چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
اصلاً دوستش نداشتم
زن جوان روی صندلی دادگاه نشسته بود. دختر ۸ سالهای هم کنارش بود. نشان میداد که دخترش است. هر دو وارد شعبه شدند.زن روبروی قاضی نشست. قاضی علت طلاق را از او پرسید. زن جوان بعد از چند دقیقه قفل زندگیاش را شکست:من نرگس هستم و ۲۸ سال سن دارم.در یک خانواده مذهبی و سنتی بزرگ شدم. پدرم مرد پولداری بود، اما خیلی خشک و مذهبی بود. به یاد ندارم که یکبار دست محبت بر سرم کشیده باشد. مادرم زن خوبی است، اما آنقدر در مشکلات زندگی غرق شده بود که گاهی اوقات یادش میرفت که دختری هم دارد. خلاصه هر چه بود در آن خانواده به دنیا آمده و باید در آنجا هم بزرگ میشدم. از بچگی آرزو داشتم که درس بخوانم و یک نویسنده مشهور شوم. عاشق نوشتن بودم اما افسوس... نرگس چند دقیقهای سکوت کرد و به چشمان بهتزده دخترش نگریست. دخترک بیصبرانه منتظر بود تا حرفها و غصههای درونی مادرش را که سالها در دلش زندانی کرده بود، بشنود.زن جوان ادامه داد: وقتی دیپلمم را گرفتم، خودم را برای کنکور و رفتن به دانشگاه آماده کردم. در رشته ارتباطات قزوین قبول شدم. خیلی خوشحال بودم. روزیکه جواب کنکور را گرفتم و اسمم را در روزنامه دیدم، در پوست خودم نمیگنجیدم. وقتی خبر قبول شدنم را به پدرم گفتم، برخلاف فکرم که احساس میکردم او هم از خبر قبول شدنم خوشحال میشود، با عصبانتی فریاد زد: همینم مانده بود که دخترم را به شهرستان بفرستم برای این قرتیبازیها و... اشک در چشمانم شروع به رقصیدن کرد. انتظار این برخورد را از پدرم نداشتم. هر چه خواستم او را متقاعد کنم که من هم میتوانم مثل دختران دیگر درس بخوانم قبول نکرد. وقتی دید که من این همه اشتیاق دانشگاه رفتن را دارم، به من گفت که پسری به خواستگاریات میآید و باید با او ازدواج کنی، دختر که نباید زیاد درس بخواند. او باید کار خانهداری را یاد بگیرد و... آن روز را هیچوقت فراموش نمیکنم که مجید به همراه پدر و مادرش به خواستگاریام آمد. آنقدر خودش را مظلوم نشان داد که پدرم پایش را توی یک کفش کرد که باید دو روز بعد تو را به عقد درآورم تا از فکر رفتن به دانشگاه بیرون بیائی.وقتی به این عقیده پدرم فکر میکنم، گریهام میگیرد که با فکرهای بسته و سنتیاش چگونه مرا بدبخت کرد. آن شب تا صبح گریه میکردم، به مادرم میگفتم که مجید را دوست ندارم، مادر بیچارهام جرأت نمیکرد حرفی بزند. بالاخره با مجید ازدواج کردم و به خانه مادرشوهرم رفتم. اصلاً دوستش نداشتم و مجید وقتی این موضوع را فهمید که من به اجبار پدرم با او ازدواج کردهام، اذیت و آزارهایش را شروع کرد.مادر و خواهرش را به جان من انداخت. بعضی اوقات هم آنقدر مرا کتک میزد که مرگ را جلوی چشمم میدیدم. با این حال تحمل کردم. یک سال بعد از ازدواجمان صاحب دختری شدم. تنها دلخوشیام همین سحر (اشاره به دخترکی که کنارش نشسته بود) است. وقتی سحر ۲ ساله بود به خانه پدرم رفتم و به مادرم تعریف کردم که زندگیام چقدر نکبتبار است. اما او گریه میکرد و میگفتم: اگر بخواهی طلاق بگیری، پدرت تو را میکشد. راست میگفت، پدرم یک انسان متعصب و خشک بود که هیچکس جرأت نداشت روی حرفش، حرفی بزند. مجبور بودم بسازم و بسوزم. بعد از مدتی هم متوجه شدم مجید با زن جوانی ارتباط برقرار کرده است. با اینکه دوستش نداشتم، اما وقتی این موضوع را فهمیدم به خاطر دخترمان، ناراحت و عصبانی شدم. اما باز هم تحمل کردم. تا اینکه هفته پیش پدرم در اثر یک بیماری سخت جانش را از دست داد. وقتی مرد انگار کبوتر آرزوهایم از قفس تنهائیاش آزاد شده است. یک هفته بعد از مرگش به دادگاه آمدم و درخواست طلاق دادم. حرفهای پایانی این زن با اشک همراه بود: آقای قاضی خواهشم میکنم حکم طلاق مرا صادر کنید، دیگر نمیتوانم حتی یک لحظه زندگی را مجید را تحمل کنم. به همراه دخترم به خانه مادرم میروم و از این به بعد آزاد و خوشبخت زندگی میکنم. میخواهم بعد از ۸ سال طعم خوشبختی را بچشم.
نگاه کارشناسی
در سالهای اخیر شاهد روند رشد و افزایش طلاق از یک سو و کاهش قبح جدائی دو همسر در بین افکار عمومی جهانی از سوی دیگر هستیم.خانواده از ابتدای تاریخ، تاکنون در بین تمامی جوامع بشری بهعنوان اصلترین نهاد اجتماعی، زیربنای جوامع و منشأ فرهنگها، تمدنها و تاریخ بشر بوده است. همواره پرداختن به این بنای مقدس و بنیادین جامعه و حمایت و هدایت آن به جایگاه واقعی و متعالیاش، اصلاح خانواده بزرگ انسانی و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی خود و سقوط به ورطه هلاکت و ضلالت بوده است. خانواده مؤثرترین عامل انتقال فرهنگ و رکن بنیادی جامعه است که در شرایط مختلف در تأثیر و تأثیر متقابل با فرهنگ و عوامل اجتماعی است. انسان در خانواده به هویت و رشد شخصیتی دست مییابدو در خانوادههای سالم و پاک به تکامل معنوی و اخلاقی نایل میشود. خانواده عامل کمالبخشی، سکونت و آرامش است که در تحولات اساسی جوامع نقش عمدهای ایفا میکند. بیتردید شرط موفقیت یک ازدواج علاقه و تمایل قلبی است، اگر هر یک از زوجین از ابتدا بنای ناسازگاری بگذارند، طبیعی است که نمیتوانند همسر خوبی برای طرف مقابل باشند. زیانهای ناشی از ازدواجهای تحمیلی به آسیبهای فردی منحصر نمیشود و به کوچکترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده، سرایت کرده و روابط عاطفی میان زوجین را با چالشهای جدی روبرو میسازد. سست شدن بنیان خانواده، فرار از منزل، سوءظن، طلاق، همسرآزاری، همسرکشی، نداشتن تفاهم میان زوجین، وجود فرزندان بزهکار و... از جمله پیامدهای ناگوار این نوع ازدواجها محسوب میشود.از پیامدهای بسیار ناگوار ازدواجهای ناموفق، گسست بنیان خانواده است.متأسفانه براساس آمارهای ارائه شده، میزان پدیده طلاق در مدت ۳۰ سال گذشته در جهان سه برابر افزایش پیدا کرده است. در ایران نیز از هر ۳ ازدواج یک مورد آن به طلاق میانجامد.تشکیل زندگی بدون توجه به آمادگی و علاقه میتواند پیامدهای ناخوشایند و جبرانناپذیری را در پی داشته باشد که از اثرات کوتاهمدت آن احساس عدم درک متقابل، عدم توانائی در تأمین هزینههای زندگی و... است که در نهایت موجب نوعی احساس سرخوردگی میشود، به گونهای که تحمل یکدیگر زیر یک سقف برای آنها مشکل بوده و جدائی، تنها راه رهائی تلقی میشود.نبودن محبت میان زن و شوهر، خانواده و زندگی را به کانون درگیری، کشمکش و تضاد تبدیل میکند و تفاهم را که ریشه بنیان خانواده است ویران میکند. در این شرایط زوجین با هر حرکت مشکوکی با برچسب سوءظن با همدیگر رفتار میکنند هر چند که در زیر یک سقف زندگی میکنند؛ در اصل طلاق روانی و عاطفی میان آنها رخ داده است. در چنین اوضاع نابسامانی، زن انزواطلبی اختیار کرده و خود را سهیم و شریک زندگی نمیداند و تنها بهدلیل شرایط اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی به زندگی خانوادگی ادامه میدهد. از دست دادن امید به زندگی، عدم وجود تصویر موفقیتآمیز برای زندگی خود و فرزندان یکی دیگر از اختلالات عاطفی و روانی این نوع ازدواجها است.
مجموعه این فشارهای روانی، ایجاد هرگونه نشاط و شادی را در محیط خانه برای این افراد از بین میبرد و آشیانه را برای آنان به زندانی با میلههای روانی و نامرئی تبدیل میکند. یکی از راههای مؤثر در کاهش آمار طلاق برگزاری آموزش حقوقی در زمینه ازدواج است. بهتر است دختران و پسرانی که قصد ازدواج دارند، پیش از پیمان بستن از خدمات مشاور استفاده کنند. همچنین خانوادهها باید در زمینه ازدواج فرزندانشان مشاور و راهنمای خوبی باشند و والدین هم باید در این زمینه آموزش ببینند. امروزه در برخی از خانوادههای سنتی والدین بهجای فرزندان تصمیم میگیرند، این امر نادرست است و از نظر حقوقی، قانونی و روانشناسی به پایههای ازدواج لطمه میرساند.محققان طی مطالعات خود دریافتهاند همسرانی که با رضایت و شادمانی ازدواج کردهاند، نسبت به همسرانی که زندگی را با بیمیلی و به اصرار خانواده آغاز کردهاند، به میزان کمتری پرخاشگر و افسردهاند و بیشتر به گردآوری اطلاعات درباره موضوع مورد اختلاف برای رفع مشکل میپردازند. اما کسانی که به اجبار خانواده تن به ازدواج دادهاند از راههای مبارزه با مشکلات زندگی میگریزند و به نوعی افسرده و پرخاشگر هستند. این فقدان امنیت در محیط خانه میتواند محیط منزل را در نظر فرزندان همچون کابوس وحشتناکی درآورد. در این موقعیت، سلامت روانی در ساحت خانواده تضمین نشده و خانواده از کارکردهای اصلی خویش خارج میشود.پدر و مادری که در تعامل با یکدیگر دچار تعارض اخلاقی و رفتاری میشوند در تربیت فرزندانی سالم ناکام میمانند. مادری که از زندگی خود ناراضی است و به بیماری افسردگی یا پرخاشگری مبتلاست در ایفای نقش مادری و تربیتی خود ناتوان میماند و نمیتواند فرزندانی تربیت کند که هنجارهای اجتماعی را پذیرفته باشند. مادری که از آرامش روحی لازم برخوردار نباشد نمیتواند در محیط خانواده نقش تربیتی خود را نسبت به فرزندان بهخوبی ایفا کند و این فرزندان شاید دختران و پسران فراری آینده باشند و این موضوع بسیار خطرناک و هشداردهنده است.
الهه فراهانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست