك زن
مأمون پس از شنیدن پاسخهای حضرت علیهالسلام در خصوص مسئله شكار و تشویق وی در مقابل حضار رو به امام جواد علیهالسلام كرد و گفت:
احسنت، یا ابا جعفر خداوند به تو خیر عطا كند، اگر صلاح میدانید شما نیز از یحییبناكثم سؤالی بپرسید .
امام علیهالسلام رو به یحییبناكثم كرد و فرمود : پرسش نمایم؟
یحیی گفت : فدایت شوم اختیار با شماست. اگر توانائی پاسخگویی داشتم پاسخ میدهم و اگر نه پاسخ آنرا از شما خواهم آموخت.
امام علیهالسلام فرمودند: چه میگویی در باره این مسئله:
در اول روز نگاه مردی به زنی حرام بود، چون آفتاب بالا آمد همان زن بر او حلال شد، ظهر كه شد بر او حرام گردید، به موقع عصر بر او حلال شد، چون آفتاب غروب كرد، حرام گشت، در زمان عشاء حلال شد، در نیمه شب حرام گردید و چون فجر طلوع كرد بر او حلال شد.
این چگونه میشود و علت حلال و حرامشدن چیست؟
یحییبناكثم در تحیر گفت: به خدا سوگند من پاسخ این مسئله را نمیدانم، پاسخ آن را بفرمائید تا بیاموزم .
حضرت جواد علیهالسلام فرمودند: این زن كنیزی است و آن مرد اجنبی و نامحرم ـ به خاطر نامحرم بودن ـ نگاه وی در صبح بر آن زن حرام بود. آفتاب كه بالا آمد كنیز را خریداری كرد. و بر آن مرد حلال شد.
ظهر كنیز را آزاد كرد، بر او حرام شد . عصر وی را به تزویج خود درآورد، حلال شد.
موقع غروب به سبب ظهار ـ مسئله ای كه مرد به زن خود بگوید پشت تو نظیر پشت مادر من است ـ بر او حرام شد .
زمان عشاء كفاره ظهار را داد، حلال شد. نصف شب آن زن را طلاق داد حرام شد، در طلوع فجر رجوع كرد آن زن بر او حلال شد .
در این هنگام مأمون رو به حاضران مجلس كرد و گفت:
آیا در میان شما كسی یافت میشود كه این مسئله را چنین پاسخ دهد؟
همه گفتند: نه والله، امیرالمؤمنین به رأی خود آگاهتر است. آنگاه مأمون گفت: وای بر شما، اهل بیت در میان مردم از نظر فضل و كمال بیهمتا و ممتازند و كمی سن مانع فضیلت آنها بر سایر مردم نمیشود.
تحفالعقول، ص۴۵۴ ـ بحارالانوار، ج۱۰، ص ۳۸۵ ـ وسائلالشیعه، ج۲۲،ص۲۶۵ ـ موسوعهٔ الامام الجواد علیهالسلام، ج۲ ، ص۴۰۶
پایگاه استاد حسین انصاریان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست